این گفتگو با حضور در دفتر کاری قائم مقام جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی صورت گرفت.
وی حاضر به پاسخ دادن به بسیاری از سوالات ما همچون دعوت از وی برای حضور در دانشگاه ایرانیان، آگاهی از محتوای جلسات هفتگی"محمود احمدینژاد" در ساختمان ولنجک، عملکرد جریان انحرافی، عدم حضور جمعیت متبوعش در جلسات همگرایی اصولگرایان به میزبانی "حجتالاسلام والمسلمین تقوی" و... نبود و با این کلام که من بیشتر جریانی صحبت میکنم، در مورد افراد اظهارنظری نمیکنم و سئوالاتی که مربوط به دولت قبلی است را پاسخ نمیدهم به گفتگوی خود با باشگاه خبرنگاران، ادامه داد.
*برگزاری نشست هماندیشی وزیر کشور با احزاب را در اوایل دیماه را تا چه اندازه در حل مشکلات تحزب در کشور موثر میدانید؟
فعالان حزبی باید با بازتعریف واقعی کلمه تحزب، نقش و جایگاه احزاب را در کشور مشخص کنند و قطعا این مسئله، در آینده تاثیرات خوبی از خود به جای میگذارد البته به شرطی که رویکرد روشن و مشخص باشد و سپس براساس این رویکرد کارکرد حزب را باتوجه به مبانی خود تعریف کنیم.
آسیبهایی که از ناحیه فعالیتهای حزبی مشاهده میشود به دلیل عدم رعایت اقتضائات اسلامی است. اگر همه احزاب مبانی انقلاب را حفظ و ظرفیتهای خود را برای تثبیت انقلاب به کار بگیرند عملی مثبت و خوب است، اما اگر بنا باشد فضایی درست کنیم تا احزابی که در جریان فتنه فعال بودند در امور اجرایی کشور به کار گیریم، به اعتقاد من کار غلطی است چراکه مسئله فتنه یک سوءتفاهم نبود، بلکه در حقیقت آنها با علم به اینکه استکبار جهانی در حال سوءاستفاده از ظرفیتهای موجود است به کشور خیانت کردند و حتی تا براندازی نظام هم پیش رفتند.
حزبی که تا آخرین لحظه جریان فتنه را حمایت میکرد، حقی برای فعالیت مجدد در کشور ندارد، فکر میکنم اگر قرار است احزاب فعالیت کنند باید بازتعریفی از قوانین و مقررات با رویکردی که اشاره داشتم بکنند.
ما اکنون باید باز تعریفی درست و حسابی کنیم و براین اساس قانون احزاب را شکل بدهیم که بستر برای فعالیت گروههای متدین و معتقد به نظام در عین اینکه باهم اختلاف سلیقه دارند فراهم شود.
اگر بحثی، چالشی، گفتگویی و یا رقابتی میان احزاب داخلی وجود دارد، نباید برسر راهبردها و اصول نظام باشد، بلکه بر مبنای روشها باشد، به هرحال نگاه هر حزبی این باشد که چه روشی برای اداره بهتر کشور مناسبتر است اینکه رقابتها از صحنه راهبردی و اصول به چنین مسیری کشیده شود و باید چنین بستری را به خوبی برای فعالیت احزاب در کشور فراهم کنیم. اگر قرار باشد کشور در هر انتخاباتی، چالش داشته باشد واصول اصلی نظام را زیرسوال ببرد، نه تنها کارکرد حزب خوب نیست بلکه به شدت برای کشور مضر خواهد بود.
شما رقابت هاي انتخاباتي كشورهايی كه ساختار حزبي دارند رو ملاحظه فرماييد رقابت آنها در مورد نرخ ماليات، ميزان اشتغال، وضعيت خانواده و..است و دعوا بر سر چارچوبها و اصول نظام ليبرال سرمايهداري نيست.
