به گزارش مشرق، در شرایطی که مذاکرات کارشناسی ایران و 1+5 در نیویورک جریان دارد و قرار است از 23 اردیبهشت، دور جدید مذاکرات اصلی بین ایران و 1+5 در وین آغاز گردد، «کاترین اشتون»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که به واشنگتن سفر کرده، سهشنبه برای رایزنی در مورد مذاکرات هستهای با ایران، با «سوزان رایس» مشاور امنیت ملی آمریکا دیدار کرد. بنا بر اعلام کاخ سفید، «باراک اوباما» رئیسجمهور آمریکا نیز در این نشست حضور یافته است.
بیانیهای که کاخ سفید در خصوص این دیدار صادر کرده میگوید: «آنها در مورد ایران توافق کردند که یک راهکار جامع باید به جامعه بینالملل اطمینان دهد که برنامه هستهای ایران منحصرا صلحآمیز خواهد بود. رئیسجمهور هم بر حمایت خود از مذاکرات در جریان و اهمیت پیشبرد برنامه اقدام مشترک در راستای رسیدن به راهکار جامعی که به جامعه بینالملل نسبت به پایبندی ایران به تعهداتش اطمینان دهد، تأکید کرد.»
ناگفته پیداست که منظور اشتون و اوباما از «جامعه بینالملل»، ساختار توزیع قدرت بینالمللی است نه مجموعه واحدهای سیاسی در نظام بینالمللی. به عبارت دیگر، منظور از جامعه بینالمللی ایالات متحده آمریکا، چند کشور اروپایی و رژیم صهیونیستی است.
بیانیه کاخ سفید همچنین میافزاید: «رئیسجمهور بر ضرورت ادامه هماهنگی فشرده میان ایالات متحده و اتحادیه اروپا و همچنین با دیگر اعضای 1+5 در جریان روند مذاکرات، تأکید کرد.»
نکته مهم آن است که این هماهنگی فشرده تنها بین آمریکا، اروپا و اعضای 1+5 جریان ندارد. چهبسا این روزها و پس از بحران اوکراین، هماهنگی چندانی بین اعضای 1+5 وجود نداشته باشد. اما بهنظر میرسد که اروپا و آمریکا کاملا با یک موجودیت سیاسی دیگر هماهنگ هستند: «رژیم صهیونیستی».
شاید مهمترین نمود از این هماهنگی نانوشته، پیروی از منطق «فرار هستهای» در مذاکرات باشد. این منطق که بر اساس توهمات رژیم صهیونیستی در خصوص برنامه هستهای ایران شکل گرفته و مستلزم کاهش تعداد سانتریفیوژهای ایران و عدم نصب سانتریفیوژهای نسل جدید است، به این خواسته امنیتی اسرائیل نظر دارد که اگر ایران – به زعم رژیم اشغالگر قدس – تصمیم به تولید سلاح هستهای گرفت، مدت زمان تولید آن به بیش از 6 ماه برسد.
اما جدا از این نمود، هماهنگیهای بین اسرائیل و رژیمهای غربی در حین مذاکرات کارشناسی و در آستانه مذاکرات 23 اردیبهشت، نمود واضحتری هم دارد؛ سفر امروز «سوزان رایس»، مشاور امنیت ملی کاخ سفید به سرزمینهای اشغالی فلسطین است.
رایس امروز ضمن سفر به فلسطین اشغالی، با مقامات اسرائیلی در مورد روند مذاکرات هستهای گفتوگو میکند. در این سفر «وندی شرمن» معاون وزیر خارجه و مذاکرهکننده ارشد آمریکادر مذاکرات هستهای ایران و 1+5 نیز رایس را همراهی خواهد کرد و مستقیما از فلسطین اشغالی راهی محل مذاکرات میشود. بهعبارت بهتر، مذاکرهکننده آمریکا از واشنگتن به وین نمیآید بلکه از تلآویو راهی مذاکرات خواهد شد.
روزنامه صهیونیستی «جروزالمپست» در گزارشی در رابطه با سفر رایس و شرمن به سرزمینهای اشغالی نوشته است که تیم آمریکایی تلاش خواهد کرد تا اسرائیل را نسبت به مفاد احتمالی توافق جامع متقاعد کند. آنچه جروزالمپست نوشته همه ماجرا نیست. در این مذاکرات قطعا مقامات رژیم صهیونیستی نیز تلاش میکنند تا حاکمیت منطق خود بر مذاکرات هستهای را تضمین کنند. بنابراین اگرچه ممکن است که واشنگتن بعضا بتواند بخشهایی از مواضع تند راستگرایان حاکم بر تلآویو را تعدیل کند، اما چنین تعاملی در آستانه مذاکرات اصلی و در بحبوحه مذاکرات کارشناسی، میتواند بخشهایی از نظرات مقامات صهیونیست را بر مذاکرات حاکم کند. بهعبارت دیگر، 1+5، به نوعی به 1+1+5 تبدیل شده که یکی از اعضای آن نامرئی است اما خواستههایش در مذاکرات طرح میشوند.
متاسفانه بهنظر میرسد که اتفاقا منافع این عضو نامرئی، بیش از منافع هر طرف دیگر حاضر در مذاکرات، در بحثها از سوی طرف غربی ملحوظ میشوند.
ماری هارف، معاون سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده اخیرا اظهار داشت که نباید توافق بین ایران و 1+5 را قطعی دانست. بدیهی است که این حرف در صورتی که آمریکاییها نتوانند از خواستههای متحد منطقهای خود عبور کرده و به یک رویکرد مستقل از سیاستهای ضدایرانی اسرائیل برسند، کاملا صحیح بهنظر میرسد.
سید عباس عراقچی، از مذاکرهکنندگان ارشد ایرانی در مصاحبهای با روزنامه بریتانیایی گاردین که شب گذشته منتشر شد ابراز داشت که اگر طرف مقابل در مذاکرات جدیت داشته باشد، امکان دستیابی به توافق جامع در برهه 6 ماهه برنامه اقدام مشترک وجود خواهد داشت. قطعا یکی از معانی جدیت مورد اشاره آقای عراقچی آن است که سیاستهای اسرائیلی از کارکرد مذاکراتی 1+5 رحخت بربندد.
سفر شرمن و رایس به سرزمینهای اشغالی در آستانه مذاکرات 23 اردیبهشت با هر رویکردی که به آن نگریسته شود معنای خوبی ندارد. اسرائیل و برخی کشورهای عربی منطقه اساسا تمایل دارند که موضوع هستهای ایران همچنان جنبه بحرانی داشته باشد. یقینا اگر سیاستهای رژیم صهیونیستی بر این مذاکرات سایه افکند نمیتواند انتظار داشت که مذاکرات در فضایی غیربحرانی ادامه یابد.
وزیر امور خارجه آمریکا اخیرا اظهار داشته است که ایران باید تصمیمات بسیار سختی بگیرد اما روشن است که تصمیماتی که واشنگتن باید اتخاذ کند سادهتر از تصمیمات ایران نخواهد بود.