درد پرسپولیس برانکو نیست، درد تیم مردمی مدیریت نشدن این تیم پرهوادار ایرانی است که این روزها در وضعیت قرمز به سر می‌برد.

به گزارش مشرق، بعد از قهرمانی پرسپولیس در فصل86-87 که با هدایت افشین قطبی به دست آمد به جز مقطع کوتاهی که مصطفی دنیزلی سرمربی پرسپولیس شد و توانست شکل بازی سرخ‌پوشان را تغییر دهد دیگر هواداران، منتقدان و فوتبال‌دوستان دل خوشی از بازی های پرسپولیس ندارند. تیمی که همیشه برای هواداران این تیم تداعی کننده بازی هجومی و حمله بوده در سال های اخیر به جایگاهی رسیده که فقط بتواند نتیجه ای کسب کند و این روزها هم تبدیل به تیمی شده که اگر در یک نیمه گل نخورد باید خدا را شکر کرد که دروازه سرخ ها بسته مانده است.

روزهایی که می گذرد روزهای خوبی برای پرسپولیس نیست. همه چیز به قاعده یک فاجعه بزرگ برای اردوگاه سرخ توصیف می شود. این روزها خیلی ها برانکو را نقد می کنند. به خصوص آنهایی که از قعرنشینی محبوب ترین تیم ایران استفاده_سواستفاده- کرده و افشین قطبی را علم کرده اند. آنهایی که چشم به خیلی چیزها بسته اند و پرچم کسی را برای پرسپولیس بالا برده اند که نمی دانیم اگر خود قطبی اکنون در شرایط برانکو بود آیا حاضر می شدند این چنین مربی مورد اعتماد خود را به نقد بکشند و برای او آلترناتیو درست کنند.

درست است که پرسپولیس قعر جدول را چسبیده و از آن تیم همیشه مدعی قهرمانی خبری نیست اما از 4 هفته ای که از بازی های لیگ گذشته واقعا پرسپولیس بد بازی کرده است؟ اشکلات فنی بر هر تیمی وارد است و تیم برانکو هم از این قاعده مستثنی نیست. پرسپولیس این روزها از همان نقاطی ضربه می خورد که در نقل و انتقالات برانکو به دنبال بازیکن بود. درست است که شکل حرکتی و تیمی پرسپولیس نسبت به سال های گذشته تفاوت کرده و این از نمایش سرخ جامگان کاملا مشخص است اما عذم جذب برخی بازیکنان در بعضی پست ها پاشنه آشیل پرسپولیس شده است.

*پاسخ‌های دوپهلو برای نفراتی که جذب نشدند

معمولا زمانی باید یک نفر را سیبل قرار داد و فقط مقصر یک نفر آن هم از نوع سرمربی شناخت که همه چیز حرفه ای جلو رفته و همه اسباب کار برای سرمربی فراهم باشد و سپس یک تنه به او تاخت اما واقعا باشگاه پرسپولیس همه چیز را در حد عرف و معمول برای سرمربی کروات خود فراهم کرد؟

برنده کسی است که در نقل و انتقالات استراتژی مشخصی برای خود تعریف کند و بر اساس آن اقدام به جذب بازیکن کند و سپس ریش و قیچی دست سرمربی قرار گیرد. آیا در پرسپولیس فعلی چنین شرایطی فراهم شد؟

