مسئول عقيدتي سياسي دفتر فرمانده معظم کل قوا جزئيات اقدام وزير امور خارجه دولت موقت براي فروش جنگنده‌هاي F14 به کانادا و مخالفت شديد شهيد بابايي را شرح داد.

به گزارش گروه دفاع و امنيت مشرق به نقل از فارس، حجت‌الاسلام صفايي مسئول عقيدتي سياسي دفتر فرمانده معظم کل قوا در مراسم سي‌ودومين سالگرد شهادت امير سپهبد محمدولي قرني که امروز سه‌شنبه در مسجد امام خميني(ره) ستاد فرماندهي ارتش برگزار شد، گفت: شهيد قرني يک شخصيت منحصر به فرد بود که در زمان رژيم شاهنشاهي با درجه سرلشکري تصميم به براندازي مي‌گيرد و وقتي خبر به شاه رسيده و دستگير مي‌شود، ضمن خلع درجه به 3 سال زندان محکوم شده و در زمان رژيم شاهنشاهي دشواري‌هاي فراواني را تحمل مي‌کند.

وي افزود: قرني پس از انقلاب و با تاييد امام خميني(ره) به عضويت شوراي انقلاب درآمد و يکي از دو نظامي شوراي انقلاب بود و چون معتمد امام بود و رئيس ستاد ملي ارتش ايران شد.

صفايي با بيان اينکه درد شهيد قرني درد دين بود، تصريح کرد: اين شهيد بزرگوار در زمان حياتش گفته بود: "قرآن بايد در تمام مراحل از مدارس تا دانشگاه‌ها تدريس شود "، "کتاب خدمات متقابل قبل اسلام و ايران شهيد مطهري بايد در دبيرستان تدريس شود و مطالب خلاف آن که در درس‌هاي دبيرستان وجود دارد بايد حذف شده و روشنفکران بدون اخلاق و دين را بايد دور ريخت.

* شاه هميشه بر روي مليت و مکتب ايراني تاکيد داشت

مسئول عقيدتي سياسي دفتر فرمانده معظم کل قوا با اشاره به تاکيد شهيد قرني بر خواندن کتاب خدمات متقابل قبل اسلام و ايران شهيد مطهري، اظهار داشت: در سال‌هاي پيش از انقلاب شاه بر روي مليت، گذشته و هويت و مکتب ايراني تاکيد ويژه‌اي کرد و مي‌خواست هويت اسلامي را به حاشيه ببرد و اين باعث احساس خطر از سوي شهيد مطهري شد و در پي اين مسئله بود که ايشان کتاب خدمات متقابل اسلام و ايران را در برابر مکتب ايراني نوشت.

صفايي با بيان اينکه شهيد قرني به خاطر فشارهاي دولت موقت استعفا داد و در چند صفحه مشکلات را به امام بيان داشت و خطرات آينده را پيش‌بيني کرد، گفت: به عنوان مثال ابراهيم يزدي وزير امور خارجه دولت موقت پس از انقلاب، با کشور کانادا براي فروش جنگنده‌هاي F14 وارد مذاکره شده بود و حتي کانادايي‌ها براي ديدن آن‌ها به اصفهان هم رفته بودند و قرار شده بود هر جنگنده F14 را 15 ميليون دلار به کانادا بفروشد.

وي ادامه داد: در اين زمان شهيد عباس بابايي در پايگاه اصفهان حضور داشت که وقتي متوجه اين موضوع شد با يزدي صحبت کرد و گفت‌: ملت ما فقير نيست که توان ارتش را کم کنيم و تجهيزات را بفروشيم و يزدي به او مي‌گويد: آخر پسرم ما انقلاب کرديم و در دنيا هم اعلام کرديم ما نه با شرق هستيم و نه با غرب و کسي به ما کاري ندارد، هواپيما مي‌خواهيم چه کار؟ در اين زمان شهيد بابايي مي‌گويد: آقاي يزدي من و چند نفر ديگر از همرزمان بر روي رمپ‌ها مي‌خوابيم و اگر مي‌خواهيد هواپيماها را ببريد بايد از روي جسد ما بگذريد، با اين شرايط يزدي از اين کار منصرف مي‌شود.