به گزارش مشرق، گام های نوروز در اسفند ماه پرشتاب تر می شود و مردم نیز دغدغه های عیدانه خود را پیگیری می کنند و در این میان نوجوانان و برخی وقت ها جوانان و حتی برخی میانسالان می خواهند سنت چهارشنبه سوری را با تعریف خود اجرا کنند.
دیگر هیزم سوزی و پریدن خانوادگی و فامیلی یا با همسایه ها از روی آتش فراموش شده است، اما بازار ترقه و بمب فروش ها داغ و بازهم پای چین در میان است که این محصولات را قاچاقچیان از هر در و دروازه ای قاچاق و غیرقاچاق وارد می کنند.
آمار قربانیان کشته شده و زخمی ها به علت خرید و انبار کردن مواد منفجره و از همه بدتر ساخت خانگی آن در سال های گذشته و ناگهان انفجارهایی که تخریب چند خانه را با هم در پی داشته، بارها هشدارهای مسئولان را در پی داشته است.
هرچند اطلاع رسانی در باره این وقایع، سبب شده از شدت این اقدامات زیان رسان و مرگبار کاسته شود، اما هنوز خطرات بروز اتفاقات ناگوار و غیرقابل جیبران وجود دارد.
افزون بر جان باختگان و بازماندگان قربانیان این وقایع، زخمی هایی که براثر معلولیت های شدید با زندگی سالم وداع کردند نیز آیینه این برداشت بد از چهارشنبه سوری است.
از سوی دیگر، این قربانیان با اقدام خود خواسته، خویش را در مهلکه می اندازند، اما همزمان جان و مال دیگران را نیز در خطر نابودی قرار می دهند که جبرآن این پیامدها سخت و حتی در مواردی ناممکن است.
اکنون «زردی من از تو و سرخی تو از من» معنای ضد خود را یافته اسیت و با لعاب شادمانی کاذب، شعله های آتش جان ها را می سوزاند.
برای اثبات این موضوع نیازی به ارائه آمارهای طولانی سال های گذشته نیست و فقط این تاکید مقامات انتظامی که بیشترین قربانیان اختیاری وقایع چهارشنبه سوری هر سال کودکان و نوجوانان هستند و اینکه رهگذران نیز به گونه غیر ارادی قربانی انفجار ترقه ها و بمب های دست ساز می شوند، تشان می دهد که حتی یک قربانی یا یک زخمی در این وقایع بسیار سنگین است.
شاید اگر در این چند ساله فرهنگ سازی مناسبی توسط سازمان های دولتی و غیر دولتی و همچنین رسانه ها شکل می گرفت تا با سازماندهی برگزاری مراسم بزرگ در شهرها و مکان های مخصوص و توزیع مواد مورد نیاز با توان کنترل شده، ابعاد یک سنت کهن، رنگ مرگ نگیرد، نگرانی هر ساله پیش از رسیدن به چهارشنبه سوری، تکرار نمی شد.
و باز هم اگر برخوردهای غیرکارشناسی و بدون ریشه یابی با این موضوع انجام نمی شد، شاید سنت چهارشنبه سوری با همان شکل مردمی می ماند و جان ها و مال ها را تهدید نمی کرد.
در این میان، در کنار رسانه ها که مسئولیت اصلی اطلاع رسانی با هدف نفی برداشت نادرست از چهارشنبه سوری را دارند، خانواده ها نیز باید برای دور کردن فرزندان خود از «چهارشنبه سوزی» بیش از پیش تلاش کنند.
اما، واقعیتی که شاید هر ساله کمتر دیده شود، حضور ارشادی و ممانعتی ماموران نیروی انتظامی و بسیجیان در چهارشنبه سوری هر سال است که سبب می شود از دامنه آسیب ها و افزایش شمار قربانیان انفجارها شود.