*آیا جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی ایدههای متفاوتی از خود به منظور ارتقاء جایگاه احزاب در کشور و همچنین ارتقاء جایگاه جریان اصولگرایی داد؟
جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی از روزی که تشکیل شد، با مشی وحدت پیش رفته و در مقاطع مختلف یکی از نقشهای جمعیت ایثارگران وحدت اصولگرایان، حفظ ارزشها و توسعه گفتمان امام خمینی(ره) بوده است و هیچ جا نمیتوانید ببینید که جمعیت به دنبال سهمخواهی و یا کسب عناصر قدرت عمل کرده باشد. فکر میکنم این رویکرد به لحاظ قدمت تقریبا ۱۲ ساله قابل عرضه است.
البته نمیخواهم بگویم فقط جمعیت این رویکرد را داشته، بلکه هر حزب و جریانی که این رویکرد را داشته باشد، به عنوان یک تجربه خوب میتواند مستند شود و شکل ساختاری و قانونی به خود بگیرد.
* برخی در جهت انسجام بیشتر احزاب در کشور، پیشنهاد تشکیل حزب و جبهه فراگیر و یا باشگاه سیاسی را میدهند. به اعتقاد شما تحقق این امر با توجه به جایگاهی که تحزب در کشور دارد، موفقیتآمیز خواهد بود؟ تشکیل چنین حزبی را منوط به چه عواملی میدانید؟
*یعنی شما میگویید یک مسئله متفاوت از حزب فراگیر در کشور باید شکل گیرد؟ یا اینکه تشکیل حزب فراگیر کارساز نیست؟
خیر. من نمیگویم کارساز نیست بلکه میگویم تا مقدمات تشکیل حزب فراگیر در کشور فراهم و بر اصول اولیه توافق نشود، نمیتوانیم چنین حزبی را در کشور تشکیل دهیم.
*شما به عنوان یک فعال حزبی موافق یا مخالف تشکیل حزب فراگیر در کشور هستید؟
یک حرکت مقطعی، سیاسی ناظر بر قدرت است. جواب نمیدهد، باید همه مسائل محرز و خطوط قرمز مشخص باشد. به عنوان مثال احزاب باید نسبت خود را با جریان فتنه و استکبار و نسبت خود را با فساد مشخص کنند، نمیشود که انسان، فساد را قبول داشته باشد و خدایی ناکرده خودش هم در فساد نقش داشته باشد. نسبت به استکبار موضع قوی نداشته باشد، فتنه را یک بهانه بداند بعد بگوید خیلیخب، ما همه گروهها را جمع کنیم و حزب فراگیر را تشکیل دهیم. این مورد هیچ خاصیت و معنی ندارد.
در حال حاضر بهترین راه برای حل مشکلات اصولگرایی، آسیبشناسی با توجه به اصل وحدت به عنوان شعار و استراتژی میان نیروهای اصولگرا است. آنچه که در حفظ وحدت مهم است اینکه هر انسانی نباید نظر خود را به دیگری حاکم کند بلکه در جبهه اصولگرایان باید با برقراری وحدت براساس شاخصها و مبانی گام برداریم.
اشکال این است که وحدت را جمع جبری میکنید. وحدت نقش مضاعف دارد، یعنی تضاعف ایجاد میکند. وحدت اگر وجود داشته باشد، خودش همافزایی ایجاد میکند. نمیتوان در این زمینه گفت آراء را با آرای دیگری جمع کنیم و مقایسه کنیم چراکه خود وحدت فضا و گفتمان میسازد و باعث موفقیت یک جریان در مسیرهای پیشروی خود میشود. شما به وضعيت آقاي عارف در آخرين نظرسنجيیها حتي نظرسنجی جبهه دوم خرداد، نگاه كنيد كمتر از پنج درصد رأي داشت ليكن كنارهگيری وي اثر تصاعدي در اقبال مردم به نامزد پيروز داشت.
* آیا جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی بعد از انتخابات ریاستجمهوری برای حفظ وحدت اقدام خاصی را انجام داده است؟
جمعیت ایثارگران مجموعا در بین نیروهای اصولگرا یک جریان است كه به سمت نخبهگرايي تمايل داشته و طبیعتا این جریان قدیمی دارای اتاق فکر و دغدغه است، جمعیت ایثارگران هم این دغدغه را دارد. مشی آن هم این است که در این میان، آسیبشناسی کند، چارچوب بیاورد، وحدت را تعریف و به یک مدلی برسد تا بتواند اهداف خود را دنبال کند.