برانکو چرا دست روی اسماعیل ضرغام گذاشته بود؟ چرا مدیران سرخ به بهانه پول این بازیکن را جذب نکردند؟ غیر از این است که در مسابقات اخیر سرخ‌پوشان از همین نقطه ضربه خورده اند؟ هر چند پرسپولیس نشان داده اگر بخواهد در حمله می تواند مشکلی نداشته باشد و اگر عرضه خود را بیشتر کند می تواند از حملاتش بهینه استفاده کند اما چرا « آندره» کروات که تحقیقات نشان می داد مهاجم قابلی است جذب نشد؟ داستان عدم جذب یک دروازه‌بان مطمئن که بیش از یک دهه است سرخ ها از این ناحیه آسیب خورده هستند چیست؟ عدم جذب پاشنکو، مهرداد طهماسبی و گلرهای دیگری که برانکو در لیست خود داشت چه می تواند باشد؟ مهرداد جماعتی چرا جذب پرسپولیس نشد؟ چرا با رد گابریل کوششی به معنی واقعی کلمه برای حفظ محمد نوری صورت نگرفت؟ گردانی چرا باید به دلیل بحث صرفا مالی جذب نشود؟

چرا باشگاه پرسپولیس برای رعایت سقف بودجه که واضح و مبرهن است هیچ باشگاهی رعایت نکرده و نمی کند با لیست برانکو به جنگ رفته و روند مذاکرات باشگاه در نقل و انتقالات به سمتی رفت که بازیکنان مورد نظر برانکو جذب نشوند؟ هنوز برای هواداران پرسپولیس این ابهام وجود دارد که چرا سید جلال حسینی بار دیگر نتوانست پیراهن سرخپوشان را به تن کند؟ چرا طاهری سرپرست فعلی این باشگاه منافع تیمی و مردمی این تیم را نادیده گرفت تا از وزارت نشینان نشان لیاقت بابت کم خرجی دریافت کند؟ چرا تیم های استقلال، سپاهان، تراکتورسازی و.... چنین راهی را نرفتند؟ آیا باید باور کنیم تمامی تیم های مدعی سقف بودجه خود را رعایت کردند؟ حالا که بعد از 4 بازی ضعف های تیم عیان گشته آیا طاهری از عملکرد و سیاستی که در پیش گرفته بود راضی است؟ آیا اکنون وزیر ورزش و معاونانش مقابل هواداران هستند تا پاسخگوی این عدم نتیجه گیری باشند؟ مسئولینی که وقتی به آنها انتقاد می شود می گویند مگر ما درون دروازه هستیم یا مگر ما در زمین هستیم تا گل بزنیم. محمد نوری چه می خواست که پرسپولیس نتوانست او را تامین کند؟ آیا هزینه کردن برای تیمی که پشتوانه مردمی دارد و جمعی از جوانان را برای ساعتی به خود مشغول می کند اسراف است؟

عدم شفافیت در صحبت های طاهری و تناقض گویی های حسین عبدی در نشست های خبری هر هفته بیش از عدم کسب نتیجه توسط تیم روی اعصاب هواداران است. هواداران فوتبال را خوب می فهمند و می دانند که این پرسپولیس که همه مهره هایش نیروهای دل به خواه برانکو نیست و برخی به این تیم تحمیل شده اند از جمله محسن مسلمان اگر شیطنتی در کار نباشد می تواند در نتیجه گیری موفق شود اما چرا مسئولان این تیم چشم به این واقعیت بسته‌اند؟

کدام تیم بزرگ و کوچک دنیا را سراغ دارید که کمیته فنی آن متشکل از افرادی باشد که از سرمربی تیم دانش کمتری دارند یا از نظر اسمی کوچک‌تر از سرمربی هستند. اصلا کجای دنیا دستیار سرمربی در کمیته فنی حضور دارد و هر هفته هم مقابل خبرنگاران قرار می‌گیرد تا در مورد مسائل مختلف تیم اظهار نظر کند؟ آیا باید از حجب و حیای یک نفر این همه بهره برداری شود؟ آیا کی‌روش حاضر است چنین شرایطی را تحمل کند؟ امیر قلعه نویی ها، علی دایی ها و خیلی های دیگر حاضرند چنین شرایطی را تحمل کنند؟ آیا بهتر نیست از نظر رسانه ای مسئولان پرسپولیس راه دیگری را در پیش گیرند و اجازه ندهند شان سرمربی تیمشان این همه زیر سوال برود.

