به گزارش گروه فرهنگی مشرق، یکی از اخبار مهمی که این روزها در حوزه شعر و ادبیات منتشر شد، بحث انحلال دفتر شعر و ادب و بازگشت آن به ساختار قبلی در زیر مجموعه معاونت فرهنگی بود. دفتر شعر و ادب که تقریبا یکی دو سالی از تاسیس آن میگذرد و قادر طراو پور مسئول این دفتر یک روز، خبر از تاسیس آن داد و دو روز پیش همایون امیرزاده مشاور علمی، فرهنگی و مدیریتی معاون فرهنگی خبر از انحلال آن و بازگشت نظارت بر امور شعر به حوزه معاونت فرهنگی، تاریخچه کوتاهی داد.
در واقع در دولت پیشین در پاسخ به تقاضای شاعران برای ایجاد نهاد و دفتری مستقل در وزارت ارشاد برای رسیدگی به امور شاعران و گله از اینکه، در میان تمام هنرهای ما، شعر تنها طفل یتیمی است که بی سرپرست مانده و از موسیقی و سینما گرفته تا ادبیات داستانی و تئاتر هر یک نهاد مستقل مربوط به خود دارند، دفتر شعر و ادب وزارت ارشاد تاسیس شد. اما اکنون که پس از دو سال این دفتر منحل شده است، ما در گفتگوهایی که با تعدادی از شاعران پیشکسوت و صاحب رای در این حوزه داشتیم، جویای نظرات آنها در این باره شدیم تا بدانیم آنها کارکرد این دفتر را در این دو سال چگونه ارزیابی میکنند؟ آیا این انحلال و بازگشت به قبل خوب بوده یا نه؟ و اینکه الان ناراحتی از این بابت وجود ندارد که باز حق شعر، این ملی ترین هنر ما ادا نشود و باز هم چون طفل بیپدر بماند؟ نظرها متفاوت و در خور تامل بود که مروری بر آنها داریم:
**دفتر شعر و ادب اختیاراتی نداشت که موفق باشد
مصطفی محدثی خراسانی از شاعران کشورمان که وجود این دفتر را در این دو سال مثبت ارزیابی نمیکند در این باره گفت: عملا از این دفتر در این یکی دوسال به جز نامی در میان نبود و نمیتوان گفت که وجودش به حال شعر و ادب این کشور مفید بوده است. البته این دفتر با هدفهایی شروع به کار کرد اما از آنجایی که هیچ اختیار و هیچ کار مهمی را به آن نسپرده بودند، عملا کاری از پیش نبرد. ما دفتر شعر داشتیم اما امورات شعر را باز هم همان کارمندان اطراف وزیر اداره میکردند و چون این دفتر توان اجرایی نداشت، اگر قرار بود به آن صورت باقی بماند، نبودش بهتر است.اما اگر به آن صورتی که تعریف شده بود و قرار بود باشد، اختیار به آن میدادند کارهایی میتوانست انجام دهد.
این شاعر که دوران طلایی شعر را دوران محسن پرویز میداند، افزود: دوران طلایی شعر همان زمانی بود که شعر زیر نظر معاونت فرهنگی بود و به خصوص دورانی که آقای پرویز مسئولیت داشتند و بنای شعر فجر را گذاشتند یا چاپ و نشر تکا راه افتاد و کارهای بزرگی انجام شد. بعد از جدایی از معاونت فرهنگی به جز شعارها و کارهای نمایشی چیزی ندیدیم.
**هنوز هم شعر در مدیریت فرهنگی مظلوم است
محدثی خراسانی که پیش از این یکی از منتقدان جدی بیسرپرست بودن شعر در حوزه مدیریت فرهنگی بود، در پاسخ به این سوال که قبل از ایجاد این دفتر اعتقاد بر آن بود که هر هنری در ارشاد متولی دارد به جز شعر و اتفاقا این دفتر در پاسخ به این مطالبهها شکل گرفت. با این وجود اعتقاد دارید باز هم نبود این دفتر بهتر از بودنش به آن شکل است، اظهار داشت: بر اساس همان خلایی که احساس میشد و مطالبات جامعه ادبی و رهبر انقلاب، رئیس جمهور قبلی با عجله اعلام کرد که قائم مقام شعر ایجاد میشود ولی عملا این کار خلائی را پر نکند. ولی در وزارت ارشاد باید سازمانی قدرتمندتر از معاونت سینمایی یا موسیقی برای شعر داشته باشیم. چون شعر نقش مبنایی دارد و مادر هنرهای دیگر است و زیر ساخت فرهنگی ما در جامعه شعر است و هنوز هم شعر جایگاه اصلیش را در مدیریت فرهنگی ما ندارد نه ارشاد نه حوزه هنری نه جای دیگری متولی سیاست گذاری دراز مدت در حوزه شعر نیست. همه از حاصل دسترنج شاعران استفاده میکنند و خودشان هیچ تکلیفی برای کاشت ندارند و همه اهل برداشت از شعر هستند.