شاید یکی از مهمترین موضوعاتی که ما در جلسات شورای کمیتههای تخصصی خود بحث میکنیم، همین موضوع است منتهی در این میان نباید ناپخته وارد میدان شد.
فکر میکنیم اگر تمامی ابعاد آن خوب دیده شود، موفقیت حاصل میشود، چراکه ما باید به مسائل نگاه راهبردی داشته باشیم و در این نوع نگاه، مهم این است که بتوانیم خوب آسیبشناسی و براساس آن مسیر را انتخاب کنیم تا بتوانیم موفق شویم.
*شما به این مسئله اشاره داشتید که جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی یک جریان نخبهگراست، اقداماتی را که تاکنون در این خصوص برای ارتقاء این مسئله انجام دادهاید، چه بوده و برنامههایی را که در دستور کار دارید، چیست؟
البته به غیر از جلسات هفتگی، نشستهای فصلی هم داریم. در استانهای سراسر کشور، رابطهای کاری و فکری جمعیت به منظور تبیین مسائل روز با دبیران استانی جلسه برگزار میکنند. آنچه را که برخود وظیفه میدانیم، اینکه برای ترویج گفتمان انقلاب اسلامی چه برنامهای داریم؟ و حتی دغدغهها و فرمایشات "معظمله" را جدی و در حد وسیعی پیگیری کنیم. در عين حال كه كميتههای مختلف، جلسات همانديشی مستمری دارند و جزوات تحليلي را براي اعضا و برخي از اصولگرايان، منتشر میكنند.
طبیعتا یک جریان و یا یک جمعیت در زمان انتخابات شاید با افکار عمومی حضور و بروز بیشتری داشته باشد اما این به معنای آن نیست که در ایام دیگر کار و فعالیت نداشته باشد.
*آیا از نخبهپروری نتیجه خاصی دیدهاید؟
کار سیاسی برخاسته از دیانت است و سیستم جمعیت ایثارگران نگاه ویژه به جوانان دارد و بستر را برای تمرین کار سیاسی برای آنان فراهم میکند. به نظر خودمان در حد امکانات و منابع و فرصتهایی که در اختیار داریم قدمهای خوبی در این زمینه و تاکنون برداشتهایم، البته باید حتما عملکرد گذشته خود را نقد و برنامههای ما همیشه اینگونه است که نقد و آسیبشناسی میکنیم، اگر بگوییم تاکنون خیلی خوب کار کردهایم، اینگونه نیست بهتر هم میتوان کار کرد اما درکل به عنوان یک حزب موثر در مقاطع مختلف توانستهایم نقش سازندهای را مخصوصا در حوزه وحدت اصولگرایان ایفاء کنیم.
*فکر می کنید بارزترین آسیبهایی که جریان اصولگرایی با آن مواجه است، در چه موضوعاتی است؟
بیشتر همان بحث وحدت را میدانم، مهمترین مسئلهای که باید آسیبشناسی کرد و منشاء اختلاف را از بین برد و اینکه بتوانیم به منشوری دست پیدا کنیم و نسبت به این منشور مقید باشیم.
اگر عهد و پیمانی میبندیم، پایبند و به آن معتقد باشیم، بتوانیم در تمامی امور کادرسازی، ظرفیتسازی برای نیروهای جوان فراهم کنیم. اینها موضوعاتی است که هم میتواند آسیب باشد و هم میتواند به عنوان یک برنامه برای آینده به آن توجه کرد.
*تعامل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی با بقیه گروههای اصولگرا چگونه است؟ با توجه به تاکیدی که بر اصل وحدت دارید، تا چه اندازه توانستهاید در این تعامل بعد از انتخابات ریاستجمهوری موفق باشید؟
احزاب اصولگرایی که معتقد به مبانی قانون اساسی، امام خمینی(ره) و "مقام معظم رهبری" باشند، باید دغدغه آنها این باشد که فرامین "معظمله" را دنبال کنند. نسبت خود را با فتنه مشخص کرده باشند، ما به عنوان عضوی از جریان اصولگرا وظیفه خود میدانیم که تعامل داشته باشیم و با برگزاری نشستهای مختلف با یکدیگر تفاهم و در امر توسعه گفتمان انقلاب اسلامی گام برداریم.
