روزنامه آمریکایی "دیلیبیست" در گزارشی با اشاره به درگیریهای اخیر در یکی از شهرهای ایالت میسوری، هشدار داد که ناآرامیها در فرگوسن تازه آغاز شده است.
این روزنامه نوشت: خیابانهای میسوری مملو از قوطیهای گاز اشکآور و پوکه گلولههای پلاستیکی شده که علیه تظاهراتکنندگان استفاده شده است.
معترضان از پليس به علت شليک به "مايکل براون" نوجوان سياهپوستي که کاملاً غيرمسلح بود، انتقاد کردند و خواستار توقف خشونت پلیس علیه سیاهپوستان شدند. در همين حال تدابير امنيتي در شهر فرگوسن به پليس ايالتي واگذار شده است. اين تصميم پس از اعتراضات خشونتآميز شبانه در اين ناحيه، اتخاذ شد.
خانواده داغدار مایکل براون، نوجوان آمریکایی قربانی تبعیض نژادی
قتل "مایکل براون" مردم غزه را نیز درگیر خود کرده است. جالب است که فلسطینیان ساکن غزه و کرانه باختری با توجه به تجربیات خود، توصیههایی را در شبکههای اجتماعی به معترضان آمریکایی کردند تا آسیب کمتری از حمله پلیس ببینند.
تریوان مارتین، نوجوانی که قتلش
دو سال قبل، خشم سیاهپوستان فلوریدا را برانگیخت
دو سال قبل، خشم سیاهپوستان فلوریدا را برانگیخت
این روند از آنجا آغاز شد که برخی از تظاهراتکنندگان فرگوسن، در رویارویی با پلیس شعار «نوار غزه» را سر دادند و پس از آن داستان در شبکههای اجتماعی آغاز شد.
اين اعتراضات يادآور اعتراضات مشابهي است که به کشتهشدن "تريوان مارتين" نوجوان سياه پوست ديگري در فلوريدا در دو سال قبل، صورت گرفت.
خانواده داغدار مایکل براون، نوجوان آمریکایی قربانی تبعیض نژادی
باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، روز پنجشنبه از ساکنان شهر فرگوسن در ایالت میسوری خواست آرامش خود را حفظ کنند. وی گفت: وزارت دادگستری و پلیس فدرال امریکا (اف.بی.آی) به همراه مقامات محلی سرگرم بررسی علت بروز این حادثه هستند.
دکتر فؤاد ایزدی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران است که دکترای خود را در رشته ارتباطات جمعی از دانشگاه ایالتی لوئیزیانا آمریکا اخذ کرده است.
ایزدی در گفتگو با خبرنگار بین الملل مشرق در خصوص اعتراضات چند روز گذشته مردم ایالت فرگوسن و درگیری های خیابانی صورت گرفته بین مردم و نیروهای پلیس در این ایالت معتقد است که این اعتراض ها و درگیری ها بخش کوچکی از خشونت پلیس آمریکا علیه سیاه پوستان است. به صورت میانگین هر 28 ساعت یک سیاهپوست به دست پلیس آمریکا کشته میشود که البته رسانه ها همه این خشونت ها و اعتراضات مردمی به آن را پوشش نمی دهند و به طبع مردم جهان نیز شاهد این وقایع نیستند.
وی معتقد است بخش قابل توجهی از جامعه سیاهپوستان آمریکا فقیر و بی سواد نگه داشته می شوند که بخشی دیگر معتاد. اما آن دسته از سیاهپوستانی که گرفتار این عقب ماندگی های اجتماعی نمی شوند توسط گروهی خشن و بی رحم به نام "پلیس" کنترل می شوند که پلیس در محله های سیاهپوست نشین اکثرا سفید پوست هستند.
وی این گونه ادامه می دهد که در آمریکا محله ها و بخش های فقیر نشینی وجود دارد که به آنها "گتو" می گویند که این محلههای سیاهپوستنشین، حلبیآبادهایی هستند که ساکنان آن علاوه بر فقر شدید مادی از فقر شدید فرهنگی نیز رنج می برند. باعث بخشی از این فقر مادی و فرهنگی خود دولت آمریکاست که برای متوقف کردن حرکت ها و جنبش های اجتماعی سیاهپوستان به راحتی اجازه توزیع مواد مخدر و تاسیس مراکز فحشا و مشروبخانهها را میدهند.
