ایشان‌ نام‌ تنظیم‌ خانواده‌ بر روی‌ آن‌ میگذارند تا جاهلان‌ را فریب‌ دهند ولی‌ عاقلان‌ دانند كه‌ غیر از تقتیل‌ و تنكیل‌ و تبكیت‌ و تنقیص‌ خانواده‌ ثمری‌ بیرون‌ نمی‌دهد.

گروه تاریخ مشرق- علامه سید محمدحسین تهرانی (رحمة‌الله علیه) از بزرگترین فقها، متکلمان و عارفان ربانی معاصر است. این عالم بزرگ، همان اندازه که در بهره‌مندی از علوم و معارف حقه شیعی و آموزه‌های اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) بهره فراوانی داشت، عالمی نواندیش و آگاه به مسائل زمانه بود. این آگاهی و باریک‌بینی علامه تهرانی در مسئل گوناگونی خود را نشان داد. ایشان در زمینه حکومت در اسلام و اصل ولایت فقیه، مسائل زنان در اسلام، قانون اساسی و ... دارای نظرات دقیق و بسیار موثری بودند. یکی دیگر از این مسائل که انصافا علامه تهرانی در آن جزو معدود صاحب‌نظران دینی متبحر و بصیر به شمار می‌آید، مساله «جمعیت و تنظیم خانواده» است.

در همین رابطه فرزند ایشان، آیت‌الله سید محمدصادق حسینی تهرانی مطالب جالبی از سیره و منش علامه تهرانی نقل می‌کند: «در عصر حکومت منحوس پهلوی هر حادثه سوئی که اتفاق می‌افتاد تا مدت‌ها ایشان را ناراحت می‌کرد و همشه اسباب غم و غصه برای ایشان فراهم بود. پس از انقلاب شکوهمند اسلامی و به ثمر رسیدن جانفشانی‌ها و ایثارهای علما و ملت مسلمان و کوتاه شدن دست اجانب در بسیاری از موارد امور اصلاح شد ولی ایشان باز هم هر از چند گاهی از اقدامات برخی از مسئولین متاثر می‌شدند.

از جمله مسائلی که در این دوره ایشان را بیش از آنچه تصور می‌شد ناراحت کرد، طرح استعماری کاهش جمعیت بود. از آغاز زمزه‌های این طرح ایشان همیشه نارضایتی خود را ابراز می‌فرودند و نسبت به خطرات آن هشدار می‌دادند. غم و اندوه ایشان کماکان باقی ماند و روز به روز افزوده شد. خصوصا پس از آنکه شنیدند مجلس تصویب نموده است که خانواده‌های پرجمعیت از بسیاری از مزایای اجتماعی محروم هستند و مکرر با ناراحتی می‌فرمودند: آیا آقای فلانی (که نسبتی با ایشان داشت) نیز در مجلس حضور داشتند و چنین طرحی در مجلس تصویب شده است؟

در ماه‌های آخر عمر شریفشان هر روز در منزل و مجالس و محافل خصوصی با شدت ناراحتی خود را از این مساله ابراز می‌کردند و می‌فرمودند که: دشمنان اسلام آن کاری را که می‌خواستند بکنند کردند و نسل شیعیان عقیم شد و این امر دیگر به این زودی‌ها قابل اصلاح نخواهد بود. و هر بار این مطلب را می‌فرمودند صورتشان از غصه چنان سرخ می‌شد که حقیر نگران می‌شدم که عارضه سکته ایشان عود نماید. و گمان حقیر این بود که ایشان از غصه این مساله دق کردند و این معنا در سکته نهایی ایشان دخیل بود.



ایشان در مساله کاهش جمعیت نیز چون دیگر مسائل سنگ تمام گذاشتند و وقتی دیدند که روز به روز تبلیغات این مساله بیشتر می‌شود همه امور خود را رها کردند و با فوریت تمام کتاب ارزشمند رساله نکاحیه را تالیف فرمودند و برای طبع و نشر هر چه سریع‌تر آن نیز مکرر سفارش می‌کردند و می‌فرمودند: این کتاب را بدون ویرایش و اصلاحات مطبعی زودتر به طبع برسانید شاید به واسطه آن یک شیعه کمتر عقیم شود و یک نفر به نسل موالیان امیرالمومنین افزوده گردد.

و خدا می‌داند که در اثر طبع این کتاب چه زخم زبان‌هایی از جاهلان روزگار به ایشان زده شد و چه اهانت‌هایی که نکردند و چه محدودیت‌هایی برای ایشان فراهم نیاوردند که شرحش مفصل است. پس از نشر کتاب هم به شاگردان خود فرموده بودند هر جا که می‌توانید در تبیلغ و ترویج این مساله بکوشید و تا جایی که قدرت دارید این مطلب را به گوش مردم برسانید که یک نفر هم یک نفر است.

