به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:
تدبیر و امید به سخنرانی و تبلیغات انتخاباتی نیست
با گذشت بیش از 100 روز از آغاز فعالیت دولت جدید، هیچ بحثی درباره اقتصاد مقاومتی دیده و شنیده نمیشود.دکتر حجت عبدالملکی از کارشناسان اقتصادی ضمن اشاره به این موضوع گفت: مشکل اساسی که در این دولت در حوزه اقتصاد وجود دارد این است که رویکردهای اصلی نظام برای حل مشکلات و مسائل اقتصادی کنار گذاشته شده است؛ برای نمونه بحث الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت که مقام معظم رهبری در سال 87 خیلی جدی و مصرانه مطرح کردند با هدف بازسازی الگوی پیشرفت کشور بیان شد. دولت دهم که اقدامات خاصی را در جهت این طرح انجام نداد؛ حال سؤال این است که دولت جدید در ارتباط با این طرح چه رویکردی دارد؟ اصلاً به این طرح اعتقاد دارد؟وی در مصاحبه با «دانا» افزود: دومین اشکال وارد بر دولت رویکرد اقتصاد مقاومتی است که وزیر اقتصاد دولت در برنامههایی که به مجلس ارائه دادند یک بند راجع به این موضوع آورده بودند و اینکه حداقل از یکی از مسئولان دولت یازدهم این واژه شنیده شد. امیدوار به اعتقاد دولت در این زمینه شدیم. اما امروز با گذشت بیش از 100 روز از فعالیتها میبینیم هیچ حرف و بحثی از این طرح در عمل وجود ندارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) یادآور شد: نباید جنبههای مثبت کار را فراموش کنیم؛ وزارت بهداشت در حوزه تأمین دارو- که یکی از اقلام بهداشت و درمان است- حرکتهای خوب و مثبتی انجام داده است که جای تقدیر و تشکر دارد؛ اما نه به این معنی که کار در این حوزه تمام شده باشد بلکه تازه کار شروع شده است.این کارشناس اقتصادی با انتقاد از برخی چالشآفرینیها از سوی مسئولان دولتی اظهار داشت: در برخی حوزههای اقتصادی نه تنها حرکت جدی تا به حال صورت نگرفته است بلکه به اعتقاد بنده به نوعی چالشآفرینی هم شده است؛ مثلاً در بحث مسکن، دوست و دشمن اعتراف کردند که طرح مسکن مهر طرح درستی بوده است.کارشناس مسائل اقتصادی گفت: خیلیها با اجرای همین طرح خانهدار شدند و امروز خیلیها به سرانجام این طرح دل بستهاند به طوری که در نظرسنجیها مشخص گردید 70 یا 80 درصد افرادی که خانه ندارند به این طرح امید دارند؛ در حال حاضر حدوداً 3 تا 4 میلیون خانوار فاقد مسکن مناسب داریم؛ حال در مقابل طرحی که امید این عده است، یک دفعه صفآرایی میشود.
عبدالملکی افزود: یک طرح عجیبی که معلوم نیست ابتدا و انتهای آن کجاست و بر مبنای کدام تئوری اقتصادی است میگویند مسکن اجتماعی میدهیم. مبلغی را پسانداز میکنید بعد شش برابر آن وام خرید میدهیم که بنده صراحتاً عرض میکنم یک فرد را هم پیدا نکردم که بگوید مردم با این طرح خانهدار میشوند. بلکه همه اذعان میکنند این طرح به طور وحشتناکی تورمزاست.وی بیان داشت: انتقاد میکنند مسکن مهر حجم نقدینگی را افزایش داده است- که البته بینظمیهای مالی که در اجرای این طرح اتفاق افتاد درست است و باید اصلاح شود- در مقابل طرحی را مطرح میکنند که شش برابر وام بدهند. مثلاً شخص میخواهد یک خانه 300 میلیونی بخرد. اول باید 50 میلیون نقدی داشته باشد تا بتواند شش برابر آن که 300 میلیون میشود وام بگیرد. صرف نظر از اینکه فرد این 50 میلیون را چطور داشته باشد و از کجا تهیه کند و یا اینکه چند سال طول میکشد این مبلغ را تهیه کند، فرض کنیم بتواند 300 میلیون وام بگیرد، حال سؤال این است که این شوکی که اینگونه وامها، به بازار مسکن وارد میکند را چطور میتوانند کنترل کنند؟
عبدالملکی گفت: فردی که 300 میلیون وام میگیرد چه طور میخواهد این وام را پس بدهد؟ و دیگر اینکه دولت به چند نفر میخواهد و میتواند 300 میلیون وام بدهد؟ همین مسکن مهر که دولت فعلی اذعان میکند نقدینگی را 40 درصد افزایش داده است یا درصدی در همین حدود، یعنی اینکه وقتی دولت در ازای هر مسکنی 20 میلیون به افراد وام داده است این میزان تورم ایجاد کرده است. حال سؤال این است که دولت محترم در نظر نمیگیرد وام 300 میلیونی چه تورمی را به اقتصاد کشور تحمیل خواهد کرد؟وی در پایان خاطرنشان کرد: یک مشکل اصلی که دولت دارد این است که مکرراً و به طرق مختلف دولت قبلی را نقد میکند ولی باید به یاد داشته باشد این شرایط را قبلاً قبول کرده و وعده حل مشکلات را داده است.
