کد خبر 307092
تاریخ انتشار: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۵:۰۷

سرمربی تیم فوتبال سپاهان گفت: تجربه من به واسطه مربیگری در تیم‌های ملی از کی‌روش بیشتر است و او در کار باشگاه‌ها اخلال ایجاد کرد.

به گزارش مشرق، زلاتکو کرانچار مربی کم حاشیه ای است و سعی می‌کند اگر حرفی درباره فردی می زند، به وی توهین نکرده و در کمال ادب درباره طرف مقابل صحبت کند. انتقادهای بیش از حد سرمربی تیم ملی به سپاهان و کرانچار انگیزه ای شد برای گفت و گو با این مربی کروات که سابقه حضور در جام جهانی به عنوان سرمربی را دارد. سوالات از باشگاه سپاهان آغاز و به جام جهانی ختم شد. جالب آنکه کرانچار هربار که از تیم ملی ایران می خواست صحبت کند، از واژه «تیم ما» استفاده می کرد و معتقد است این تیم ملی، متعلق به تمام افرادی است که در ایران سکونت دارند، چه ایرانی باشند و چه مانند وی کروات!

گفت و گوی فارس را با سرمربی سپاهان بخوانید:

* سوال اول را خیلی رک می پرسم. جریان اتهام دائم الخمری شما چه بود که هنوز هم برخی مواقع شایعاتی درباره آن از جانب مخالفانتان شنیده می شود؟

من به رفقایم اعتیاد دارم. در اروپا برای خوردن مشروب به میزان کافی مجوز وجود دارد اما کمی تفکر کنید. اگر من دائم الخمر بودم، می توانستم به مدت سه سال در ایران کار کنم؟ کشوری که در آن نوشیدن مشروبات الکلی جرم است. شایعه دائم الخمری مربوط به زمانی بود که در تیم ملی مونتنگرو فعالیت داشتم چراکه رییس فدراسیون مونتنگرو دچار جنونی شد و تصیم گرفت این حرف را بزند. برای آنها خوش آیند نبود که یک کروات بتواند تیمشان را جزء بیست تیم برتر دنیا ببرد. احتمالا فکر می کردند که خودشان می توانند به این موفقیتها دست پیدا کنند و از سوی دیگر برادر خوانده رییس فدراسیون علاقه فراوانی داشت که جای مرا به عنوان سرمربی تیم ملی مونتنگرو بگیرد. اگر من دائم الخمر بودم بعید بود می توانستم در یک گروه سخت تیم را به مرحله حذفی ببرم و این حرف تنها برای توجیه کارش بود.

*چندی پیش شعار حیاکن و رهاکن درباره شما در اصفهان شنیده شد...

پس از آن مسابقه گفتم که هوادار حق دارد چون نتیجه آنطور که می خواست رقم نخورد. در اصفهان و تمام شهرهای دیگر، مردم با من بسیار خوب برخورد می کنند و به من ابراز محبت می کنند. آن گروهی که شعار می داد بسیار اندک بود و به نظرم از جانب گروهی تحریک شده بودند تا این شعارها را بدهند. گروهی که دیگر در باشگاه حضور ندارد و شاید اگر من در باشگاه نباشم، آنها بتوانند دوباره مشغول به فعالیت شوند.

