حصر خانگي موسوي و کروبي که حدودا از ?? روز پيش آغاز شده سرويس هاي غربي را که ارتباطات روزانه و مفصل با آنها برقرار کرده بودند دچار نگراني هاي جدي کرده است.

به گزارش مشرق به نقل از کيهان، موسوي و کروبي پس از تماسي که مسيح علي نژاد و جميله کديور در هفته سوم بهمن از لندن با آنها برقرار کردند از مردم ايران خواستند روز ?? بهمن به بهانه «همبستگي با مردم مصر و تونس» به خيابان بيايند.

اين در حالي بود که آمريکايي ها در روزهاي ماقبل ?? بهمن به صراحت گفته بودند تنها راه مهار موج خيزش هاي اسلامي در منطقه را «ايجاد ناآرامي در تهران» مي دانند و در نتيجه اقدام موسوي و کروبي درون جامعه سياسي و بين توده هاي مردم به معناي «تکميل يک پروژه اسرائيلي» تفسير شد که هدفي جز ارسال پالس و نااميدي به انقلابيون منطقه ندارد.

همين موضوع اولا موجب شد در روز ?? بهمن جز چند صد نفر از اوباش آن هم براي چند ساعت و در چند خيابان شلوغ تهران کسي به خيابان نيايد و ثانيا پس از ?? بهمن موج بزرگي از مرزبندي با جريان فتنه از جانب بسياري از خواص حتي آنها که در تمام ? سال گذشته ساکت بودند شکل بگيرد.

همزماني درخواست هاي مردمي براي برخورد با سران فتنه با يکدست شدن جامعه سياسي عليه آنها، باعث شد گام اول در برخورد با موسوي و کروبي که همان حصر خانگي و قطع تمامي ارتباطات اينترنتي، تلفني و حضوري آنها بود برداشته شود.

اين اقدام از دو جهت باعث نگراني شديد سرويس هايي شده است که تا پيش از برقراري ارتباطات روزانه و مستمر با موسوي و کروبي، دائما به آنها خط دهي مي کردند.

اولا اطلاعات موجود نشان مي دهد اين سرويس ها بسيار نگران هستند که عدم توجه و واکنش مردم به اين اقدام که عملا نوعي بازداشت محسوب مي شود اين موضوع را که مردم نسبت به سرنوشت موسوي و کروبي کاملا بي تفاوت شده اند کاملا شفاف کند و نهايتا زمينه را براي برخوردهاي جدي تر با آنها فراهم آورد. آنچه اين نگراني را تشديد کرده بي توجهي محض مردم تهران به فراخوان روز اول اسفند بود که رسانه هاي وابسته به جريان فتنه هدف اصلي آن را «نجات موسوي و کروبي از حصر» اعلام کرده بودند.

در روز اول اسفند وضعيت آنچنان عادي بود که ظاهرا مردم تهران به تنها چيزي که فکر نکردند اين بود که موسوي و کروبي در کجا هستند و چه مي کنند. اين بي اعتنايي زماني معنادارتر مي شود که توجه کنيم رسانه هاي غربي و چند سايت وابسته به فتنه گران از روز شنبه به طور وسيع اين شايعه را پخش کرده بودند که موسوي و کروبي از خانه هاي خود خارج و به زندان حشمتيه منتقل شده اند.

اين دروغ پردازي که با هدف تحريک اندک هواداران اين دو تن براي ايجاد ناآرامي در روز اول اسفند انجام شد چنان ناشيانه بود که قبل از هر کسي محمد خاتمي يکي از سران هراسان فتنه به آن پاسخ داد. وي در بيانيه اي که روز شنبه و در دفاع از موسوي و کروبي منتشر کرد به صراحت تاييد کرد که آنها «در حصر خانگي» قرار دارند.

اين در حالي است که منابع امنيتي روز سه شنبه به کيهان گفتند موسوي و کروبي در خانه هايشان قرار دارند و تنها ارتباطات آنها بويژه ارتباطاتي که از خارج کشور با آنها برقرار مي شد قطع شده است. اين منابع همچنين گفتند موسوي و کروبي اجازه ديدار با بستگان درجه اول خود را تا زماني که از اين طريق به انتشار مطالب دروغ و تنش آفرين نپردازند خواهند داشت.

نگراني دوم سرويس هاي غربي هم اين است که با قطع ارتباطات آنها با موسوي و کروبي که عمدتاً از طريق چت اينترنتي و برخي نرم افزارهاي ارتباطي خاص صورت مي گرفت آنها به تدريج کارکردهاي فعلي خود را از دست داده و به موجوداتي مرده و فراموش شده تبديل شوند به همين دليل اطلاعات رسيده به کيهان حاکي از آن است که تصميم گرفته شده به تدريج و با محوريت سازمان اطلاعات منافقين کارکردهاي اين دو نفر به تشکيلاتي به نام «شوراي هماهنگي راه سبز اميد» منتقل شود که افرادي مانند اردشير اميرارجمند پادويي آن را به عهده دارند. امير ارجمند زمستان ?? و در حالي توسط منافقين از ايران خارج شد که چند روزي را در بازداشت به سر برده بود. وي که به نوعي نفر منفصل موسوي محسوب مي شود در تمام مدت حضور در ايران نوشتن بيانيه هاي موسوي را بر عهده داشت.

وي هم اکنون در پاريس استقرار دارد و تمام هزينه هاي اقامت وي و خانواده اش توسط منافقين و سرويس اطلاعاتي فرانسه پرداخته مي شود. برادر امير ارجمند با نام منصور اميرارجمند جزو کادرهاي کليدي اطلاعاتي نفاق است که نقش جدي در راه اندازي هويت مجازي به نام «شوراي هماهنگي راه سبز اميد» داشته است.

به نظر مي رسد با انتقال کارکردهاي موسوي وکروبي به خارج از ايران پروژه «ضدانقلاب» شدن آنها به سرعت کامل خواهد شد.