یک سال از انتشار «فیض بوک» گذشته است. این کتاب به چه میزان توانسته خواستههای شما را برآورده سازد؟
در کتاب «فیض بوک» همه شعرهایی که استفاده کردهام سرودههایی است که در جای دیگری منتشر نشده است و شعرها همگی جدیدند. مردم با شعرهایی که درباره مشکلات اجتماعی و سیاسی است بیشتر ارتباط برقرار میکنند و چون احساس میکنند که این شعرها از دل جامعه بیرون آمدهاند با آن بیشتر انس میگیرند؛ حتی زبان محاوره هم در شعر طنز به این موضوع کمک میکند. من سعی کردم در این کتاب از زبان راحت و قابل فهمتری استفاده کنم و بی دلیل از مضامین پیچیده استفاده نکنم تا مخاطب در فهم اشعار دچار مشکل شود.
همچنین، سعی کردم طنز ملایمی در کتاب باشد و هیچ گاه از شوخیهایی که بوی توهین میدهد استفاده نکردم و اجازه ندادم نقد غیرمنصفانه در مجموعه «فیض بوک» جایی داشته باشد، زیرا مردم وقتی که بینند منصفانه نقد میکنید و درباره یک موضوع اعتراض خود را منصفانه بیان میکنید آن را بهخوبی میپذیرند.
قصد من در این کتاب فقط انتقاد بود و فقط با امید به اینکه آن مسئله در جامعه اصلاح شود، نه به امید اینکه تخریب کنم و بخواهم کسی را مسخره کنم. اگر ادب در یک مجموعه طنز رعایت شود و از کلمات زشت و ناپسند برای خنداندن مردم استفاده نشود، قطعاً آن مجموعه طنز بسیار خوب خواهد شد و من معتقدم که هرگز نباید با نژاد، لباس، لهجه، و قوم افراد شوخی کرد.
به نظر شما، آیا نام کتاب هم در جذب مخاطب مؤثر بوده است؟
قطعاً همین طور است؛ اسم کتاب برای مخاطب جاذبه داشته است؛ زیرا نام کتاب به سایت ضاله فیسبوک شبیه است.
شما به کدام یک از آثار خود علاقه بیشتری دارید و فکر میکنید که آن اثر توقعات شما را بهتر عملی کرده است؟
من هر یک از آثار خود را به دلیلِ خاصی دوست دارم. «املت دستهدار» به دلیل اینکه اولین اثر من بوده ارزشِ ویژهای برای من دارد. «نزدیک ته خیار» را به این دلیل دوست دارم که نثرهای من نیز در آن موجود است و شعرهایی را که به آنها علاقهمند بودم در «نزدیک ته خیار» آوردم؛ این تفاوت جنس کار با «املت دستهدار» برایم ارزشمند است. به «فیض بوک» نیز به این جهت علاقهمندم که اثری کاملاً نو است و هیچ شعری از آثار گذشته در آن وجود ندارد. گرایشهای سیاسی زیادی در آن وجود دارد و چون زبان سادهای دارد برای من حائز اهمیت است.
در طی یک سال پس از انتشار «فیض بوک»، بازتاب این اثر در جامعه چطور بوده؟ آیا خاطرهای برای بازگویی دارید؟
مردم و دوستانم برای اسمی که روی این کتاب گذاشتهام برخی اوقات با من شوخی میکنند و میگویند چقدر خوب شد که شما این کتاب را چاپ کردید و جامعه را از شرّ آن سایت ضاله نجات دادید. به هر حال، به واسطه سایت فیسبوک شوخیهایی با این کتاب میشد.
قبول دارید که «فیض بوک» خیلی سیاسیتر از دیگر آثار شماست؟
بله. گاهی در یک دوره یک سری از مسائل بیشتر مطرح میشود؛ به طور مثال، گاهی مسائل اجتماعی در جامعه بیشتر دیده میشود، به همین دلیل، بیشترِ آثار رنگ اجتماعی به خود میگیرند. در زمان دفاع مقدس نیز بیشترِ طنزها حال و هوای جنگ را داشت و اصطلاحاتی مانند «برجکش را زدند» وارد زبان شد. قطعاً وقتی مسائل سیاسی در یک دوره داغتر باشد آثار شاعران و نویسندگان طنز نیز بیشتر به سمت و سوی سیاست میرود.
