مشرق-- بهره گيري رهبر القاعده ازدو عنصر زمان ومکان براي ضربه زدن به نيروهاي آمريکا و غرب مهمترين ويژگي اسامه بن لادن براي مبارزه فرسايشي با آمريکا به شمار مي رود. اسامه بن لادن که اهل عربستان سعودي است، پرورش يافته محيط غير دمکراتيک، قبيله اي و به شدت خشن عربستان است.
اما غرب و آمريکا به جاي تلاش براي تغيير محيط سياسي عربستان وايجاد يک ساختار دموکراتيک در نظام قبيله اي و قرون وسطائي اين کشور تنها به ترور اسامه بن لادن بسنده کرده است.
همچنين آمريکايي ها به شدت از مشکلات داخلي رنج مي برند، وضعيت اقتصادي اشفته است. رغبت و نشاط سياسي در بين مردم اين کشور در پايين ترين حد خود قرار دارد.
از سوي ديگر قيام ها در کشورهاي عربي به شدت به منافع آمريکا در منطقه ضربه وارد کرده و اين خطر در برخي از کشورهاي عربي از جمله يمن و ليبي وجود دارد که افراطيون زير لواي القاعده سامان گرفته و بتوانند خطري جدي براي منافع آمريکا و همپيمانان اصلي آنها در منطقه مانند آل سعود ايجاد کنند.
در پاکستان طالبان و تروريست هاي القاعده روز به روز قدرت مي گرفتند و اين موضوع به افغانستان اين اجازه را نمي دهد که فرايند دموکراتيزه شدن را به درستي تجربه کند. طالبان در افغانستان متاثر از القاعده است و حالا خبر مرگ بن لادن مي تواند تا اندازه زيادي همه اين دردهاي امريکايي ها را درمان کند.
فراموش نکنيم که امريکايي ها قصد دارند در افغانستان طرح تازه اي را حول محور خود مختاري طالبان در مناطق جنوب به اجرا در آورند که اطمينان از مرگ بن لادن و بي صاحب ماندن شبکه تروريستي القاعده مي تواند کمک بزرگي به تغيير رويه آن بخش از طالبان که هنوز متاثر از اقدامات جهادي القاعده اي ها هستند به حساب آيد.
يکي ديگر ازخاصيت هاي کشته شدن بن لادن در اين موقعيت و يا اعلام خبر کشته شدن اين رهبر گروه تروريستي که گفته مي شود جسد او در اختيار آمريکايي هاست، انحراف افکار عمومي و حتي انحراف ذهن انقلابيون در کشورهاي عربي است.
اما چرا آمريکا پس از حادثه 11 سپتامبر و لشکرکشي به افغانستان و عراق نتوانست اسامه بن لادن را دستگير و يا به قتل برساند؟ نظريه هاي متفاوتي در زمينه اختفاي ده ساله بن لادن وجود دارد که مي تواند زمان قتل رهبر القاعده را مورد ترديد قرار دهد.
اولا آمريکا در آستانه برگزاري پر هزينه ترين انتخابات تاريخ ايالات متحده آمريکا قرار دارد و به طور طبيعي، به پيش زمينه هاي زيادي براي برگزاري با شکوه اين انتخابات نياز دارد. بخشي از اين پيش زمينه ها مي تواند خروج نيروهاي آمريکا از عراق و افغانستان در پايان سال 2011 باشد که در واقع خواست عمومي ملت آمريکاست.
لذا تيم باراک اوباما به ويژه پنتاگون براي توجيه خروج نيروهاي خود از افغانستان و عراق نياز به توجيه افکار عمومي دارد.
يکي از اين اقدامات که بر افکار عمومي آمريکا تأثير فزاينده اي خواهد داشت، مساله دستاورد درباره مبارزه با تروريسم جهاني است. طبيعي است قتل اسامه بن لادن مي تواند افکار عمومي آمريکا و غرب را قانع کند که لشکرکشي به عراق و افغانستان بدون دستاورد نبوده است.
