پسرش هم کنارش نشسته است اما هنگامی که میبیند من قصد صحبت با مادرش را دارم خیلی آرام از کنار مادر بلند می شود و جای خود را به من می دهد. همسر شهید "سید مجتبی نبی پور" را می گویم که از شهدای نیروی انتظامی است. به گفته ی همسرش وی به دست یک زن خرابکار به شهادت رسیده است. متن گفت و گو با همسر شهید مجتبی نبی پور در ادامه به شرح زیر می خوانید:
همسر شهید سید "مجتبی نبی پور" در ابتدای این گفت و گو اظهار داشت: همسرم در قسمت مخابرات نیروی انتظامی کار می کرد و در درگیری با یک زن خرابکار و ضد انقلاب به شهادت رسید.
وی ادامه داد: چند ماه قبل از این درگیری، از انبار مخابرات دزدی شده بود و به همسرم سپرده بودند که خیلی مراقب افرادی که در آن محوطه تردد می کنند باشد.
همسر شهید نبی پور با بیان این مطلب که در آن زمان همسرم مسئول انبار مخابرات بود افزود: روز شهادت ایشان یک خانم از محوطه بیرونی مخابرات فیلم برداری می کرده و وقتی با مخالفت همسرم مواجه می شود با چاقویی به ایشان حمله می کند و به یکباره چند ضربه به قلبش وارد می کند و همسرم همان لحظه به شهادت می رسد. این خانم یک سال پیش اعدام شد.
وی با اشاره به این که حاصل 19 سال زندگی مشترکمان 3 فرزند پسر بوده، گفت: همسرم بسیار مظلوم، مهربان و مودب بود و برای ما و پدر و مادرش احترام ویژه ای قائل بود، نه این که الان ایشان به شهادت رسیده اند این جمله را بگویم قبل از شهادتشان نیز چندین بار گفته ام که من از ایشان راضی هستم.
همسر شهید نبی پور با بیان این مطلب که همسرم همیشه ما را به آرامش دعوت می کرد افزود: بسیار فرزندانش را دوست داشت و همیشه ما را به وحدت و آرامش دعوت می کرد و به ما می گفت: خانواده و خانه جای آسایش و آرامش افراد است پس سعی کنید همیشه با لبخند و بخشش همدیگر را به آرامش برسانید و انصافاً خودش در این زمینه یک الگوی به تمام معنا بود و با تمام وجود می گویم همسر خوبی برای من و پدری مهربان برای فرزندانم بود.
وی ادامه داد: تنها الگوی پسرانم پدرشان است. بعد از شهادت ایشان تمام سعیشان بر این بوده که برای من تکیه گاهی امن باشند و با توکل به خدا به تمام گفته های پدرشان عمل می کنند که خدا را شکر تا به امروز هم موفق بوده اند.
همسر شهید نبی پور با بیان این مطلب که همسرم همیشه در دوران جنگ آرزوی شهادت را داشت گفت: وقتی صحنه های جنگ رژیم صهیونیست با مردم مظلوم فلسطین را از تلویزیون می دید می گفت" ای کاش من هم می توانستم در آنجا همراه مردم فلسطین با این رژیم غاصب بجنگم" و هر وقت همسر و مادران شهدا را در حین صحبت کردن می دید به من می گفت اگر من شهید شدم مبادا شما ناراحت شوید و گریه و زاری کنید. تمام سعیتان بر این باشد که با رضایت کامل از شهادت من خوشحال باشید چرا که قسمت هر کسی نمیشود و اگر قسمت من شود یعنی لیاقت داشته ام که به درجه شهادت رسیده ام و خداوند شما را نیز دوست داشته که همسر شهید شده اید.
وی افزود: من به ایشان گفتم مگر قرار است که شما شهید شوید که این حرف ها را به من می زنید ایشان گفتند "من که لیاقتش را ندارم اما دعا کنید که خداوند این سعادت را نصیب من هم بکند."
همسر شهید نبی پور با بیان این مطلب که هیچ وقت فکر نمی کردم که همسرم را از دست بدهم، افزود: وقتی به من خبر شهادت همسرم را دادند بالای سرش که رسیدم تنها یک جمله گفتم "این قرار ما نبود که شما من را تنها بگذارید".
وی ادامه داد: همسرم چندین شب پس از شهادتش که من بسیار احساس دلتنگی ایشان را می کردم به خوابم آمدند و گفتند: من که به شما گفتم شهادت نصیب هر کسی نمی شود و اگر قسمت ما شد محکم باشید. پس به قولی که به من داده اید پایبند باشید" من بعد از این خواب هیچ وقت احساس ناراحتی نکردم و با وجود سختی های زیادی که زندگی داشتم حتی گاهی اوقات احساس پوچی می کردم اما با توکل به خدا و توصیه شهید هرگز ناامید نشدم.