به گزارش مشرق، با توجه به بحران اوکراین و همچنین نگاهی که روسیه بر این مسأله داشته اگر بخواهیم نگاه مقایسه ای داشته باشیم در دو ماه گذشته و هفته های اخیر نگاه روسیه به بحران اوکراین و تعاملش با اروپا و اتحادیه امریکا دچار چه تغییر و تحولی شده است؟ آیا چنین تغییر و تحولی وجود داشته است؟
روسیه در تغییرابتدایی جابه جایی دولت در اوکراین وضعیت خاص و فرو رفته ای را احساس کرد. نیاز داشت که بتواند پاسخ مناسبی را حداقل بعنوان یک قدرت منطقه ای از خود نشان بدهد. روسیه پیرامون اول خود را بعنوان حاشیه نزدیک و حاشیه امن در حوزه نفوذ خود تعریف کرده بود وقوع تغییر بازی در اوکراین از لحاظ نوع و وضعیت متفاوتی را افرید که منجر به تغییر قاعده بازی شد. پیش از اینکه ما بخواهیم بر اساس نفوذ امنیتی و سیاسی قضاوت بکنیم روسیه مجبور بود یک تصمیم نه تاکتیکی بلکه استراتژیک بگیرد.
همچنین با توجه به نگاهی که موضوع انرژی و رهبری انرژی داشت روسیه در این چارچوب جدا از بحث نفوذ سیاسی بحث مدیریت انرژی را مد نظر قرار داد. اگر بخواهیم به گذشته برگردیم و گذشته را جمع بندی کوچکی داشته باشیم همه چیز از بحث موضوع چگونگی امضاء قرارداد گمرکی شروع شد. حوزه دیگر بحث این بود که بالأخره اتفاقی که در آن داشت شکل میگرفت یقینا جهت گیری های اوکراین را در مراحل بعدی متأثر می کرد. در واقع بحث پیوستگی هر چه بیشتر به اردوگاه غرب پدیدار می گشت . از سوی دیگرناتو در رومانی و در لهستان موقعیت های خود را در گذشته به وجود آورده بود و قبل از آن هم نشان داده بود که به راحتی می تواند بالکان را هم از دست روسیه در بیاورد.
موضوع و جایگاه ژئوپلوتیک اوکراین به گونه ای است که روسیه عملا بدون اوکراین در سی آی اس خیلی معنا و مفهوم بزرگی ندارد و حالا با توجه به اتفاقاتی که در گذشته اوکراین رخ داد یک برش استراتژیکی اتفاق می افتاد. جدا از این موضوع روسیه اگر به واکنش از خود نشان نمی داد تقریبا دریای سیاه را هم از دست می داد چون بحث موضوع اوکراین صرفا معطوف به مدیریتی سرزمینی نبود بلکه مدیریت آبها هم اینجا مطرح بود . بیاد داشته باشیم که روسیه در مدیترانه درطی ۲۰ سال اخیر موقعیتش کاهش پیدا کرده بود فقط به نقطه اتکاء بندر طرطوس در سوریه رسیده بود.
در شرایط جدید هم بعد از تحولات گرجستان عملا روسیه اضلاع دریاچه سیاه را از دست داد به همین خاطر روسیه در ابتدای کار مسیر حرکت خود را معطوف به الحاق کریمه گرفت و سعی کرد که کریمه را زمینه ژئوپلوتیک جدید خود وارد کند. در گام دوم با توجه به نقشی که روس تبار ها در مناطق شرقی داشتند می بینیم که روسیه تلاش کرد تا از یک شکست یک پیروزی بسازد یا حدأقل نشان بدهد که قدرت منطقه ایش قابل معامله نیست. بعد از این مرحله که بصورت نیم تمام در حال اجرا است. وارد گام پاسخ به تهدیدات متقابل دیپلماتیک شد و شدت مواضع روسیه با غرب بالا گرفت در مرحله سوم عملا گام های تهدید مسیر وقیمت انرژی نیز از اهمیت دیگری برخوردار شد.
