گروه اقتصادی مشرق -مسعود کرباسیان معاون وزیر اقتصاد و رئیس کل گمرک در رابطه با نحوه قبول مسئولیت مجدد در دولت ،معضل قوانین دست و پا گیر گمرکی ،مسائل مختلف قاچاق و ..... با تجارت فردا گفت و گویی صریح انجام داده که خلاصه آن به انتخاب مشرق از نظرتان می گذرد:
چرا به دولت آمدم
*هنوز تصمیمی نگرفته بودم که یک شب همراه پیرمردی شدم که راننده آژانس بود. خیلی ناراحت و گرفته به نظر میرسید و من هم کنجکاو شدم و پرسیدم چرا اینقدر گرفتهای؟ گفت: فرزند مریضی دارم و ناچارم برای تامین داروی او مسافرکشی کنم. توضیح داد که بازنشسته است و هرماه حدود شش میلیون تومان خرج داروی پسرش میکند. با این حال از قیمت دارو گلایه نداشت و بیشتر نگران این بود که داروی مورد نیاز پسرش دیگر وارد کشور نشود. آن موقع میدانستم که دارو چند ماه است در گمرک گیر کرده اما خودرو مثلاً یک هفتهای ترخیص شده است. آن شب خیلی به حال پیرمرد فکر کردم و بعد تصمیم گرفتم به دعوت دکتر طیبنیا پاسخ مثبت بدهم.
*گمرک برشی از جامعه امروز ایران است. چیزی فراتر از دیگر دستگاههای بوروکرات ما ندارد و شاید چیزی کمتر هم نداشته باشد.
در گمرک هم افرادی وجود دارند که سالم نیستند
*من هرچقدر هم ملاحظه صحبت کردنم را داشته باشم، نمیتوانم نسبت به آنچه در اطرافم میگذرد بیتفاوت باشم. در گمرک هم افرادی وجود دارند که سالم نیستند اما مگر تعداد این افراد چقدر است؟ شما درست میگویید. گاهی برخی پروندهها در فضای عمومی مطرح میشود که نشان میدهد مثلاً یکی از کارمندان دولت، خلافی انجام داده اما منصفانه نیست که این خلاف را به همه کارمندان دولت تعمیم دهیم.
*در مورد وضعیت درونی گمرک باید اعتراف کنم که وضعیت سازمان در رتبهبندی کشورها از نظر تسهیل تجارت مناسب نیست. ساختار سازمانی گمرک ایراد دارد. گمرک همچنین دارای استراتژی کنترل مناسب نیست. اما نکته نگرانکننده دیگر این است که در سالهای گذشته نقش گمرک در سیاستگذاری مربوط به بخش بازرگانی ناچیز بوده، به همین دلیل نگاه دولت به وظایف و اهداف گمرک در مقاطع مختلف، متفاوت و گاهی متضاد بوده است.
*مردم علاقه دارند به طور مستمر در جریان رتبهبندی تیمهای فوتبال جهان قرار گیرند و برایشان مهم است که جایگاه تیم ملی فوتبال ما در جدول ردهبندی بهتر شود اما هیچکس برایش اهمیت ندارد که ایران در بین 189 کشور در رتبه 152 ردهبندی شاخصهای کسب و کار باشد. هشت سال پیش وقتی گمرک را ترک کردم، جزو پنج گمرک برتر دنیا بودیم. امروز در رتبه 103 قرار داریم و این برای من چیزی شبیه فاجعه است.
*یکی از آمارهایی که نشان میدهد وضعیت خوبی نداریم، زمان مورد نیاز برای واردات و صادرات است. در حال حاضر به طور متوسط، 32 روز طول میکشد تا کالایی به کشور وارد شود. در میان کشورهای منطقه شامل کشورهای ایران، عراق، اردن، عمان، عربستان و امارات تنها وضع عراق از ما بدتر است. در عراق 82 روز طول میکشد تا کالا وارد کشور شود. در اردن 15 روز، در عمان 9 روز، در عربستان 17 روز و در امارات هفت روز. از نظر هزینه مورد نیاز برای واردات هم تنها وضع عراق از ما بدتر است.
