مشرق - هر سال وقتی سالگرد مرحوم تختی فرا می رسد و برای پیدا کردن عکسی مناسب از جهان پهلوان سراغ اینترنت می رویم در سرچ عکس ها به عکسی تلخ و تکان دهنده می رسیم که دیدنش کم کم عادی شده؛ عکس جهان پهلوان روی تخت غسالخانه
همیشه این سوال وجود دارد که چرا باید در چنین حالتی از متوفی عکس گرفته شود و از آن بدتر چرا باید منتشر شود.
چند وقت پیش بود که عکسی مشابه منتشر شد و این بار نوبت به مرحوم پرویز دهداری رسید؛ با سالها تاخیر. پس از آن هم عکسی از مرحوم ناصر حجازی در سردخانه. منتشر کنندگان هم معمولا دلایلی دارند که شاید فقط خودشان را توجیه کند و پاسخی برای این سوال ندارند که آیا حاضرند عکس عزیزان از دست رفته خودشان را نیز اینگونه منتشر کنند؟
روز گذشته زنده یاد هادی نوروزی کاپیتان فقید پرسپولیس که در اوج جوانی دار فانی را وداع گفت به خاک سپرده شد. حال بماند که مرحوم نوروزی هم مثل خیلی های دیگر پس از مرگ عزیزتر شد و خیلی از هوادارانی که همین چند سال قبل با شعارهایشان اشکش را درآوردند، در عزایش ماتم گرفتند و سیاه پوش شدند.
اتفاق تلخ تر این بود که عکسی از چهره مرحوم نوروزی داخل قبر منتشر و به سرعت در شبکه های اجتماعی پخش شد؛ عکسی تکان دهنده که ناخواسته با یک بار دیدن تا مدت ها در ذهن خواهد ماند.
پیگیری که کردیم به یک عکاس ورزشی رسیدیم که به خواسته همکارانش نیز بی توجه بوده و خوشحال از ثبت لحظه ای خاص عکس مذکور را به مدیران رسانه اش داده و ...
سیل انتقادها از رسانه منتشر کننده عکس نیز تا مدت ها بی نتیجه بود و در نهایت نیز زمانی عکس از خروجی حذف شد که در تمام شبکه های اجتماعی پخش شد و بدتر اینکه باخبرشدیم به دست خانواده مرحوم نوروزی هم رسید و نمی توان تصور کرد که اگر پسر خردسال کاپیتان فقید قرمزها این عکس را ببیند چقدر برایش عذاب آور خواهد بود.
برخی هم معتقدند عکاس و رسانه مذکور کار حرفه ای انجام داده اند ولی شاید بهتر باشد بپذیرند که مرتکب یک بی اخلاقی حرفه ای شده اند. برخی هم مدعی می شوند که انتشار تصاویر مربوط به جنازه های حادثه منا تفاوتی با عکس مذکور ندارد که پربیراه هم نمی گویند؛ چه فرق دارد کشته منا باشد یا کاپیتان زیر خاک رفته پرسپولیس. دیگر نیستند که به خاطر انتشار عکس هایشان اعتراض کنند!
کاش رویه انتشار اینگونه عکس ها و از آن بدتر تماشا و بازنشر آنها برای مان عادی نشود.
* مهدی محمدی
همیشه این سوال وجود دارد که چرا باید در چنین حالتی از متوفی عکس گرفته شود و از آن بدتر چرا باید منتشر شود.
چند وقت پیش بود که عکسی مشابه منتشر شد و این بار نوبت به مرحوم پرویز دهداری رسید؛ با سالها تاخیر. پس از آن هم عکسی از مرحوم ناصر حجازی در سردخانه. منتشر کنندگان هم معمولا دلایلی دارند که شاید فقط خودشان را توجیه کند و پاسخی برای این سوال ندارند که آیا حاضرند عکس عزیزان از دست رفته خودشان را نیز اینگونه منتشر کنند؟
روز گذشته زنده یاد هادی نوروزی کاپیتان فقید پرسپولیس که در اوج جوانی دار فانی را وداع گفت به خاک سپرده شد. حال بماند که مرحوم نوروزی هم مثل خیلی های دیگر پس از مرگ عزیزتر شد و خیلی از هوادارانی که همین چند سال قبل با شعارهایشان اشکش را درآوردند، در عزایش ماتم گرفتند و سیاه پوش شدند.
اتفاق تلخ تر این بود که عکسی از چهره مرحوم نوروزی داخل قبر منتشر و به سرعت در شبکه های اجتماعی پخش شد؛ عکسی تکان دهنده که ناخواسته با یک بار دیدن تا مدت ها در ذهن خواهد ماند.
پیگیری که کردیم به یک عکاس ورزشی رسیدیم که به خواسته همکارانش نیز بی توجه بوده و خوشحال از ثبت لحظه ای خاص عکس مذکور را به مدیران رسانه اش داده و ...
سیل انتقادها از رسانه منتشر کننده عکس نیز تا مدت ها بی نتیجه بود و در نهایت نیز زمانی عکس از خروجی حذف شد که در تمام شبکه های اجتماعی پخش شد و بدتر اینکه باخبرشدیم به دست خانواده مرحوم نوروزی هم رسید و نمی توان تصور کرد که اگر پسر خردسال کاپیتان فقید قرمزها این عکس را ببیند چقدر برایش عذاب آور خواهد بود.
برخی هم معتقدند عکاس و رسانه مذکور کار حرفه ای انجام داده اند ولی شاید بهتر باشد بپذیرند که مرتکب یک بی اخلاقی حرفه ای شده اند. برخی هم مدعی می شوند که انتشار تصاویر مربوط به جنازه های حادثه منا تفاوتی با عکس مذکور ندارد که پربیراه هم نمی گویند؛ چه فرق دارد کشته منا باشد یا کاپیتان زیر خاک رفته پرسپولیس. دیگر نیستند که به خاطر انتشار عکس هایشان اعتراض کنند!
کاش رویه انتشار اینگونه عکس ها و از آن بدتر تماشا و بازنشر آنها برای مان عادی نشود.
* مهدی محمدی