96 درصد ایرانیان معتقدند برنامه هستهای به تحریمها میارزید
موسسه تحقیقاتی زاگبی پس از انجام یک نظرسنجی اعلام کرد 96 درصد شهروندان ایرانی معتقدند ادامه برنامه هستهای، به تحریمها میارزید.این نظرسنجی قابل توجه به شکل پرسش و پاسخ رو در رو از 26 ماه اوت (4 شهریور) تا 22 ماه سپتامبر گذشته (چهارم مهر) و با رجوع به 1205 نفر از جمعیت نمونه از شهروندان انجام شده است.نتایج نظرسنجی زاگبی روز ششم دسامبر، 15 آذر، منتشر شد.طبق این نظرسنجی در انتخاب مواردی که به عنوان «خواست اصلی» شهروندان فهرست شده بودند به ترتیب 29 درصد ایجاد فرصتهای کاری (حل مشکل بیکاری)، 24 درصد توسعه دمکراسی، 23 درصد حمایت از حقوق شهروندی و شخصی، 19 درصد افزایش حقوق زنان، 18 درصد مبارزه با فساد و همین مقدار نیز اصلاحات دولتی و سیاسی، 14 درصد بهبود ساز و کار درمانی و 12 درصد بهبود سیستم آموزشی را از اهم خواستهای خود عنوان کردهاند.
زاگبی در نتیجه تحقیقات خود اعلام کرده است: وقتی موضوع ملیگرایی به میان میآید، اکثریت ایرانیان همصدا شده و از برنامه اتمی دفاع میکنند. به طوری که 96درصد از آنها میگویند ادامه آن به تحریمهایی که اعمال شده، میارزید.زاگبی در این مورد مینویسد این موضوع یا «غرور ملی» میتواند دلایلی باشد که اکثر ایرانیان از ادامه برنامه اتمی با وجود تحریمها حمایت کردهاند.طبق این نظرسنجی فقط 36 درصد شهروندان از داشتن بمب اتمی دفاع کردهاند چرا که به گفته این تعداد «تا زمانی که کشورهای دیگر این سلاح را در اختیار دارند، ما هم نیاز داریم.»موسسه زاگبی بر اساس تحقیقات حاصل از نتایج میگوید گروه بزرگی از شهروندان رئیسجمهوری ایران را اصلاحطلب یا هوادار جنبش سبز نمیدانند و 59 درصد از هواداران روحانی مدل حکومتی ایران را برای منطقه مناسب میدانند.
