کد خبر 32754
تاریخ انتشار: ۱۱ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۸:۱۲

امپراتوري فرهنگي با گرم کردن تنور ورزش حرفه‌اي و معرفي سوپر استار ورزشي، نقش مهمي را در به قليان آوردن و مديريت هيجانات حوزه عوام جامعه بازي مي‌کند و با به تصوير کشيدن شيوه زندگي ستاره ها، به ترويج سبک زندگي آنان مي پردازد.

مشرق- نگاه به ورزش در شيوه سنتي معطوف بر ارزش‌هاي ذاتي آن است و در جوامع مختلف، بسته به شرايط فرهنگي با اهداف خاصي چون سلامتي، نشاط و.. مورد استفاده قرار مي‌گرفته است. در ايران نيز از قديم الايام نگاه به ورزش جداي از منافع جسماني، بيشتر به عنوان يک مکتب والاي تربيتي مورد تاکيد قرار داشت که در آن خصلت‌هاي نيکويي چون تقوا، جوانمردي، راستي، شجاعت زينت بخش پهلوانان بود.
در طول قرن بيستم و همراه با گسترش مدرنيته به مرور نظاره گر تغيير در ماهيت عملکردي ورزش از شکل سنتي به مدرن هستيم به طوري که پس از دهه 60 ميلادي و با ورود دو عنصر تاثيرگذار رسانه و سرمايه به ورزش، جريان استحاله فرهنگ ورزش به فعليت مي‌رسد. در واقع، ارزش‏هاي معطوف به کيفيت ذاتي ورزش متوجه ارزش‏هايي شده است که بر سودمندي و منفعت مادي آن تأکيد دارد. در جريان اين تحول، ارزش‏هاي عملي ورزش جاي خود را به ارزش‏هايي داده است که به جنبه‏هاي نمايشي و سرگرمي و جذب تماشاگر توجه و تأکيد دارند. با توجه به ماهيت ليبرالي ورزش مدرن و گستره آن در جامعه، اين نوشته به طور اجمالي به روند ورزش مدرن در قدرت نرم مي‌پردازد.
قدرت به معناي توان تحميل اراده بر ديگري است. کسي که مي‌جنگد نياز به توان و قدرت دارد. در قدرت نرم تحميل اراده خود بر ديگران از طريق شک و يقين و حب و بغض انجام مي‌شود. همانگونه که در جنگ سخت «مديريت دفاعي» و در جنگ نيمه‌سخت «مديريت بازار» مطرح است، در جنگ نرم نيز «مديريت شک و يقين، و مديريت حب و بغض» موضوعيت دارد.
هر انسان از بدو تولد تا لحظه مرگ ولايت کسي يا چيزي بر او مستولي است. چون انسان شغاف دارد به چيز‌ها يا کساني که حب مي‌ورزد، ولايت او را مي‌پذيرد و از کساني يا چيزهايي که نفرت دارد تبري مي‌جويد، بنابراين ولايت پذيري در فطرت انسان نهادينه شده است که بنا به گفته قرآن انسان مي‌تواند يا ولايت الله را بپذيرد و يا ولايت طاغوت را، که اين ولايت پذيري همراه با اختيار انسان است. در اختيار نيز دو مسئله، اغوا و ارشاد مترتب است. قران مي‌فرمايد لااکراه في‌الدين قدتبين الرشد من الغي. فرق رشد با غي اين است که هر دوي آن‌ها با اختيار است. در «غي» انسان اغوا مي‌شود و کاري را انجام مي‌دهدکه از او مي‌خواهند (انسان را به خود دعوت مي‌کنند) اما اگر انسان را رشد دادند کاري را انجام مي‌دهد که خدا مي‌خواهد (انسان را به خدا دعوت مي‌کنند).
يکي از عناصري که حب و بغض را رقم مي‌زنند هنرمندان يا ورزشکاران هستند که با توليد هيجان تماشاگران را ارضاء کرده و اين رضايت موجب توليد حب در دلهاي آن‌ها مي‌شود که در ‌‌نهايت ولايت پذيري از ورزشکاران و هنرمندان را در پي دارد و افراد آن‌ها را به عنوان گروه مرجع خود انتخاب مي‌کنند.
