کد خبر 356462
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۳ - ۱۵:۴۸

در حالی که به دنبال حوادث اسیدپاشی اخیر، مسئولان از مجازات شدید عاملان این حوادث دلخراش خبر می‌دهند، اما برخی پرونده‌های اسیدپاشی با سابقه رسیدگی ۱۰ ساله، منتظر اجرای حکم مانده‌اند.

به گزارش گروه اجتماعی مشرق،‌ اتفاقات اخیر در شهر اصفهان و موج نگرانی که به دنبال اسیدپاشی‌های رخ‌داده در این شهر به راه افتاد، بار دیگر افکار عمومی و رسانه‌ها را متوجه پرونده‌های قدیمی و معروف در این زمینه کرد؛ پرونده‌هایی مانند آمنه بهرامی و داوود روشنایی که هرکدام به نحوی تاکنون موفق به اجرای حکم قصاص متهمان پرونده شکایت خود نشدند (هرچند آمنه بهرامی با وجود اعلام رضایت، مدعی است در این میان فریب‌خورده است).

حدود 10 سال قبل پسر جوانی در محله مجیدیه شمالی تهران مورد حمله و اسیدپاشی قرار گرفت که در نهایت این اتفاق منجر به نابینایی یک چشم و سوختگی شدید صورت، گردن و گوش این جوان شد.

این جوان با شکایت از فرد مهاجم خواستار محاکمه و مجازات او شد که دادگاه کیفری استان تهران پرونده را به قاضی نورالله عزیزمحمدی رئیس شعبه 71 سپرد تا به آن رسیدگی کند. سرانجام بعد از رفت و ‌آمدهای فراوان قاضی عزیزمحمدی با توجه به درخواست شاکی مبنی بر قصاص متهم و دریافت دیه، متهم را به قصاص از ناحیه چشم راست و لاله گوش چپ و همچنین پرداخت دیه بابت سایر جراحات محکوم کرد.

پرونده با اعتراض متهم و وکیل وی به دیوان عالی کشور ارجاع داده شد که قضات یکی از شعب دیوان، بعد از بررسی پرونده، غیر از محکومیت دیه، مجازات درنظر گرفته شده درباره قصاص را نقض کردند. پرونده بار دیگر روی میز قاضی عزیزمحمدی قرار گرفت و این‌بار هم با رفع نواقص و اصرار  شاکی بر اجرای حکم قصاص، هیئت رسیدگی‌کننده حکم بدوی خود را تکرار کرده و متهم را به قصاص محکوم کردند.

بار دیگر پرونده با اعتراض متهم و وکیل وی به دیوان عالی کشور ارجاع شد و این‌بار قضات دیوان عالی حکم صادره را تأیید کردند؛ حکمی که با وجود گذشت حدود 2 سال هنوز خبری از اجرای آن نیست.

شعبه رسیدگی کننده به این پرونده در دیوان عالی کشور هم بعد از بررسی مجدد پرونده نظر خود را اینگونه اعلام کرد: با توجه به محتویات پرونده رسیدگی مجدد شعبه دادگاه کیفری استان تهران، با لحاظ جهات موجب نقض دادنامه قبلی خود در این مرجع و در نهایت صدور حکم مستدل و مستند مبنی بر قصاص چشم و لاله گوش راست آقای داوود روشنایی و آسیب‌های دیگر موجب پرداخت دیه به نامبرده اشکال اساسی از جهت رعایت اصول و قوائد دادرسی ندارد و اعتراض وکیل متهم نیز موثر در نقض دادنامه نیست و چون مماثلت در وسیله نابینا کردن جزء شرایط قصاص عضو نیست و قید جمله به طور کامل، دقیق و عینا در دو نظریه کمیسیون پزشکی از جهت مذکور است و چون بنابر تصریح دکتر بشیر نازپرور مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران انجام قصاص با وسیله دیگر غیر از اسید وجود دارد، لذا با حذف استفاده از اسید در اجرای حکم قصاص و با استناد به بند الف ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری، رأی معترض‌علیه کاملا ابرام می‌شود (28 فروردین 90).