علی محمد مودب هم در ارزیابی فعالیت دفتر شعر و ادب و تاثیری که این دفتر در این سالها داشته است، گفت: به نظر من شعر باید متولی داشته باشد. کارکرد این دفتر هر چند چندان مطلوب نبود اما از هیچ چیز بهتر بود و در ساختار جدید باید فکری به حالش کرد.
وی در تشریح اینکه چرا باید شعر متولی داشته باشد، اظهار داشت: شعر هنر اول ما است و باید جایگاهی هم شان آن در مدیریت فرهنگی داشته باشد که هم رسمی باشد و هم اسمی. شعر هنر کم هزینهای است و شاعران عمدتا با این مسائل میانه ندارند و همین باعث شده در مدیریتها به آن ظلم شده است.
مدیرعامل موسسه شهرستان ادب که تولیت امور شعر را منوط به بودجههای آن چنانی نمیداند، گفت: شعر اصلا محتاج بودجههای دولتی به آن معنا نیست اما محتاج سیاست گذاری و هدفمند شدن چیزهایی است که به اسم شعر برگزار میشود تا آنها سامان و نظمی پیدا کنند و این سامان و نظم شامل سیاست گذاری در حوزههای مختلف از آموزش و پرورش استعدادها تا توزیع و نشر و معرفی و چهره سازی میشود که این نیازمند یک اتاق فکر جدی است .
**راه حل، شورایی برای سیاست گذاری شعر است
این شاعر اظهار داشت: در سطح کلان باید یک اتاق فکر جدی برای شعر باشد تا اتفاقات را رصد و در قبال آنها برنامه ریزی کند. متاسفانه یک حرکتی که انجام شد اما ادامه پیدا نکرد، شورای سیاست گذاری بود. من در جلسه شورای سیاست گذاری شعر هم گفتم اگر این شورا به خاطر جشنواره تشکیل شده فایده ندارد و باید شورایی باشد که فارغ از جشنوارهها به خود شعر بپردازد. و جشنواره یکی از فروعاتش باشد اما آن شورا هم ناقص ماند و ادامه پیدا نکرد.
مودب گفت: به نظرم راهکار این وضعیت یک شورا است که ممکن است ذیل هر بخشی در وزارت ارشاد تعریف شود که این بستگی به چارت وزارت و تعریف کار آنها دارد که ما خیلی در جریان نیستیم ولی خوب است که برای شعر که هنر اول ماست، خیلی جدی تر از سینما تدبیر کنیم. به هر حال باید در این اتاق فکر، گروهی به شعر فکر کنند. تا به حال برعکس عمل شده است. ابتدا برنامههایی بوده و بعد شاعران را جمع کردهاند تا در برنامه شرکت کنند در حالی که باید به شعر فکر کنند و بعد سیاست گذاری شود بعد برنامه ریزی بعد بودجه ریزی شود در حالی که متاسفانه همیشه همه چیز از بودجه شروع میشود.
**باید نتیجه فعالیتها دیده شود/ اوضاع شعر و ادب فرقی نکرد
اسماعیل امینی هم درباره تاثیری که این دفتر در اوضاع شعر و ادب داشته است، معتقد است که وجود این دفتر هیچ فرقی به حال شعر و ادب نداشت چه زمانی که به صورت افراطی به صورت قائم مقام شعر در آمد و چه زمانی که به صورت دفتر شعر و ادب درآمد.
به نظر امینی این چنین دفترهایی فقط یک بازی اداری است برای امتیاز دادن به افرادی که اهل تفکر خاصی هستند و هر تفکری سیاسی که غالب شود، افراد همان تفکر امتیاز میگیرند و غالبا این تغییرات به نفع افرادی است که پست میگیرند و در مجموع این کارها فرقی به حال فرهنگ ندارد.
