قبح تخريب جنگلها شكسته است و شب ميخوابيم و به جاي درختان سر به فلك كشيده با برج و بارو روبهرو ميشويم! انگار نميدانيم تخريب جنگل در اطراف شهرها چنان خاك را فرسايش ميدهد كه بايد هر لحظه منتظر سيل بود.ا نگار نميدانيم اگر جنگل نباشد با اين آلودگي مزمن و سرسام آور كه بدجوري در جان شهر نشسته است،نمي توان مقابله كرد. از جنگلها و اراضي كه مورد تخريب در اين سالها قرار گرفته است بايد به تخريب پارك ملي خجير،جنگلهاي ناهار خوران گرگان،كجور در منطقه حفاظت شده البرز مركزي،جنگل ابر شاهرود اشاره كرد.اگر چه آمارها بسيار بيشتر از اين است كه بتوان نوشت و گفت.
دكتر سيدمحمدرضا فاطمي،کارشناس منابع آب و محیط دریا و كارشناس ارشد محيطزيست،درباره ساختوساز بيرويه و تخريب جنگلها ميگويد: « اكثر باغها و شاليزارها به ويلا تبديل شده است.حالا شاليزار مصنوعي است،اما كلاردشت تمام مراتع و جنگلهايش تبديل به ويلا شد و كسي چيزي نگفت!شاليزار يك زمين مصنوعي است و فرد ميتواند برايش تصميم بگيرد.اما در همان شمال«دره نظير» وجود دارد كه در بخش حفاظت شده البرز مركزي قرار دارد كه تمام درختان جنگلهايش را شبانه قطع كردهاند و به ويلاسازي اقدام كردهاند.شاليزار يك زمين مصنوعي است كه صاحب شخصي دارد ولي در حال حاضر جنگلها دارد نابود ميشود.دليل اين موضوع اين است كه ميخواهند اذهان عمومي را از يك قضيه اصلي منحرف كنند تا اصل قضيه كه نابودي جنگلهاست را كمرنگ كنند.»
اين كارشناس محيطزيست تاكيد ميكند: «نابودي جنگلها عين جنايت است.صبحها بلوكگذاري ميكنند،شبانه درختان را قطع ميكنند.آن وقت نه سازمان جنگلها و نه سازمان محيطزيست خبردار ميشود.وقتي در مناطق حفاظت شده ميتوانند بروند و درختان را قطع كنند،يعني دستهايي پشت پرده است.»
نبود جنگل آلودگي هوا را افزايش ميدهد
سيد محمدرضا فاطمي، از عوارض تخريب جنگل و آثار مخربش بر محيطزيست ميگويد: «علاوه بر از بين رفتن زيبايي منطقه،موازنه كربن هم روي ميدهد.گازكربنيك اضافه را جنگل ميگيرد و در خودش نگاه ميدارد.اين گرمايش گلخانهاي جهان كه بهوجود آمده است در نتيجه اين است كه گاز زياد شده است و هم درختهاي جنگلها قطع شده است.به همين دليل رتبه ايران در زمينه زيستمحيطي به 160 رسيده است و از لحاظ تخريب در رديف كشورهاي چين و آمريكا قرار گرفتهايم.حجم آلايندههاي تخريب ايران هزار برابر كمتر از آمريكاست ولي به نسبت كه حساب ميكنيم ميبينيم ايران بالاتر قرار گرفته است.در نتيجه تخريب جنگلها رتبه ايران در حال نزول است و در صدر كشورهاي تخريب كننده محيطزيست قرار گرفتهايم.»
تخريب جنگل براي گسترش شهرها
هومان خاكپور،ديده بان طبيعت بختياري ميگويد: در منطقه زاگرس برخلاف جنگلهاي شمال بحث ويلاسازي مطرح نيست.در شمال ساختوساز براساس رفاهيات و اماكن تفريحي است يا اينكه افراد سرمايهدار اين كار را انجام ميدهند.اما در منطقه زاگرس اگر ساختوساز اتفاق ميافتد و عرضهاي جنگلي به سكونت روستايي تبديل ميشود به اين دليل است كه بسياري از روستاها در رويشگاههاي جنگلي قرار گرفتهاند و معمولا با ازدياد جمعيت،سطح روستا گسترش پيدا ميكند و در روستاها فرهنگ انبوهسازي وجود ندارد و خانهها معمولا بزرگ و يك طبقه است و وقتي جمعيت زياد ميشود،ساختوساز افزايش پيدا ميكند و اينگونه جنگلها از بين ميرود.»