روشنایی آذرماه سال 91 درباره آخرین وضعیت خود گفته بود با شماره تلفنی که مربوط به معاونت قضایی قوه‌قضاییه بود تماس گرفتم و به من گفتند 12 کارشناس پرونده شما را بررسی کرده و با اتفاق‌نظر اعلام کردند حکم قصاص باید اجرا شود. به من گفتند کارشناسان این نظر را داده‌اند و حرفی از دستور رئیس قوه‌قضاییه نزدند.

وی ادامه داد: اما چیزی که مقداری کار را مشکل کرده این است که آنها گفته‌اند نحوه اجرای حکم به طور دقیق باید تعیین شود که به همین دلیل پرونده به واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران رفته و از آنجا توسط قاضی اجرای احکام به شعبه بدوی رسیدگی به پرونده یعنی شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شده است تا قاضی عزیزمحمدی درباره آن نظر دهد. حتی ممکن است اجرای حکم را به خودم واگذار کنند.

این پایان ماجرا نبود و اجرای این حکم و حتی پرداخت دیه به این قربانی اسیدپاشی معطل مانده است؛ این قربانی اسیدپاشی تیرماه سال 92 در پاسخ به این سوال که اگر اجرای حکم را به خودت بسپارند این کار را انجام می‌دهی یا خیر گفت: بله. قطعا این کار را انجام می‌دهم زیرا یکی از درخواست‌های اولیه من این بود که حکم قصاص را خودم اجرا کنم.

روشنایی با بیان اینکه متهم پرونده مدام دم از اعمال نفوذ در دستگاه قضایی برای توقف اجرای حکم می‌زند ادامه داد: تنها نگرانی من این است که نکند او بتواند واقعا در این پرونده اعمال نفوذ کند و من به حق خود نرسم. بعد از 8 سال پرونده دوباره شعبه بدوی رسیده و می‌ترسم نتوانم حقم را بگیرم.

باز هم بیش از یک سال از درخواست این فرد از دستگاه قضایی گذشت و خبری از اجرای حکم قصاص متهم این پرونده نشد تا اینکه اسیدپاشی‌های اخیر اصفهان آتش درون این قربانی قدیمی را بازهم شعله‌ور کرد.

داوود روشنایی اظهار داشت: حدود 2 ماه قبل قرار بود حکم قصاص متهم این پرونده اجرا شود اما خانواده وی درخواست مهلت 2 ماهه‌ای کردند تا دیه را پرداخت کنند.

وی ادامه داد: دیه‌ای که دادگاه برای بنده تعیین کرده است چند صد شتر است (تعداد دقیق آن در ذهنم نیست). این خانواده در حالی از این مهلت استفاده کردند که اکنون با وجود گذشت این مهلت 2 ماهه،‌ادعا می‌کنند توانایی پرداخت دیه را ندارند و اگر هم بتوانند آن را پرداخت کنند، من باید از حق خود مبنی بر درخواست قصاص گذشت کنم.

روشنایی با گلایه از مسئولان واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران گفت: با گذشت مهلت مدنظر خانواده متهم، الان حکم قصاص باید اجرای شود اما مسئول اجرای احکام به من می‌گوید روند اداری اجرای حکم طولانی است و فعلا نباید منتظر اجرای حکم باشم.

این قربانی اسیدپاشی اظهار داشت: 10 سال است که منتظر اجرای این حکم هستم اما باز هم در اجرای حکم کارشکنی می‌شود؛ من نامه‌ای که در آن رئیس قوه‌قضاییه با اجرای حکم قصاص موافقت کرده است را در اختیار دارم که متعلق به سال گذشته است اما نمی‌دانم دیگر باید چه اتفاقی در این میان رخ دهد یا چه مسیر طی شود که حکم اجرا شود؟ نمی‌دانم خانواده این متهم چه نفوذی دارند که تا امروز توانسته‌اند جلوی اجرای حکم قصاص را بگیرند.

مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.
منبع: تسنیم