گروه سیاسی مشرق - خبر اعدام مهآفرید خسروی متهم ردیف اول "فساد بزرگ مالی" معروف به اختلاس 30 هزار میلیارد ریالی، انعکاس گستردهای در بین مردم، رسانهها، خانه ملت و فعالان سیاسی داشت و اقدام قوه قضائیه در رسیدگی به این پرونده، مورد تقدیر بسیاری از مردم قرار گرفت.
احمد توکلی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، در مورد نتایج مثبت اجرای حکم مهآفرید امیرخسروی گفت: بالا رفتن هزینههای فساد مالی و ایجاد بازدارندگی برای آن پیامد اجرای احکام برای مجرمان اقتصادی است.
نماینده تهران در مورد نتایج مثبت اجرای قانون در پروندههای فساد مالی گفت: بالا رفتن هزینههای فساد مالی و ایجاد بازدارندگی برای آن پیامد اجرای احکام برای مجرمان اقتصادی است.
حمید رسایی، دیگر نماینده مردم تهران نیز در این باره اظهار داشت: اعدام مه آفرید خسروی کار بزرگی بود ولی بزرگتر از آن محاکمه فردی است که باندهای ریشه دوانده پشت سر او هستند.
اما نکته قابل توجه واکنش منفی برخی رسانههای وابسته به طیف اصلاحطلب بهویژه رسانههای نزدیک به حزب کارگزاران به این اقدام درخور قوه قضائیه بود؛ حزبی که بانیان اصلی تشکیل آن را سرمایهداران کرمانی و رفسنجانی تشکیل میدهند. این واکنشهای منفی در حالی انجام میشود که طی دهههای اخیر، همواره طیف اصولگرا در معرض اتهام حمایت از سرمایهداری قرار داشته است. برخی معتقدند ریشه این اتهام، به جمعآوری حمایتهای مالی از انقلابیون بازار برای فدائیان اسلام در دهه 1330 و سپس حمایت بازاریان همکار جمعیت مؤتلفه اسلامی از انقلاب در دهههای 40 و 50 بازمیگردد که البته طرح این ادعای نچسب به موضوع حمایت جریان اصولگرا از سرمایهداری و سپس فساد مالی، دردی را از این رسانهها دوا نمیکند.
شاید بتوان ریشه اوجگیری این اتهامپراکنیها را در برگزاری دادگاه غلامحسین کرباسچی، دبیرکل و بنیانگذار حزب کارگزاران در دوره مدیریت شهرداری تهران جستوجو کرد. وی در این دادگاه، تمامقد، از بهرهمندیهای مالی و رفاهی مدیران شهرداری دفاع کرد که این دفاعیه، به درست یا نادرست، حزب کارگزاران را به عنوان حامی سرمایهداری و اشرافیگری و به دور از مفاهیمی چون سادهزیستی و حمایت از مستضعفین و پابرهنگان، در اذهان عمومی جلوهگر کرد.
بررسی دقیق و عمیق آرا و تفکر اعضای کارگزاران سازندگی، نشان میدهد که اعضای این تشکّل دلبستگی زیادی به سرمایهدارسالاری دارند، اما اینکه چرا تلاش دارند مبارزه با مفاسد اقتصادی را مبارزه با سرمایهداران معرفی کنند را باید از بزرگان و اعضای این حزب پرسید.
"زنده باد سرمایهداری" شعاری بود که از آن به عنوان شعار انتخاباتی حزب کارگزاران برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری دهم تعبیر میشد. شعاری که تیتر اول یکی از شمارههای هفته نامه منتسب به این گروه – هفته نامه شهروند امروز به سردبیری محمد قوچانی – قرار گرفته بود؛ در سرمقاله این هفته نامه به قلم حسین مرعشی – سخنگوی وقت حزب کارگزاران- آمده بود:
«بیاییم در قضاوت خود در مورد سرمایهداران با دقت بیشتری اظهار نظر کنیم و به آنانی که عمر خویش را با تلاش و کوشش شبانهروزی برای تولید ثروت و ایجاد موسسات اقتصادی کوچک وبزرگ صرف کرده و در زندگی خویش راه اسراف و تبذیر را نپیموده و ثروت خود را مایه تجاوز و تکبر نساختهاند با دیده احترام نگاه کنیم. هر چند همه سرمایهگذاران در خدمت جامعه هستند ولی بخشی از آنان از بهترین خدمتگزاران جامعه هستند.» (مرداد 1387)
اکنون بعد از گذشت سالها از این تحولات و تهنشین شدن این باور (حمایت طیف مزبور از اقتصاد سرمایهدار سالار) در افکار عمومی، هفتهنامه صدا به سردبیری محمد قوچانی، از اعضای شواری مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، در شماره گذشته خود با عنوان "بردارِ سرمایهداری" به اعدام "مهآفرید امیرخسروی" واکنش نشان داده است.