*سپاهان نتیجه نگرفت، نه در جام حذفی و نه در لیگ و نه در آسیا. دلیل اصلی آن چیست؟

هواداران، دوستان و مردم عادت دارند که هرسال یک جام کسب کنند. در این فصل این اتفاق نیفتاد اما اتفاق بهتری افتاد. چند بازیکن جدید به باشگاه معرفی کردیم و نسل آینده سپاهان را تضمین کردیم. ما هم می خواستیم که به جامهای قهرمانی دست یابیم اما شرایطی به وجود آمد که در کار ما روند منفی ایجاد کرد. تغییر سه مدیرعامل در طول یک فصل و عدم ثبات مدیریت یکی از دلایل نتیجه نگرفتن تیم بود. از طرف دیگر بازیکنانی مانند جباری و افشین مقداری نارضایتی از خودشان به همراه آوردند و نتوانستند کاری که ما از آنها می خواستیم را انجام دهند و در مصاحبه هایشان می گفتند که علاقه ای به سپاهان ندارند و تنها به خاطر قراردادشان در تیم مانده اند. به خاطر همین غیرحرفه ای گری بود که من آنها را از سپاهان حذف کردم. این دلایل باعث شد تا کمی ثبات تیمی در نیم فصل اول از بین برود اما طبق آمار ما بهترین تیم نیم فصل دوم لیگ برتر بودیم. فقط یک برد و حتی یک گل زده کمتر باعث شد تا به نتیجه نرسیدیم. برخی از تیمها سالیان سال است در ایران قهرمان نشده اند اما سپاهان تا هفته آخر در کورس قهرمانی بود. ما باید به آینده فکر کنیم و تیم را برای فصل آینده آماده کنیم. اگر همین تیم در باشگاه حفظ شود، به طور حتم در فصل آینده یک جام کسب خواهیم کرد.

*دوست دارید فصل بعد را هم در اصفهان باشید؟

در این سه سال بسیار به اصفهان وابسته شدم و با باشگاه حرفه ای کار کرده و مردم اصفهان را بسیار دوست دارم. من دوست دارم در اصفهان بمانم اما ماندن من به باشگاه بستگی دارد و اینکه بخواهند من برنامه هایم را در فصل بعد پیاده کنم یا خیر؟!

*یک موضوع جالب درباره شما این است که همه مدیران عامل علاقه به تعویض شما داشتند. در پرسپولیس انصاری فر می خواست شما را برکنار کند که سرانجام این اتفاق توسط کاشانی افتاد و در سپاهان هم که رحیمی به شدت دنبال این کار بود...

این موضوع به برخورد شخصیتها بازمی گردد. افرادی که با من می خواهند کار کنند، باید به خوبی شخصیت من را آنالیز کنند چراکه من به شخصی معروفم که فوتبالی فکر کرده و حرفه ای کار می کنم چراکه دنبال مسیردهی برای ایجاد بازی سازمان یافته و نتیجه هستم و به هیچ وجه اهل سازش نیستم. احتمالا این قضیه در ایران برای من به نمره منفی تبدیل شده است! اهل چاپلوسی کردن نیستم و تنها به کارم فکر می کنم. مقداری غافلگیر شدم که رحیمی در اصفهان به دنبال تعویض من بود چراکه من برایش نتیجه کسب کرده ام. شاید وی دنبال موفقیت نبوده است!

* ظاهرا قرار بوده که محرم نویدکیا به عنوان سرمربی سپاهان توسط رحیمی معرفی شود و شما از کار برکنار شوید. نویدکیا درباره این قضیه با شما صحبت کرده بود؟

هرگز! من این حرفها را فقط از رسانه ها شنیدم. ما فقط با نویدکیا درباره فوتبال حرف زدیم و اینکه چه کنیم تا زودتر مصدومیتش برطرف شود. من خودم بازیکن بودم و به نظرم طبیعی است که نویدکیا وقتی فوتبال را کنار بگذارد به عنوان مربی یا مدیرعامل مشغول به فعالیت شود. اینکه رحیمی چه حرفهایی با وی زده را نمی دانم اما نویدکیا بسیار حرفه ای است و شخصیت قابل ستایشی دارد.

*یک انتقادی که به آقای کرانچار می شود این است که خیلی راحت اجازه می دهد بازیکنانش از این تیم خارج شوند. جباری، افشین، جمشیدیان، زنیدپور، تامینی، بیک زاده، اشجاری و...

من اسیر اسامی نیستم و برای آنچه بازیکن ارائه می کند ارزش قائل هستم. ارزیابی من از شخصیتشان این بود که علاقه ای ندارند تا در موفقیتهای تیم سهیم باشند. شاید حرف من کمی مغرورانه باشد اما به عنوان بازیکنی که بسیار از آنها بزرگتر بوده ام، اینگونه ارزیابی کردن را به خوبی بلد هستم. اینکه چگونه یک بازیکن نسبت به باشگاه و هواداران و مردم برخورد کنند.

