کيهان نوشت: يادش بخير... در عنفوان کودکي، پاي ثابت زنگ انشاء در تمام دوره تحصيل، همين موضوع بود: تابستان خود را چگونه گذرانديد؛ يا عيد خود را چگونه گذرانديد! فقط خدا مي داند از اين موضوع چقدر بدم مي آمد! چون بيشتر بچه ها، چاخان هاي آبداري را مي نوشتند؛ به خصوص راجع به ميزان عيدي! به هر حال، الان ديگر با اين سن و سال کسي به ما عيدي نمي دهد و خودمان بايد عيدي بدهيم؛ ولي جداً نسل ما، عيد خود را چگونه مي گذراند؟مسافرت مي روند؟ جلوي تلويزيون مردان آهني نگاه مي کنند؟ خداي نکرده کتاب مي خوانند؟ يا...
احتمالا شما هم زماني که به منزل اقوام و دوستان خود رفته ايد؛ مهمان ناخوانده اي را آنجا ديده ايد که گاهي روي مخ شما جاده سازي مي کند! اين عزيز دل، تلويزيون است. فکر کنيد شما بعد از يک سال به منزل فاميلتان آمده ايد و همزمان با ورود باشکوه شما؛ يک فيلم در حال پخش شدن است. صاحب خانه بيشتر از اين که حواسش به شما باشد به وقايعي است که در فيلم مي گذرد و خون، خون شما را مي خورد!
خوب شايد بعضي از اين برنامه ها ديدني هم باشد! چون در اين که استاد ضرغامي عيد امسال، علاوه بر اينکه اجازه پخش صحنه روبوسي ديپلمات هاي زن و مرد در سازمان ملل به مناسبت نوروز را داد، اجازه نمايش انواع فيلم هاي بيخود و باخود را نيز داد؛ شکي نيست! اما باور کنيد بعضي از آنها واقعا ديدني نيست يا اين که دلتان مي خواهد يک برنامه خوب در يک روز خوب ببينيد و متاسفانه سرخورده مي شويد. البته اين يک جهش مثبت است که در روز 12 فروردين امسال، ماشاهد يک فيلم بي ربط فرانسوي بوديم و از کشور دوست و برادر، آمريکا محصولي در شبکه ملي نمايش داده نشد! هر چند که در مابقي شبکه ها به نحوي اين نقيصه جبران شد!
در صنعت سريال سازي هم گويا امسال، بايد در سازمان صدا وسيما کوشش مضاعفي صورت بگيرد؛ چون به روال عادي فکر نمي کنم فيلم دندان گيري توليد شود! نمونه بارزي از اين سريال هاي آبگوشتي که سعي در برقراري تعامل زياد با مخاطبين خود را داشت؛ سريال موج و صخره بود. فکر کنيد واقعا طرح اين سوال ها و جواب هايي که قبل و بعد سريال به صورت زير نويس پخش مي شد، چقدر انرژي مصرف شده و برايش خلاقيت خرج کرده اند! مثل اين جواب ها:
1)فريد، پيام را 2)پيام، فريد را 3 )ناصر کيفي، صدف را 4) هردو صدف را . حالا شما اگر گزينه درست انتخاب کنيد برنده يک ربع سکه بهار آزادي خواهيد بود! به قول دوستم اگر نمي توانيد مگر مجبوريد؟
ولي اگر از حق نگذريم؛ امسال نمايش فيلم هاي روز سينماي جهان؛ به خصوص فيلم هاي اسکاري سال 2010 که هنوز 4ماه هم از نمايش آنها در جشنواره اسکار نمي گذرد؛ باعث شگفتي شد.
به هر حال امسال اگر خيلي خارج از خانه نبوديد؛ قطعا از فيلم هاي تلويزيون بي نصيب نمانده ايد. به شخصه دو روز تمام پاي رسانه ملي بودم و چون احساس کردم واقعا دچار رکود فکري شده ام؛ سعي کردم با خواندن يک رمان سنگين، اين نقيصه جبران شود. باور کنيد به اين نتيجه رسيده ام که بعد از تماشاي طولاني مدت فيلم، کتاب خواني و قدرت تجزيه تحليلم به شدت کاهش پيدا کرد و کتابي که قبلاً در مدت 2روز تمام مي شد، 4روز تمام طول کشيد تا به انتها برسد. شديدا به دوستان نسل3 توصيه مي کنم که فاصله مطمئن خود را با کتاب و تلويزيون حفظ کنند تا بعدها به مشکل برخورد نکنند؛ مخصوصا در تعطيلات طولاني مدتي مثل عيد.
¤¤
علاوه بر شگفتي هايي که استاد عزت ضرغامي در رسانه، وقت و بي وقت مي آفريند و باعث تعجب مخاطبين مي شود، بايد گفت عيد يعني تعجب! چون از عيدسال گذشته تا امسال، دخترها و پسرهاي نوه دايي مادري و پدري، حداقل نيم متر افزايش قد پيدا کرده اند و چهره هايي پيدا کرده اند که اگر با مادر و پدرشان نيايند؛ شايد اصلا نشناسيشان! البته من اين اندازه که از تغيير دکوراسيون منزل اقوام شگفت زده شدم؛ از تغيير چهره بچه هاي فاميل نشدم. بعضي ها خانه خودشان را به يک سمساري بزرگ تبديل کرده بودند و تا توانسته بودند اثاثيه بي مصرف و بامصرف خريده بودند. کار به جايي رسيده بود که در خانه بعضي، بايد به سختي از ميان ميزها و مبل ها براي ورود و خروج رد مي شديم. البته گاهي تعجب به ترس هم تبديل مي شد! مخصوصاً زماني که مجبور باشي در فاصله يک متري از يک تلويزيون 60 اينچي بنشيني و به يک باره تلويزيون روشن شود و يک بازيگر به دوبرابر اندازه طبيعي با صدايي غير طبيعي به سمت تو حرکت کند!