کد خبر 283201
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۰:۴۶

فیلم «شیار ۱۴۳» یکی از پدیده‌های جشنواره سی و دوم فجر بود. آبیار، کارگردان این فیلم از «الفت» زن قهرمان این فیلم می‌گوید، زنی که مابه‌ازای واقعی آن در جامعه ایران و جهان بسیار زیاد است.

به گزارش مشرق، در سال‌های اخیر سینمای ایران محل خودنمایی فیلم‌سازان جوانی شده است که نگاه نوینی از زندگی ایرانی را در معرض دید مخاطبان خود قرار داده است. سال گذشته در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر از میان فیلم سازان جوان ایرانی، نرگس آبیار مستندساز و رمان‌نویسی که با فیلم «اشیا از آنچه در آینه می‌بینید به شما نزدیکترند»  قصه‌ زنی باردار را با نگاهی مستندگونه و  البته زنانه و اجتماعی به تصویر کشید. فیلم او روایت زنانی بود که هر روز در زندگی اجتماعی ما حضور دارند اما معدود در قاب سینمای ایران نشسته‌اند.

آبیار در دومین ساخته بلند سینمایی خود، داستان زنی را از پشت‌جبهه‌های دفاع مقدس روایت می‌کند. آبیار به اعتبار تجربه‌ای که از نویسندگی در حوزه دفاع مقدس دارد، خود را نسبت به این فضا بیگانه نمی‌داند و می‌گوید شخصیت زن فیلم «شیار 143»، تصویری واقعی از یک زن دردمند قوی را نشان می‌دهد. نگاه زنانه به دفاع مقدس آن‌هم از‌دریچه نگاه یک مستندساز و رمان نویس، بهانه خوبی است تا مصاحبه ای کوتاه با نرگس آبیار داشته باشیم. فیلم آبیار با استقبال عجیب مخاطبان مواجه شده است.

فیلم سینمایی «شیار 143» در جشنواره فیلم فجر امسال از چند نظر حائز اهمیت است یکی اینکه در بین تعداد اندک فیلم های حوزه دفاع مقدس قرار گرفته است. دیگر اینکه نگاه یک کارگردان خانم در این فیلم وجود دارد. مقداری درمورد این فیلم برای ما صحبت کنید و اینکه آیا این فیلم در زمره فیلم‌های اقتباسی قرار داد؟

آبیار: تنها خلاصه ای که من معمولا درمورد این فیلم می‌گویم این که فیلم در مورد زنی است که منتظر پسرش هست و خبرهای خوبی برای او می رسد ولی امتحان بزرگی هم در راه دارد. می‌توان گفت جنگ در بستر فیلم اتفاق می‌افتد به طوری که تقریبا  صحنه‌ای از جبهه در این فیلم دیده نمی‌شود. این فیلم بر اساس یک فیلم نامه اقتباسی ساخته نشده است. بلکه فیلم با نگاهی بر یکی از رمان‌های خودم به نام « اختر و روزهای تلواسه» ساخته شده است و می‌توان گفت در این فیلم برداشت جدیدی از این رمان ارائه شده است.

من پیش از فیلم‌سازی 10 جلد کتاب به صورت مستقیم در حوزه دفاع مقدس داشتم.  برای من پرداختن به موضوع جنگ بی سابقه نبوده است و نسبت به این موضوع شناخت داشتم.

تصویرسازی و نوع نگاهی که یک نویسنده در نوشتن یک رمان دارد با نگاهی که در نوشتن فیلم‌نامه وجود دارد تفاوت‌هایی دارد. چه شد که از فرم رمان به فرم فیلم‌نامه و فیلم‌سازی نزدیک شدید؟


آبیار: همان‌طور که می‌دانید ادبیات جهان هم به سمت تصویری شدن پیش می‌رود و اگر زمانی در رمانی می‌آمد شخصی عصبانی شد، الان یک چنین چیزی به این صورت در رمان نمی‌آید بلکه عصبانیت را در متن به تصویر می‌کشد اما با این وجود رمان نویسی هنوز با قالب سینما تفاوت‌هایی دارد و می‌توان گفت ادبیات یک غنایی دارد، بحث تفسیری راه می‌اندازد و مخاطب با خواندن یک رمان تصویر ذهنی برای خود ایجاد می‌کند به خاطر اینکه ادبیات و داستان عمق دارد.