*یکی از مشکلات فوتبالیستهای ایرانی این است که پول زیادی می گیرند و به ازای آن، کار نمی کنند. نظر شما در این زمینه چیست؟

عمر فوتبال حرفه ای بسیار کوتاه است و باید بازیکنان را درک کرد که دنبال پول باشد اما در ازای آن باید نسبت به تعهدهایش پایبند باشد و نه اینکه فقط پول دریافت کنند و به چیز دیگری فکر نکنند! به همین دلیل فکر می کنم به تدریج فوتبال حرفه ای در ایران درحال رشد است. از سوی دیگر به نظرم بازیکنان ایرانی پول مناسبی دریافت می کنند و مبلغ قرارداد اکثر آنها، مناسب است. البته اگر بازیکنان کمی حرفه ای تر برخورد کنند، می توانند پول بیشتری کسب کنند.

*اگر جای شما بلاژوویچ نشسته بود، با شنیدن این اسم بسیار عکس العمل نشان می داد. می خواهیم از کارلوس کروش حرف بزنیم.

(اندکی فکر می کند) حرف زیادی درباره وی نمی توانم بزنم. به هرحال نتیجه هرفرد، گویای کارش است و او هم ایران را به جام جهانی برده است. به نظرم به عنوان سرمربی، باید تفاهم بیشتری با باشگاهها و مربیانشان نشان می داد. تنها انتقاد من از وی، در این زمینه است. انتقاد دیگر من درباره برنامه آماده سازی کی‌روش است که اگر به دنبال موفقیت بود، می توانست برنامه ریزی خیلی بهتری داشته باشد. البته بازی فوتبال است و یک توپ گرد و ممکن است یک اتفاق، تمام برنامه ریزی‌های شما را خراب کند!

*به نظر می رسد کی روش در این چند ماه گذشته با شما دچار مشکل شده است. قرار است شما جای وی را در تیم ملی بگیرید؟!

(با تعجب) نه! من تنها به فوتبال و افکار فوتبالی فکر می کنم. من نمی گویم وی بی تجربه است اما تا جایی که به هدایت تیم ملی مربوط می شود، تجربه بسیار بیشتری از وی دارم. من کرواسی را بدون شکست به جام جهانی بردم و در آنجا تنها با نتیجه یک بر صفر به برزیل باختم. می دانم که برای موفقیت چگونه باید برنامه ریزی کرد و البته باید بگویم برنامه من خیلی عالی بود اما موفق نشدیم. در برنامه ریزی آماده سازی که برای کرواسی داشتم، در کار هیچ باشگاهی اخلال نکردم و به فکر منافع باشگاه ها نیز بودم. اتفاقی که در ایران نیفتاد و در این مدت ما و استقلال و فولاد و تراکتور در مسابقات آسیایی با ترس و لرز بازی کردیم. به عنوان مثال ما کمپی را در آفریقای جنوبی برگزار کرده ایم که بازیکنان لژیونرمان در آنجا حاضر نیستند اما به ما فشار می آوردند که بازیکنان سپاهان حتما باید در این کمپ حضور داشته باشند. بهتر بود بازیکنان جوانتر را به آفریقای جنوبی می بردند و از بین آنها چند بازیکن را به کمپ بعدی می فرستادند. کمپ اصلی در اتریش است که بازیکنان در آن آماده می شوند تا بازیکنان در جام جهانی بهتر شوند. به طور حتم کروش می داند که کمپ آفریقای جنوبی بسیار مهم نیست اما وی مسیر دیگری را برگزید و من هم از منافع باشگاه و خودم برای کسب نتیجه دفاع کردم.