بعد از آزادی از نبوغ مدیریتی خود در گسترش اسلام استفاده کرد و شبکه گسترده ای از مساجد را در شهرهای مختلف آمریکا ایجاد می کند و این بار به عنوان یکی از رهبران تاثیرگذار مسلمان که تا حدود زیادی جای خالی مالکوم ایکس را که به شهادت رسیده بود پر کند اما او به اتهام ساختگی قتل یک مأمور پلیس دستگیر شد و تا به امروز در زندان است.
ما وضعیتی را در آمریکا داریم که نهادهای اطلاعاتی امنیتی در آمریکا برای سرکوب مخالفان و معترضان به شدت قوی هستند تا اندازه ای که این نهادهای وظیفه آموزش نیروهای امنیتی کشورهای همپیمان آمریکا را برعهده دارند.
"ملانی فرانکلین" خبرنگار، مستندساز و گوینده آمریکایی است که پس از آنکه مسلمان شد، نام خود را به "مرضیه هاشمی" تغییر داد. وی اکنون مجری و کارشناس شبکه انگلیسیزبان پرس تیوی است.
لطفاً درباره اتفاقاتی که در منطقه فرگوسن ایالت میسوری در آمریکا در حال رخ دادن است توضیح بدهید. این اتفاقات از کجا آغاز شده و پیشینه آن چیست؟
اگر بخواهیم پیشینه این اتفاقات را توضیح بدهیم، باید به تاریخ بسیار دور آمریکا اشاره کنیم. باید برگردیم به زمانی که آمریکاییها بردههای سیاهپوست از آفریقا به کشورشان میآوردند و بعدها بین سالهای 1861 تا 1865جنگ داخلی در این کشور شکل گرفت و سیاهپوستان به اصطلاح آزاد شدند. پس از آن یک سری قوانین وضع شد که به خصوص در مناطق جنوبی آمریکا، سیاهپوستان را کاملاً از سفیدپوستان جدا میکرد. برخی از این قوانین تا دهه 1960 میلادی هم اجرا میشد.
یک سری واقعیتهای آماری در آمریکا هست، مثلاً اینکه از جمعیت این کشور تنها 13 درصد سیاهپوست هستند، اما 40 درصد زندانیان در آمریکا سیاهپوست هستند. برخی میگویند شاید این افراد مجرم هستند، اما اینگونه نیست. اصلاً اینگونه نیست. این یک روش نژادپرستانه است. اگر نگاه کنیم، قبلاً درصد سفیدپوستان در زندانها خیلی بیشتر بود، اما الآن واقعاً تلاش میکنند نسل سیاهپوستان را نابود کنند.
به عنوان یک سیاهپوست و فعال رسانهای که در جریان تحولات آمریکاست بحران اخیر در آمریکا از کجا شروع شد؟
این اتفاقی که روز شنبه در شهر سنت لوئیس ایالت میسوری پیش آمد، مشابه آن هر روز در آمریکا رخ میدهد، یک نوجوان، جوان یا افراد مسنتر به دست پلیس کشته میشود. دلیل اینکه الآن بیشتر این اخبار رسانهای میشود این است که همه مردم دوربین و گوشی همراه دارند و میتوانند عکس و فیلم بگیرند. اما این اتفاقات از قرنها پیش در آمریکا میافتد.
من خودم سیاهپوست هستم و همیشه مادرم به من میگفت: "ما باید چند برابر تلاش کنیم. واقعیت آمریکا این است که اگر ما میخواهیم موفق باشیم، باید چند برابر افراد سفیدپوست کار کنیم."
افسرهای پلیس بسیار اتفاق میافتد که در آمریکا به خصوص جوانان سیاهپوست را در خیابان به یک کناری میکشند. جوان سیاهپوست میپرسد: "چه شده؟ مگر من کاری کردهام؟" پلیس به او میگوید: "حرف نزن." بعد هلش میدهند و بالأخره تحریکش میکنند تا واکنشی نشان بدهد و بعد او را میکشند.
واقعیت ماجرای شلیک به مایکل براون چه بوده است؟
در همین ایالت میسوری، با آنکه مایکل براون اسلحه هم نداشته، اما میگویند پلیس را هل داده و غیره. در صورتی که دوست مایکل که که آنجا شاهد بوده میگوید اصلاً اینطور نیست. به فرض هم که پلیس را هل داده باشد، وقتی اسلحه نداشته، چرا باید با اسلحه به او حمله کنند؟ هفت بار به مایکل شلیک کردهاند.