تاکنون نشستهایی را کم و بیش داشتهایم، اما این مسئله خود، نیاز به چارچوب و مدل دارد و باید به چارچوبی متناسب با مقطع زمانی رسید و کار را دنبال کرد و نشستهای مختلف عنوان برنامه همیشگی بودهف هست و خواهد بود، هرچند ممکن است در مقاطعی از زمان شدت بیشتری پیدا کند.
*نشستهایی را که اشاره داشتید با کدامیک از گروههای سیاسی بوده است؟
پيش از برگزاری هرگونه نشستی بايد چارچوب كار مشخص شود. در حال حاضر روي مدل و شیوه کار، داريم به جمع بندي ميرسيم.
* آیا در زمینه وحدت و تعامل با سایر اصولگرایان به نتیجهای هم رسیدهاید؟
فعلا در مرحله فکر و نظریم. شورای مرکزی و کمیتههای سه گانه جمعیت ایثارگران همیشه دغدغههایی را در دستور کار خود قرار میدهد و به بررسی و تبیین موضوعات میپردازد تا بتواند برنامههای خود را عملیاتی کند.
*نظر شما در خصوص آغاز فعالیتهای انتخاباتی بسیاری از گروهها و احزاب سیاسی جریانات مختلف چیست؟
یکی از هدفگذاریهای جریان سیاسی، انتخابات مجلس دهم است، جریان اصلاحطلب مخصوصا افراطیون خیلی شدید برنامههای خود را آغاز کردهاند، اما مشخص نیست کار زودهنگام انتخاباتی جواب بدهد، الآن شرایط کشور در مقطعی نیست که ما فضای انتخابات در آن ایجاد کنیم. کشور اکنون در شرایطی است که نیاز به وحدت و انسجام براي حل مشكلات اصلي مردم در زمينه اقتصادی دارد.
هر قدر به بحثهاي بيهوده سياسي دامن زده شود عملا از اين مشكلات اصلي باز ميمانيم و زمينه التهاب در جامعه افزايش ميیابد. چراکه نظام استکبار تمام قد مقابل ما ایستاده به رغم اینکه ایران توافقنامه را پذیرفته و آنها متن توافقنامه ژنو را هم را امضاء کردهاند باز اعلام میکنند که گزینه نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران مطرح است و در این میان سنای آمریکا با مسئله هستهای کشورمان تند و تیز برخورد میکند.
متاسفانه ما اکنون مشکلاتی در کشور داریم مثل مشکلات اقتصادی که باید تمام فکر و ذکر مسئولان با تکیه بر توانمندی داخلی به حل مسائل باشد، الان فضای جامعه را انتخاباتی کردن ظلم است و صلاح نیست. دولت یازدهم مدت کوتاهی است که شروع به فعالیت کرده باید به فکر برنامه و راهبردهای روشنی در مسیر پیشرو باشد تا بتواند برای اجرای راهبردها مردم را همراهی و گفتمان ایجاد کند.
هرکسی که اکنون به صورت زودهنگام وارد فعالیت انتخاباتی شود یا غافل است یا خدای ناکرده نگاه خیانت بار دارد.
گفتگو برای ایجاد وحدت در جامعه یک ضرورت است البته نه فقط وحدت اصولگرایان چون تمام قد مقابل استکبار ایستادهایم، اینکه مردم را بخش بخش کنیم، بحثهای سیاسی و این جریان و آن جریان راه بیندازیم کار درستی نیست. زود است.عدهاي نه تنها ميان نيروهای انقلاب بلكه به دنبال اين هستند كه با ايجاد شكاف در ميان مردم به فضايي دو قطبي سياسی دست يابند.
*شما گفتید اگر کسی فعالیت انتخاباتی را آغاز کند به نوعی خیانت کرده، آیا این مسئله در تضاد با فعالیت حرفهای احزاب نیست؟
گفتم اگر سهوا (فعالیت انتخاباتی را آغاز کند). یه وقت خدای ناکرده (طرف در فعالیتهای انتخاباتی) برنامه دارد! نگفتم صددرصد. بستگی دارد.