در حالی‌که سینما به این صورت نیست و حالتی تخت دارد که داده‌های تصویری را به مخاطب می‌دهد و شما در محتوا می‌توانید تفسیر و تخیل ایجاد کنید.  به خاطر همین غنایی که در ادبیات وجود دارد خیلی از آثار بزرگ ادبی را نمی‌توان به قالب سینما تبدیل کرد.

اوایل هم که وارد عرصه فیلم‌سازی شدم به دلیل همین سابقه ادبی، یک سختی برای من وجود داشت که اگر فیلم نامه‌ای می نوشتم جنبه‌های ادبی و دیالوگ‌های آن بیشتر بود ولی به مرور زمان تصویر در ذهن من جا گرفت و حتی فیلم‌های کوتاهی را ساختم که  یک دیالوگ هم ندارد.

«الفت» فیلم «شیار 143» تصویر یک زن قوی دردمند

شما به کتاب‌هایی که با موضوع دفاع مقدس نوشتید اشاره کردید و اینکه فیلم با نکاهی به روان «اختر و روزهای تلواسه» خودتان ساخته شده است. برای ساخت فیلم صرفاً بر همین کتاب‌ بسنده کردید یا تحقیقات دیگری هم در میان بود؟

آبیار: اولین بار به صورت تصادفی سراغ موضوع دفاع مقدس رفتم و برای اولین کار درمود فضای جنگ داخلی و گروهک‌ها در کردستان تحقیقاتی را انجام دادم. کتاب «کوه روی شانه‌های درخت» از نمونه کتاب‌های موفق من در این حوزه است که همان سال به عنوان بهترین رمان دفاع مقدس انتخاب شد. در مورد این فیلم پژوهش‌هایی که در مورد رمان «اختر و روزهای تلواسه» مبنای کار ما بود. بر اساس ماجراهای واقعی روایت این فیلم صورت گرفت. به طوری‌که افرادی که فیلم «شیار 143» را دیده‌اند همه گفته‌اند که شخصیت الفت که در این فیلم نقش‌اش را خانم مریلا زارعی بازی کردند را در زندگی خودمان دیده‌ایم. خیلی از زنان در کشورما هستند که شبیه نقش «الفت» فیلم «شیار 143 » هستند.

آنچه در اوایل فیلم دیده می شود نگاهی احساسی به وجوه زن در دفاع مقدس است اما در انتهای فیلم وجود حماسی مادرانی که فرزندان خود را به جبهه فرستادند دیده می‌شود. بلوغی در شخصیت الفت دیده می‌شد. چه شد که این هر دو وجه انسانی و ارزشمند در کنار هم در شیار 143 قرار گرفت؟

آبیار: شخصیتهایی که من در فیلم تصویر کردم کسانی هستند که من جنس آن‌ها را می‌شناختم و برای من ملموس بوده است.  با آنها سروکار داشتم و همین ما‌به‌ازاهای خارجی این شخصیت‌ها باعث شده است که دیگران هم این ارتباط را با شخصیت زن فیلم شیار 143 برقرار کنند. به خاطر سبقه داستان‌نویسی بنده هم تاکید بر جزئیات را لحاظ می‌کردم. در این فیلم مانند فیلم قبلی من بر جزئیات تاکید داشتم و با وسواس و احاطه کامل بر جزئیات نقش خانم مریلا زارعی، این زن را نشان دادم.

الفت زنی است که هم در دوره‌ی دفاع مقدس و هم چنین پس از آن به تصویر کشیده می‌شود. سعی کردم ارائه این تصویر به گونه‌ای خاکستری باشد که نه آنچنان حماسی نشان بدهم که باورپذر نباشد و نه اینکه زنی ضعیف به تصویر بکشم. می شود گفت «الفت» فیلم «شیار 143» یک زن قوی دردمند است و هردوی این خصیصه را باهم دارد.