ماموران در روزهای نزدیک به پایان سال مانند همه باید در کنار خانواده باشند، اما لزوم کنترل اوضاع برای جلوگیری از وقوع حوادث سبب شده، آنان هرساله این فرصت را از دست بدهند.
دیگر هیزم سوزی و پریدن خانوادگی و فامیلی یا با همسایه ها از روی آتش فراموش شده است، اما بازار ترقه و بمب فروش ها داغ و بازهم پای چین در میان است که این محصولات را قاچاقچیان از هر در و دروازه ای قاچاق و غیرقاچاق وارد می کنند.
آمار قربانیان کشته شده و زخمی ها به علت خرید و انبار کردن مواد منفجره و از همه بدتر ساخت خانگی آن در سال های گذشته و ناگهان انفجارهایی که تخریب چند خانه را با هم در پی داشته، بارها هشدارهای مسئولان را در پی داشته است.
هرچند اطلاع رسانی در باره این وقایع، سبب شده از شدت این اقدامات زیان رسان و مرگبار کاسته شود، اما هنوز خطرات بروز اتفاقات ناگوار و غیرقابل جیبران وجود دارد.
افزون بر جان باختگان و بازماندگان قربانیان این وقایع، زخمی هایی که براثر معلولیت های شدید با زندگی سالم وداع کردند نیز آیینه این برداشت بد از چهارشنبه سوری است.
از سوی دیگر، این قربانیان با اقدام خود خواسته، خویش را در مهلکه می اندازند، اما همزمان جان و مال دیگران را نیز در خطر نابودی قرار می دهند که جبرآن این پیامدها سخت و حتی در مواردی ناممکن است.
اکنون «زردی من از تو و سرخی تو از من» معنای ضد خود را یافته اسیت و با لعاب شادمانی کاذب، شعله های آتش جان ها را می سوزاند.
برای اثبات این موضوع نیازی به ارائه آمارهای طولانی سال های گذشته نیست و فقط این تاکید مقامات انتظامی که بیشترین قربانیان اختیاری وقایع چهارشنبه سوری هر سال کودکان و نوجوانان هستند و اینکه رهگذران نیز به گونه غیر ارادی قربانی انفجار ترقه ها و بمب های دست ساز می شوند، تشان می دهد که حتی یک قربانی یا یک زخمی در این وقایع بسیار سنگین است.
شاید اگر در این چند ساله فرهنگ سازی مناسبی توسط سازمان های دولتی و غیر دولتی و همچنین رسانه ها شکل می گرفت تا با سازماندهی برگزاری مراسم بزرگ در شهرها و مکان های مخصوص و توزیع مواد مورد نیاز با توان کنترل شده، ابعاد یک سنت کهن، رنگ مرگ نگیرد، نگرانی هر ساله پیش از رسیدن به چهارشنبه سوری، تکرار نمی شد.
و باز هم اگر برخوردهای غیرکارشناسی و بدون ریشه یابی با این موضوع انجام نمی شد، شاید سنت چهارشنبه سوری با همان شکل مردمی می ماند و جان ها و مال ها را تهدید نمی کرد.
در این میان، در کنار رسانه ها که مسئولیت اصلی اطلاع رسانی با هدف نفی برداشت نادرست از چهارشنبه سوری را دارند، خانواده ها نیز باید برای دور کردن فرزندان خود از «چهارشنبه سوزی» بیش از پیش تلاش کنند.
اما، واقعیتی که شاید هر ساله کمتر دیده شود، حضور ارشادی و ممانعتی ماموران نیروی انتظامی و بسیجیان در چهارشنبه سوری هر سال است که سبب می شود از دامنه آسیب ها و افزایش شمار قربانیان انفجارها شود.
ماموران در روزهای نزدیک به پایان سال مانند همه باید در کنار خانواده باشند، اما لزوم کنترل اوضاع برای جلوگیری از وقوع حوادث سبب شده، آنان هرساله این فرصت را از دست بدهند.