کد خبر 294817
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۵:۴۷

نوروز 1392 یادآور سالهای نه چندان دوری است که ایام عید با محرم و صفر متقارن شده بود.

گروه فرهنگی مشرق به نقل از عقیق - نوروز 1392 یادآور سالهای نه چندان دوری است که ایام عید با محرم و صفر متقارن شده بود. در آن برهه نیز مردم مسلمان ایران ضمن تحویل سال نو، با حضور تاریخی خود در مجالس عزاداری سالار شهیدان نشان دادند، هویت دینی و ملی آنها با هم گره خورده و هیچ امری نمی تواند این دو را از هم جدا کند.
 
به همین مناسبت، اکنون که نوروز 1392 متقارن با ایام فاطمیه اول شده است، پیامک های متعددی توسط مردم به یکدیگر ارسال شده است که بخشی از آنها را می خوانید؛ کاربران محترم می توانند  با نظرات خود و افزودن پیامک های جدید، این مطلب را کامل تر سازند:
 
 
 
این عید به نور فاطمیه زیباست
 
روزی تمام سال من از زهراست
 
با بردن نام فاطمه فهمیدم
 
سالی که نکوست، از بهارش پیداست ...
 
 
 
رنــگ ســالِ امســال ،
گـویی نیـلـی اســت ،
همـرنــگ ِ چهــره مــآدر...
.
.
.
و عطــرِ سالِ امســال،
عطــر ِ یــآسِ پـــرپــر....
 
 
 
امسال بهار غرق ماتم باشد
نوروز با فاطمیه توام باشد
کی شاد شود شیعه دلش از نوروز
وقتی که دل علی پر از غم باشد
 
 
 
از اشک ، دو چشمان ترم چون دریاست
امسال تمام روزیم از زهراست
از بوی تنور فاطمه فهمیدم
سالی که نکوست از بهارش پیداست
 
 
 
 
از داغِ غمت، روضه ای در دل برپاست
سربند سرم، فاطمه و یا زهراست
در اول سال، از غمت محزونم
سالی که نکوست، از بهارش پیداست
زین بهر بهار، سرخوش و خوشحالند
در خانه ی ما، نام زهرا برجاست
 
 
 
عید امسال پر از بوی گل یاس شده است
و پر از خاطره ی گندم و دستاس شده است
همه ی دشت گواهند که با بوی بهار
عطر یک خانه ی آتش زده احساس شده است...
چینش سفره ی امسال تفاوت دارد
سین هر سفره، سلامی ست که بر یاس شده است
روضه ی چادر خاکی همه جا پیچیده
سیب ها طعم خوش کوثر و اخلاص شده است...
ابر، در هیأت یک مستمِع مداحی ست
بس که می گرید و دل نازک و حساس شده است
جان گل های جهان پیشکش یاسی که
زخمی سیلی باد و ستم داس شده است...
 
 
 
 
انگارکه حرمت شکنی هاشده عادی-
یک عده بگویندکه عیدآمده است و وقت شادی
درآن لحظه قیافه تان چه دیدن دارد-
وقت بانگ این الفاطمیون منادی
 
 
 
 
 
منم در سفره دارم هفت سین را
 
ولی توأم شده با داغ زهرا  
 
بود سین نخستین سیلی کین  
 
به روی مادرم با دست سنگین  
 
ببین بر سفره سین دومم را  
 
که سویی نیست در چشمان زهرا  
 
بگویم سین سوم تا بسوزی  
 
که مادر سوخت بین کینه توزی  
 
از این ماتم دل حیدر غمین است  
 
که سین چهارمم سقط جنین است  
 
به روی سفره سین پنجم این است  
 
سر سجاده اش زینب حزین است  
 
شده سفره پر از اشک شبانه  
 
ششم سین، مانده سوت و کور خانه  
 
چه گویم شیعیان از سین آخر  
 
بود آن سینه ی مجروح مادر...