کد خبر 33315
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۳:۲۸

بايستي ديد که دشمن در جريان جنبش سبز2 بعد از ناکامي در حمله به بصيرت در جنبش سبز1، چه مفهومي را مورد هدف قرار داده و چگونه آن را عملياتي مي کند؟

جنبش سبز2 کيست و استراتژي آن چيست؟
اخيرا فصلنامه "فارين افرز" ارگان شوراي روابط خارجي آمريکا در مقاله اي ضمن اعتراف به مرگ جنبش سبز اعلام کرده است: "بسياري از مقامات آمريکايي معتقدند جنبش سبز مدتهاست که مرده و ارزش ندارد که بيشتر از اين ايران را با خود دشمن سازند. در واقع، ممکن است ايرانيان براي مقابله با رژيم خود خيلي بيشتر از مصريان نيازمند حمايت آمريکا باشند. امروز شايد تنها راه آمريکا راه اندازي جنش سبز2 باشد" .
اين روش شيطان است که تا وقتي همه بني بشر به غير از مخلصين را گمراه نکند از پاي نمي نشيند. وقتي شيطان قسم خورد که همه انسانها را گمراه خواهد کرد مي دانست که هميشه با ضربه اول پيروز نخواهد شد و ناچارا مي بايست به کمک اعوان و انصار خود نقشه هاي بعدي خود را طراحي و اجرا کند.
از طرفي، مهمترين وظيفه پيامبران و امامان و در امتداد آن زعماي شيعه، تنذير امت خود از مسائلي است که ضمانت اجراي طرحهاي شيطان را بالا مي برد. مقام معظم رهبري نيز که به شهادت صلابت کنوني انقلاب اسلامي در جهان از اين قاعده مستثني نيستند همواره با رهنمودهاي داهيانه خود سعي در بستن راه هاي نفوذ ياران شيطان در تمام زمينه ها داشتند. هرچند عده اي کوته فکر که توانايي درک اين نعمت را ندارند، خواسته يا ناخواسته، سعي در فراهم کردن موجبات اين نفوذ مي کنند.
رهبر انقلاب همواره دو مورد را جهت سربلندي ايران اسلامي متذکر مي شوند و رعايت آن را ضامن پيشبرد اهداف انقلاب اسلامي مي دانند. "بصيرت" و "وحدت" دو مفهومي است که درک و عمل به آن توسط معظم له بارها مورد تاکيد قرار گرفته است که به مثابه تار و پودي هستند که اگر همزمان وجود داشته باشند، انسجام نظام و به تبع آن ثبات جمهوري اسلامي تقويت خواهد شد.
"عزت و قدرت شما مردم در گرو تمسک به همين وحدت، همين بصيرت و روشن‏بينى است"(خطبه هاي نماز عيد سعيد فطر)
"شما جوان‏هاى عزيز بدانيدکه امروز وحدت ملت ايران، وحدت ملت و دولت، اتحاد ميان مسئولان کشور، رمز پيروزى است" (در آستانه 13آبان در جمع دانشجويان)
جنبش سبز اول که در دو سال گذشته سعي کرد با حمله به يکي از دو مفهوم مورد تاييد رهبر انقلاب يعني بصيرت و با فراگير کردن مباني نظري خود، معيار و شاخص حق و باطل را در اذهان و افواه عمومي جابجا کند، به حول و قوه الهي و با بيداري مردم قبل از تبديل آن به جريان به گل نشست و استراتژ يهاي آن بارها توسط خواص با بصيرت براي مردم روشن و به کمک مردم مهار شد و بالاخره پس از اتفاقات 25 بهمن 1389 براي هميشه مرد.
اما از آنجايي که دشمن هرگز با يک بار شکست عقب نشيني نمي کند، اين بار به گفته مقامات آمريکايي به دنبال راه اندازي جنبش سبز دوم است تا بلکه از اين طريق بتواند ضربه خود را وارد برپيکره نظام مقدس جمهوري اسلامي وارد کند.