موضوع ديگري که به عنوان يک برگ برنده در دست دمکرات ها و تيم باراک اوباما تلقي مي شود، بزرگنمايي اهميت قتل اسامه بن لادن است. بسياري از تحليلگران بر اين عقيده هستند که بن لادن سال ها پيش در کوه هاي «تورا بورا» در افغانستان فوت کرده و در همانجا دفن شده است. اما زمان اعلام مرگ اسامه بن لادن در واقع نوعي بازي تبليغات انتخاباتي باراک اوباما با جنازه پوسيده اسامه به شمار مي رود.
از سوي ديگر، اگر حقيقتا اسامه بن لادن در ده سال توانسته در اسلام آباد پاکستان زندگي کند اين امر به نوعي مي تواند نشانه ضعف اطلاعاتي و جاسوسي آمريکا باشد. چگونه مي توان تصور کرد که دستگاه هاي جاسوسي آمريکا و پاکستان به رغم حضور گسترده نظامي در اسلام آباد نتوانستند در طول اين ده سال محل اختفاي بن لادن کشف کنند؟
سوال ديگري که مطرح مي شود، اين که چرا نيروهاي مشترک آمريکا و پاکستان که در ترور اسامه بن لادن شرکت داشتند او را زنده دستگير نکردند؟
طبيعي است، دستگيري زنده اسامه بن لادن مي توانست به کشف زواياي پنهان حادثه تروريستي 11 سپتامبر و ساير عمليات تروريستي کمک کند. لذا موضوع قتل اسامه بن لادن يک پروسه کاملا تبليغاتي براي پيروزي دوباره باراک اوباما در انتخابات سال 2012 رياست جمهوري آمريکا به شمار مي آيد.
همچنين خبر کشته شدن اسامه بن لادن مي تواند به بهبود وضعيت دلار آمريکا در جهان و سرانجام خروج اقتصاد شکننده و فلج آمريکا از رکود فعلي کمک کند، زيرا با اعلام خبر کشته شدن اسامه بن لادن قيمت دلار در سطح جهان افزايش يافت.
هرچند رقباي انتخاباتي باراک اوباما از حزب جمهوريخواه در ماه هاي آينده واقعيت هاي پشت پرده قتل اسامه بن لادن را فاش خواهند کرد، ولي گويا اين پروسه تبليغاتي کارآيي خود را از دست داده است.
در چنين فرايندي جهان در آستانه آغاز مبارزه انتخاباتي ميان دو حزب رقيب دمکرات و جمهوريخواه آمريکا، شاهد شکل گيري پروسه هاي تبليغاتي گوناگوني خواهد بود. هر يک از دو حزب تلاش خواهند کرد تا دستاوردهاي خود را براي ملت آمريکا بزرگنمايي کنند تا رأي هاي بيشتري را جذب کنند.
در اين بازي تبليغاتي، طبيعتا نبايد نقش سياسي لابي صهيونيستي و نقش تبليغاتي هاليوود را ناديده گرفت، زيرا صهيونيست ها و کارگردانان هاليوود تأثيرگذارترين عناصر انتخابات آمريکا هستند.
به هر تقدير اسامه بن لادن و اقدامات او و اخبار منتسب به او در يک دهه گذشته جنجال افرين بوده اند و به بهانه همو بوده است که دو جنگ بزرگ در منطقه خاورميانه درگرفته است.
شايد بن لادن قبلا کشته شده و حالا خبر آن اعلام مي شود. شايد هم مقامات آمريکايي و پاکستاني مي دانستند که بن لادن در کجا مخفي شده اما زمان را براي کشته شدن او مناسب نمي دانسته اند. به هرحال زمان کنوني براي کشته شدن بن لادن زمان خيلي خوبي به نظر مي رسد.
شايد آمريکايي ها سناريويي را از اعلام خبر مرگ بن لادن دنبال مي کنند. جزئيات مربوط به کشته شدن بن لادن را بايد از دهان باراک اوباما رئيس جمهور آمريکا که قرار است درباره آن سخنراني کند شنيد اما به هر روي اگر همزماني مرگ بن لادن با وقايع مهم روزگار ما تصادفي بوده باشد و سناريويي پشت آن قرار نداشته باشد واقعا بايد به خوش شانسي آمريکايي ها غبطه خورد.