امروزه با توجه به موضوعيت يافتن سبک زندگي آمريکايي (American life style)، يکي از راه‌هاي گلوباليزه کردن (جهاني سازي) و ايجاد امپراتوري فرهنگي جهاني، ترويج و نهادينه کردن سبک زندگي آمريکايي از طريق ستاره‌هاي ورزشي در حوزه ورزش است. امپراتوري فرهنگي با فراهم کردن بستري مناسب در جهت گرم شدن تنور ورزش حرفه‌اي و معرفي سوپر استار ورزشي نقش مهمي را در به قليان آوردن و مديريت هيجانات حوزه عوام جامعه بازي مي‌کند، در اين ميان نقش پوشش رسانه‌اي در به معرض نمايش قرار دادن کليه جنبه‌هاي زندگي شخصي سوپر استار‌هاي ورزشي در نهادينه شدن سبک زندگي بسيار حايز اهميت است.
کارکرد ورزش مدرن هيجان زايي است و عرصه ورزش مدرن از سوي نظام سرمايه داري به مکاني براي سرگرم کردن هرچه بيشتر مخاطبان و کسب درآمد بيشتر مورد توجه قرار گرفته است.
با ادامه روند مدرنيته و صنعتي شدن جوامع به همراه توليد و مصرف انبوه و اهميت يافتن پديده‏اي به نام اوقات فراغت، توجه موسسه‏‌هاي تجاري به عرصه ورزش جلب شد. در اين فرآيند محيط‏هاي ورزشي فرصت لازم براي معرفي، نمايش و تبليغ کالاهاي متنوع توليد شده را در اختيار توليدکنندگان قرار دادند به طوري که هم اکنون هيچ ميدان ورزشي را نمي‌‏توان يافت که در معرض هجوم انواع کالاهاي مصرفي نباشد. ورزشکاران در قبال قراردادهاي مالي خود ملزم به تبليغ کالايي خاص مي‌‏شوند و طرفداران خود را ترغيب به مصرف کالاهاي مذکور مي‌‏نمايند. با توجه به اينکه بسياري از طرفداران ورزش و سوپر استارهاي ورزشي را قشر نوجوان و جوان تشکيل مي‌‏دهد، اين امر سبب رواج فرهنگ مصرف‏گرايي مفرط در ميان آنان و به طبع جامعه خواهد شد.
قيمت هر ورزشکار معادل هيجاني است که او توليد مي‌کند، در واقع ورزشکاران در مقابل پولي که دريافت مي‌کنند کالا يا خدمتي متناسب با آن ارائه نمي‌دهند و به عبارت ديگر ميان حجم پول توليد شده و عملکرد متناسب ورزشکار ارتباط معناداري نمي‌توان يافت. مضاف بر آن تبادلات مالي غير شفاف ورزش مدرن که زمينه را براي مناسبات پول شويي به وجود مي‌آورد و ورود آن به چرخه اقتصادي تاثيرات منفي را در اقتصاد کشور دربر خواهد داشت.
شکل گيري جريان اقتصادي در ورزش مدرن با رونق گرفتن بازار نقل و انتقالات بازيکنان و مربيان حرفه‌اي، خريد و فروش حق پخش تلويزيوني بازي‌هاي ورزشي، تبليغات تجاري گسترده در جريان بازي‌ها و سرمايه گذاري کلان در حمايت از تيم‌هاي ورزشي، همگي بر ماهيت ليبرالي ورزش مدرن حکايت دارد. لذا ماهيت ليبرالي ورزش مدرن و عدم کنترل دولت بر آن همانند يک ويروس زمينه را براي شيوع آن به بخش‌هاي مختلف فرهنگي و اقتصادي فراهم مي‌آورد که عدم توجه مسولين کشور به آن خسارات جبران ناپذيري را در پي دارد.