ابهامات نفتی بیانیه ژنو را برطرف کنید
بیانیه ژنو درباره موضوع فروش نفت ایران محل ابهام است و ممکن است به کاهش فروش نفت ایران بینجامد.وبسایت الف در تبیین این موضوع نوشت: آنچه تاکنون در افکار عمومی از توافق ژنو در مورد بندهای مربوط به فروش نفت رایج بوده عمدتا بر این مضمون بوده که علاوه بر فروش یک میلیون بشکه نفت فعلی، ایران اجازه پیدا میکند مقداری از پول بلوکه شده خود در خارج را وارد کند. اما در توافق یا برنامه مشترک تدوین شده در ژنو، نکتهای ابهامآمیز وجود دارد که - یا در واقع تفسیری که آمریکا از آن برای اجرا کرده است - میتواند به معنای نقض تصور فوق، تشدید تحریمها در جریان توافق اخیر و خسران بزرگ باشد.در این توافقنامه در بخش مربوط به نفت آمده است: «توقف تلاش برای کاهش خرید نفتخام ایران به نحوی که مشتریان فعلی بتوانند میانگین میزان کنونی خرید نفتخام خود از ایران را کماکان ادامه دهند. قادر ساختن ایران به بازگشت مبالغ مشخص از عوایدفروش نفت نگه داشته شده در خارج» دو تفسیر از این بند امکانپذیر است؛ تفسیر خوشبینانه یا آنچه تاکنون در افکارعمومی ایران مطرح بوده است بر این تاکید میکند که ایران به یک میلیون بشکه نفتی که تاکنون میفروخته ادامه خواهد داد و ضمنا مقداری از پول بلوکه شده نفتی ایران نیز به داخل بازخواهد گشت.
اما تفسیر بدبینانه از این بند به این شرح است که ایران به یک میلیون بشکه نفتی که تاکنون میفروخته ادامه خواهد داد. مقداری از درآمدهای این یک میلیون بشکه در خارج نگهداری خواهد شد و مقداری از آن به داخل منتقل خواهد شد.الف میافزاید: تفاوت در این است که 1- تفسیر دوم، سقف واقعی فروش نفت ایران را به کمتر از یک میلیون بشکه رسانده (به اندازه مقداری که توافق شده یا توافق خواهد شد که به کشور برگردد)، 2- به نگه داشتن بخشی از پول ایران - از بابت این یک میلیون بشکه - در خارج «رسمیت» بخشیده، و 3- مهمتر از آن اینکه، وارد کردن بقیه پول ایران از بابت این یک میلیون بشکه، بیشتر از مقدار توافق شده، (تحت عناوین آنچه تاکنون به دور زدن یا معامله پایاپای و... نامیده میشده) به عنوان نقض توافق تفسیر خواهد شد. تفاسیر منتشر شده در رسانههای سیاسی و اقتصادی غرب (سیانان، بلومبرگ، رویترز و...) به گونهای بر تفسیر دوم تاکید میکنند و بدتر از همه اینکه تفسیر خود کاخ سفید از بیانیه نیز همینگونه است؛ یعنی تفسیر سومی نیز از این بند شده به این ترتیب که فروش نفت فعلی ایران را حدود 750 هزار بشکه در نظر گرفته و فاصله آن تا 1 میلیون بشکه اجازه داده شده را حدود 250 هزار بشکه دانسته و درآمد این 250 هزار بشکه اضافی در 180 روز را حدود 5/4 میلیارد دلار دانستهاند. به این معنا که ایران کل پول تا یک میلیون بشکه را دریافت خواهد کرد: 750 هزار تا که تا الان میفروخته معادل 5/13 میلیارد دلار و 250 هزار اضافی معادل 5/4 میلیارد دلار، که سرجمع در ششماه آینده حدود 18 میلیارد دلار خواهد بود که البته این تفسیر با تفسیر کاخسفید مبنی بر انتقال حدود 15 میلیارد دلار به حسابهای خارجی محدود شده در این ششماه در تناقض است.)
الف در پایان نوشت: با توجه به اینکه دکتر ظریف اعلام کرده که تفسیر غربیها از متن توافق اهمیت ندارد و آنچه مهم است خود متن توافق است و با توجه به اینکه متن توافق دراینباره کمی ابهامآمیز است یا حداقل اینکه توسط غربیها بد برداشت شده است، خطرناک جلوه میکند، لذا لازم است وزارت خارجه سریعا تفسیر خود از این بخش را همانند طرف آمریکایی اعلام کند. هرچه باشد آمریکایی که در روی کاغذ تفسیر متفاوت خودش از یک متن واحد را دارد، بعید است در هنگام اجرا منظور ذهنی ما از آن را اجرا کند.یادآور میشود روز گذشته ماری هارف سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد: فشار آمریکا بر خریداران نفت آمریکا ادامه پیدا خواهد کرد. ما در این زمینه صریح بودهایم که ساختار اصلی و زیربنایی تحریمها در حوزههای نفتی و بانکی باقی خواهد ماند.