اگر بخواهیم به رویکرد روسیه در هفته اخیر به ویژه بعد از برگزاری انتخابات در اوکراین بنگریم نگاهی که روسیه به مسأله( با توجه به دیدارهایی که انجام می دهند با غرب و همچنین رهبران اوکراینی) چیست؟
اکنون در مرحله چهارم قرار داریم . فاز چانه زنی محدود و مدیریت مهار بحران مطرح شده است .نمیتوان گفت که غرب اعتماد کافی به سیاست جدید روسیه دارد. ما موضع گیری وزیر دفاع آلمان را در روزهای اخیر مبنی بر اینکه روسیه فقط در حال تغییر تاکتیک است و هنوز تغییر جدی مشاهده نمی شود را دیدیم. در ابعاد دیپلماتیک تماسهای چند جانبه ای شکل گرفته و تلاش می شود که به هر حال بحران اوکراین مدیریت بشود ولی اینکه چقدر این رویکرد منجر به نتیجه گردد روشن وشفاف نیست آیا دولت جدید کی اف یک دولت ائتلافی را مد نظر قرار خواهد داد ؟ ایا کریمه را برای همیشه فراموش خواهد کرد ؟این سوالات قابل توجه است.
با این حال رییس جمهور جدید اوکراین صریحا اعلام می کند که کریمه در گذشته متعلق به اوکراین بوده و هست و خواهد بود. این آدرس بیانگر این نیست که شاخص های تشنج کاملا فروکش کرده است و یعنی تنش می تواند بلافاصله در شرایط دیگری مجددا فوران کند و مجددا از یک شتاب جدیدی برخوردار شود.
با توجه به عدم حضور جدی روسیه در مناطق شرقی اوکراین و به نوعی سرکوب مخالفان جدایی طلبان در این مناطق توسط دولت اوکراین آیا می شود گفت دولت روسیه و مسکو در قبال موضوع اولیه موضع گیری کوتاه آمده است یا نه؟
میشود گفت که روس ها تقریبا یک بازی قاطعانه ای را شروع کرده اند و سعی کرده اند که نشان بدهند که مواضعشان به هیچ عنوان قابل تغییر نیست. البته در درون روسیه به نظر میرسد نگاه واحد وجود ندارد یعنی یک نگاه اقتصادی پیرامون بحث موضوع قدرت روسیه وجود دارد .بخش های اقتصادی روسیه با توجه به پیوستگی های جدیدی که به مراکز غربی و شرکت های غربی و دولت های غربی پیدا کردند احساس می کنند که ممکن در کوتاه مدت روسیه دچار وضعیت بغرنجی ناشی از فشارهایی که ممکن است در حوزه غربی وارد شود شود.
به خاطر این مشکلات اقتصادی آنها خیلی موافق به تشدید تشنج نیستند. این به یک نگاه ملی بر نمی گردد بلکه بیشتر نگاه بخشی است که مشاهده می شود.ولی بخش های امنیتی و نظامی روسیه در این موضوع کماکان نگاه مقتدرانه ای دارند.
بایستی توجه کرد که مجموعا در رقابت ژئوپلیتیکی جدید در اوکراین عملا روسیه کر سخت افزاری را با کرنرم افزاری مد نظر دارد در حالیکه غرب عمدتا کرنرم افزاری و تاحدودی کرسخت افزاری را دنبال می کند.
با توجه به پیروزی رییس جمهور جدید درانتخابات اوکراین آینده رویکرد روسیه در مورد اوکراین چگونه مورد بررسی قرار می گیرد؟
روسیه سعی می کند با دولت جدید سیاست مماشات را دنبال بکند. ولی به نظر نمی رسد که روسیه حاضر به عقب نشینی از مواضع خود باشد. روسیه سعی میکند نوعی بازی ژئوپلوتیکی و دیپلماتیکی را به سرانجام برساند.
غرب فغلا مجبور شد که بحث کریمه را در کوتاه مدت صرف نظر بکند و در نتیجه روسیه کریمه را به عنوان دست پرورده خود حفظ کرده و امروزه قدرت چانه زنی متمرکز بر دولت کیف و مناطق شرقی برده و حتی در یک فاز جدید با یک فشار دیپلماتیک و یک مصالحه دیپلماتیک به دنبال یک ایفاگری نقش نرم افزاری برتر در کیف است.