*هر چه گمرک بوروکراتتر شد یا به صورت آنی، بخشنامههای متعدد صادر شد یا بر فرآیند واردات و صادرات عوارض تعیین کردند، این علامت به فعالان حوزه بازرگانی داده شد که تجارت از مسیر قانونی از تجارت در مسیرهای غیرقانونی صرفه و سود اقتصادی کمتری دارد.
*بررسیهای ما نشان میدهد قیمت تمامشده هر دلار برای واردات رسمی گوشی تلفن همراه هشت هزار و 670 تومان است. یعنی اگر فردی بخواهد از مجاری رسمی، گوشی تلفن همراه وارد کند باید بابت هر دلار ارزش کالا، بیش از هشت هزار و 600 تومان بپردازد در حالی که همین کالا را میشود با هزینه کمتر و از راههای غیررسمی وارد کشور کرد.
*در حال حاضر قیمت تمامشده هر دلار واردات رسمی برنج 5800 تومان، پوشاک 8400 تومان، لوازم یدکی 7800 هزار تومان، لوازم خانگی 6000 تومان و لاستیک 8000 تومان است. به طور متوسط 32 روز طول میکشد تا مجوز بگیرید، گشایش اعتبار کنید، ثبت سفارش کنید، بیاورید، تخلیه کنید و از گمرک بیرون ببرید. هزینه حمل و نقل را هم اضافه کنید. مگر سرمایه یک بازرگان در سال چقدر گردش دارد؟ اگر از مسیر دیگری کالا وارد کند به نفع اوست و راحتتر میتواند سرمایهاش را به گردش در آورد.
25 میلیارد نخ سیگار قاچاقی وارد کشور شد
*یکی از راههای محاسبه میزان قاچاق کالا این است که ارزش واردات رسمی یک کالا به کشور را با آمارهای صادراتی کشور مبدأ مقایسه کنید. مثلاً با این روش ما متوجه شدیم برنج واردشده به ایران با برنج صادرشده از کشورهای مبدأ 19 درصد اختلاف از نظر ارزش دارد. همین طور در مورد تلفن همراه و سیگار که متوجه شدیم به ترتیب 92 و 74 درصد اختلاف از نظر ارزش وجود دارد.
*سال گذشته میزان مصرف سیگار در کشور 65 میلیارد نخ برآورد شده است که حدود 26 میلیارد نخ در کشور تولید شد،14 میلیارد نخ به صورت رسمی وارد کشور شده و برآورد میشود حدود 25 میلیارد نخ به صورت قاچاق وارد کشور شده باشد. سال گذشته 5.3 میلیارد دلار لوازم آرایشی وارد کشور شده که سهم تولید و واردات رسمی کمتر از 3.1 میلیارد دلار است و حداقل2.2 میلیارد دلار به صورت قاچاق وارد کشور شده است. در مورد گوشی تلفن همراه هم برآورد ما این است که از 20 میلیون گوشی وارد شده به کشور حداقل 5.18 میلیون دستگاه به صورت قاچاق وارد کشور شده باشد.
*اصلاً مهم نیست چه نهادی متصدی مبارزه با قاچاق کالا باشد. مهم این است که انگیزه قاچاق از بین برود. عوامل زیادی هستند که باعث میشود قاچاق کالا تشدید شود.
*وقتی هزینه واردات رسمی افزایش پیدا کند، یعنی حاشیه سود تاجر کاهش پیدا میکند. من اصلاً نمیتوانم درک کنم که به چه دلیل این همه مانع سر راه بازرگان کشور وجود دارد. درک این موضوع سخت نیست و باید برای رفع موانع آن اقدام کرد. در حال حاضر 25 سازمان سر راه تاجر قرار دارند که باید مجوزهای لازم برای واردات را صادر کنند.
چرا افراد را به سوی کار غیرقانونی سوق میدهیم
*هنوز مانند قدیمها فعال اقتصادی باید پروندهاش را دستش بگیرد، لاک و مهر کند، به سنتیترین شکل بوروکراسی، ارزیابی شود، کالایش بماند، آزمایش انجام شود، 18 درصد عوارض بگیریم، بیش از 22 سازمان مجوز دهند و در نهایت میبینید که کالا مدت زیادی در گمرک مانده است. یعنی تمام سختگیریهایی که قرار است موجب شود فردی کار غیرقانونی انجام ندهد اثر معکوس گذاشته و فرد را به سوی کار غیرقانونی سوق میدهد. چون برای او صرفه اقتصادی ندارد که قیمت تمامشده یک تلفن همراه به ازای هر یک دلار هشت هزار تومان باشد.