*به عنوان یک مربی بین المللی این سوال را از شما می پرسم. به نظر شما پنج بازی تدارکاتی برای آماده سازی در راه جام جهانی مناسب است؟

به نظر من بهتر بود بازی دوستانه با یک تیم از منطقه آمریکای جنوبی هم در لیست قرار می گرفت تا اندکی برای بازی با آرژانتین، شبیه سازی صورت گیرد. مسابقات تدارکاتی در آفریقای جنوبی به هیچ وجه اهمیت ندارند و باید در اتریش برنامه ریزی خوبی کرد. البته حریفهای خوبی را آقای کی‌روش انتخاب کرده است. مونتگرو همانند بوسنی بازی می کند و بازی با آنگولا هم برای شبیه سازی نیجریه بد نیست اما اگر با کامرون یا غنا بازی می کردیم، بهتر بود. بلاروس هم کیفیت تیمی خوبی دارد. از این قسمت اردو بسیار حمایت می کنم چراکه بسیار مهم است و بیست و پنج بازیکن اصلی پس از این مسابقات انتخاب می شوند نه در آفریقای جنوبی! یک مسابقه هم باید در برزیل انجام شود تا شرایط آب و هوایی بازیکنان با برزیل تطابق پیدا کند. هرچه اردوی اتریش خوب است، اردوی آفریقای جنوبی مختل کننده همه چیز بوده است.

*کی‌روش هم با اعلام اینکه نیازی به بازیکنان سپاهان ندارد، شوک منفی به تیم شما داد...

نه، به هیچ وجه! خودتان هم در بازی با السد مشاهده کردید که آنها چقدر خوب بازی کردند و نتیجه عالی گرفتند. بعید می دانم آقای کی‌روش گفته باشد به بازیکنان من نیاز نداشته باشد به ویژه آنکه آقای سیموئز، دستیار سابق کی‌روش در تیم ملی، در آخرین بازدید از تمرینات سپاهان به من گفت که هیچ شکی به آماده سازی بازیکنان شما ندارم و کار کرانچار در سپاهان بسیار عالی است و روی بازیکنان سپاهان در جام جهانی بسیار حساب کرده ام. حال آنکه چرا وی خلاف حرفهای گذشته اش عمل کرده، سوالی است که برای من هم بدون پاسخ مانده است.

*البته آقای سیموئزی دیگر وجود ندارد، و امید نمازی و مک درموت و... شما اگر بودید دستیارانتان را چند ماه مانده به جام جهانی عوض می کردید؟

من نمی دانم چه اتفاقی افتاده اما وقتی یک مربی دستیارش را انتخاب می کند، حتما با تفکرات وی در یک راستا بوده و اینکه چه شده تنها چند ماه مانده به جام جهانی آنها از تیم جدا شوند، نکته لاینحلی است. من هیچ وقت در کادر فنی و در اواسط فصل، دستیارانم را تعویض نمی کنم. سیموئز یک نام بزرگ فوتبالی بوده و اینکه چرا نتوانسته با دستیارانش کار کند به طور حتم مشکل از کی‌روش بوده است! از سوی دیگر به هیچ وجه پشت سر آنها حرف نمی زنم! به عنوان مثال من علیرضا مرزبان را عوض نکردم و دوست داشتم وی در کادر فنی کنار من بماند اما باشگاه اصرار داشت که وی از تیم جدا شود و دیگر نمی شد از وی حمایت کرد.

*به نظرتان تیم ملی ایران در جام جهانی چه نتیجه ای می تواند بگیرد؟

باید انتظار داشت که به دور دوم صعود کنیم. نیجریه و بوسنی تیمهای خوبی هستند اما ما نباید خودمان را دست کم بگیریم. فکر می کنم کی‌روش تصمیم دارد از لحاظ بدنی بازیکنان را تقویت کند تا بتواند به دور دوم صعود کند. بازیکنان ایرانی انگیزه فراوانی دارند و از سوی دیگر بازیکنان بسیار خوبی در اختیار داریم و با یک برد و تساوی می توانیم به دور بعد صعود کنیم.

*درباره آرژانتین حرفی نزدید...

