خداوند عز و جل، در روز قيامت، بندهاى از بندگان خويش را نكوهش مىكند و مىگويد: «بنده من! چه چيز تو را از اين بازداشت كه چون بيمار شدم، عيادتم كنى؟».
بنده مىگويد: سبحان اللّه! تو پروردگارِ بندگانى كه نه دردى بر تو عارض مىشود و نه بيمار مىشوى.
خداوند مىگويد: «برادر مؤمنت ، بيمار شد و او را عيادت نكردى.
به عزّت و جلالم سوگند، اگر او را عيادت كرده بودى، مرا نزد او مىيافتى و پس از آن، خود، عهده دار حاجتهايت مىشدم و آنها را برايت بر مىآوردم؛ و اين همه از كرامت بنده مؤمن من است و من، خداى بخشاينده مهربانم».
متن حدیث:
رسول الله صلى الله عليه و آله و سلّم :
يُعَيِّرُ اللّهُ عز و جل عَبداً مِن عِبادِهِ يَومَ القِيامَةِ فَيقَولُ : عَبدي ما مَنَعَكَ إذ مَرِضتُ أن تَعودَنى؟
فَيقَولُ : سُبحانَكَ ! أنتَ رَبُّ العِبادِ لا تَألَمُ ولا تَمرَضُ .
فَيَقولُ : مَرِضَ أخوكَ المُؤمِنُ فَلَم تَعُدهُ ، وَعِزَّتي وجَلالي لَو عُدتَهُ لَوَجَدتَني عِندَهُ ، ثُمَّ لَتَكَلَّفتُ بِحَوائِجِكَ فَقَضَيتُها لَكَ ، وذلِكَ مِن كَرامَةِ عَبدِيَ المُؤمِنِ ، وأنَا الرَّحمنُ الرَّحيمُ.
«الأمالي للطوسي ، صفحه 629-جامع الأخبار ، صفحه 464 »