کد خبر 273171
تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۳۹۲ - ۱۶:۵۶

محمدحسین جعفریان، نویسنده و مستندساز ایرانی؛ برای حیات دوباره زبان فارسی در ایران، افغانستان و تاجیکستان طرحی ارائه کرده.قدمت این طرح به زمانی برمی‌گردد که او رایزن فرهنگی ایران در افغانستان بوده. این طرح هنوز به سرانجامی نرسیده.

به گزارش مشرق، محمدحسین جعفریان در گفت‌وگو با تسنیم،‌ با اشاره به اظهار نگرانی رهبر انقلاب از آینده زبان فارسی گفت: سال 1376 زمانی که رایزن فرهنگی ایران در افغانستان بودم،‌ طرحی را در زمینه زبان فارسی با عنوان «فرهنگ بهینه» مکتوب و به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ارائه کردم،‌ آن زمان معاون بین‌الملل سازمان فرهنگ و ارتباطات آقای علی جنتی بود که مسئول بالادستی من محسوب می‌شد،‌ ایشان ذیل طرح من نامه‌ای نوشته و مرقوم کرد که این طرح برای اجرا نیازمند یک وزارتخانه است.

وی ادامه داد: پس از آن زمانی که محسن پرویز معاون فرهنگی وزارت ارشاد بود،‌ این طرح را به او ارائه کردم و خواستار اجرا شدن این طرح برای تجدید حیات زبان فارسی و ارتباط سه حوزه زبان فارسی در ایران،‌ افغانستان و تاجیکستان با یکدیگر شدم،‌ قرار بر این بود که در این راه قدم برداریم تا این طرح راهکار موثری برای حیات دوباره زبان فارسی در منطقه باشد.

تغییر معاونت فرهنگی ارشاد طرح «فرهنگ بهینه»‌ را ناتمام گذاشت

جعفریان گفت:‌‌ آقای پرویز از این طرح استقبال کرد و پس از بررسی طرح در شورایی که در معاونت تشکیل شده بود،‌ بودجه اولیه اختصاص داده شد‌، من 50 درصد کار را در کشورهای فارسی زبان منطقه از جمله تاجیکستان،‌ افغانستان و کلونی‌های زبان فارسی مانند بخارا،‌ سمرقند‌، و ...پیش بردم‌، اما با تغییر معاونت فرهنگی ارشاد،‌ این طرح نیز نیمه‌تمام ماند.

 زبان فارسی در افغانستان تاجیکستان و ایران به مرور در طول تاریخ به یک واگرایی دچار شده است

وی با اشاره به محتوای طرح «فرهنگ بهینه» گفت:‌ سه حوزه زبان فارسی در افغانستان تاجیکستان و ایران به مرور در طول تاریخ به یک واگرایی دچار شده است،‌ واژگان ورودی به این سه زبان، واژگان متفاوتی هستند، به این معنا که در تاجیکستان عمده واژگان وارداتی زبان فارسی، واژگان زبان روسی هستند. در افغانستان،‌ واژگان وارداتی از زبان‌های انگلیسی، عربی و ... است و در ایران نیز از واژگان انگلیسی و عربی وارد شده است،‌ در افغانستان هر واژه‌ای به کار گرفته می‌شود،‌ چرا که افغانستان نیز مانند تاجیکستان تشکیلاتی برای واژه‌سازی ندارد،‌ مردم خود واژه می‌سازند و مورد استفاده قرار می‌دهند‌، بنابراین برخی واژگان زبان فارسی در این سه کشور از یکدیگر متفاوت شده است.

جعفریان ادامه داد: «فرودگاه» در ایران کاربرد دارد،‌ در افغانستان به آن «میدان هوایی» می‌گویید و در تاجیکستان به آن چیز دیگری. و یا در ایران از واژه «هواپیما» استفاده می‌شود،‌ در افغانستان «طیاره» و در تاجیکستان «سیمیلوت» بنابراین بسامد و فراوانی برای یک واژه در زبان فارسی بسیار می‌شود و اگر به همین شکل پیش رویم،‌ در آینده‌ای نزدیک این سه کشور به ندرت می‌توانند زبان فارسی یکدیگر را فهم کنند. در حالیکه هر سه به زبان فارسی حرف می‌زنند. در گذشته نه چندان دور، این زبان‌ها هر سه لهجه‌های زبان فارسی بودند که اکنون تبدیل به گویش شده‌اند و این خطرناک است.

