کد خبر 441404
تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۰۲:۵۶

روزنامه انگلیسی گاردین سرمقاله امروز خود را به زبان فارسی و با عنوان "توافق هسته ای؛ پیروزی دیپلماسی" منتشر کرد.

به گزارش مشرق به نقل از فرارو، متن سرمقاله گاردین را در ادامه می خوانید:

توافق با ایران درباره ی برنامه اتمی‌اش که صبح روز سه شنبه در وین به سرانجام رسید، پیروزی دیپلماسی بردبارانه است. دست کم در مدت سیزده سال گذشته، گره کور رابطه میان ایران و آمریکا که از پشتیبانی متحدان اروپایی‌اش برخوردار بود، احتمال داشت چنان کورتر شود که آتش جنگ برپا گردد. جورج دابلیو بوش، رئیس‌جمهور سابق آمریکا، در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل در سال 2002، ایران را در کنار کره شمالی وعراق «محور شرارت» خواند و بعدتر هم با افزایش حضور ناوگان جنگی در منطقه، تنش‌ها را از پیش هم بیشتر کرد. اسرائیل که خود زرادخانه‌های اعلام نکرده‌ی اتمی دارد، بیش از یک دهه است که مرتبا هشدار می‌دهد که آماده است با حمله‌های هوایی پیشگیرانه، تاسیسات هسته ای ایران را نابود کند.
رابطه ی پرتنش میان واشنگتن و تهران با انقلاب ایران در سال 1979 آغاز نشد. ولی حمله به سفارت آمریکا و گروگان گرفتن آمریکایی‌ها بر رویکرد آمریکا در دهه‌های پس از آن، زخمی بر این رابطه برجا گذاشت. در سال 1988، شلیک یو اس اس وینسنس به یک هواپیمای مسافربری ایرانی و کشته شدن 290 نفر سبب افزایش خصومت میان این دو کشور شد. در سال 2002 ، که مبدا بحران کنونی است، با کشف دو تاسیسات اعلام نشده در نطنز و اراک، آشکار شد ایرانی‌ها واقعیت را درباره‌ی برنامه ی هسته‌ای خود اعلام نکرده‌اند و بار دیگر تنش‌ها بالا گرفت؛ خبر کشف تاسیسات اعلام نشده این هراس را تقویت می‌کرد که ایران سرسختانه و به سرعت در صدد کسب سلاح هسته‌ای است.

تاریخچه‌ی سال‌های اخیر، ابعاد آنچه را که در وین رخ داد بیشتر نمایان می‌کند. به جای اینکه سیاستمداران گزینه‌ی راه حل‌های نظامی را برگزینند، توافق وین پیروزی دیپلمات‌ها و پراگماتیست‌ها بوده است که ساعت‌های پیاپی روی جزئیات توافقی که سازشی صلح آمیز را رقم می‌زند، کار کردند. مسئول این دستاورد جان کری خستگی ناپذیر، وزیر امور خارجه‌ی آمریکاست ولی شرکای آمریکا هم در این باره سهم دارند: آلمان، فرانسه و بریتانیا، از جمله بارونس کاترین اشتون نماینده پیشین عالی اتحادیه اروپا و همچنین ـ با وجود تنش‌های اوکراین ـ روسیه، و نیز تا اندازه‌ای کمتر چین. همچنین حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، که مجبور بوده است در سرزمین خودش در مقابل تندروهای بدبین بایستد، هم در این دستاورد سهم داشته است.

این توافق به ایران فرصت می‌دهد که از انزوا بیرون آید و به اتحاد تازه‌ای با غرب برسد. این اتحاد هم برای مردم ایران خوب است و هم غرب، چرا که فرصتی فراهم می‌کند برای تعامل بیشتر، چه از راه تجارت، سرمایه گذاری و توریسم و چه برای مذاکرات در خصوص مشکلات منطقه‌ای. پرزیدنت روحانی در مبارزات خود با تندروهای ایرانی که کنترل حکومتی همچنان سرکوبگر را در دست دارند، قدرتمندتر خواهد بود. او حالا باید تمرکز خود را بر سر اصلاحات داخلی بگذارد و به حبس‌های خانگی رهبران مخالفان و دادگاه نمایشی جیسون رضاییان، خبرنگار واشنگتن پست، خاتمه دهد.