وحدت، مفهوم ديگري است که حضرت آيت الله خامنه اي در سالهاي زعامت خود به مراتب بيشتر از بصيرت به آن پرداخته اند. مفهومي که امام راحل آن را در قالب "وحدت کلمه" بزرگترين رمز پيروزي انقلاب اسلامي اعلام کردند. وحدت اسلامي عامل اقتدار اسلام در برابر کفر و اختلاف آفت بزرگ عزت و استقلال مسلمين است. امير مومنان نيز موکدا بر ايجاد و حفظ وحدت تاکيد داشته و در اهميت وحدت فرموده اند که: "صلح ذات البين افضل من عامه الصلاه و الصيام " يعني اصلاح اختلافها از تمامي نمازها و روزه ها برتر است.(نهج البلاغه ، وصيت470)
مقام معظم رهبري در يکي از خطبه هاي عيد سعيد فطر 1379 در باب وحدت اين چنين فرمودند: "يکى از بزرگترين دشمنيهاي هر کسي که با ملت ايران دشمنى مى‏کند عبارت است از اين‏که اين وحدت عظيمِ ملى و اين همدلىِ ملت با مسؤولان را از بين ببرد يا در آن خدشه‏اى به وجود آورد. اين دشمنى است؛ بعضيها اين دشمنى را مى‏کنند"
البته منظور از وحدت که ضامن پيروزي خواهد بود وحدت استراتژيک است. وحدت و اتفاق نظر در مباني و اصول يک جريان. اينکه اختلاف را باعث پيشرفت مي دانند، منظور اختلاف نظر در سطح تکنيکي و نحوه استفاده از ابزارها است. نداشتن وحدت رويه يعني وحدت در سطح تاکتيکي هم ممکن است ضمانت پيروزي را از بين نبرد اما اختلاف در مباني و اصول، قطعا حرکت يک جريان و انقلاب را دچار خدشه خواهد کرد. زيرا برنامه ريزي براي حرکت رو به آينده، در روش و استفاده از ابزار، مبتني بر اساس اصولي است که مورد توافق افراد و جريانات حامي انقلاب است.
وحدت استراتژيک، بين علماي يک ملت و کارگزاران ملت و آحاد ملت انجام مي پذيرد و فقدان هرکدام از اين سه حلقه باعث ناکارامدي اصل حرکت خواهد شد. پس دشمن پس از ناکامي در حمله به بصيرت، تمرکز خود در خدشه دار کردن "وحدت" در تمام سطوح آن را در دستور کار خود قرار خواهد داد .
پس هر شخص يا گروهي که با عملکرد و يا با ارائه نظرات خود در بين سه حلقه علماي ملت و کارگزاران ملت و آحاد ملت خلا ايجاد کند و تفرقه بياندازد، در زمين دشمن بازي مي کند و خودي محسوب نمي شود. اما جنبش سبز2 که وحدت را مورد حمله قرار داده است نه به تازگي که قبلا کار خود را آغاز کرده و با اعلان جنگ جديد آمريکا خيلي مباحث قابليت گفتن پيدا کرده است.
اهميتي نکته اي که رهبر انقلاب در نامه عزل معاون اول رئيس جمهور اشاره کرده بودند يکي ديگر از پيش بيني هاي حکيمانه مقام معظم رهبري است. ايشان در نامه متذکر شده بودند که :" انتصاب جناب آقاي اسفنديار رحيم مشايي...... موجب اختلاف و سرخوردگي ميان علاقمندان به شما است". اميد است با تبيين اين هشدار و جدي گرفتن آن به پيشگيري قبل از درمان بپردازيم.