این هفتهنامه در گزارش تحلیلی خود با بازخوانی موارد مبارزه با مفاسد اقتصادی در جمهوری اسلامی، سعی میکند این موارد را مقابله با سرمایهدارهایی معرفی کند که در منظومه فکری گردانندگان نشریه به عنوان یکی از موتورهای محرک اقتصاد جامعه معرفی میشوند. ادامه این روند – بخوانید مبارزه با مفاسد اقتصادی – از نظر طیف نزدیک به حزب کارگزاران سازندگی باعث میشود که جسارت سرمایهگذاریهای بزرگ در کشور از بین برود. «دامنه برخورد قوه قضاییه با مفسدان اقتصادی تا کجا ادامه مییابد؟ آیا احکامی از این قبیل برای کسان دیگری که از پشتوانه های قرتمندی برخوردارند هم صادر خواهد شد؟ آیا تنها فعالان بخش خصوصی و سرمایه گذاران باید در انتظار دادگاه و مصادره اموال باشند؟ آیا پس از این کسی جسارت سرکایه گذاریهای بزرگ را دارد؟»
همین اعتقاد به سرمایهداری که با شعار "زنده باد سرمایه داری" هفته نامه شهروند امروز در سال 87 مطرح شده بود، امروز و بعد از نگرانیهای ایجاد شده برای برخی سرمایه داران بعد از اعدام مه آفرید خسروی بازتولید میشود و شاید بتوان شاهبیت گزارش "صدا" را این قسمت دانست: «اعدام مهآفرید خسروی در میان فعالان اقتصادی نگرانی های بسیاری را دامن زده است..»
شاید در نظر افکار عمومی عجیب به نظر برسد که چرا عدهای از مبارزه با متهمین مفاسد اقتصادی باید نارحت بشوند و سوگنامهی "بردارِ سرمایه داری" را در مذمت مبارزه با متهمین فساد اقتصادی بنویسند و حتی موارد گذشته برخورد با متهمین به فساد اقتصادی را از زبان دولتمردان ایران ناصحیح جلوه دهند:
«مه آفرید خسروی یکی دیگر از سرمایهداران ایرانی به شمار می آید که سرش بالای دار رفت. مدتها قبل دیگرانی نیز بودند که یا گلولههای سعید عسگر نصیبشان شد، یا گردنشان با طناب دار آشنا شد یا اینکه اموالشان به حکم دادگاه مصادره شد.... حداقل مردان سابق دولتی و حکومتی ایران در دو دهه پس از اعدام فاضل خداداد، همگی بر این نکته نظر دارند که اعدام چندان صحیح نبوده است..»
صادق زیباکلام – استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاحطلب – نیز در زمان مطرح شدن حکم اعدام مه آفرید خسروی به این حکم اعتراض کرده بود و در یادداشتی نوشته بود: « من وارد جزئیات نمی شوم، اما، اگر حتا ثلث آنچه که مه آفرید امیرخسروی در آن ۵۰ صفحه آورده درست باشد، در آن صورت او نه تنها جرمی مرتکب نشده، بلکه باید به وی نشان لیاقت برای خدمت به اقتصاد کشور نیز داده شود.»
وی در جای دیگر گفته بود: «مه آفرید امیرخسروی، برخلاف همه آنچه علیه وی مطرح شده، از فساد به دور بوده و اگر بهجایی رسیده در سایه نبوغ و پشتکار بوده است.»
