به گزارش مشرق به نقل از رجانيوز، رجانيوز، در روزهاي اخير، دادگاه براي پسري به نام مجيد که به صورت دختري به نام آمنه اسيدپاشي کرده را به قصاص متقابل محکوم کرده است؛ حکمي که با استقبال خانواده آمنه روبرو شده و آن را نمونه بارز عدالت در برابر اين اقدام هولناک مجيد عنوان کردهاند.
با اين حال، جريانات رسانهاي اپوزيسيون با طراحي سناريوهاي مختلف – از جمله مبارز و فعال سياسي خواندن آمنه! – تلاش دارند تا اين موضوع را به دستاويزي براي هجمه تبليغاتي و رواني عليه ايران تبديل کنند و شبيه ماجرايي که براي "سکينه آشتياني" ترتيب دادند را در اين مساله نيز پياده کنند.
در همين راستا، يکي از همکاران نهاد "خانه آزادي" که بر طبق نوشته سايت ويکي پدياي انگليسي، ?? درصد بودجه خود را به طور مستقيم از دولت آمريکا دريافت ميکند، همانند دفعات پيشين وارد ماجرا شده و با نوشتن مطالب متعدد به دنبال القاي اين گزاره است که جامعه ايراني از احساسات تهي و به جامعهاي وحشي و خشن تبديل شده است.
"آرش آبادپور" که در فضاي اينترنت با نام کمانگير شناخته ميشود، در يکي از مطالبي که در اين زمينه در وبلاگ شخصي خود منتشر کرده، نوشته است: مساله اين نيست که در چند روز آينده کسي چشم مجيد را باز نگهدارد که کس ديگري چند قطره اسيد در آن بچکاند يا نه. مساله اين است که بخش قابل توجهي از جامعهي ايراني اين را قابل بحث ميداند که ميشود کسي را به ريختن اسيد در چشم محکوم کرد. مساله فعل نيست، مساله درنظرگرفتهشدن فعل بعنوان يک اقدام قابل قبول است.
آبادپور در يک مطلب ديگر نيز نوشته است: اينکه مجيد را بيهوش کنند و اسيد در چشمش بريزند براي بخش قابل توجهي از جامعهاي که حرفش را ميزنيم اقدامي قابل تصور است. در اين وضعيت ديگر مهم نيست که واقعا اسيد در چشم مجيد ريخته ميشود يا خير. اصلا مهم مجيد نيست. داريم دربارهي جامعهاي حرف ميزنيم که ميتواند دربارهي ريختن اسيد در چشم کسي حرف بزند. مشکل اينجاست.
البته اين نخستين بار نيست که اپوزيسيون در برابر مجازات مجرمين و قاتلان، جمهوري اسلامي ايران را به خشونت و ترويج آن در جامعه متهم ميکند.
به عنوان مثال، چندي پيش و به دنبال اعلام خبري درباره مجازات عامل جنايت خونين ميدان کاج در محل انجام قتل، جريان ضدانقلاب سناريو جديدي را براي اين مساله طراحي کرد که در آن ماجرا نيز آرش آبادپور نقش محوري را برعهده داشت.
وي آن زمان در مطلبي که در شبکه "گوگل ريدز" منتشر کرد، از تمام وبلاگنويسان اپوزيسيون خواست تا راجع به اين موضوع مطلب بنويسند و با آن مخالفت کنند.
او که سابقه پشتيباني فني و برنامهنويسي سايت ضدانقلاب بالاترين را نيز در کارنامه خود دارد و برنامههاي نرمافزاري نظير "بالابين" را براي ترغيب بيشتر کاربران اينترنت به فعاليت در اين شبکه اجتماعي اپوزيسيون تهيه کرده، ضمن دفاع از عدم مجازات اين جنايتکار نوشته بود: "بايد هزينه اعدام را براي جمهوري اسلامي بالا ببريم؛ مثل همان کاري که سر ماجراي سکينه محمدي آشتياني کرديم."
در همين راستا، تعدادي از بلاگرهاي خارج نشين نيز دست به انتشار مطالب متعدد در اين زمينه در فضاي اينترنت کردند و ساير افراد و دوستان خود را نيز به نوشتن و ايجاد فضاي تبليغاتي در اين زمينه تشويق کردند.
گفتني است اين رويکرد و سناريو درحالي از سوي جريان حامي سران ضدانقلاب در داخل کشور مطرح شده که پيش از اين و در ماجراي يک زن مفسد اخلاقي که شوهرش را نيز کشته بود، رسانههاي غربي تبليغات بسيار گستردهاي را صورت دادند و کار را تا جايي پيش بردند که کمپيني با عنوان "من سکينه هستم!" از سوي اين افراد راهاندازي شد.
رسانههاي فارسي زبان مخالف جمهوري اسلامي ايران که از هر مساله و رويدادي به دنبال استفاده ابزاري عليه جامعه ايران هستند، در جديدترين پروژه سياسي خود، قصاص يک مجرم اسيدپاش را بهانهاي براي هتاکي و هجمه گسترده رسانهاي خود قرار دادهاند.