چیزی که امروز مشاهده میشود روسیه در ابتدای بحران از قدرت سخت خود استفاده کرد و الان وارد یک مسیری می شود که از قدرت نرم خودش بایستی محصول بسازد لذا تلاش میکند که با منافع خود را منسجم و بیشتر تعریف بکند. میزان سهم کیک سیاسی مطرح است و صریحا می گویم که اینجا داستان دمکراسی کم رنگ است و اونگ قدرت است.
به نظر می رسد نسبت به دولت جدید در کیف چانه زنی ادامه دارد و هنوز غرب نتوانسته است روسیه را ناامید کند. برخی در روسیه فکر میکنند که نفوذ غرب در اوکراین را همانند کالباس می توان تکه تکه ببرند و روسیه نباید شرایط جدید را بپذیرد و با زیست در بحران در پیرامون خودش یک وضعیت ناخوشایند موازنه را شاهد باشد. بنظر نمی رسد روسیه اجازه دهد در اطراف خود یک تایوان بزرگ تشکیل شود . با این وجود در کوتاه مدت معلوم نیست روسیه موفق بشود کاملا شرایط را مدیریت کند و لایه های ابهام موجود است . تجربه نشان داده است روسیه تا به منافع حقیقی خود نرسد احساس آرامش نمی کند به همین خاطر به نظر میرسد این چالش می تواند در یک وضعیت نوسانی قرار بگیرد.
در این موضوع میانجگر بزرگی وجود ندارد و هیچ کس نتوانسته است بین این وضعیت یک میانجگری جدی انجام دهد. در این بین خوب است کشورهای مهمی که پیرامون این وضعیت مثل ایران و ترکیه که نقش مهمی به صورت سنتی و تاریخی در این حوزه دارند یک سیاست همپایی را دنبال بکنند برای ایفاگری نقش برای ترکیب روابط بین روسیه و غرب انجام دهند.
اگر غرب بخواهد به همان اندازه با لباس ناتو وارد صحنه شود طبیعتا این وضعیت نمی تواند برای ایران جالب باشد ولی اگر طرف بخواهد واقعا بر اساس یک سیاست اعتدالی حرکت بکند شاید این زمینه وجود داشته باشد که بالاخره ایران هم از روابط دوستانه و نزدیکی با مسکو برخوردار است و نقش ایران وترکیه در ایجاد کم کردن فاصله ها حداقل در ابعاد روانی مفید است.
روسیه در تغییرابتدایی جابه جایی دولت در اوکراین وضعیت خاص و فرو رفته ای را احساس کرد. نیاز داشت که بتواند پاسخ مناسبی را حداقل بعنوان یک قدرت منطقه ای از خود نشان بدهد. روسیه پیرامون اول خود را بعنوان حاشیه نزدیک و حاشیه امن در حوزه نفوذ خود تعریف کرده بود وقوع تغییر بازی در اوکراین از لحاظ نوع و وضعیت متفاوتی را افرید که منجر به تغییر قاعده بازی شد. پیش از اینکه ما بخواهیم بر اساس نفوذ امنیتی و سیاسی قضاوت بکنیم روسیه مجبور بود یک تصمیم نه تاکتیکی بلکه استراتژیک بگیرد.
همچنین با توجه به نگاهی که موضوع انرژی و رهبری انرژی داشت روسیه در این چارچوب جدا از بحث نفوذ سیاسی بحث مدیریت انرژی را مد نظر قرار داد. اگر بخواهیم به گذشته برگردیم و گذشته را جمع بندی کوچکی داشته باشیم همه چیز از بحث موضوع چگونگی امضاء قرارداد گمرکی شروع شد. حوزه دیگر بحث این بود که بالأخره اتفاقی که در آن داشت شکل میگرفت یقینا جهت گیری های اوکراین را در مراحل بعدی متأثر می کرد. در واقع بحث پیوستگی هر چه بیشتر به اردوگاه غرب پدیدار می گشت . از سوی دیگرناتو در رومانی و در لهستان موقعیت های خود را در گذشته به وجود آورده بود و قبل از آن هم نشان داده بود که به راحتی می تواند بالکان را هم از دست روسیه در بیاورد.
