کد خبر 45229
تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۰۱:۲۱

خبرگزاري کار (ايلنا) که در پوشش حمايت از کارگران فعاليت مي کند، ضمن مصاحبه با يکي از افراد نزديک به اصلاح طلبان، فرد دانه درشتي را که يک هزار ميليارد تومان بدهي بانکي معوقه دارد، «قهرمان ملي» خواند!<BR>

به گزارش مشرق ، کيهان نوشت، محمدرضا سبز عليپور به عنوان رئيس مؤسسه اي موسوم به مرکز تجارت جهاني ايران شناخته مي شود و در دولت اصلاحات باني برخي مراودات خارجي اصلاح طلبان بود. وي در مصاحبه با ايلنا درباره يک بدهکار بانکي که داراي بدهي معوقه هزار ميليارد توماني است، گفت او نه تنها مفسد نيست بلکه انساني قابل احترام و کارآفرين و در کل يک قهرمان ملي است!
سبزعليپور ادامه داد: فرد مورد نظر طي چهل سال گذشته طبق اعتراف جناب آقاي آقامحمدي بهترين صنايع را در رشته کاري خود نه تنها در سطح ايران بلکه در سطح خاورميانه و حتي جهان احداث کرده است. بهترين محصولات را توليد و به سراسر دنيا صادر کرده، بيش از 5000 نفر کارگر، کارمند، مهندس و مدير ارشد در کارخانجات و شرکتهاي او مشغول به کار هستند.
شما قضاوت کنيد وقتي که يکي از کارخانجات اين مرد بزرگ هر سه ماه بيش از 1000 ميليارد تومان مواد اوليه نياز دارد پس آيا مبلغ 1000 ميليارد تومان وام تنخواه گردان براي صنايع ايشان خيلي زياد است که چنين آن را بزرگ مي کنند و تحويل جامعه مي دهند؟
وي همچنين گفت: «در ساير کشورهاي جهان هر کسي بتواند بيشترين وام را از بانکها اخذ و آن را در راه سالم سرمايه گذاري کند نه تنها از وي قدرداني مي شود بلکه تخفيف هايي نيز در سود تسهيلات به وي اعطاء مي شود اما در کشور ما به دليل نبود برنامه ريزي صحيح در شبکه اعتباري بانکها و سيستم انقباضي مؤسسات پولي و در نتيجه عرضه کم و تقاضاي زياد براي دريافت تسهيلات، موجب شده تا هر کسي که موفق به دريافت وام از بانک ها شود زير ذره بين قرار گرفته و سريعاً انگشت اتهام به سوي وي نشانه رود بدون آنکه بررسي شود که تسهيلات دريافتي صرف چه اموري شده و آيا در رشد و توسعه اقتصاد کشور سرمايه گذاري شده يا خير.»
با اين اظهارات مغالطه آميز که طي روزهاي اخير از سوي برخي افراد ديگر هم عنوان شده، لابد مردم و بانک مرکزي بايد چيزي هم دستي به اين جناب بدهکار هزار ميليارد توماني و امثال وي بدهند! صاحبان اين منطق سفسطه آميز روشن نمي کنند که داشتن کارخانه و پرداخت شماري کارگر، توجيهي براي فرار از بازپرداخت بدهي هاي هزاران ميليارد توماني مي شود؟ يعني به قول آقاي سبزعلي پور بايد آن هزار ميليارد تومان را نه بدهي بلکه «تنخواه گردان ناچيز» حساب کرد و بخشيد؟! از کي تا به حال تأخير در بازپرداخت بدهي هاي کلان بانکي و نپرداختن آن جزو شرايط احراز عنوان «قهرمان ملي» شده است؟
همچنين بايد پرسيد صرف «اخذ بيشترين وام بانکي» و عدم پرداخت آن در کجاي دنيا مورد قدرداني واقع مي شود؟ ضمن اينکه براساس استدلال نبوغ آميز رئيس «مرکز تجارت جهاني ايران»، هرکس مي تواند وام کلان بانکي بگيرد اما در ازاي مطالبه اقساط، بلافاصله ادعا کند که آن وام را صرف رشد و توسعه اقتصاد کشور کرده و بنابراين بازپس نمي دهد! آيا امثال آقاي سبزعلي پور حاضرند از کيسه و جيب خويش وام هايي اين چنين پرداخت کنند؟ و آيا منطق اقتصادي در تجارت جهاني هم اين گونه است؟!
فارغ از تشخيص مصداق فساد اقتصادي، واقعيت اين است که پرداخت وام هاي بانکي- به مفهوم روشن وام يعني پولي که قرض گرفته شده و در وقت تعهد شده بازپس داده مي شود- صرفاً به شرط بازپرداخت انجام مي شود و با هيچ توجيه و تأويلي نمي توان از تأديه آن طفره رفت.