حتی در آن زمان ما را از خریدن کالاهایی که بر روی آن برچسب تبلیغات شیطانی کاهش جمعیت خورده و جملاتی چون «فرزند کمتر=زندگی بهتر» روی آن نگاشته شده بود نهی فرمودند و می‌گفتند: هر جایی چنین محصولی دیدید به صاحب مغازه برگردانید و علت نخریدن خود را توضیح دهید. و این کار گاهی امر را بر ما مشکل می‌کرد؛ چون بسیاری از کالاهای بسته‌بندی و کارخانه‌ای  و حتی جعبه شیرینی و امثال آن مهمور به چنین مهرهایی بود و اگر چندان درشت هم نوشته نشده بود معمولا در گوشه و کنارش چنین تبلیغی پیدا می‌شد.




علامه تهرانی در هنگامه مباحث مربوط به تقلیل و تنظیم جمعیت درس خود را تعطیل کرد و به بحث پیرامون این مساله پرداخت. در ادامه بخشی از مقدمه کتاب «رساله نکاحیه»، نوشته علامه سید محمد حسین تهرانی (رحمة‌الله‌علیه) را که تحت عنوان کاهش جمعیت؛ ضربه‌ای سهمگین بر پیکر مسلمین منتشر شده است از نظر می‌گذرانید. این کتاب به مباحث خب و مفیدی در این باره می‌پردازد و جوانب گوناگون آن را بررسی می‌کند:

«هان‌ ای‌ ملّت‌ زنده‌ و به‌ پا خاسته‌، اینك‌ متوجّه‌ باشید كه‌ دشمنان‌ دیرین‌ شما هنوز زنده‌اند؛ از هر سو و از هر جانب‌ به‌ كمین‌ نشسته‌اند، با تبلیغات‌ وسیع‌ و همه‌ جانبه‌ كمر بسته‌اند تا نسل‌ شما را قطع‌ كنند، و جامعۀ رشید و سالم‌ و نیرومندتان‌ را به‌ افرادی‌ مریض‌ و فرسوده‌ و ناتوان‌ و دچار اختلال‌ عصبی‌ و جنون‌ در آورند؛ لوله‌های‌ حیاتی‌ زنان‌ را ببندند و مردان‌ رشید و دلیر را نامرد و اخته‌ كنند. زیرا پس‌ از قیام‌ و اقدام‌ ملّت‌ رشید مسلمان‌ در برابر كفر، و رؤیت‌ آن‌ شهامت‌ نبردهای‌ دلاورانه‌ و دلیرانه‌ و مبتكرانه‌، الآن‌ میخواهند ریشه‌تان‌ را از بن‌ قطع‌ كنند.

با جرائد و مجلات‌ و وسائط‌ ارتباط‌ جمعی‌ و رسانه‌های‌ گروهی‌ كه‌ از همان‌ مشرب‌ اشراب‌ می‌شوند. با عناوین‌ واهی‌: اقتصاد و زیبائی‌ شهر و زندگانی‌ راحت‌ و مرفّه‌، اصل‌ وجود و هستی‌تان‌ را به‌ باد فنا میدهند. آنان‌ میخواهند به‌ بهانۀ وسمه‌ بر ابروان‌ دو چشمانتان‌ را كور كنند. لهذا با زیركی‌ هر چه‌ تمامتر توأم‌ با فكر و خدیعه‌، و با مختفی‌ داشتن‌ عواقب‌ وخیم‌ این‌ جنایات‌، روی‌ همه‌ گونه‌ پی‌آمدهای‌ زیان‌ بار آن‌ پرده‌ می‌گذارند و جامعه‌ را از مرد و زن‌ به‌ انواع‌ و اقسام‌ راههای‌ نامشروع‌ و غیر عقلائی‌ و غیر طبیعی‌ و غیر بهداشتی‌، به‌ تقلیل‌ نسل‌ و میرانیدن‌ نطفۀ حیاتی‌ با شتاب‌ و حركتی‌ عنیف‌ چون‌ سقوط‌ در سطح‌ مُورّب‌ سراشیبی‌ كوه‌، میكشانند تا ملّت‌ زنده‌ و مسلمان‌ كه‌ اینك‌ آمده‌ است‌ از خواب‌ گران‌ بیدار شود و خودمختاری‌ خویشتن‌ را دریابد چنان‌ در قعر درّۀ عمیق‌ و مهلك‌ نابودی‌ به‌ رو درافتد كه‌ نه‌ سری‌ را از خود بشناسد نه‌ دستاری‌ را.

