این بار ماجرا فرق داشت و فیفا به مکانی برای جنگ نابرابری بین آمریکا و متحدانش مقابل روسیه تبدیل شد. این جنگ البته تلفاتی هم داشت. اولین تلفات آن آواری بود که بر سر سپ بلاتر ریخت؛ همان مردی که برای اولین بار در امپراطوری 17 ساله خود، دست به نافرمانی زده بود.

گروه ورزشی مشرق- در اینکه در بدنه فیفا فساد زیادی وجود دارد، شکی نیست. رشوه در ابعاد مختلف در این ساختمان جهانی موج می زند. معاملات غیرقانونی در پشت صحنه این سازمان بسیار زیاد است. هر چه باشد فیفا در سراسر جهان به خاطر تسلط بر ورزشی به نام فوتبال، با آن محبوبیت جهانی، بسیار مشهور است و دارای نفوذ و قدرت.

در شلوغی بازداشت های صورت گرفته در سال 2015 آنچه که پنهان شده و تا کنون هیچ توجهی به آن صورت نگرفته، ژئوپولیتیک است. ژئوپولیتیک یکی از تخصصی‌ترین و با اهمیت‌ترین واژه ها و مفاهیمی است که در روابط بین الملل و سیاست بین الملل دارای نقش برجسته ایست. این واژه در زبان فارسی به علم سیاست جغرافیایی یا تاثیر جغرافیایی سیاست و رفتارهای سیاسی ترجمه و تعبیر می‌شود.

در واقع، فیفا برای اولین بار در تاریخ خود نزد آمریکا، اهمیت ژئوپولیتیک پیدا کرد. شاید پیش از این هرگز تا این حد برای قدرت های بزرگ دنیا، مهم نشده بود. اهمیت پیشین فیفا شاید در درآمدزایی خلاصه می شد و اینکه مثلا آمریکا با میزبانی در جام جهانی کشورش را تبلیغ کند و ویترین بهتری برای خود دست و پا کند. این بار ماجرا فرق داشت و فیفا به مکانی برای جنگ نابرابری بین آمریکا و متحدانش مقابل روسیه تبدیل شد. این جنگ البته تلفاتی هم داشت. اولین تلفات آن آواری بود که بر سر سپ بلاتر ریخت؛ همان مردی که برای اولین بار در امپراطوری 17 ساله خود، دست به نافرمانی زده بود.

همان مردی که به دستور بزرگان و بالادستان خود، فلسطین را به رسمیت نشناخته بود؛ ولی حالا توسط فلسطین به رسمیت شناخته شده، قصد رای گیری علیه رژیم صهیونیستی را داشت و این اتفاق خوشایندی برای آمریکا و متحدانش نبوده و نیست. همان مردی که قرار بود اجازه حضور تیم ملی ایران در جام جهانی 2006 آلمان را ندهد؛ اما کاری را کرد که به نظرش درست بود. همان مردی که به مرور زمان، خشم آمریکا را علیه خود برانگیخت.

آمریکا و انگلیس به خودی خود از دست بلاتر به خاطر میزبانی که به روسیه و قطر داده بود، عصبانی بودند. تصمیم برای رای گیری علیه بلاتر، بهترین بهانه بود تا آمریکا صبر خود را لبریز شده ببیند و در دو روز، کوهی از مدارک را علیه وی تقدیم نیروی امنیتی سوئیس کند.

انتخابات برگزار شد و البته رای گیری علیه اسرائیل از دستور کار کنگره شماره 65 خارج؛ اما هیچکس نپرسید که این رای گیری به دستور چه کسی از برنامه حذف شد. تمام جهد بلاتر این بود که به آمریکا ثابت کند، هنوز هم مرد با نفوذی است. او رای آورد و انتخاب شد و سپس کاری را که باید انجام می داد، عملیاتی کرد؛ استعفا بدون سخنرانی و در سکوت.

اتفاقی که اکنون در حال رخ دادن است، تجزیه شدن فیفا است؛ فیفایی که زیاد از حد به وحدت رسیده بود و برای آمریکا به یک دردسر جدی تبدیل می شد. اما فیفایی که قرار است اکنون تشکیل شود، فیفای کم دردسری خواهد بود؛ همان فیفایی که مورد پسند آمریکا و انگلیس باشد. همان فیفایی که میزبانی را از روسیه تحت تحریم بگیرد و به انگلیس یا یک کشور اروپایی دیگر تقدیم کند.

بلاتر و یارانش در مدت زمان کمتر از دو روز کاری، قلع و قمع شدند و چیزی که باقی مانده، یک ساختمان ارزشمند بدون نیروی انسانی معتمد است؛ این نیروی انسانی نیز بزودی به بدنه فیفا تزریق خواهد شد. مشخص است که برقراری دموکراسی در فوتبال جهان، دغدغه آمریکا یا انگلیس نیست؛ اما بهانه خوبی است برای ضربه زدن به روسیه و تحت فشار قرار دادن قطری که راه نافرمانی را یاد گرفته است.