در همه‌ی کارهایم چه در حوزه رمان‌نویسی و همین‌طور در فیلم «اشیا از آنچه در آینه می‌بینید به شما نزدیکترند»  سعی کردم شخصیت‌های داستان‌هایم همه وجوه انسانی را باهم داشته باشند و شخصیتهایی را می‌بینیم که می‌توانند خطا کنند و همین‌طور می‌توانند اراده کنند و بر این خطاها غلبه کنند.

فیلم قبلی شما با نگاهی به دنیای یک زن و با تم اجتماعی ساخته شد. این فیلم با نگاهی به دفاع مقدس و فضایی که یک زن در دوره جنگ تحمیلی دارد. آیا فیلم بعدی شما هم دنیای زنانه‌ای خواهد داشت؟

آبیار: من سراغ کاراکترهایی خواهم رفت که آن‌ها ‌را می‌شناسم. طبیعتاً من زن‌ها را بهترمی‌شناسم. در فیلم قبلی و این فیلم این اتفاق افتاده است چون کاراکترها را می‌شناسم و تجربه‌های واقعی این شخصیت‌ها را دیدم و تجربه کرده‌ام، این شخصیت‌ها را در این فیلم‌ها آوردم و فکر می‌کنم که همین امر کارها را باور پذیرتر کرده است.
البته ممکن است از عناصری فراواقعی در فیلم استفاده کنم اما سعی کردم این عناصر در خدمت فیلم باشد که واقعی به نظر برسد. در کل برای من زن و مرد شخصیت فیلم مهم نیست بلکه آنچه برای من مهم است این که شخصیت‌هایی که می خواهم بسازم را به درستی بشناسم تا بتوانم به‌راحتی  آنها را در فیلم بکار بگیرم.

 نگاه من به زن همانطور که در فیلم سینمایی «اشیا از آنچه در آینه می‌بینید به شما نزدیکترند» دیدید به این صورت نیست که زن دراین فیلم، خیلی‌خوب و مظلوم نشان داده شود بلکه جاهایی هم دیدیم که زن فیلم هم دچار خطا می‌شود و تمام رفتارها را در کنار هم قرار دادیم. مرد فیلم هم خوبی‌هایی دارد و بدی‌هایی. فکر می‌کنم در این نوع نگاه واقعیت جامعه امروز دیده می‌شود. با نگاه‌های فمنیسیتی به زنان و مسائلشان مشکل جدی دارم.

من برای پرداخت به شخصیت یک زن در دوران دفاع مقدس تعمد داشتم و احساس می‌کردم هر چیزی که الفت را تحت الشعاع قرار می‌دهد ضرورتی نداشت که به آن بپردازم. زیرا پسر الفت و پرداخت به او به عنوان رزمنده‌ای که در جنگ حضور دارد مقوله‌ای جداست. در فیلم دیگری باید به آن می‌پرداختم. اینجا تعمدم بر روی الفت و صبری که داشته، بوده است. همه شخصیت‌های فیلم در خدمت الفت قصه «شیار 143» بودند و تا حدی به آن پرداختم که شخصیت الفت را تحت شعاع قرار ندهد.

شخصیت «الفت» پتانسیل جهانی شدن دارد

سیر بلوغ یافتگی زن برای مقاومت سر آرمان‌ها را در وجوه شخصیتی الفت می‌بینیم این مدل از شخصیت زن با چه هدفی در این فیلم گنجانده شده است و آیا قابلیت ارائه یک الگو برای یک زن مقاوم جهانی با این شخصیت وجود دارد؟

آبیار: اتفاقا من فکر می‌کنم که این نوع روایت از زن پتانسیل جهانی شدن دارد و بیشتر به خاطر این است که سعی کردیم یک نگاهی انسانی به موضوع دفاع مقدس  داشته باشیم. من فکر می‌کنم مصادیق خارجی برای این زن در تمام جهان داشته باشیم. چون جنگ در همه کشورها اتفاق افتاده است و همه این‌ها می توانند به نوعی درگیر ماجرای این فیلم هم باشند. هر چند که جنس دفاع ما با دیگر جنگ‌های دنیا متفاوت باشد.