*به هرحال فعالیت انتخاباتی فعالیت است، دیگر عمدی و سهوی ندارد؟
به هرحال باید مراقب بود. یعنی اگر اکنون بحث انتخاباتی به بحث وحدت ملی آسیب بزند اصلا به مصلحت کشور نخواهد بود.
*پس نقدی که به احزاب وارد میشود که احزاب زمان انتخابات کرکرهها را بالا میکشند و بعد از اتمام آن فعالیتها تمام میشود، این با چارچوب فعالیت حرفهای حزب در تضاد نیست؟
ما دو جور جریان یا حزب در کشور داریم، یک جریان که مستمر و نفس کارشان برنامهریزی و هدفگذاری است، مثل احزابی که سابقه دارند. اما آنچه نقد بر آن است احزاب قارچی است که در هنگام انتخابات شکل میگیرند، اما جریانی که مسیر آرام و تدریجی دارد، فرق میکند. طبیعتا این مسیر مثل رفتن به قله کوه است، یه وقت باید سرعت را زیاد و یا در مواقعی هم باید سرعت را کم کرد، تا با تجديد قوا و ارزيابي گذشته بتوان با قوت به ادامه مسير پرداخت. انتخابات که ۴ سال یکبار است در واقع در سال اول آن ما پای کوه هستیم.
فعالیت حزبی برای انتخاباتهای مختلف اقتضائات خود را دارد باید این مسیر را خیلی تدریجی پیش رفت. چون هدف از انتخابات و انتخاب شدن. یه وقت دعوای قدرت است!، اگر چنین است، خب بحث دیگری است ولی با درنظر گرفتن مبانی اسلامی باید به همدیگر کمک کنیم. استراتژی ما جمعیت ایثارگران هم این است که به دولت کمک کنیم و در واقع کمک ما در این میان راهحلی و فکری است.
الان درگیر دعواهای انتخاباتی شدن کار صحیحی نیست. فضای انتخابات شور و شعفی به جامعه و کشور میدهد، به هرحال یک فضای رقابتی شدیدی در این میان ایجاد میشود والا هرکسی میتواند مسیر را با برنامهریزی دنبال کند.
*برنامههای جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی برای انتخابات دهمین دوره از مجلس شورای اسلامی به چه صورت است؟ در چه زمانی قصد ورود به انتخابات را دارید؟
ما داریم بحث میکنیم، ورود ما به انتخابات براساس یک مدل بوده و این مدل یک اقتضائاتی برای خود دارد و مهمترین آن وحدت اصولگرایان و حاکمیت گفتمان انقلاب اسلامی است. طبیعتا هر زمانی هم راهبرد خاص خود را میطلبد.
در حال حاضر داریم کار میکنیم که توانایی پیادهسازی چه راهبردهایی را داریم. به تناسب اطلاعرسانی و در زمان اعلام میکنیم و زمانی که به نتیجه رسیدیم، خیلی راحت اعلام میکنیم. تجربه نشان داده جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی وقتي به مدل و چارچوب نهايي برسد حتما اطلاع رساني لازم را انجام خواهد داد.
*فکر میکنید تا قبل از پایان سال به نتیجه قطعی برسید؟
در بحث كارشناسي و رسيدن به مدل براي همگرايي اصولگرايان در انتخابات آتي بايد همه جوانب موضوع را ديد كه زمان مشخصي نميتوان براي آن تعيين كرد.
* موضوع جلسات هفتگی "محمود احمدینژاد" که قبلا در ساختمان لادن برگزار میشد و اخیرا به ساختمان ولنجک منتقل شده چیست؟
اين موضوع ارتباطي به بنده ندارد و وارد آن نمیشوم.
*ارزیابی شما از لایحه بودجه سال 1393 از سوی دولت یازدهم چیست؟
بودجه ما یک قالب کلی دارد، در حقیقت هزینههای جاری در کشور داریم لذا هر دولتی با هر شکلی با اختلاف ۵ درصد، ۱۰ درصد که ۷۵% بودجه را تشکیل و تنظیم میکند، البته در بحث بودجه بخش عمرانی هم داریم که با توجه به توان دولتها پیشبینی میشود.