اکنون گردانندگان این نشریه که از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران هم هستند پاسخ دهند که آن دسته از فعالان اقتصادی که عملکردی خلاف قانون و مقررات ندارند به چه دلیل باید نگران باشند و چه ارتباطی بین "فعالان اقتصادی دلواپس" و حزب کارگزاران سازندگی وجود دارد؟
نماینده تهران در مورد نتایج مثبت اجرای قانون در پروندههای فساد مالی گفت: بالا رفتن هزینههای فساد مالی و ایجاد بازدارندگی برای آن پیامد اجرای احکام برای مجرمان اقتصادی است.
حمید رسایی، دیگر نماینده مردم تهران نیز در این باره اظهار داشت: اعدام مه آفرید خسروی کار بزرگی بود ولی بزرگتر از آن محاکمه فردی است که باندهای ریشه دوانده پشت سر او هستند.
اما نکته قابل توجه واکنش منفی برخی رسانههای وابسته به طیف اصلاحطلب بهویژه رسانههای نزدیک به حزب کارگزاران به این اقدام درخور قوه قضائیه بود؛ حزبی که بانیان اصلی تشکیل آن را سرمایهداران کرمانی و رفسنجانی تشکیل میدهند. این واکنشهای منفی در حالی انجام میشود که طی دهههای اخیر، همواره طیف اصولگرا در معرض اتهام حمایت از سرمایهداری قرار داشته است. برخی معتقدند ریشه این اتهام، به جمعآوری حمایتهای مالی از انقلابیون بازار برای فدائیان اسلام در دهه 1330 و سپس حمایت بازاریان همکار جمعیت مؤتلفه اسلامی از انقلاب در دهههای 40 و 50 بازمیگردد که البته طرح این ادعای نچسب به موضوع حمایت جریان اصولگرا از سرمایهداری و سپس فساد مالی، دردی را از این رسانهها دوا نمیکند.
شاید بتوان ریشه اوجگیری این اتهامپراکنیها را در برگزاری دادگاه غلامحسین کرباسچی، دبیرکل و بنیانگذار حزب کارگزاران در دوره مدیریت شهرداری تهران جستوجو کرد. وی در این دادگاه، تمامقد، از بهرهمندیهای مالی و رفاهی مدیران شهرداری دفاع کرد که این دفاعیه، به درست یا نادرست، حزب کارگزاران را به عنوان حامی سرمایهداری و اشرافیگری و به دور از مفاهیمی چون سادهزیستی و حمایت از مستضعفین و پابرهنگان، در اذهان عمومی جلوهگر کرد.
بررسی دقیق و عمیق آرا و تفکر اعضای کارگزاران سازندگی، نشان میدهد که اعضای این تشکّل دلبستگی زیادی به سرمایهدارسالاری دارند، اما اینکه چرا تلاش دارند مبارزه با مفاسد اقتصادی را مبارزه با سرمایهداران معرفی کنند را باید از بزرگان و اعضای این حزب پرسید.
"زنده باد سرمایهداری" شعاری بود که از آن به عنوان شعار انتخاباتی حزب کارگزاران برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری دهم تعبیر میشد. شعاری که تیتر اول یکی از شمارههای هفته نامه منتسب به این گروه – هفته نامه شهروند امروز به سردبیری محمد قوچانی – قرار گرفته بود؛ در سرمقاله این هفته نامه به قلم حسین مرعشی – سخنگوی وقت حزب کارگزاران- آمده بود:
«بیاییم در قضاوت خود در مورد سرمایهداران با دقت بیشتری اظهار نظر کنیم و به آنانی که عمر خویش را با تلاش و کوشش شبانهروزی برای تولید ثروت و ایجاد موسسات اقتصادی کوچک وبزرگ صرف کرده و در زندگی خویش راه اسراف و تبذیر را نپیموده و ثروت خود را مایه تجاوز و تکبر نساختهاند با دیده احترام نگاه کنیم. هر چند همه سرمایهگذاران در خدمت جامعه هستند ولی بخشی از آنان از بهترین خدمتگزاران جامعه هستند.» (مرداد 1387)
اکنون بعد از گذشت سالها از این تحولات و تهنشین شدن این باور (حمایت طیف مزبور از اقتصاد سرمایهدار سالار) در افکار عمومی، هفتهنامه صدا به سردبیری محمد قوچانی، از اعضای شواری مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، در شماره گذشته خود با عنوان "بردارِ سرمایهداری" به اعدام "مهآفرید امیرخسروی" واکنش نشان داده است.