موضوع و جایگاه ژئوپلوتیک اوکراین به گونه ای است که روسیه عملا بدون اوکراین در سی آی اس خیلی معنا و مفهوم بزرگی ندارد و حالا با توجه به اتفاقاتی که در گذشته اوکراین رخ داد یک برش استراتژیکی اتفاق می افتاد. جدا از این موضوع روسیه اگر به واکنش از خود نشان نمی داد تقریبا دریای سیاه را هم از دست می داد چون بحث موضوع اوکراین صرفا معطوف به مدیریتی سرزمینی نبود بلکه مدیریت آبها هم اینجا مطرح بود . بیاد داشته باشیم که روسیه در مدیترانه درطی ۲۰ سال اخیر موقعیتش کاهش پیدا کرده بود فقط به نقطه اتکاء بندر طرطوس در سوریه رسیده بود.
در شرایط جدید هم بعد از تحولات گرجستان عملا روسیه اضلاع دریاچه سیاه را از دست داد به همین خاطر روسیه در ابتدای کار مسیر حرکت خود را معطوف به الحاق کریمه گرفت و سعی کرد که کریمه را زمینه ژئوپلوتیک جدید خود وارد کند. در گام دوم با توجه به نقشی که روس تبار ها در مناطق شرقی داشتند می بینیم که روسیه تلاش کرد تا از یک شکست یک پیروزی بسازد یا حدأقل نشان بدهد که قدرت منطقه ایش قابل معامله نیست. بعد از این مرحله که بصورت نیم تمام در حال اجرا است. وارد گام پاسخ به تهدیدات متقابل دیپلماتیک شد و شدت مواضع روسیه با غرب بالا گرفت در مرحله سوم عملا گام های تهدید مسیر وقیمت انرژی نیز از اهمیت دیگری برخوردار شد.
اگر بخواهیم به رویکرد روسیه در هفته اخیر به ویژه بعد از برگزاری انتخابات در اوکراین بنگریم نگاهی که روسیه به مسأله( با توجه به دیدارهایی که انجام می دهند با غرب و همچنین رهبران اوکراینی) چیست؟
اکنون در مرحله چهارم قرار داریم . فاز چانه زنی محدود و مدیریت مهار بحران مطرح شده است .نمیتوان گفت که غرب اعتماد کافی به سیاست جدید روسیه دارد. ما موضع گیری وزیر دفاع آلمان را در روزهای اخیر مبنی بر اینکه روسیه فقط در حال تغییر تاکتیک است و هنوز تغییر جدی مشاهده نمی شود را دیدیم. در ابعاد دیپلماتیک تماسهای چند جانبه ای شکل گرفته و تلاش می شود که به هر حال بحران اوکراین مدیریت بشود ولی اینکه چقدر این رویکرد منجر به نتیجه گردد روشن وشفاف نیست آیا دولت جدید کی اف یک دولت ائتلافی را مد نظر قرار خواهد داد ؟ ایا کریمه را برای همیشه فراموش خواهد کرد ؟این سوالات قابل توجه است.
با این حال رییس جمهور جدید اوکراین صریحا اعلام می کند که کریمه در گذشته متعلق به اوکراین بوده و هست و خواهد بود. این آدرس بیانگر این نیست که شاخص های تشنج کاملا فروکش کرده است و یعنی تنش می تواند بلافاصله در شرایط دیگری مجددا فوران کند و مجددا از یک شتاب جدیدی برخوردار شود.
با توجه به عدم حضور جدی روسیه در مناطق شرقی اوکراین و به نوعی سرکوب مخالفان جدایی طلبان در این مناطق توسط دولت اوکراین آیا می شود گفت دولت روسیه و مسکو در قبال موضوع اولیه موضع گیری کوتاه آمده است یا نه؟
میشود گفت که روس ها تقریبا یک بازی قاطعانه ای را شروع کرده اند و سعی کرده اند که نشان بدهند که مواضعشان به هیچ عنوان قابل تغییر نیست. البته در درون روسیه به نظر میرسد نگاه واحد وجود ندارد یعنی یک نگاه اقتصادی پیرامون بحث موضوع قدرت روسیه وجود دارد .بخش های اقتصادی روسیه با توجه به پیوستگی های جدیدی که به مراکز غربی و شرکت های غربی و دولت های غربی پیدا کردند احساس می کنند که ممکن در کوتاه مدت روسیه دچار وضعیت بغرنجی ناشی از فشارهایی که ممکن است در حوزه غربی وارد شود شود.