 

* از مشکلات داوری برای پرسپولیس، عابدینی باید دفاع کند یا...

یکی از دغدغه این ایام پرسپولیس مبحث داوری است. بله درست است داوری های دو هفته اخیر بد پرسپولیس را زمین زده است هر چند که معتقدیم تیمی که حریص بردن و اراده ای برای مدعی شدن داشته باشد نباید اسیر داور و داوری باشد با این حال روی صحبت‌مان با مسئولان محترم پرسپولیس است که باید پاسخگوی واقعی به این سوال هواداران باشند.

طاهری به عنوان مسئول پرسپولیس برای حل شدن معضلی که گریبان تیمش را گرفته چه کرده؟ او چه بازی رسانه ای برای کمک به تیمش انجام داده است؟ جز اینکه هر روز و هرروز خود را درگیر جلساتی کرده که نمی دانیم تا چه اندازه آن مربوط به دغدغه‌هایش برای پرسپولیس است.

آیا این امیر عابدینی است که باید در صفحه اجتماعی خود دست به کار شود و برای نجات تیم محبوبش از این همه هجمه دست به قلم شود؟ اگر محمد رویانیان بود به همین راحتی سکوت می کرد و اعتراض های خود را به بیان صحبت هایش در سایت رسمی باشگاهش محدود می کرد؟

آیا نباید جای عابدینی که بابت انتقادش از داوری های پرسپولیس حسابی زیر تیغ استقلالی ها رفت این طاهری بود که ورق را به نفع تیمش برمی گرداند؟

آقایان وزارت نشین حالا دیدید که پرسپولیس و استقلال باید دست کسانی باشد که بازی و قاعده رفتاری را خوب بلد باشند نه مدیرانی که باید کوک شوند تا به عنوان سردمداران این تیم کاری کنند.

گاهی فکر می کنیم مدیران سرخابی از اینکه بگویند ما عاشق قرمز و آبی هستیم خجالت می کشند و در شان خود نمی بینند که طرفداری تیمی را کنند که مدیریتش را برعهده دارند. گویی آنها برای این آمده اند که کار صفر و صدی انجام دهند تا همیشه جلوی چشم مدیران وزارت نشین باشند تا خدای نکرده نادیده گرفته نشوند.

البته آنهایی که می خواستند فوتبال را از دو قطبی بودن خارج کنند بهتر است در خلوتشان برای خود پاداش در نظر بگیرند.

همان طور که تاج چندی قبل اعتراف تلخی کرد و گفت می خواستیم فوتبال را از دو قطبی بودن خارج کنیم. آری خارج کردید و اکنون ثمره این خارج کردن را ببینید. پرسپولیس در قعر جدول و استقلال با آبستنی از حوادثی که در راه است.

درد این روزهای پرسپولیس برانکو و تغییر او نیست. درد پرسپولیس این روزها علم شدن اسامی است که مطرح می شود آن هم در شرایطی که اکثر هواداران این تیم معتقدند تیم نیاز به حمایت و حمایت و درست مدیریت شدن دارد. این روزها حتی خیلی از پیشکسوتان سرخ هم معتقدند تیم با برانکو جان تازه ای گرفته اما درست در شرایطی که دو قطب مهم دست به دست هم داده اند پاشنه آشیل خود باشگاه شده است. در واقع میز مدیریتی این باشگاه که سالیان سال سرخ بود و در همه ابعاد از آن حمایت می کرد، حالا به دلیل برخی ناتوانی ها و ضعف ها رنگ باخته و رنگش به سرخی سابق نیست.

بهتر است آنهایی که این روزها خوب قلم خود را تیز کرده‌اند تا کمر برانکو را بشکنند و فکر می کنند با این کار به پرسپولیس کمک می کنند کمی نگاه منصفانه تری به شرایط باشگاه داشته باشند و همه چیز را از چشم یک نفر نبینند.
منبع: فارس