*در حال حاضر یک مرزنشین میتواند 25 ردیف از 71 ردیف کالاهای گروه 10 را بیاورد یا یک ملوان 60 ردیف از این گروه کالاها را میتواند وارد کند اما تاجر نمیتواند. این کالاها میتواند همراه مسافر وارد شود. این تجارت غیررسمی است.
*شاید من به عنوان مدیر دولتی نباید خیلی از حرفها را بزنم. به هر حال همه رویههای ما به سود قاچاقچی است و هر روز هم بدتر شده.
*در همه جای دنیا رویهها را اصلاح میکنند تا شرایط بهتر شود، در ایران رویهها روزبهروز پیچیدهتر و سختتر میشود. قاچاقچی در دستگاههای بوروکراسی ما تحقیر نمیشود، بیمه نمیدهد، پول ثبت سفارش نمیدهد، پول حقوق گمرکی و سود بازرگانی نمیدهد، مالیات بر ارزش افزوده و مالیات علیالحساب نمیپردازد، استاندارد و آزمایشگاه لازم ندارد، او فقط باید پول ریسکاش را بدهد.
*راستش وقتی دوباره مسوولیت پذیرفتم، فکر کردم دارم در زغالفروشی کار میکنم و طبیعی است که سیاه شوم.
*مقرراتی که دولت قبل گذاشته شده بود منجر به این شد که کالا به جای اینکه از مسیر گمرک انجام شود از دیگر مسیرها به کشور وارد شود. برای نمونه افزایش ورود کالا از سوی مرزنشینان و ملوانان یکی از این مسیرهاست. در جریان تجارت رسمی رشد سقف ورود کالا توسط این بخش نباید بالا باشد. بمباران بخشنامهای گمرک چه معنایی میتواند داشته باشد. وقتی هر سه روز یک بار بخشنامه صادر شود یعنی جریان تجارت خارجی رسمی تضعیف خواهد شد. بنابراین همین اقدام موجب گسیل جریان تجارت به دیگر مبادی کشور میشود.
*قبلاً گمرک ایران پای ثابت تیترهای جنجالی مطبوعات بود اما با اقداماتی که با هدف روانسازی و شفافسازی صورت گرفت حداقل امروز گمرک از جهت مشکلتراشی، تیتر نیست. دیگر راننده تاکسی نگران عدم ورود داروی پسرش نیست. گمرک شاید نتواند قیمت داروی پسر آن پیرمرد را کاهش دهد اما او را نگران کمبود دارو نمیکند.
چرا به دولت آمدم
*گمرک برشی از جامعه امروز ایران است. چیزی فراتر از دیگر دستگاههای بوروکرات ما ندارد و شاید چیزی کمتر هم نداشته باشد.
در گمرک هم افرادی وجود دارند که سالم نیستند
*من هرچقدر هم ملاحظه صحبت کردنم را داشته باشم، نمیتوانم نسبت به آنچه در اطرافم میگذرد بیتفاوت باشم. در گمرک هم افرادی وجود دارند که سالم نیستند اما مگر تعداد این افراد چقدر است؟ شما درست میگویید. گاهی برخی پروندهها در فضای عمومی مطرح میشود که نشان میدهد مثلاً یکی از کارمندان دولت، خلافی انجام داده اما منصفانه نیست که این خلاف را به همه کارمندان دولت تعمیم دهیم.
*در مورد وضعیت درونی گمرک باید اعتراف کنم که وضعیت سازمان در رتبهبندی کشورها از نظر تسهیل تجارت مناسب نیست. ساختار سازمانی گمرک ایراد دارد. گمرک همچنین دارای استراتژی کنترل مناسب نیست. اما نکته نگرانکننده دیگر این است که در سالهای گذشته نقش گمرک در سیاستگذاری مربوط به بخش بازرگانی ناچیز بوده، به همین دلیل نگاه دولت به وظایف و اهداف گمرک در مقاطع مختلف، متفاوت و گاهی متضاد بوده است.