متأسفانه این اتفاقات هر روز میافتد و معمولاً هیچ اتفاقی برای آن پلیس یا شخص اگر سفید باشد، نمیافتد. "مالکوم ایکس"میگفت: "ما هیچگاه نمیتوانیم حق و حقوق خود را در آمریکا بگیریم، چون ریشه این کشور در نژادپرستی دوانده شده است." از همان زمانی که سرخپوستها را قتلعام کردند و بعد سیاهپوستها را سالها به عنوان برده نگه میداشتند. بنابراین ما تنها میتوانیم از آمریکا بیرون برویم تا به حقوق خود برسیم.
والدین بسیاری از این سیاهپوستانی که به قتل میرسند، به سازمان الملل و نهادهای دیگر شکایت میکنند و این نهادها به آمریکا فشار می اورند تا حقوق سیاهپوستان را رعایت کند. الآن چند روز است که مردم در شهرهای مختلف، حدود صد شهر آمریکا، به خیابانها میآیند و تظاهرات میکنند.
معمولاً وقتی مشکلی پیش میآید، بالأخره دولت نفوذیهای خود را در بین سیاهپوستان هم دارد و اینها را میفرستند جلو برای آنکه نشان بدهند که مثلاً با مردم همدرد هستند، اما حقیقت این است که فقط میخواهند مردم را ساکت کنند و در نهایت هیچ اتفاقی نمیافتد.
سیاهپوستان آمریکا معمولاً در مناطقی هستند که فقیرنشین هستند. با وجود اینکه مثلاً در میدانهای ورزشی این سیاهپوستان هستند که به خاطر تلاش زیاد موفق هستند، چرا در کشوری که همیشه به ثروت مشهور بوده، چرا سیاهپوستان همیشه در سطح پایین جامعه هستند؟
بله. آمریکا به ثروت مشهور بوده، اما این ثروت تنها به بخش کوچکی از جامعه مربوط میشود. همانطور هم که گفتید، در میدانهای ورزشی سخت که به نیروی فیزیکی نیاز دارد، چون قدرتشان بیشتر است، موفقتر هستند. اما فقط در همین زمینههای ورزشی و مثلاً خوانندگی و مصرف مواد مخدر است که سیاهپوستان معروف میشوند، اما هیچگاه نمیگذارند این افراد در زمینههای علمی و غیره به الگو تبدیل بشوند. هدفشان کنترل سیاهپوستهاست.
البته الآن نسبت به سی یا چهل سال پیش شرایط تغییر کرده، اما هنوز هم محدودیتهای زیادی وجود دارد. از جمله تبعیضی که درباره ورود به مدارس و دانشگاهها قائل میشوند. این هم یک جریان بسیار پیچیده است. شما در نظر بگیرید در محلههایی که سیاهپوستان زندگی میکنند، چون مواد مخدر زیاد است و مشروب آزاد است و امکانات پیشرفت نیست، اگر یک نفر هم بخواهد پیشرفت کند و درس بخواهد عملاً نمیتواند.
گوشهای از آثار طغیان مردم علیه دولت در ایالت میسوری آمریکا
ریشه این عقب نگهداشتن جامعه سیاهپوستان را در کجا میبینید؟
این ماجرا در دهه 60 آغاز شد و ورود مواد مخدر از مکزیک و جنوب آمریکا، که همه میدانند خود اینها وارد میکنند، دولت در واشنگتن اجازه میدهد که این محمولهها وارد شود، چون خودشان سود میبرند، واگرنه میتوانستند خیلی راحت جلوی این را بگیرند. اما هدفشان نابود کردن جامعه و نسل سیاهپوستان است. حتی بیشتر مراکز سقط جنین در محلههای سیاهپوست است و خیلی از بچههای سیاهپوست سقط میشوند. از آن طرف زندانیهای سیاهپوست. میبینیم که تعداد سیاهپوستهای بین 18 تا 35 سال که در زندان هستند، از آنهایی که آزاد هستند خیلی بیشتر است. این یک واقعیت است در آمریکا.
از زمان ریاستجمهوری اوباما، این وضعیت چند برابر شده. با انتخاب یک رئیسجمهور سیاهپوست میخواستند نشان دهند که نژادپرستی اصلاً وجود ندارد، اما وضعیت سیاهپوستها هر روز بدتر میشود. اگر یک رئیسجمهور سفیدپوست سر کار بود و این اتفاقات میافتاد، مردم به خیابانها میریختند، اما متأسفانه آنقدر وضعیت سیاهپوستان بد است که وقتی میبینند یک رئیسجمهور سیاهپوست سر کار است، هر طور که هست امیدوارند که شاید کاری برایشان انجام بدهد. خوشحال بودند که یک سیاهپوست توانسته به جایی برسد. البته الآن دیگر خوشحال نیستند، فهمیدهاند که چه فریبی خوردهاند.