اکنون این امکان وجود دارد که ایران نقش متفاوت و سازنده‌تری در امور خاورمیانه، و نیز همسایگان شرقی خود نظیر افغانستان ایفا کند. ایران عموما تاثیرات زیانباری بر منطقه داشته است ـ از حمایت مهلک خود از بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، گرفته تا تاثیر بی‌ثبات‌کننده اش بر لبنان با ارسال سلاح و مهمات به حزب الله ـ ولی سربرآوردن داعش، حالا تصویر را پیچیده کرده است؛ آمریکا در ابتدا از ایران به دلیل مداخله‌اش در عراق با هدف حمایت از جامعه‌ی شیعه ی این کشور انتقاد داشت ولی اکنون این دو کشور، اگر نگوییم با هم، دست کم در یک صف، در برابر گروهی که خود را دولت اسلامی می‌خواند، کار می‌کنند.

تهران، که خوش دارد به رویکرد سازنده‌ی خود ببالد، باید این ادعا را با رویکردی منعطف‌تر نسبت به اسرائیل و نیز با بهره‌گیری از نفوذش در جهت تشویق به رسیدن به توافق صلح با فلسطینی‌ها اثبات کند. این نشانه‌ای کوچک بود اما شاید دلگرم کننده که حسن روحانی در سخنانش هنگام استقبال از توافق، اسرائیل را به جای «رژیم صهیونیستی» با نام «اسرائیل» خطاب کرد. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در سخنانش پیش از توافق، چنین توافقی را اشتباهی در ابعاد تاریخی توصیف کرد و گفت که این توافق به ایران امکان دستیابی به سلاح اتمی را خواهد داد. ولی جزئیاتی که در وین مورد توافق قرار گرفته، نشان از آن دارد که چنین امری دشوار خواهد بود ـ و قطعا بسیار سخت‌تر از نتیجه‌ی عدم توافق. از جمله امتیازهایی که ایران داده است، یکی هم این است که ظرفیت غنی سازی خود را به دو سوم کاهش خواهد داد و استفاده از تاسیسات زیرزمینی‌اش در فردو برای غنی سازی اورانیوم را متوقف خواهد کرد. ایرانی‌ها تقریبا در همه‌ی نکته های کلیدی کوتاه آمده‌اند. تاسیسات هسته‌ای ایران از جمله تاسیساتی خواهد بود که ـ زیر نظر ناخوانده و جامع آژانس انرژی اتمی ـ در جهان مورد بیشترین نظارت ها قرار خواهد گرفت.

آمریکا باید این فرصت را غنیمت بشمرد، با منطقی‌ترین سرعت ممکن به سوی برداشتن تحریم ها حرکت کند و مردم ایران را که مدت ها سختی کشیده‌اند از منافع قابل لمس برخوردار کند. خطر این است که کنگره‌ای که اکثریتش جمهوری خواه است و هنوز ایران را نبخشیده و با نتانیاهو همدل است، ممکن است بخواهد با این توافق مخالفت کند. باراک اوباما گفت که از حق وتوی خود استفاده خواهد کرد ولی کنگره می‌تواند وتوی او را با دو سوم رای‌‌ بی‌اثر کند. این البته کوتاه بینی خواهد بود. آقای اوباما قطعا توفیق بزرگی در سیاست خارجی لازم خواهد داشت تا به میراث داخلی خود بیفزاید و این توافق می‌تواند همین پاداش باشد. پس از تقریبا چهاردهه، این توافق، که برای به دست آمدنش راهی طولانی طی شد، این امید را در دل برمی‌انگیزد که یکی از بزرگ‌ترین تمدن‌های جهان با منافعی بی‌شمار ـ نه فقط برای ایرانی‌ها بلکه برای همسایگانش که درگیری و تنش در حال نابودکردنشان است ـ از انزوا بیرون آید. فرصت را باید غنیمت شمرد.