وجه تشابه دفاع مقدس ما با جنگ‌های سایر نقاط جهان همین صبر مادران است.اما  از یک جهت فیلم با نمونه‌های دیگر خیلی متفاوت است. وجوه اعتقادی در شخصیت الفت به صورت نمایانی دیده می‌شود. البته نه اعتقادی که به صورت کلیشه‌ای تعریف شده باشد. اعتقاداتی که در دفاع مقدس ایران وجود داشته و متمایز با سایر نمونه‌های جهانی است.

فیلم سال گذشته شما «اشیا از آنچه در آئینه می‌بینید به شما نزدیک‌ترند» پرداخت به آدم‌هایی است که در سینما حق روایت کمتری داشتند. نمونه آن در سینمای اجتماعی آقای میرکریمی و سینمای حمید نعمت الله دیده شده است. اشیا هم برای زنان خانه‌داری بود که هر روز در معرض دید ما هستند در مقام مادری یا همسری اما به چشم نمی‌آمدند. در این فیلم هم به داستان زنی پرداختید که در سینمای ایران حقش برای روایت دیده نشده است. آیا همین حق روایت نشده شما را به ساخت «شیار 143» مجاب کرد؟

آبیار: من فکر می‌کنم سینماگران باید خیلی بیشتر از همه مردم در بین مردم زندگی کنند تا بتواند تصویر درستی از جامعه خود را نشان دهند. متاسفانه برخی هنرمندان به یک جایی که می‌رسند از مردم فاصله می‌گیرند و براساس تجربیات گذشته خود می‌نویسند و یا فیلم می‌سازند. هنرمند خیلی لازم است با مردم معاشرت داشته باشد. گاهی همراه با مردم سوار اتوبوس شود. در محافل مختلف عامه مردم شرکت کند تا بتواند کاراکترها را شناسایی کند تا تجربه از این شخصیت‌ها داشته باشد.

من به شدت به باورپذیری یک اثر اهمیت می‌دهم چون فکر می‌کنم حتی اگر قرار است فیلم علمی تخیلی هم بسازیم باید جوری به آن پرداخت که اثر باورپذیر شود. شما اگر به آثار مارکز و به سبک رئالیسم جادویی او نگاه کنید حوادثی عجیب را طوری روایت می‌کند که ما این حوادث را باور می‌کنیم. پس در ابتدا باور پذیری، عنصری کلیدی است و بعد از آن تاثیرگذاری. به خاطر همین ویژگی است که من همیشه  به سراغ ما‌به‌ازا‌های بیرونی  شخصیت‌های فیلم هایم می روم و بررسی می کنم آن‌ها چه کسانی هستند و جزئیات رفتاری و کلامی آن‌ها چیست و چگونه رفتار می‌کنند.

شما خیلی بر باور پذیری یک فیلم تاکید دارید اما در انتهای فیلم گره داستان با دیدن یک رویا باز می‌شود. انتظار الفت برای دیدن فرزندش توسط خواب یک جوانی از نسل امروز به پایان می‌رسد. وجود این شخصیت چقدر واقعی است؟

آبیار: این موضوع کاملاً برگرفته از واقعیت است. جوانی را می‌بینیم که در فضای مدرن شهری دچار افسردگی شده و این فرد وقتی در فضای جبهه قرار می‌گیرد حالش بهتر می‌شود و با اینکه تصویر مبهمی از ابتدای فیلم برای او دیده می‌شود ولی کسی است که روایت را جلو می‌برد.

اینکه خواستید در فضای سرچشمه کرمان فیلم‌برداری کار انجام شود عمد خاصی بود. روایت نقش و نبرد شهرستانی‌ها در جبهه را تصویر کردید؟

آبیار: زمانی که فیلم نامه را می‌نوشتم به این فکر می‌کردم که فضای فیلم نامه در روستا بگذرد. به نظر من باید این فیلم در روستا روایت می‌شد. چون می‌خواستم استفاده‌ای نمادین از معدن بکنم به همین خاطر چندین معدن را دیدم و برای استفاده نمادینی که من می‌خواستم، به نظرم معدن مس سرچشمه لوکیشن خوبی بود.
منبع: تسنیم