این هفتهنامه در گزارش تحلیلی خود با بازخوانی موارد مبارزه با مفاسد اقتصادی در جمهوری اسلامی، سعی میکند این موارد را مقابله با سرمایهدارهایی معرفی کند که در منظومه فکری گردانندگان نشریه به عنوان یکی از موتورهای محرک اقتصاد جامعه معرفی میشوند. ادامه این روند – بخوانید مبارزه با مفاسد اقتصادی – از نظر طیف نزدیک به حزب کارگزاران سازندگی باعث میشود که جسارت سرمایهگذاریهای بزرگ در کشور از بین برود. «دامنه برخورد قوه قضاییه با مفسدان اقتصادی تا کجا ادامه مییابد؟ آیا احکامی از این قبیل برای کسان دیگری که از پشتوانه های قرتمندی برخوردارند هم صادر خواهد شد؟ آیا تنها فعالان بخش خصوصی و سرمایه گذاران باید در انتظار دادگاه و مصادره اموال باشند؟ آیا پس از این کسی جسارت سرکایه گذاریهای بزرگ را دارد؟»
همین اعتقاد به سرمایهداری که با شعار "زنده باد سرمایه داری" هفته نامه شهروند امروز در سال 87 مطرح شده بود، امروز و بعد از نگرانیهای ایجاد شده برای برخی سرمایه داران بعد از اعدام مه آفرید خسروی بازتولید میشود و شاید بتوان شاهبیت گزارش "صدا" را این قسمت دانست: «اعدام مهآفرید خسروی در میان فعالان اقتصادی نگرانی های بسیاری را دامن زده است..»
شاید در نظر افکار عمومی عجیب به نظر برسد که چرا عدهای از مبارزه با متهمین مفاسد اقتصادی باید نارحت بشوند و سوگنامهی "بردارِ سرمایه داری" را در مذمت مبارزه با متهمین فساد اقتصادی بنویسند و حتی موارد گذشته برخورد با متهمین به فساد اقتصادی را از زبان دولتمردان ایران ناصحیح جلوه دهند:
«مه آفرید خسروی یکی دیگر از سرمایهداران ایرانی به شمار می آید که سرش بالای دار رفت. مدتها قبل دیگرانی نیز بودند که یا گلولههای سعید عسگر نصیبشان شد، یا گردنشان با طناب دار آشنا شد یا اینکه اموالشان به حکم دادگاه مصادره شد.... حداقل مردان سابق دولتی و حکومتی ایران در دو دهه پس از اعدام فاضل خداداد، همگی بر این نکته نظر دارند که اعدام چندان صحیح نبوده است..»
صادق زیباکلام – استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاحطلب – نیز در زمان مطرح شدن حکم اعدام مه آفرید خسروی به این حکم اعتراض کرده بود و در یادداشتی نوشته بود: « من وارد جزئیات نمی شوم، اما، اگر حتا ثلث آنچه که مه آفرید امیرخسروی در آن ۵۰ صفحه آورده درست باشد، در آن صورت او نه تنها جرمی مرتکب نشده، بلکه باید به وی نشان لیاقت برای خدمت به اقتصاد کشور نیز داده شود.»
وی در جای دیگر گفته بود: «مه آفرید امیرخسروی، برخلاف همه آنچه علیه وی مطرح شده، از فساد به دور بوده و اگر بهجایی رسیده در سایه نبوغ و پشتکار بوده است.»
اکنون گردانندگان این نشریه که از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران هم هستند پاسخ دهند که آن دسته از فعالان اقتصادی که عملکردی خلاف قانون و مقررات ندارند به چه دلیل باید نگران باشند و چه ارتباطی بین "فعالان اقتصادی دلواپس" و حزب کارگزاران سازندگی وجود دارد؟