اين فعال محيطزيست تاكيد ميكند: «يكي از اعتراضات جدي ما به لايحه جامع قانون منابع طبيعي اين است كه در اين قانون مجوز داده شده كه يك برابر و نيم طرح هادي روستاها،زمين در اختيار بنياد مسكن قرار بگيرد كه جهت توسعه روستا بوده است.
تخريب جنگل چه پيامدي دارد؟
هومان خاكپور،ديده بان طبيعت بختياري درباره پيامدهاي تخريب جنگل ميگويد: «در اكثر مناطق شهري مان متاسفانه سرانه فضاي سبز خيلي كمتر از استاندارد جهاني است.در استاندارد جهاني تقريبا سرانه فضاي سبز شهري 25 مترمربع براي هر فرد است.در صورتي كه در كشور ايران اين ميانگين روي 17 متر مربع است كه با استاندارد جهاني خيلي فاصله داريم.»از سويي ديگر،«خيلي از شهرها هستند كه با اين موهبت خدادادي واقعا فضاي سبز شهري شان زياد است.اين اتفاق تخريب دارد فضاي سبز شهري را كم ميكند به اضافه اينكه جنگلهايي كه اطراف اين شهرها هستند وظيفه حفاظت يا شارژ منابع آب آن سكونتگاه شهري را دارند.
بهطور مثال:شهرهايي مثل ياسوج،لردگان يا شهرهايي كه در داخل عرضهاي جنگلي هستند،عمدتا منابع آب شان از طريق سفرههاي آب زيرزميني است.سفرههاي آب زيرزميني از طريق جنگلها پر ميشود كه وقتي جنگلها از بين برود مشكل آب ايجاد ميشود.از تبعات ديگر از بين رفتن جنگل،فرسايش است.وقتي جنگلها از بين ميرود تمام رسوبات و خاك اطراف شهرها با يك بارندگي شديد ميتواند ايجاد سيل بكند و ميزان سيل خيزي در سكونتگاههاي شهري را بالا ببرد.»
تغيير كاربري زمينهاي زراعي
مهرداد بائوجلاهوتي،عضو فراكسيون محيطزيست مجلس و نماينده مردم لنگرود است و از بحث اتفاقات در شمال به خوبي خبر دارد.
او درباره تب ويلاسازي در شمال و تخريب محيطزيست ميگويد: «ويلاسازي در شمال را نميتوان گفت كار بدي است،زيرا شمال يك استان گردشگري است و در هر صورت بايد اين نوع فضاها براي مسافرين داخلي و خارجي ايجاد شود.اما در كجا اين ويلاها ساخته ميشود و خلاف ساخته ميشود،اين موضوعي است كه همه را نگران كرده و اين عدم رعايت كاربريها همه را نگران كرده است.در حال حاضر حدود هفت هزار هكتار از باغات چاي شمال كه ميتواند هم براي گردشگر جذابيت داشته باشد و هم نياز چاي كشور را تامين بكند،تغيير كاربري داده و تبديل شده است.در حدود سه هزار باغات توت،تغيير كاربري پيدا كرد و تبديل شد.حدود هزار هكتار مزارع برنج تغيير كاربري داد و تبديل شد.فاجعه از همين جا آغاز ميشود.
بهطور مثال:كاربريها اگر گردشگري باشد ايرادي ندارد اما وقتي هزار تن ابريشم در كشور نياز داريم، در حال حاضر صد تن توليد داريم و نهصد تن وارد ميكنيم،چرا بايد سه هزار هكتار باغات توت ما تغيير كاربري پيدا كند و تبديل به ويلا شود!؟»
دليل تبديل جنگل به ويلا چيست؟
مهرداد بائوجلاهوتي،نماينده مجلس يك عزم جدي را در اين زمينه لازم ميداند و در مورد متولي اصلي اين امر ميگويد: «سازمان محيطزيست به جاي هشدار بايد به صورت عملي وارد صحنه بشود،خصوصا مردم را به عنوان حاميان محيطزيست همراه خودش كند تا جلوي تخريب جنگل گرفته شود.مجلس هم به عنوان نماينده ملت پيگير اين موضوع بهطور جدي است تا جلوي تخريب جنگلها گرفته شود.»
منبع: تهران امروز