ای مظلومان جهان خشونت بد است... البته برای شما!
آمریکا و غرب به ملتهای تحت ستم میگویند خشونت بد است البته برای شما!داریوش سجادی مدیر شبکه ماهوارهای تعطیل شده هما با انتشار این مطلب در وبلاگ خود، به درگذشت نلسون ماندلا رهبر نهضت ضد آپارتاید آفریقای جنوبی و اشک تمساح مقامات آمریکایی و اروپایی پرداخت. او مینویسد: «خشونت بد است البته برای شما»(!) پیام زیرکانهای بود و هست که در تمجید از ماندلا و شعار «فراموش نکن اما ببخش» ایشان در حیات و اینک در ممات وی توسط اصحاب قدرت و جنایت و سلطه و با تکیه بر سلطه رسانهای خود به جهان پمپ کرده و میکنند!وی معتقد است: هر چند ماندلا به صفت شخصی فاقد اندیشه عمل بود اما به اعتبار عملکرد و سلوک فردیاش مرد شایسته احترامی بود و هست. اما تمجید سران سلطه و ائمه جنایت و شرارت در جهان از وی مرد رندی ایشان در مصادره خشونت را به اثبات میرساند.
ماندلا از حیث هدف مبارزاتیاش قابل مقایسه با آبراهام لینکلن رئیس جمهور اسبق ایالات متحده است و جالب آنکه کماکان هر دو مشهورترین و محبوبترین پایمردان در مبارزه با نژادپرستی هستند.وی با اشاره به مقایسه ماندلا و آبراهام لینکلن مینویسد: هر چند هر دو ایشان اهتمام خود را صرف مبارزه با نژادپرستی و برابری سیاه و سفید کردند اما اختلاف این دو در آن است که ماندلا جنبش خود را با پرهیز از خشونت به موفقیت رساند و لینکلن جنگ شمال و جنوب را با کشتار بالغ بر «هفتصد هزار نفر» به پایان برد!!!سجادی یادآور شد: وقتی به شیدائی نامتعارف اصحاب قدرت و جنایت در بزرگداشت ماندلا تأمل میکنیم، نمیتوانیم خود را به حماقت بزنیم. پیام مستتر ائمه سلطه و جنایت در بزرگداشت ماندلا و بخشایشگری ماندلا آن است که؛ ای محرومان و رنجبران و ستمدیدگان و مظلوم واقع شدگان جهان! اگر بر حسب تصادف مبارزات آزادیخواهانه و عدالتطلبانه و حقجویانهتان علیه ما و مظالم ما به موفقیت رسید آنگاه تأسی به «ماندلا» کنید و ما را ببخشید هر چند نمیتوانید فراموش کنید! خشونت بده! اما برای شما! حق انحصاری استفاده از خشونت تنها تعلق به ما دارد و ما مجازیم تا بیحدی در برخورد با شما بیپروا اعمال خشونت کنیم و بکشیم و بدریم و جنایت کنیم اما شما ببخشید ولو آنکه نمیتوانید فراموش کنید!
از سوی دیگر وبسایت تصریح با مرور اظهارات سالیان اخیر ماندلا، از قول وی نوشت: کشوری که مرتکب جنایات غیرقابل توصیف شده، ایالات متحده آمریکا نام دارد. آمریکا ارزشی برای بشریت قائل نیست.
ماندلا همچنین میگوید: در انتخابات انگلیس و ایالات متحده آمریکا، هیچ ناظری از آفریقا و آسیا حضور ندارد. ولی در انتخابات کشورهای آفریقایی و آسیایی باید ناظران آمریکایی و انگلیسی حضور داشته باشند!یادآور میشود محافل سیاسی و رسانههای جبهه استکبار در سالهای از کارافتادگی این رهبر مبارزه با آپارتاید استعماری، سعی کردند از او چهره مقاومت مدنی و مبارزه منفی بسازند و این نماد تحریف شده را به مردم کشورهای انقلابی - برای ایجاد اختلاف و درگیری در درون این کشورها- تحمیل کنند. اتفاق مشابهی نیز درباره گاندی صورت گرفت.