به گزارش وبلاگستان مشرق، نويسنده وبلاگ "حاج علا" در يکي از مطالب اخير خود در نقد اخراجي هاي 3 نوشت: چند روز پيش با چند تا از دوستان رفته بوديم ديدن فيلم اخاجي ها 3. ما با کلي ذوق و شوق وارد سالن شديم و منتظر شروع اکران. قبلا هم کلي شنيده بوديم که اين فيلم در مورد مسائل سياسي و انتخابات ساخته شده. ما هم گفتيم کسي که بتواند با آن جسارت و ظرافت بعضي پيام هاي جنگ را در قالب طنز برساند قطعا بايد کارش ديدني باشد. ولي فيلم شروع شد و ما تمام.

گويي ديگر ده نمکي نبود و اخراجي ها. ديگر زبان اخراجي هاي يک در دهان ده نمکي نمي چرخيد. اصلا زباني براي چرخيدن نمانده بود. هرچه ديديم و شنيديم آنقدر پوک و بي محتوا بود که در ميانه فيلم قصد به ترک سالن کردم اما به دليل اصرار همراهان مجبور به ماندن شدم و... .

شخصيت پردازي فيلم در نوع خودش افتضاح بود و اگر نمي بود اخراجي هاي يک، کار ده نمکي تمام بود. از فيلم برداري ضعيف و فيلم نامه تهي گرفته تا روند عجولانه فيلم و پايان نامانوس و سرگردان. ولي حيف که مجال نيست تمام آنچه مي خواهم را در اين مقال بگنجانم.

باور کنيد اخراجي هاي سه يک فيلم با مضمون انقلاب نبود. اصلا اين ده نمکي نماينده طيف انقلاب نبود. هيچ حرف تازه و پخته اي براي ارائه به مخاطب وجود نداشت. ده نمکي برداشت هاي شخصي خود همراه با توهماتش از مسائل روز را به خورد مردم داد. برداشت سطحي وي از مسائل به گونه اي بود که شايد ننجون فلاني مي توانست همين را بگويد. تنزل دعواي انتخابات به يک بحث ساده ثروت اندوزي (آنجا که "بايرام لودر" در جواب روحاني فيلم ميگويد شرکت در انتخابات "به خاطر اينه که نون توشه") بزرگترين ظلم به تمام کساني بود که در اين مدت با جان و مال و وقت آبروي خود جهاد کردند. آيا عمارهاي ما براي مقابله با اين ثروت اندوزي قيد امنيت جاني و رواني خود و خانواده را زدند. اين کودکانه انگاري ده نمکي در مورد ريشه مسائل اخير داغي تازه بود که بدانيم بسياري از همرهان از ظن خود آمدند و نه در پاسخ به نداي اين العمار امام خامنه اي. شايد براي مسعود ده نمکي هدف وسيله را توجيه کند اما اينکه بخواهي هر نسبت زشتي به هر کانديداي انتخاباتي بدهيم دور از اسلام است.مگر امام خامنه اي نفرمودند حتي در مورد سران فتنه اگر ذره اي مطمئن نيستيد نگوييد تا مبادا تهمت محسوب شود و اگر مطمئنيد مراقب باشيد تا غيبت نشود. مگر نفرمودند آنقدر حرف آشکار در جبهه انقلاب هست که درست بيان کردن آنها بسياري از مشکلات را حل ميکند.

برخي مسائل مطروحه در فيلم و نسبت هايي که به افراد داده ميشد (که با عنوان مسائل "خاک برسري" توسط همسر مهندس دباغ عنوان ميشد) حتي اگر واقعي باشد به دور از احکام و اخلاق اسلامي است. اخراجي هاي سه هيچ حرفي از جبهه انقلاب و اعوان آن نزد و فقط آنها را در حد يک سري آدم بيکار موتور سوار علاف و شايد چند مامور امنيتي و يک استاد دانشگاه درمانده و گريزان از جهاد نوين و چند جانباز ويلچر نشين نشان داد و ديگر هيچ...