*مردم علاقه دارند به طور مستمر در جریان رتبهبندی تیمهای فوتبال جهان قرار گیرند و برایشان مهم است که جایگاه تیم ملی فوتبال ما در جدول ردهبندی بهتر شود اما هیچکس برایش اهمیت ندارد که ایران در بین 189 کشور در رتبه 152 ردهبندی شاخصهای کسب و کار باشد. هشت سال پیش وقتی گمرک را ترک کردم، جزو پنج گمرک برتر دنیا بودیم. امروز در رتبه 103 قرار داریم و این برای من چیزی شبیه فاجعه است.
*یکی از آمارهایی که نشان میدهد وضعیت خوبی نداریم، زمان مورد نیاز برای واردات و صادرات است. در حال حاضر به طور متوسط، 32 روز طول میکشد تا کالایی به کشور وارد شود. در میان کشورهای منطقه شامل کشورهای ایران، عراق، اردن، عمان، عربستان و امارات تنها وضع عراق از ما بدتر است. در عراق 82 روز طول میکشد تا کالا وارد کشور شود. در اردن 15 روز، در عمان 9 روز، در عربستان 17 روز و در امارات هفت روز. از نظر هزینه مورد نیاز برای واردات هم تنها وضع عراق از ما بدتر است.
*هر چه گمرک بوروکراتتر شد یا به صورت آنی، بخشنامههای متعدد صادر شد یا بر فرآیند واردات و صادرات عوارض تعیین کردند، این علامت به فعالان حوزه بازرگانی داده شد که تجارت از مسیر قانونی از تجارت در مسیرهای غیرقانونی صرفه و سود اقتصادی کمتری دارد.
*بررسیهای ما نشان میدهد قیمت تمامشده هر دلار برای واردات رسمی گوشی تلفن همراه هشت هزار و 670 تومان است. یعنی اگر فردی بخواهد از مجاری رسمی، گوشی تلفن همراه وارد کند باید بابت هر دلار ارزش کالا، بیش از هشت هزار و 600 تومان بپردازد در حالی که همین کالا را میشود با هزینه کمتر و از راههای غیررسمی وارد کشور کرد.
*در حال حاضر قیمت تمامشده هر دلار واردات رسمی برنج 5800 تومان، پوشاک 8400 تومان، لوازم یدکی 7800 هزار تومان، لوازم خانگی 6000 تومان و لاستیک 8000 تومان است. به طور متوسط 32 روز طول میکشد تا مجوز بگیرید، گشایش اعتبار کنید، ثبت سفارش کنید، بیاورید، تخلیه کنید و از گمرک بیرون ببرید. هزینه حمل و نقل را هم اضافه کنید. مگر سرمایه یک بازرگان در سال چقدر گردش دارد؟ اگر از مسیر دیگری کالا وارد کند به نفع اوست و راحتتر میتواند سرمایهاش را به گردش در آورد.
25 میلیارد نخ سیگار قاچاقی وارد کشور شد
*یکی از راههای محاسبه میزان قاچاق کالا این است که ارزش واردات رسمی یک کالا به کشور را با آمارهای صادراتی کشور مبدأ مقایسه کنید. مثلاً با این روش ما متوجه شدیم برنج واردشده به ایران با برنج صادرشده از کشورهای مبدأ 19 درصد اختلاف از نظر ارزش دارد. همین طور در مورد تلفن همراه و سیگار که متوجه شدیم به ترتیب 92 و 74 درصد اختلاف از نظر ارزش وجود دارد.
*سال گذشته میزان مصرف سیگار در کشور 65 میلیارد نخ برآورد شده است که حدود 26 میلیارد نخ در کشور تولید شد،14 میلیارد نخ به صورت رسمی وارد کشور شده و برآورد میشود حدود 25 میلیارد نخ به صورت قاچاق وارد کشور شده باشد. سال گذشته 5.3 میلیارد دلار لوازم آرایشی وارد کشور شده که سهم تولید و واردات رسمی کمتر از 3.1 میلیارد دلار است و حداقل2.2 میلیارد دلار به صورت قاچاق وارد کشور شده است. در مورد گوشی تلفن همراه هم برآورد ما این است که از 20 میلیون گوشی وارد شده به کشور حداقل 5.18 میلیون دستگاه به صورت قاچاق وارد کشور شده باشد.
