کد خبر 31836
تاریخ انتشار: ۸ اسفند ۱۳۸۹ - ۰۰:۳۹

مردم همواره نا محرمند و هميشه حق با مدير است که هيچ مدير رسانه اي نانش آجر نمي شود. وقتي هم که يک اثر بي کيفيت و يا حداکثر معمولي کش مي يابد و البته معلوم هم نيست که چه هزينه اي از بيت المال صرف ساخت آن شده

گروه فرهنگي مشرق- خبر خيلي ساده است؛خبرگزاري ايسنا تيتر زده که تصويربرداري سري دوم سريال"همچون سرو" با بازي گوهر خيرانديش به پايان رسيده و قرار است پس از پايان تدوين از شبکه دوم سيما پخش شود. در ضمن توضيح هم داده است که اين سريال مانند سري پيشين خود در گونه سريال هاي دفاع مقدسي طبقه بندي مي شود.کارگردان و تهيه کننده اين سريال که او را بيشتر با ساخت سريال هايي مانند همسران و خانه سبز مي شناسند فضايي مانند سريال هاي قبلي اش اين بار در جايي از جبهه تدارک ديده است؛ جايي که اصلا معلوم نيست که چه ارتباطي با جنگ پيدا مي کند؛خط مقدم است؟ قرارگاه لجستيکي است؟پاسگاه است يا... فقط چند نفري که از مونث و مذکر در کنار هم به خوبي خوشي زندگي مي کنند. فرمانده در کنار همسرش که پزشک اورژانس است گل مي گويند و گل مي شنوند و همچنين براي تلطيف فضا در کنار رزمنده هاي اتو کشيده و هر روز حمام کرده خانم پرستارها و پزشکيار ها هم حضور دارند که خداي نکرده مخاطب از خشونت جنگ دلزده نشود. اگر هر از چند گاهي صداي چند انفجار نمي آمد مي شد اين جماعت را همان آپارتمان نشينان کارهاي قبلي دانست که آمده اند وسط بيابان که مثلا چه بشود.
از ديگر سو "سعيد سلطاني" کارگردان سريال ديگري به نام "ستايش" که تمام گره داستاني اش فرار کردن پسر يک خانواده مذهبي از جنگ و خودکشي او- که به دست خودش براي فرار از جنگ خودش را به کشتن مي دهد- و در اين ميان عشق و عاشقي دختر و پسري است؛ خبر از 90 قسمتي بودن سريالش مي دهد که قرار است در دو فصل ساخته شود. فارغ از اينکه نتيجه و هدف اين سريال ها چيست و پرداختن به سطح کيفي و مخاطب آن و تصويري که به مخاطب خود از جنگ، خانواده هاي سنتي و مواردي از اين دست عرضه مي کند؛يک سوال مهم بي پاسخ مي ماند؟ بودجه ساخت اين سريال هاي عريض و طويل از کجا آمده و به تصويب کدام مقام مسئول مي رسد و آيا آن مقام دربرابر آنچه از کيسه بيت المال هزينه مي کند پاسخگو است؟
کدام نهاد در رسانه ملي بر اين امر نظارت دارد که آيا يک توليد ارزش ادامه دادن،طولاني شدن و سري دوزي را دارد؟ کدام کارشناس فرهنگي بر روي اين مطلب صحه مي گذارد که داستان سريالي مثل "ستايش" که به موضوع تکراري و نخ نما شده اختلاف بين نسل ها مي پردازد و البته اين بار جنگ را هم دستمايه و خرج سريال بازي آقاي کارگردان کرده است؛ چقدر حياتي است و يا ماجراي ناز و غمزه ها و قهرمان بازي هاي خانم دکتر در کنار همسر فرمانده اش در جايي نزديک خط مقدم، از اولويت هاي چندم رسانه ملي است.
مديران محترم زير قراردادهاي تهيه کنندگان سريال هاي کذا را امضاء مي کنند و هيچ گاه مورد سوال قرار نمي گيرند و هرگز عملکردشان بررسي نمي شود و اگر هم مي شود مردم همواره نا محرمند و احتمالا هميشه حق با مدير است که هيچ مدير رسانه اي نانش آجر نمي شود. وقتي هم که يک اثر بي کيفيت و يا حداکثر معمولي کش مي يابد و البته معلوم هم نيست که چه هزينه اي از بيت المال صرف ساخت آن شده و چه ميزان به جيب تهيه کننده محترم سرازير شده هيچ گونه شائبه اي پيش نمي آيد و هيچ کس به هيچ مدير رسانه اي شک نمي کند و اين داستان همچنان ادامه دارد..