اعتراضاتی که سیاهپوستان میکنند تا حق خود را بگیرند، معمولاً رسانهای نمیشود. آنهایی هم که رسانهای میشود، معمولاً به سرعت ساکت میشود. علت آن به نظر شما چیست؟ آیا نهادهای امنیتی آمریکا رهبران اینها را مثل مالکوم ایکس ترور میکنند یا دلیل دیگری دارد؟
برخی از آنها ترور کردهاند، اما بسیاری از آنها هم مثل "جسی جکسون" یا "ال شارپتون" مشخص است که خودشان درون نظام آمریکا هستند. مردم خودشان میگویند ما این کشور را زیر و رو میکنیم، اما ال شارپتون سریع میان مردم میرود و میگوید که ما همه متحد هستیم و فلان کار را نمیکنیم، بلکه فلان کار را میکنیم. به هر حال، اینها میدانند چه کار میکنند و نمیگذارند سیاهپوستان یک رهبر درست و حسابی داشته باشند. همین الآن چندین نفر از این رهبران هستند که همه عمر خودشان را در زندان هستند، فقط به این خاطر که رهبری سیاهپوستان را به عهده داشتهاند. اینها را یا میکشند یا زندانی میکنند. افرادی مثل "مومیا ابوجمال" رهبر "پلنگهای سیاه" که الآن در زندان است. و خیلی از اینها در زندانهایی هستند که هیچگونه ارتباطی با انسانهای دیگر ندارند، یعنی 24 ساعته در یک سلول هستند. این خودش یک نوع شکنجه وحشتناک است.
جالب اینکه آمریکاییها به ایران انتقاد میکنند که حقوق بشر را رعایت نمیکند و افراد را اعدام میکند. فکر میکنند اعدام کردن بدتر از این است که یک فرد را 40 سال، 50 سال در یک زندانی بگذارند که حتی با یک نفر هم نه حرف بزند، نه کسی را ببیند، تا جایی که فرد مشکلات متعدد روانی پیدا میکند و کمکم میمیرد.
البته افرادی هستند که میتوانند رهبر باشند، اما معمولاً خودشان را نشان نمیدهند تا کشته نشوند. اما یک اتفاق مهم هم اخیراً افتاده و آن اینکه تعدادی از افرادی که در تظاهرات میسوری شرکت کردند، سفیدپوست بودند. شاهد یک انقلاب حتی در سطح دنیا هستیم. در بحث غزه هم دیدیم خیلی از افرادی که در حمایت از غزه تظاهرات کردند، در کشورهای غربی بودند. این به خاطر شبکههای اجتماعی است که جوانان متوجه شدهاند که دولت آمریکا چه جنایاتی مرتکب میشود.
بسیاری از سیاهپوستان مشهوری که در آمریکا تحت فشار هستند، مسلمان میشوند، مثل محمدعلی کلی، مایک تایسون و خیلیهای دیگر. علت این روی آوردن به اسلام چیست؟
اولاً اینکه همه انسانها، بر اساس فطرت، به دنبال پیدا کردن خدای خود هستند. سیاهپوستان وقتی درباره عدالت از دیدگاه اسلام میشنوند، بسیار جذب این دین میشوند، چون مسیحیت در حقیقت بسیار تحریف شده و سیاستمداران مختلف برای توجیه ظلمهای خود از تعالیم مسیحیت سوء استفاده میکردند. سیاهپوستها معمولاً مذهبی هستند و کمتر سیاهپوستی را میبینید که کافر باشد، یعنی خدا را قبول نداشته باشد. بنابراین طبیعی است کسی که به دنبال حقیقت باشد، به اسلام جذب میشود.
دوم اینکه دیدگاه مقاومت در اسلام است و اینکه نگذارید کسی حقتان را بخورد. این دیدگاه بسیار برای سیاهپوستان جذابیت دارد و کاملاً عکس دیدگاه تحریف شده مسیحیت است که میگوید هیچگاه نباید از خشونت استفاده کنید، حتی زمانی که دائماً علیه شما از خشونت استفاده میکنند، فقط باید لبخند بزنید و دعا کنید که شاید آن دنیا اینها جواب کارهایشان را بگیرند. اسلام اینطور نیست، بلکه هم این دنیا و هم آن دنیا را در نظر گرفته است.