*اصلاً مهم نیست چه نهادی متصدی مبارزه با قاچاق کالا باشد. مهم این است که انگیزه قاچاق از بین برود. عوامل زیادی هستند که باعث میشود قاچاق کالا تشدید شود.
*وقتی هزینه واردات رسمی افزایش پیدا کند، یعنی حاشیه سود تاجر کاهش پیدا میکند. من اصلاً نمیتوانم درک کنم که به چه دلیل این همه مانع سر راه بازرگان کشور وجود دارد. درک این موضوع سخت نیست و باید برای رفع موانع آن اقدام کرد. در حال حاضر 25 سازمان سر راه تاجر قرار دارند که باید مجوزهای لازم برای واردات را صادر کنند.
*هنوز مانند قدیمها فعال اقتصادی باید پروندهاش را دستش بگیرد، لاک و مهر کند، به سنتیترین شکل بوروکراسی، ارزیابی شود، کالایش بماند، آزمایش انجام شود، 18 درصد عوارض بگیریم، بیش از 22 سازمان مجوز دهند و در نهایت میبینید که کالا مدت زیادی در گمرک مانده است. یعنی تمام سختگیریهایی که قرار است موجب شود فردی کار غیرقانونی انجام ندهد اثر معکوس گذاشته و فرد را به سوی کار غیرقانونی سوق میدهد. چون برای او صرفه اقتصادی ندارد که قیمت تمامشده یک تلفن همراه به ازای هر یک دلار هشت هزار تومان باشد.
*در حال حاضر یک مرزنشین میتواند 25 ردیف از 71 ردیف کالاهای گروه 10 را بیاورد یا یک ملوان 60 ردیف از این گروه کالاها را میتواند وارد کند اما تاجر نمیتواند. این کالاها میتواند همراه مسافر وارد شود. این تجارت غیررسمی است.
*شاید من به عنوان مدیر دولتی نباید خیلی از حرفها را بزنم. به هر حال همه رویههای ما به سود قاچاقچی است و هر روز هم بدتر شده.
*در همه جای دنیا رویهها را اصلاح میکنند تا شرایط بهتر شود، در ایران رویهها روزبهروز پیچیدهتر و سختتر میشود. قاچاقچی در دستگاههای بوروکراسی ما تحقیر نمیشود، بیمه نمیدهد، پول ثبت سفارش نمیدهد، پول حقوق گمرکی و سود بازرگانی نمیدهد، مالیات بر ارزش افزوده و مالیات علیالحساب نمیپردازد، استاندارد و آزمایشگاه لازم ندارد، او فقط باید پول ریسکاش را بدهد.
*راستش وقتی دوباره مسوولیت پذیرفتم، فکر کردم دارم در زغالفروشی کار میکنم و طبیعی است که سیاه شوم.
*مقرراتی که دولت قبل گذاشته شده بود منجر به این شد که کالا به جای اینکه از مسیر گمرک انجام شود از دیگر مسیرها به کشور وارد شود. برای نمونه افزایش ورود کالا از سوی مرزنشینان و ملوانان یکی از این مسیرهاست. در جریان تجارت رسمی رشد سقف ورود کالا توسط این بخش نباید بالا باشد. بمباران بخشنامهای گمرک چه معنایی میتواند داشته باشد. وقتی هر سه روز یک بار بخشنامه صادر شود یعنی جریان تجارت خارجی رسمی تضعیف خواهد شد. بنابراین همین اقدام موجب گسیل جریان تجارت به دیگر مبادی کشور میشود.
*قبلاً گمرک ایران پای ثابت تیترهای جنجالی مطبوعات بود اما با اقداماتی که با هدف روانسازی و شفافسازی صورت گرفت حداقل امروز گمرک از جهت مشکلتراشی، تیتر نیست. دیگر راننده تاکسی نگران عدم ورود داروی پسرش نیست. گمرک شاید نتواند قیمت داروی پسر آن پیرمرد را کاهش دهد اما او را نگران کمبود دارو نمیکند.