مفهوم وحدت مابين علما و مسئولين و مردم يعني در 6 سطح قابل بررسي است. وحدت بين علما با يکديگر ، وحدت علما با مسئولين، وحدت مسئولين با يکديگر ، وحدت مردم با مسئولين ، وحدت مردم با علما و بالاخره وحدت مردم با يکديگر که هر يک را جداگانه در گذر از اتفاقات چند سال اخير مورد بررسي قرار مي دهيم.
1- وحدت علما با يکديگر: از آنجايي که جو غالب بر فضاي علما تقوا مي باشد، هرگز اين وحدت شکسته نخواهد شد. البته اين به معني عدم وجود اختلاف در بين علما نيست اما کساني که اختلافشان با بقيه علما در مباني مثلا وجوب وجود ولي فقيه در حکومت ديني باشد، نتيجه اي جز انزوا براي آن عالم را در بر نخواهد داشت.
کما اينکه علمايي بودند و هستند که به علت نداشتن بصيرت در امور بعضا سياسي از جمع علما طرد شده که نتيجه قهري آن نيز عدم مراجعه امت با بصيرت به آن عالم بوده است.
2- وحدت علما با مسئولين : وقتي کسي در جايگاه رئيس دفتر يک رئيس جمهور و به نمايندگي از وي "مکتب ايراني" را با علم به اين که اين بحث تا بحال مطرح نشده است مطرح مي کند، قطعا پيش بيني مي کرد که با مواضع تندي از طرف علما مواجه شود.
اگر عالمي مانند آيت الله مصباح يزدي جواب مکتب ايراني را نمي داند، در جامعه حمل بر تاييد علما تلقي مي شد و اگر موضع مي گرفتند که گرفتند، گامي مثبت بود در پيشبرد اهداف جنبش سبز 2 يعني تفرقه.
3- وحدت مردم با علما : از آن جايي که در حکومت ديني، مراجع از جايگاه بسيار رفيعي برخوردار هستند، تفرقه ميان جوانان و مراجع قطعا مانع شکل گيري وحدت و پيشبرد اهداف نظام خواهد شد.
اختلاف مردم و بالاخص جوانان با علما و مراجع همواره در دستور کار استکبار بوده و بيشترين تمرکز خود را در تهاجم فرهنگي در اين قسمت داشته اند البته به واسطه عده اي جاده صاف کن.
اين که کسي بيان مي دارد:" بعضي موسيقي را درک نمي‌کنند و نمي فهمند و مي‌گويند موسيقي حرام است." فقط و تنها فقط يک هدف را دنبال مي کند و آن رو در رو قرار دادن جوانان با علما است.
مطرح کردن مباحث سنت و مدرنيزم و تفرقه افکني بين نسل ها و مخصوصا مراجع و جوانان، حرکتي است زيربنايي که در راستاي تخريب ريشه هاي نظام که همان "وحدت کلمه" است انجام مي شود.
4- وحدت مسئولين با يکديگر : اختلاف مسئولين با يکديگر يکي از مهمترين آسيب هايي است که ثبات نظام مقدس جمهوري اسلامي را به مخاطره مي اندازد. وقتي شخصي رئيس جمهور را طوري محاصره کند که عده اي به خاطر احترام به حکم رهبري و مخالفت با حضور وي در جايگاه معاون اولي در کابينه مورد مواخذه قرار مي گيرند و موجب استعفاي چند نفر از اعضاي متعهد به انقلاب در آستانه شروع به کار دولت دهم و استعفاي عده اي ديگر از اعضاي کابينه به خاطر مخالفت با تفکرات وي در ادامه کار دولت مي شود، حاکي از پيروزي نسبي اين جنبش در گام بعدي خود دارد.
5- وحدت مردم با مسئولين : مردمي که با انگاره هاي خود به فردي براي تشکيل دولت راي مي دهند اگر در زمان کار دولتمردان با کاري بر خلاف مباني فکري خود مواجه شوند قطعا وحدتي که نتيجه آن جشني بزرگ بود را دچار تشکيک مي کند.