اما اسماعیل امینی درباره زمان اعلام این خبر نظر جالبی داشت و گفت: این خیلی جالب است که این روزها که مصادف است با تاکید رهبر معظم انقلاب بر زبان و ادبیات فارسی و سخنان ایشان که فرهنگ اصل است و اقتصاد و سیاست در حاشیه و بر اهمیت شعر و ادبیات فارسی تاکید کردند، این اتفاق میافتد.
این شاعر و منتقد معتقد است حاصل سخنان رهبر انقلاب درباره فرهنگ و ادبیات در اجرا باید جایی دیده شود و فقط نباید به صورت خبر منتشر شود. من هیچ حاصل و واکنشی را نسبت به این سخنان در هیچ جا ندیدم انگار که این تاکید بر اهمیت فرهنگ و به ویژه بر ادبیات فارسی و شعر، صرفا به شکل خبر منتشر میشود.
**اگر وزرات شعر و ادب هم تشکیل شود ولی کار نشود...
اسماعیل امینی درباره دلیل اینکه چرا این دفتر کارایی و خروجی نداشته است، قضاوتش را متوجه ساختار و نوع مدیریت این دفتر نکرد و اظهار داشت: من رفت و آمدی نداشتم و نمیدانم به خاطر ضعف ساختاری و اداری این دفتر بود یا به خاطر مدیریتش. من از بیرون نگاه میکنم و میبینم هیچ تغییری در احوال شعر، جلسات شعر، نشریات شعر رخ میدهد یا نه. من از ساختار اداری این دفتر خبر ندارم اما بازتاب فعالیتهایش بالاخره باید به شکلی دیده شود. مثلا اگر سازمان محیط زیست فعالیتی انجام میدهد نتیجهاش باید در پاکی هوای تهران یا حفظ محیط زیست دیده شود. درباره دفتر شعر و ادب هم باید نتیجهای از فعالیتهای این دفتر را در حوزه شعر و ادب ببینیم.
وی افزود: قبل از دفتر شعر و ادب گفتند قائم مقام شعر داشته باشیم اما عملا کار محسوسی دیده نشد و این نشان میدهد برای کسانی که این طور تصمیم میگیرند، این گونه پستها و دفترها فانتزی است و کاری نمیخواهد. مثل مغازهای که باز شود و خرید و فروشی در آن انجام نشود صرفا به مغازه دار حقوق بدهند. اصلا بگویند وزارت شعر و ادب اسمش هر چه که باشد. باید کاری انجام شود وگرنه چه فایدهای دارد. البته برای کسانی که در این مناسبتها منصوب میشوند و پست میگیرند فایده دارد اما برای فرهنگ نه.
**تشکیل دفتر شعر و ادب عجولانه و بدون مشورت و تحقیق بود
پرویز بیگی حبیب آبادی هم از بازگشت روند سرپرستی امور شعر در معاونت فرهنگی استقبال و آن را خوب ارزیابی کرد و برای این صحبتش این چنین دلیل آورد: چون در آن حالت این دفتر نه بودجه کافی داشت و مدیریتی هم در آن اعمال نمیشد. وقتی شعر زیر نظر معاونت فرهنگی میرود بدیهی است که بودجه دارد، مدیر و مسئول دارد و به شکل بهتری کارها دوام و قوام مییابد .
این شاعر تصمیم قبلی وزارت ارشاد را که منجر به تاسیس دفتر شعر و ادب شد، فوق العاده عجولانه خواند و گفت: قبل از گرفتن چنین تصمیمی باید کارگروهی مینشستند چند ماهی تحقیقات میدانی انجام میداند با شعرا مشورت میکردند و بعد تصمیمی میگرفتند ولی این حرکت ناگهانی سودی به حال شعر نداشت.
در مجموع آنچه که از برآیند سخنان شاعران ما بر میآید این است که جایی که عهدهدار امور شعر است،باید قدرت اجرایی داشته باشد، بتواند سیاست گذاری کند، بودجه داشته باشد و جمعی از شاعران صاحب نام و دلسوز در گرداندن امور نظر بدهند و خلاصه اینکه کار شعر به اهلش واگذار شود.