شما بر آنید که در دولت قبل سوژههای سیاسی بیش از سوژههای اجتماعی بود؟
بله. قطعاً همین طور است. در آن زمان وقتی یک مسئول کلان مملکتی حرفی میزد و یا حرکتی میکرد که از جایگاه او چنین انتظاری نمیرفت و انتظار میرفت که این مسئول باید ادبیات متفاوتتری داشته باشد یا فلان حرکت را انجام ندهد، آنگاه این رفتار تبدیل به سوژه سیاسی میشد و گفتنی است این گونه مسائل در دولت قبل بیشتر بود.
دلیل اینکه در برخی از شعرهای «فیض بوک» یک غلط را آگاهانه وارد شعر میکنید و خودتان آن را اصلاح میکنید چیست؟
یک مقداری به خاطر نشان دادن زبان و طنز است؛ مثلاً یک بیت وقتی خراب میشود به جای اینکه آن بیت را اصلاح کنم ترجیح میدهم با همین ظرفیت طنزْ، بیتِ اشتباه را در بیت بعد اصلاح کنم و به گونهای با این شیوه میتوان مخاطب را غافلگیر کرد، زیرا با مطالعه شعر وقتی مخاطب به این بیت میرسد و به مشکل بیت برمیخورد حس میکند که مچ شاعر را گرفته و وقتی شاعر در بیت بعد اشتباهِ بیت قبل را توضیح میدهد مخاطب را غافلگیر میکند و به نظرم اینگونه بازی با شعرْ، اثر را جذابتر میکند.
گفتنی است این گونه کارها در طنز جزء کشف ظرفیتهای طنز محسوب میشود، زیرا شعر طنز ظرفیتهای زیادی دارد که با کشف آنها میتوان به جذابتر شدن شعر طنز کمک کرد. در آثار جدی نمیتوان برخی از این گونه کارها را انجام داد. ولی شعر طنز چون ظرفیت بالایی دارد، اگر این گونه کارها آگاهانه باشد، نهتنها شعر را خراب نمیکند، بلکه به زیبایی شعر نیز میافزاید. بخشی از شعر طنز، از نظر من، غافلگیری مخاطب است و باید یک شاعر طنزپرداز بتواند در شعر خود مخاطب را غافلگیر کند و این موضوع شعر را ملیحتر و شیرینتر نیز میکند.
اگر آثار نظم و نثر خود را مانند «فیض بوک» جداگانه چاپ کنید، آیا آثار شما موفقتر نمیشوند؟
فکر میکنم اگر آثار نظم و نثر جداگانه منتشر شود، بهتر است. در کتاب «نزدیک ته خیار» مجموعه شعرهایی بود که به صورت پراکنده جمعآوری کردم و برخی از دوستان گفتند نثرهای طنز را نیز در این کتاب خود منتشر کن که تعدادی از نثرها را هم در این کتاب آوردم. یکی از دلایلی که دوباره برخی از شعرهای «املت دستهدار» را در کتاب «نزدیک ته خیار» آوردم این است که نشان دهم نگاه من امروز این است و خودم بیشتر این نوع شعر را قبول دارم. همچنین تأکیدی هم بود بر آثاری که به آنها بیشتر علاقه داشتم. البته، بعدها به این نتیجه رسیدم که اگر جداگانه چاپ شوند، بهتر است، زیرا برخی فقط به اشعار طنز علاقه دارند و برخی دیگر به نثرهای طنز؛ پس بهتر است جداگانه چاپ شوند. در این فکر هستم که نثرهایم را بهزودی با عنوان «نثرهای ناصری» منتشر کنم که فقط در این کتاب طنزهای نثر من منتشر خواهد شد.