آنچه که اکنون در این بودجه به عنوان نکات مثبت وجود دارد اینکه سعی بر این است که در هزینهها صرفهجویی و طرحهای عمرانی شکل بگیرد و حتی در طرحهای عمرانی زمینههای مشارکت مردم را فراهم شود و البته مرحله دوم هدفمندی یارانهها که مورد توافق بین دولت و مجلس شد هم باید انجام شود.
ایرادی که من از لایحه بودجه سال 1393 میگیرم این است که جدید و نو است اما خلاقیتی در آن وجود ندارد.
اسناد بالادستی ما چه اصل ۴۴ قانون اساسی و چه قانون مدیریت موضوع بسیار مهم به نام بهرهوری را مطرح کردند. حکمی را که در جهت افزایش بهرهوری نظام اداری ساختاری باشد در بودجه ندیدم. شرایط اقتضاء میکند که به بهرهوری برسیم، هم منابع جدید را برای دولت فراهم و رفتارها را نوسازی کنیم، مثلا نظام مالیاتی باید نوسازی شود، نه اینکه نرخ آن بالا برود، بلکه باید فراگیر شود.
مسئله دیگر، بحث نفت است. در این شرایط باید به بحثی مثل توانمندی داخلی به عنوان یک استراتژی توجه کنیم و متاسفانه احکام شاخصی که بر توسعه توانمندی داخلی تکیه کند را در بودجه ندیدم.
به عنوان مثال، بحث الکترونیکی کردن دولت بسیار بحث مهمی است، یا مثلا انضباط هزینه جاری. ما واقعا باید تصدیگری دولت را در حوزههای اقتصادی کم کنیم، اینها مسائلی است که به نظر بنده، توجه جدی به آن نشده است، با توجه به قانون برنامهای که در اختیار داریم اینکه یک سوم نرخ رشد ما باید از بهرهوری باشد. در کل علاوه بر آنچه که در مورد لایحه بودجه سال 1393 گفتم، نکات مثبتی هم دارد كه عرض كردم.
مسئلهای که واقعا به آن باید توجه شود، اینکه ما در فرآیند کشور باید کارهای مختلفی که انجام شده، را ادامه دهیم نه اینکه با عوض شدن دولتها تمامی برنامهها و پروژهها تغییر کند.
زمانیکه من کارشناس مرکز پژوهشها بودم در مورد تولید مسکن، تمامی مطالعات تخصصی صورت گرفت از جمله اینکه یک از مسائلی که در حل مشکلات مسکن کارساز است، افزایش تولید است لذا طرح خوبی به نام مسکن مهر ارائه و عملیاتی شد، خب این مسئله با وجود بحثهای کارشناسی شده باید با رفع نواقص، استمرار پیدا میکرد.
یا در زمانیکه من معاونت منابع انسانی کشور بودم، طرح دولت الکترونیک را دنبال کردیم که بر مبنای آن، نیازی به مراجعه کردن افراد به ادارات نبود و با استفاده از سیستم میتوانستند از ادارات خدمت بگیرند. در این خصوص و برای اجرای این طرح ۱۱۴۰ نفر شناسایی اما متاسفانه رها شد و مسئولان این مسئله را پیگیری نکردند.
مثال دیگری که میتوانم بزنم بحث نیروهای شرکتی است، این رکن، نیروهایی بودند که من نام آن را بردهداری جدید گذاشتم، یعنی یکسری از افراد بودند که شرکت نیروی انسانی را تشکیل دادند، آدمها را میگرفتند بعد برای این آنها ۱ میلیون از دستگاه دولتی میگرفتند و ۵۰۰ هزار تومان به آنها میدادند، در این مسیر ساختگی از سوی برخی، طرف هیچ امنیت شغلی نداشت.
خب این مسئله از سوی دولت قبلی ساماندهی و مقرر شد که همه افراد شاغل قرارداد ببندند. به لحاظ کمبود نیرویی داریم قرار بود بسیاری از نیروها با آزمون وارد سیستم اداری شوند. تمامی این راهها متوقف شد، اینکه برای نیروی انسانی تزلزل و آسیب بسیار جدی وارد کنیم و این بد است که نیروی انسانی احساس کند که سرنوشتش با تغییرات رقم میخورد.
