این گزارشها به ۵۹ هدف عملیاتی اشاره میکنند که بنا به گزارشهای میدانی، تعداد بسیاری از هدفهای عملیاتی اعم از انبار مهمات، مقرهای فرماندهی و یا مراکز تجمع، خالی بوده و آسیبی به داعش وارد نشده است. این گزارش را BBC و منابع اعلامی غربی هم تأیید کردهاند که داعش طی سه هفته گذشته فرصت کافی برای تخلیه مراکز خود داشته است. گزارشهای جدید هم تأکید دارند که هم جبههالنصره و هم احرارالشام در ریف ادلب و هم داعشیها در حال جابهجایی امکانات و نیروهای خود هستند و بخشی از زخمیهای خود را نیز وارد عراق کردهاند. جان کری اعلام کرد که حملات هوایی برای نابودی داعش برنامهریزی نشده است که به نظر میرسد در پاسخ به انتقاداتی است که به ماهیت اقدام آمریکا و ائتلاف چند کشور عربی از سوی طرفهای گوناگون انجام میگیرد. سخنگوی داعش هم در یک برنامه صوتی طولانی، اقدامات آمریکا را به استهزا گرفته و خواستار جنگ زمینی شده و مسئله تجهیز و آموزش نیروهای مخالف داعش در سوریه را که آمریکا آن را «ارتش شورشیان سوری» نامیده، به سخره گرفته است و اعلام میکند که تمامی امکانات و تسلیحات آمریکایی و اهدایی به این گروهها، در نهایت به دست داعش میرسد که در جنگ با آمریکا استفاده خواهد شد!
ماهیت این عملیات و نتایج عملی آن را هر چه تحلیل کرده باشیم، شروع این عملیاتها از سوی آمریکا را باید یک مرحله جدید از تحولات سوریه قلمداد کنیم که میتواند پیامدهای خطرناکی در بر داشته باشد.
در واقع، این عملیات پایهگذار زیرساختهای برنامهای آمریکا در سوریه و عراق و همچنین در افغانستان است. نکته مهمی که اوباما بهشدت به دنبال ثبت آن است اینکه؛ جایگاه آمریکا به عنوان رهبری ائتلافهای جهانی را برای آمریکا تأمین و حفظ کند. یعنی؛ یک نگاه ویژه و کارکردی برای ثبت موقعیت رهبری آمریکا در نظام جهانی هم در برنامههای آمریکایی وجود دارد.
فعلاً هیچ منبع قابل اعتمادی برای ارزیابی دقیق از آنچه توسط آمریکاییها ادعا میشود، در اختیار نیست، برخی اعترافات مانند خالی بودن مراکز و اهداف داعش که از سوی منابع غربی هم اعلام میشود، مطرح هستند، ولی ارزیابی از تأثیر این نوع از عملیاتهای هوایی علیه داعش و النصره با ابهام روبهروست. خصوصاً اینکه مثلاً؛ اهداف عملیاتی در البوکمال و دیرالزور و رقه در نقاط غیر شهری بودهاند که تأکید خبر و جزئیات آن را با دشواری روبهرو میکند و منابع خبری هدایتشدهای به روایت رویدادها خواهند پرداخت. آنچه روشن است اینکه؛ ادعا میشود داعش از سوی حامیان اصلی و پرورشدهندگان اولیه، مورد هدف حملات نظامی است و نگاه به این درگیری با بهانههای جاری مانندعدم اقدام زمینی، یک پروژه طولانی است که آمریکاییها برای گزینش و آموزش و تجهیز و بهکارگیری نیروهای معارض از سوریه و یا خارج آن، به بیش از یک سال زمان نیاز دارند و در این یک سال آنچه مورد تجاوز است اینکه؛ حاکمیت ملی سوریه و نهادهای قانونی بینالمللی مانند شورای امنیت سازمان ملل، مورد تجاوز قرار میگیرند. آنچه این روند جدید را خطرناکتر نشان میدهد اینکه؛ رژیم صهیونیستی هم یک هواپیمای جنگی سوریه در قنیطره را که در حال بمباران النصره بوده هدف قرار دادهاست.
در اینکه آمریکا و کشورهای حامی داعش به دلایل قانعنشدنی در حال سرکوب داعش باشند، شک و تردید جدی وجود دارد و آن را یک سناریوی جدید برای بهبود وضعیت منطقهای آمریکا و همپیمانان آنها باید دانست که نمیتوانند حذف شدن از معادله قدرت در سوریه و عراق و منطقه را تحمل کنند. ابزار این سناریو برای بازگشت نظامی آمریکا به کشورهای منطقه و نقض حاکمیتهای سیاسی، داعش است که به راحتی قابل مخفی شدن و خارج شدن از صحنه است و میتواند در جغرافیای جدیدی خود را آشکار کند و اینگونه به جهان القا شود که در سوریه سرکوب شدند و حالا نوبت یک کشور جدید است. جان کری در مصاحبه با سیانان آنچنان احساساتی شده که حتی عملیات آمرلی و بسیاری از عملیاتهای ارتش و مردم عراق را نیز به نام آمریکا ثبت کرده که نشان میدهد؛ آمریکاییها و کاخ سفید و بهویژه اوباما تا چه حد نیازمند ثبت یک پیروزی، حتی از نوع دروغین آن هستند!
سرنوشت اوباما و بهویژه حزب دموکرات و شاید جایگاه آمریکا در منطقه هم یکسره میشود. التماس کاخ سفید و نیاز به همراهی ایران، صرفاً برای نجات آمریکاست. کاخ سفید برای همراهی ایران در سمتگیریهای آمریکا در سوریه و عراق و پذیرش این رویکرد، خود را به آب و آتش میزند. دلیل روشن است آمریکا خود را در دامی قرار داده که نجات از آن حتی در ژست مبارزه با تروریسم داعش هم تأمین نمیشود و باید یک پیروزی نیمبند و یک همراهی جدی از سوی ایران را برای خود ثبت کند.
این رویای آمریکا با تحولاتی که در یمن در حال تکامل است، به کابوسی برای اوباما و بقیه دوستان آمریکا و بهویژه عربستان تبدیل شده که نمیتواند با رزمایشهای عملیاتی در قبال داعش به ترمیم آن کمک کند.
*صبح صادق/ هادی محمدی