به گزارش وبلاگستان مشرق، نويسنده وبلاگ "سحريار" در يکي از مطالب اخير خود به دو نمونه از برخورد مقام معظم رهبري با تملق گويي اشاره کرد و نوشت: در تاريخ 24 / 6 / 77 در ديدار با فرماندهان سپاه پاسداران ، قبل از بيانات مقام معظم رهبري سرودي اجرا شد و و در آن مصرعي بود که جمع باهم مي خواندند " سرور ما ، خامنه اي ". ايشان در همان جلسه تذکر دادند و فرمودند: " يک نکته هم درباره اين سرود زيبايي که برادران اجرا کردند، عرض کنم: من خواهش ميکنم که الفاظ اين اشعار و سرودها را از کلمات مبالغهآميز خالي کنيد. هم شأن شما اين است که در اين راهها پيشقدم باشيد و هم حقيقت قضيه اين است. بنده افتخارم به اين است که بتوانم خدمتگزار شما و مردم باشم. «سَروَر» فقط خداي متعال است و به امر او و در پيروي و عبوديّت او بندگان صالحِ برجسته و معصومين عليهمالسّلاما ند. ما بندگاني ناقص، نارسا، و ضعيف هستيم. بزرگترين هنر ما اين است که بتوانيم در لابهلاي همه ضعفهايي که داريم، کاري انجام دهيم که انشاءاللَّه طبق وظيفه باشد. اين کلمات مبالغهآميز را حذف کنيد. بنده، وقتي اين کلمات را ميشنوم، حقيقتاً متأذّي ميشوم."
* در 12/ 8/ 80 در ديدار با جوانان اصفهان، قبل از فرمايشات امام خامنه اي، کسي ايشان را " علي زمان " خواند، در همان جلسه اينگونه تذکر دادند : { اگر کسي در مقابل جوانان ادّعا کند و بگويد نظام اسلامي ما هيچ عيبي ندارد و همان قالبي را که اسلام خواسته، ما پياده ميکنيم، گزاف گفته است. بههيچوجه اينطور نيست. خود ما انسانهاي ضعيفي هستيم. وقتي کساني اسم مبارک اميرالمؤمنين عليهالسّلام يا اسم مبارک وليّعصر روحيفداه را ميآورند، بعد اسم ما را هم دنبالش ميآورند، بنده تنم ميلرزد. آن حقايق نور مطلق، با ما که غرق در ظلمتيم، بسيار فاصله دارند. ما گياه همين فضاي آلوده دنياي امروزيم؛ ما کجا، کمترين و کوچکترين شاگردان آنها کجا؟ ما کجا و قنبرِ آنها کجا؟ ما کجا و آن غلام حبشيِ فداشده در کربلاي امام حسين عليهالسّلام کجا؟ ما خاک پاي آن غلام هم محسوب نميشويم. اما آنچه که حقيقت است، اين است که ما به عنوان مسلماناني که راهمان را شناختهايم، تصميم خود را گرفتهايم و نيروي خود را براي اين راه گذاشتهايم؛ با همه وجود در اين راه حرکت ميکنيم و ادامه خواهيم داد. نواقصي در کار ما وجود دارد؛ همه اين نواقص هم قابل حلّ است. البته وقتي اين نواقص را حل کنيم، اينطور نيست که به غايت مطلوب رسيدهايم؛ نه، راه کمال تمامنشدني است. در اين جادهاي که ما حرکت ميکنيم، هر کيلومتر به کيلومترِ آن توقّف ممنوع است؛ نبايد توقف کرد؛ همچنان بايد جلو رفت. بسياري از مشکلات کنوني که ملت و کشور ما با آنها دست به گريبان است، قابل حلّ است. }
اين کلمات مبالغهآميز را حذف کنيد. بنده، وقتي اين کلمات را ميشنوم، حقيقتاً متأذّي ميشوم