به هرحال باید براساس اسناد قانونی موجود در کشور به جلو پیش برویم، به عنوان مثال یکی از اسناد معتبر داخلی یعنی اصل ۴۴ قانون اساسی که همه دولتمردان فعلی باید به آن توجه کنند.
هر دولتی نقاط ضعف و قوتی دارد، اینکه ما کلا یک دولت را ضعیف بدانیم، خیلی بد است و این باعث میشود که ثبات جامعه از بین برود.
یکی از دغدغههای کسانی که کار اجرایی میکنند، این است که کارهای مثبت را شناسایی و پیگیری کنند، به هرحال مردم بر کارهای مثبت انجام شده نظارت دارند. هر دولتی، اشکالاتی دارد و باید آنها را با پیگیریها و اصلاح دنبال کرد و این سنت باید برقرار شود. مدیران باتجربه را قلع و قمع کردن، کار درستی نیست، قرار نبود که اتوبوسی عوض شوند، قرار بنود که داس باشد. این مسائل مخصوصا در سطح مدیریتهای حرفهای به کشور آسیب میزند.
این در حالی است که ۷۵ درصد مدیران کشور حرفهایاند و برای اداره کشور این افراد خبره باید حفظ شوند و زمینه برای ادامه فعالیتشان فراهم شود تا بتوانند کارها و پروژهها را دنبال کنند.
مسئله توانمندسازی داخلی موضوع مهم دیگری است که حتما باید مورد توجه قرار بگیرد چراکه باید مبنا و عامل توسعه کشور در توانمندی داخلی مخصوصا تولید علم بدانیم تا از طریق آن به پیشرفت تکنولوژی دست پیدا کنیم.
در واقع ما اگر میخواهیم در سطح جهانی کشوری مهم و پیشرفته مطرح باشیم، باید کشور را از نظر نیروی انسانی، استفاده از منابع طبیعی و تبدیل مواد خام به فرآورده و همچنین از نظر حضور در معادلات سیاسی و گفتمانی توانمند باشیم.
من برادرانه و دوستانه میگویم با علم به سختیهای کار اجرایی، که به آن آگاه هستم خوب است که در صورت انتقاد منصفانه برخورد کنند، نقاط ضعف و قوت را همه با هم بگویند و نقاط قوت را همدر اجرای باقیمانده کارها در پیش بگیرند و برنامههایی هم که اشکال دارد را اصلاح و ادامه دهند. آنچه که مهم است اینکه فعالیتها و تلاشها باعث بهبود اوضاع زندگی مردم که مورد توقع مردم است، شود. در عين حال كه دولت محترم ظرفيت نقدپذيري خود را بالا ببرد.
* نظر شما در خصوص نوع طرح سوالات نمایندگان مجلس شورای اسلامی از وزراری دولت یازدهم در صحن مجلس چیست؟ آیا حجم بالای سوالات و ارائه کارت زرد به وزرا میتواند مخل وظابف شود؟ آیا دراین خصوص راهکار ویژهای دارید؟
مجلس دو، سه تا وظیفه دارد. قانونگذاری، رأی اعتماد به وزرا و نظارت سه وظیفه مهم مجلس هستند.
قانون اساسی تعریف کرده که تذکر، استیضاح، سوال، تحقیق و تفحص از وظایف اصلی نمایندگان مجلس شورای اسلامی است. طبیعتا قوه مقننه از ابزاری که در دست دارد باید در این زمینه استفاده کند.
زمانیکه نمایندگان مجلس بر قوه مجریه نظارت میکنند به جهت تقویت وزیر در اجرای کارهایش است چون وزیر نمیتواند هم مجری باشد هم ناظر. طبیعتا مجلس براساس قوانین، عملکرد وزرا را رصد میکند و این مسئله از اقتضائات کار پارلمانی است اما باید در هر کاری مبنای اعتدالی وجود داشته باشد. و در رفتار وزرا که باید خود را پاسخگو به مجلس بدانند و البته مجلس باید تلاش کند به وزرا تا آنها کار را با چالشهای موجود پیش ببرند.
نباید این وظیفه مجلس را به عنوان یک راهبرد یا فرآیند اصلی تلقی کنیم. در واقع در تعامل میان این دو قوه، مجلس به دولت در اجرای بهتر اقدامات مختلف کمک میکند.