باید آرژانتین را فراموش کنید! البته نه اینکه از پیش باخته وارد زمین شویم اما باید بر روی دو دیدار دیگر تمرکز کنیم تا با کسب نتیجه دلخواه به دور بعد صعود کنیم. برای ایران حضور در جام جهانی دیگر هدف نیست بلکه هدف اصلی، صعود به دور دوم است. به طور حتم مسابقه اول بسیار مهم است. در بازی با نیجریه باید به برتری برسیم و صعود به مرحله بعد را در دستان خود داشته باشیم. تیم باید برای بازی با نیجریه بسیار آماده باشد و تحت تاثیر جو جام جهانی قرار نگیرد. تیمی که کره را در خاک خودش شکست داده، به طور حتم می تواند نیجریه را نیز شکست دهد.

* در زمان جام جهانی 98 که کرواسی سوم شد، شما کجا بودید؟

(با خنده) در حال پیگری جام جهانی از طریق تلویزیون بودم! آن زمان مربی تیم دیناموزاگرب بودم و همان سال به جام باشگاههای اروپا راه پیدا کردم.

*فکر می کردید که تیم کرواسی در جام جهانی سوم شود؟

به هیچ وجه! نه من و نه مردم کرواسی اصلا به این عنوان فکر نمی کردیم. البته بازیکنان خوب باشگاهی داشتیم که در تیمهای خوبی بازی می کردند اما اکثرا نیمکت نشین بودند. شوکر در رئال یا شیمیچ در میلان ثابت نبودند و هماهنگی آنها سخت بود. بلاژوویچ بلد بود که چگونه آنها را برای یک تورنمنت بزرگ آماده کنند. بلاژ انگیزه فراوانی به بازیکنانش تزریق کرد و وطن پرستی را بین آنها زنده کرد. مهم تمرکز حواس است. ایران هم می تواند همانند کرواسی در سال 98 شگفتی ساز شود و یا همانند اتو رهاگل در یونان.

*شما چرا در جام جهانی به عنوان سرمربی کرواسی نتیجه خوبی نگرفتید؟

همینکه تیم ما در جام جهانی حضور یافت، بسیار مهم بود. البته مردم از تیم هم توقع زیادی نداشتند. من مسوول تغییر نسل تیم ملی فوتبال کرواسی بودم. آن تیم 98 بسیار رویایی بود، همانند تیم ایران در جام جهانی 98. راتیکیچ، مودریچ، تودور، نیکو کرانچار، اولیچ و... بازیکنانی هستند که هشت سال پیش توسط من به تیم ملی راه یافتند و امروزه می توانند به عنوان یک تیم بسیار قوی در جام جهانی حضور یابند. بازیکنان کرواسی احساس بسیار شدیدی به لباس تیم ملی دارند و حاضرند برای آن سرشان را نیز بدهند.

*دوست نداشتید در این جام جهانی سرمربی تیمی بودید؟

این میل همیشه وجود دارد و طبیعی است. البته برای این موضوع خودم را تحت فشار نگذاشته ام. امروز نیز با مربی تیم ملی کرواسی و مسوولان آن در ارتباط هستم و توصیه هایی برایشان دارم. شاید اگر سلامتی اجازه دهد، یکبار دیگر بتوانم سرمربی تیم ملی شوم.

*کار در تیم ملی سخت تر است یا باشگاه؟

در تیم ملی مسوولیت بزرگتر است به دلیل اینکه امکانات کمی برایت فراهم است تا بتوانی بر روی تیم تاثیرگذار باشی. در تیم ملی برنامه شما مشخص است اما زمان کوتاه است و شما بیشتر بر روی ذهن و احساسشان تاثیرگذار هستید تا نحوه و سبک بازیشان.

* و به عنوان سوال آخر. چقدر امکان دارد که شما روزی سرمربی تیم ملی ایران شوید؟

این موضوع به مسوولان فوتبال شما بازمی گردد. من چنین دعوتی را هرگز رد نخواهم کرد و باید بگویم افتخاری است که می تواند روزی نصیب من شود. افتخاری همراه با یک تعهد بزرگ!