هرگز امت حزب الله انتظار سازش و تعامل دولتمردان با عناصري را نداشتند که ترويج بي بندوباري و بي حجابي در جامعه متاثر از آثار بازي ايشان در فيلم ها است. هرگز از دولتمردان انتظار موضع گيري هايي که رهبر انقلاب را برآشفته کند نداشتند.
وقتي رهبري در يک سخنراني مي فرمايند :" يک نفر پيدا ميشود درباره‏ مردمى که در اسرائيل زندگى ميکنند، اظهار نظرى مي کند. البته اين اظهار نظر، اظهار نظر غلطى است. اينى که گفته شود ما با مردم اسرائيل هم مثل مردم ديگر دنيا دوستيم! اين حرف درستى نيست؛" مردمي که دولت را ولايت مدار مي دانستند و انتظار چنين مواضعي را نداشتند، به نسبت دولت دچار بدبيني شده و ادامه اين مواضع حتما وحدت مردم با مسئولين را دچار چالش جدي خواهد کرد.
6- وحدت مردم با يکديگر : حمايت از دولت اصولگرا اتفاق نظر همه مردم ايران بود و هست. اين مسئله را مي توان به شهادت مسائلي مانند حضور آگاهانه و پرشور خود در راهپيمايي ها، همکاري با طرح هاي دولت مانند هدفمند کردن يارانه ها و ... به ضرس قاطع اعلام کرد. اما بيم آن مي رود که مواضع تشکيک برانگيز فردي در دولت که به نام دولت موضع گيري مي کند اين اتحاد را بر هم بزند.
رهبر انقلاب نيز نگراني خود را از اين تفرقه به صراحت در نامه اي به رئيس جمهور آورده بودند :" انتصاب جناب آقاي اسفنديار رحيم مشايي...... موجب اختلاف و سرخوردگي ميان علاقمندان به شما است". زيرا ممکن است از يک طرف عده اي با استنباط اينکه دولت يعني نظام يعني ولايت فقيه، حمايت بي چون و چراي خود را از دولت دريغ نکنند و از طرفي ديگر عده اي نيز به منتقدين دولت معروف شوند که دولت يعني سازش و تعامل با عناصر معلوم الحال يعني مواضعي که مورد خشم رهبري و علما است. تفرقه بين مردم از خطرناک ترين آسيب هايي است که متوجه يک نظام مردم سالار مي شود و اين آخرين مرحله از 6 گام تفرقه افکني است.
شخصي که شايد بتوان در سالهاي آينده به صراحت وي را يکي از سران فتنه جديد خواند، بعد از عزل رهبري بر مسندي سوار شده است که به مراتب آزادي عملش از معاون اول رئيس جمهور بيشتر بوده و البته به هيچ فرد يا گروهي پاسخگو نمي باشد.
از آنجايي که "حمله به استراتژي دشمن به جاي حمله به خود دشمن" نشان از عمق تفکر استراتژيک يک رهبر را مي رساند، رهبر انقلاب نيز بارها تلويحا بر اين نکته تاکيد داشتند. اصرار ايشان بر اولويت‌گذاري بر مسائل اصلي و فرعي و حفظ وحدت در ديدار با مردم قم که براي چندين بار از سوي معظم‌له تکرار شد گوياي همين مسئله است.
رهبر انقلاب با تاکيد بر حفظ وحدت از طرف مردم و مسئولين قصد خنثي کردن استراتژي دشمن که "تشکيک وحدت" است را در دستور کار قرار داده اند و حمله مستقيم يا تخريبي را عاري از هرگونه منفعتي براي نظام جمهوري اسلامي مي دانند.
اميد است ملت شريف ايران همانطور که جنبش سبز1 را در گرفتن بصيرت از ايشان ناکام گذاشتند، جنبش سبز2 را نيز در مخدوش کردن وحدت بين علما و کارگزاران و مردم با شکست مواجه سازند. انشاالله