بنده ارائه کارت زرد به وزرا از سوی مجلس را در همین راستا میدانم. به هر حال وزیر از این طریق بتواند فعالیتش را بهتر انجام دهد و نباید این تلقی را داشت که دادن کارت زرد به وزرا نوعی مانعتراشی در عملکرد آنها است.
بالاخره کشور یک سیستم است که متشکل از قوای مجریه، مقننه و قضائیه است تا همگی بتوانند با حفظ مواضع در کنار یکدیگر به انجام وظایف خود بپردازند.
دشمن بداند که ملت ایران خطوط قرمزی دارد
*حضور مستقیم نمایندگان مجلس شورای اسلامی را در ادامه روند مذاکرات هستهای کشورمان تا چه اندازه موثر میدانید؟
مذاکرات هستهای خطوط قرمزی دارد که باید رعایت شود و حضور مجلس در ادامه روند مذاکرات هستهای به تیم مذاکرهکننده کشورمان کمک میکند و اینکه ملت ما هوشیار و نمایندگان که عصاره ملتاند با دقت مسائل را رصد میکنند و این مسئلهای است که دشمن باید به آن آگاه باشد.
قطعا تیم مذاکرهکننده برای ما مورد اعتمادند. اما از آن طرف دشمن با شیطنتهای خود مانعی برای ایران در رسیدن به اهدافش به حساب میآید لذا باید با نگاه بدبینی به دشمنی که در حال سوءاستفاده از ما هست نگاه کنیم.
طبیعتا همین مسیری که تیم مذاکرهکننده در حال طی کردن است، باید از سوی مجلس، مردم، نهادهای مختلف رصد شود تا در مواضع اصلی نظام پیش بروند و دشمن بداند که ملت ایران خطوط قرمزی دارد و حق هستهای ما مسئلهای جدی است چراکه ملت ایران، ملتی است که میخواهد مستقل و پیشرفته باشد.
موافقتنامه به اعتقاد بسیاری از کارشناسان شکل دو پهلویی دارد امیدواریم با قدرتی که تیم مذاکرهکننده با اتکا به عنایتهای الهی، رهنمودهای "مقام معظم رهبری"، قدرت مردم بتوانند حقوق هستهای کشور را به طور جدی جلو ببرند.
نکته دیگر اینکه استکبار جهانی مسئله هستهای ایران را بهانه قرار داده و لذا باید دیپلماسی فعال، وحدت و انسجام داخلی داشته باشیم و البته مراقب دشمن هم در این مسیر باشیم و به دولت کمک کنیم تا انشاءالله بتواند مسیر اصلی را به بهترین شکل ممکن جلو برود.
نباید عدهای در انتقاد از عملکرد دولت قبلی بیانصافی کنند
* دلیل سکوتی که خیلی از مسئولان دولت قبلی در پیش گرفتند چیست و تا کی ادامه دارد؟
ببینید ما دلمان میخواهد دولت فعلی تقویت شود اما بعضی بداخلاقیها را میبینیم.
*مثلاچه بداخلاقیهایی؟...
بالاخره نقدهای غیرمنصفانهای که برخی میکنند و نسبت به برخی زحمات و تلاشهای دولت قبلی بیتوجه هستند بالاخره مسئولان قبلی هم، اگر نگوییم بیشتر، خدمات و زحماتی را داشتهاند.
ما شرایط فعلی کشور را در آن میبینیم که در آرامش باشد و به دولت یازدهم برای موفقیت در حل مشکلات کمک کرد. چرا که در عرصه بینالمللی ما با دشمنی با توطئه های فراوان روبرو هستیم. مسئله اکنون آن دشمن است لذا باید انسجام و وحدت در کشور باشد.
طبیعتا ما فعلا ضرورت نمیدانیم که بخواهیم جواب دهیم دلیل سکوتی که گفتم این است. خدمات گذشته را نادیده میگیرند؟ اشكالي ندارد حداقل نباید برخی در این زمینه بیانصافی کنند. همین.
*از وقتی که در اختیار ما گذاشتید سپاسگزارم
خواهش میکنم.