به خاطر این مشکلات اقتصادی آنها خیلی موافق به تشدید تشنج نیستند. این به یک نگاه ملی بر نمی گردد بلکه بیشتر نگاه بخشی است که مشاهده می شود.ولی بخش های امنیتی و نظامی روسیه در این موضوع کماکان نگاه مقتدرانه ای دارند.
بایستی توجه کرد که مجموعا در رقابت ژئوپلیتیکی جدید در اوکراین عملا روسیه کر سخت افزاری را با کرنرم افزاری مد نظر دارد در حالیکه غرب عمدتا کرنرم افزاری و تاحدودی کرسخت افزاری را دنبال می کند.
با توجه به پیروزی رییس جمهور جدید درانتخابات اوکراین آینده رویکرد روسیه در مورد اوکراین چگونه مورد بررسی قرار می گیرد؟
روسیه سعی می کند با دولت جدید سیاست مماشات را دنبال بکند. ولی به نظر نمی رسد که روسیه حاضر به عقب نشینی از مواضع خود باشد. روسیه سعی میکند نوعی بازی ژئوپلوتیکی و دیپلماتیکی را به سرانجام برساند.
غرب فغلا مجبور شد که بحث کریمه را در کوتاه مدت صرف نظر بکند و در نتیجه روسیه کریمه را به عنوان دست پرورده خود حفظ کرده و امروزه قدرت چانه زنی متمرکز بر دولت کیف و مناطق شرقی برده و حتی در یک فاز جدید با یک فشار دیپلماتیک و یک مصالحه دیپلماتیک به دنبال یک ایفاگری نقش نرم افزاری برتر در کیف است.
چیزی که امروز مشاهده میشود روسیه در ابتدای بحران از قدرت سخت خود استفاده کرد و الان وارد یک مسیری می شود که از قدرت نرم خودش بایستی محصول بسازد لذا تلاش میکند که با منافع خود را منسجم و بیشتر تعریف بکند. میزان سهم کیک سیاسی مطرح است و صریحا می گویم که اینجا داستان دمکراسی کم رنگ است و اونگ قدرت است.
به نظر می رسد نسبت به دولت جدید در کیف چانه زنی ادامه دارد و هنوز غرب نتوانسته است روسیه را ناامید کند. برخی در روسیه فکر میکنند که نفوذ غرب در اوکراین را همانند کالباس می توان تکه تکه ببرند و روسیه نباید شرایط جدید را بپذیرد و با زیست در بحران در پیرامون خودش یک وضعیت ناخوشایند موازنه را شاهد باشد. بنظر نمی رسد روسیه اجازه دهد در اطراف خود یک تایوان بزرگ تشکیل شود . با این وجود در کوتاه مدت معلوم نیست روسیه موفق بشود کاملا شرایط را مدیریت کند و لایه های ابهام موجود است . تجربه نشان داده است روسیه تا به منافع حقیقی خود نرسد احساس آرامش نمی کند به همین خاطر به نظر میرسد این چالش می تواند در یک وضعیت نوسانی قرار بگیرد.
در این موضوع میانجگر بزرگی وجود ندارد و هیچ کس نتوانسته است بین این وضعیت یک میانجگری جدی انجام دهد. در این بین خوب است کشورهای مهمی که پیرامون این وضعیت مثل ایران و ترکیه که نقش مهمی به صورت سنتی و تاریخی در این حوزه دارند یک سیاست همپایی را دنبال بکنند برای ایفاگری نقش برای ترکیب روابط بین روسیه و غرب انجام دهند.
اگر غرب بخواهد به همان اندازه با لباس ناتو وارد صحنه شود طبیعتا این وضعیت نمی تواند برای ایران جالب باشد ولی اگر طرف بخواهد واقعا بر اساس یک سیاست اعتدالی حرکت بکند شاید این زمینه وجود داشته باشد که بالاخره ایران هم از روابط دوستانه و نزدیکی با مسکو برخوردار است و نقش ایران وترکیه در ایجاد کم کردن فاصله ها حداقل در ابعاد روانی مفید است.