ملّت‌ مسلمان‌! ما باید بیدار باشیم‌! در ظرف‌ مدّت‌ بیشتر از یك‌ ماه‌ از ناحیۀ صدّام‌ كافر و عامل‌ استعمار كافر، قریب‌ دویست‌ موشك‌، تنها به‌ شهر طهران‌ فرود آمد، امّا این‌ قرص‌های‌ ضدّ حاملگی‌، و استعمال‌ آلات‌ در رحم‌ها و بستن‌ لوله‌های‌ بانوان‌، و از مردانگی‌ انداختن‌ مردان‌ كه‌ هزاران‌ گونه‌ امراض‌ عصبی‌، و اختلال‌ جهاز گردش‌ خون‌، و سكته‌های‌ قلبی‌، و اختلال‌ فكری‌ و روانی‌، و هجوم‌ سیل‌ سرطان‌ را به‌ دنبال‌ خود یدک می‌كشد، اثرش‌ كمتر از آن‌ موشكها نمی‌باشد، بلكه‌ بیشتر است‌!



ما نفهمیدیم‌ و نخواهیم‌ فهمید كه‌ این‌ نامادری‌های‌ خون‌ آشام‌ دیروز ما چگونه‌ امروز مهربانتر از مادر از آب‌ درآمده‌، و با بذل‌ اموالی‌ خطیر و مبالغی‌ هنگفت‌ از جیب‌ پرفتوّتشان‌، به‌ رایگان‌ برای‌ مصالح‌ اقتصادی‌ و رفاه‌ و آسایش‌ خورد و خوراك‌ و خواب‌ و راحت‌ ما و اطفال‌ آینده ‌ما بی‌دریغ‌ مصرف‌ میكنند؟!؟! ایشان‌ نام‌ تنظیم‌ خانواده‌ بر روی‌ آن‌ میگذارند تا جاهلان‌ را فریب‌ دهند ولی‌ عاقلان‌ دانند كه‌ غیر از تقتیل‌ و تنكیل‌ و تبكیت‌ و تنقیص‌ خانواده‌ ثمری‌ بیرون‌ نمی‌دهد.

تنظیم‌ خانواده‌ در اصطلاح‌ خودشان‌ به‌ معنی‌ به‌ حدّ نصاب‌ و ظرفیت‌ لازم‌ و واقعی‌ درآوردن‌ افراد می‌باشد؛ اگر افراد زیاد باشند به‌ آن‌ حدّ تنزّل‌ دهند، و اگر كم‌ باشند تا آن‌ حدّ بالا برند. محدودۀ كشور ایران‌ را به‌ تصدیق‌ كارشناسان‌ داخلی‌ و خبرگان‌ خارجی‌ از جهت‌ استعداد و كثرت‌ زمینهای‌ حاصلخیز و قابل‌ كشت‌ و زراعت‌ وباغداری‌ و دامداری‌ و وفور آب‌ و رودخانه‌ها و امكان‌ آبگیرها، و از جهت‌ اجتماع‌ انواع‌ معادن‌ میتوان‌ از مرغوبترین‌ كشورهای‌ جهان‌ به‌ حساب‌ آورد و ظرفیت‌ آنرا دارد كه‌ به‌ آسانی‌ و راحتی‌ دویست‌ میلیون‌ نفر را در مهد خود بپذیرد و بپرورد.

امّا امروزه‌ می‌بینیم‌ كه‌ از جهت‌ كمبود افراد كشاورز و زارع‌ در كشتزارها و باغها، و از جهت‌ كمبود افراد كارگر در كارخانجات‌، در مضیقه‌ای‌ عجیب‌ به‌ سر می‌بریم‌. آیا معنی‌ تنظیم‌ خانواده‌ آن‌ نمی‌باشد كه‌ برای‌ ازدیاد افراد شهر نشین‌ و روستا نشین‌، این‌ مبالغ‌ را در تكثیر نسل‌ و ازدیاد اولاد مصرف‌ كنند تا به‌ حول‌ و قوّۀ حضرت‌ احدیت‌ جمعیت‌ این‌ كشور بالا آید و به‌ حدّ نصاب‌ خود بالغ‌ گردد و همگی‌ خودكفا شوند و دست‌ نیاز از واردات‌ كشورهای‌ كفر بردارند و همۀ زنجیرهای‌ اسارت‌ را بگسلند؟!؟!»