بسیاری از منتقدان ادبی بر آناند که سطح «فیض بوک» بالاتر از دیگر آثار شماست.، شما با این نظر همعقیدهاید؟
بنده چنین نظری ندارم؛ درست است که وقتی انسان آثار بیشتری منتشر میکند تجربیاتش بیشتر میشود و آراءِ منتقدان بر آثارِ گذشتهاش را در کتابهای بعدیاش اعمال میکند و نقاط ضعفِ آثارش را برطرف میسازد، و من نیز در حالت طبیعی با هر اثری که منتشر میکنم یک گام رو به جلو برمیدارم، ولی من خودم نمیتوانم این موضوع را بررسی کنم. ولی فکر میکنم زبان شعرها در «فیض بوک» راحتتر از دیگر آثارم هست و سعی کردهام مخاطب بیشتر با آن درگیر باشد و مثل برخی شعرهای «املت دستهدار» نباشد که بعد از چاپ آن عدهای گفتند: «ناصر فیض از هیچی شعر میسازد!»؛ به همین دلیل خواستم در کتاب «فیض بوک» مضمونگراتر باشم.
در شعر طنز خط قرمزهای معیّنی وجود دارد؟
بله در طنز خط قرمزها کاملاً مشخصاند. شما در هر جامعهای که زندگی کنید خود جامعه خط قرمزها را به شما نشان میدهد. یک بخش از خط قرمزها را جامعه به انسان نشان میدهد و بخش دیگر را شعور خود شاعر.
شما وقتی برای فرزند بیستسالهتان صحبت میکنید اجازه نمیدهید آن حرفها را فرزند هفتساله شما گوش کند و شما در آن لحظه سانسور نمیکنید، بلکه شعور به خرج میدهید، چون آنچه یک جوان بیستساله نیاز به شنیدن دارد با آنچه کودکی هفتساله باید بشنود متفاوت است. شنیدن بعضی تذکرهایِ والدین به جوان بیستسالهشان شاید اصلاً برای بچه هفتساله صلاح نباشد و این شعور والدین را نشان میدهد.
اینکه شما در جمعی که چیزی برای آنها ارزش است آن ارزش را زیر سؤال ببری به شعور بازمیگردد! در جامعهای که نگاههای متفات وجود دارد شما حق ندارید ارزشها و دیدگاههای آنها را زیر سؤال ببرید و این موضوع به شعور فردی بازمیگردد.
توهین به اعتقادات و مسخره کردن دیگران نیز یک رشته از خط قرمزهای ما محسوب میشود. ما حق نداریم کسی را مسخره کنیم مگر در حقِ کسی که به سببِ اخلال در جامعه سزاوارِ مسخره کردن باشد. ما حتی میتوانیم او را مسخره و هجو کنیم تا دیگران صفات زشت او را بدانند، ولی تا زمانی که امید به اصلاح او باشد حق نداریم این عمل را انجام دهیم. طنز گاهی یک نصیحت است و با شیرینی طنز باید تلخی نصیحت را از بین برد.
مسئولان سیاسی از شاعران طنزپرداز ترس دارند؟
ترس نه، میتوان گفت محافظهکاری میکنند و سعی میکنند خیلی بهانه دست طنزپردازان ندهند. آنان چون میدانند که طنزپردازان مخاطبان زیادی دارند و قطعاً اگر خطایی بکنند، طنزپردازان متوجه این خطا میشوند و خیلی زود آن را آشکار میکنند، به همین دلیل یک نوع واهمه وجود دارد، ولی نه به آن معنا که شما میگویید ترس.
حاضرید طنز را با چه چیزی در دنیا عوض کنید؟
اگر طنز را هنر و توانایی بدانیم، فکر میکنم هیچ کس حاضر نباشد هنرش را با چیز دیگری معامله کند. چون هنرمند با هنرش زندگی میکند. و طنزپرداز نمیتواند طنز نگوید، چون اگر طنز نگوید، اذیت میشود. به هر حال، به نظر من، هنرمندْ هنر خود را با چیز دیگری عوض نمیکند.