وی تصریح کرد:‌ برای رفع این مشکل در آینده باید چاره‌ای اندیشیده شود، اکنون که بالاترین مسئول کشور یعنی رهبر انقلاب نیز بر اهمیت زبان فارسی تأکید داشته‌اند و اظهار نگرانی کرده‌اند،‌ باید چاره‌ای اندیشیده شود،‌ وزرای سه کشور گرد هم آیند و یک فرهنگ اولیه که ما عنوانش را طرح «فرهنگ بهینه» گذاشتیم و مقدمات آن نیز انجام شده است،‌ را اجرا کنند،‌ برای واژگان ورودی به زبان فارسی،‌ واژه‌ای واحد تعریف کنند و دانشمندان زبان فارسی از ایران،‌ افغانستان و تاجیک گرد هم‌آیند تا زبان فارسی را نجات دهند.

ایران نقش مهمی در یکپارچه‌سازی زبان فارسی در منطقه دارد

جعفریان با بیان این مطلب که نقش ایران در این زمینه بسیار حائز اهمیت است،‌ گفت: تشکیلات زبان فارسی در ایران در فرهنگستان زبان و ادب فارسی موجود است، در حالیکه در افغانستان و تاجیکستان چنین تشکیلاتی موجود نیست‌، بنابراین در این زمینه ایران باید وارد میدان شده و دو کشور دیگر را نیز با خود همراه کند.

این نویسنده و مستند‌ساز ادامه داد: در میان واژگان فارسی موجود در گویش سه کشور‌، باید بررسی شود که چه واژه‌ای بهتر است و بر آن واژه توافق شده و در رسانه‌ها آن را ترویج دهند،‌  تا در گویش مردم کاربرد پیدا کند‌، برای نمونه ما در ایران از لغت «سحر» که یک واژه عربی است برای صبح استفاده می‌کنیم،‌ اما افغان‌ها از واژه‌ فارسی «پگاه» استفاده می‌کنند که واژه بهتری است،‌ یا در ایران تلفن،‌ در افغانستان تلیفون‌، در ایران سالن‌، در افغانستان سالون و ... این تفاوت‌ها در واژگان و یا حتی املای واژگانی به نفع زبان فارسی نخواهد بود،‌ باید از میان واژه‌های موجود اصلح را انتخاب کرد و یا در صورت نبود اصلح،‌ واژه‌ای صحیح ساخته شود.

جعفریان با بیان این مطلب که دور نیست،‌ زمانی که ایرانیان فارسی هرات،‌ کابل و دوشنبه را نفهمند و افغان‌ها فارسی تهران را درک نکنند،‌ چرا که واژه‌ها در حال ازدیاد در هر دو کشور هستند و واژه‌های متعدد برای یک مفهوم استفاده می‌شود. بنابراین بهتر است چنین طرح‌های نیمه‌تمامی که هم بودجه برای آن هزینه شده و هم نیروی انسانی ساعت‌ها وقت گذاشته است،‌ احیا شده و اجرایی شود.

این کارشناس حوزه افغانستان با اشاره به برخی واژگان مستعمل در افغانستان،‌ ایران و تاجیکستان گفت:‌ در ایران ما برای «تروریسم» واژه‌ای نداریم و همان تروریسم را استفاده می‌کنیم، در حالیکه افغان‌ها از واژه «دهشت افکن»‌استفاده می‌کنند،‌ ما از واژه «آبستن» استفاده می‌کنیم و تاجیک‌ها از واژه زیبای «دو جان» ما از واژه منفی «اخراج» یا «برکناری» استفاده می کنیم،‌ افغان‌ها از واژه زیبای «سبک‌دوش» ما از «بیمارستان» که واژه منفی است استفاده می‌کنیم و افغان‌ها از «شفاخانه».

وی گفت: ما در طرح فرهنگ بهینه این واژگان را پیدا کرده و برسی کردیم‌، هم‌چنین تمامی افرادی که توانایی کمک کردن در این طرح را به لحاظ علمی دارا هستند در افغانستان،‌ تاجیکستان،‌ کلونی‌های زبان فارسی در کویته پاکستان،‌ سمرقند،‌ بخارا و ... را شناسایی کردیم و زمانی که به اجرا نزدیک شد،‌ طرح متوقف شد.

اکنون لازم است فرهنگستان زبان و وزارت ارشاد این دغدغه را داشته باشند که از این طرح و طرح‌های دیگری که در این زمینه وجود دارد،‌ را حمایت کنند،‌ اگر علاقه‌مند باشند،‌ من خود طرح را ادامه خواهم داد‌، در غیر این صورت از کارشناسان دیگری استفاده کنند و این طرح را ادامه دهند.