سخنگوی کارگزاران می‌گوید نماد مسلمانی، از این حزب استعفا داده و رفته است.

به گزارش مشرق، اخبار ویژه روزنامه کیهان را در ادامه می خوانید:

مرعشی: من لیبرالم نماد مسلمانی محمد هاشمی بود که رفت!

سخنگوی کارگزاران می‌گوید نماد مسلمانی، از این حزب استعفا داده و رفته است.

به گزارش مشرق حسین مرعشی ضمن سخنانی در کرمانشاه و در پاسخ این سوال که «اظهارات شما با واکنش افرادی مثل همین آقای نوروزی دبیر کارگزاران کرمانشاه مواجه شده. شما می‌گویید ما لیبرال هستیم و ایشان هفته گذشته در پاسخ به مرصاد گفت که اگر کارگزاران لیبرال باشد من استعفا می‌کنم. شما بالاخره لیبرال هستید یا نه؟» گفت: حزب کارگزاران حزبی کاملا آزادی‌خواه است و مردم سالار اساسنامه این حزب بر روی سایت آن منتشر شده و به زودی مشروح آن نیز انتشار می‌یابد و درصدد هستیم این آزادی‌خواهی به همه ابعاد زندگی تعمیم یابد.

وی با لیبرال خواندن حزب کارگزاران اظهار داشت: حزب کارگزاران لیبرال دموکرات مسلمان است که در این میان محمد هاشمی به عنوان مسلمان، عطریان‌فر دموکرات و بنده نماد لیبرال آن هستم. که البته مسلمانی آن رفت. (کنایه به استعفای هاشمی از حزب)

محمد هاشمی چند سال پیش با بیان اینکه من خط امامی و مقلد امام هستم و نمی‌توانم بپذیرم کارگزاران لیبرال باشد، و نیز در اعتراض به عضویت برخی عناصر سکولار، از عضویت حزب استعفا داد.

آمریکا در پی تضعیف قدرت ایران و ایجاد تنش در داخل است

استاد علوم دانشگاه تهران تأکید کرد، هدف چند مرحله‌ای آمریکا از برجام، تضعیف قدرت منطقه‌ای ایران و ایجاد تنش در داخل است.

دکتر ابراهیم متقی گفت: راهبرد آمریکا در برجام و در قبال ایران این است که چه باید کرد که ایران هم کنترل شود، هم قدرتش مضمحل شود، هم اراده آن برای ایفای نقش منطقه‌ای کاهش یابد و هم زمینه برای تضادهای داخلی به وجود آید. ما هنوز در آغاز برجام هستیم و فرآیند برجام تضادهای داخلی را به گونه‌ای قابل توجه افزایش خواهد داد. برای مثال، واکنش آمریکایی‌ها نسبت به آزمایش موشک عماد بود که گفتند مغایر با قطعنامه 2231 است. اگر شرایطی به وجود آید و اقدامات ایران را مورد سنجش قرار دهند، روند برگشت‌پذیری حاصل می‌شود.

به گزارش دیپلماسی ایرانی، دکتر متقی در نشست «استراتژی آمریکا در قبال  ایران پس از برجام» گفت:  حوزه‌های قدرت راهبردی گذشته جِرم بحرانی را ایجاد کرده، که این جِرم، بازدارندگی لازم را برای ایران به وجود آورده است. برخی می‌گویند، جرم بحرانی برای ایران تهدید ایجاد کرده بود. در حالی که در تئوری‌های روابط بین‌الملل هنوز نیامده که قدرت برای کشوری ایجاد تهدید کند. اگر قدرت، قدرت باشد. یعنی تداوم، موثر، معتبر و مبتنی بر نشانه‌هایی از عقلانیت راهبردی باشد. در واقع هر آنچه درباره national strategic مطرح می‌شود نگاه آمریکایی‌ها مبتنی بر چارچوب و مدل «سوسیس برشته» است. این مدل در کتاب راهبرد امنیت معاصر اسنایدر مطرح شده است. در این کتاب آمده: حل موضوعات با کشورها و در یک فرآیند طولانی؛ زیرا عجله‌ای در کار نیست.» هدف چیست؟ هدف کاهش قدرت طرف مقابل است. آنقدر بازی رفت و آمد و دیالوگ صورت می‌گیرد تا مرحله به مرحله کشورها از خطوط قرمز خود عقب‌نشینی می‌کنند. این موضوع وضعیت ابهام امنیتی را در رابطه با ایران ایجاد می‌کند. به چه دلیل؟ به این دلیل که هفت خط قرمز در مذاکرات با آمریکایی‌ها، اکنون هیچ کدام حاصل نشده است.

استاد دانشگاه تهران افزود: نکته قابل توجه در اظهارات آقای عراقچی بود که می‌گوید؛ معاونان وزرای خارجی 5+1 و ایران در نیویورک برای برطرف کردن تحریم‌ها جلسه خواهند داشت. مشابه همین حرف را در دانشگاه علامه گفته بودند که تا تیرماه تحریم‌ها برداشته می‌شود. وزیر امور خارجه نیز پس از لوزان، 18 بار در صدا و سیما سخن از برداشته شدن تحریم‌ها می‌کند. نکته آنکه مسئله تحریم‌ها در یک فضای مشروط مرحله‌ای قرار دارد.

حال سوال این است که آمریکایی‌ها چه الگویی را در پیش گرفته‌اند؟ آمریکایی‌ها یک راهبرد سه مرحله‌ای را تعریف کرده‌اند. مرحله اول دادن امتیاز محدود به ایران است. یعنی صادرات محدود نفت و آزادسازی 5 میلیارد دلار ایران در دو مرحله که هر کدام در یک فاصله 7 ماهه صورت می‌گیرد. اما پول آزاد می‌شود ولی سوئیف مالی باز نشده است. مابه‌ازای آن چه وضعیتی به وجود می‌آید؟ جان کری در جلسه کمیته روابط خارجی و کمیته نیروهای مسلح مجلس سنا صحبتی را بیان کرد که براساس واقعیت‌های رفتاری آمریکا مبتنی بر اهداف آن کشور است. او گفت: ایران تهدید گسترده بود. بنابراین الگوی رفتاری ما این بود که از ساز و کاری بهره ببریم که ایران متقاعد -Persuasion- شود. آن‌گونه که بروکینز مسئله متقاعد کردن را مطرح می‌کند؛ یعنی متقاعدسازی به موازات تحریم و containment . الگویی که برای ایران نیز به کار گرفته شد. هم تحریم‌ها ادامه دارد و هم مهار انجام می‌شود. جالب آن که در سند امنیت ملی 2015 آمریکا، ایران اصلی‌ترین دشمن امنیتی این کشور معرفی شده است. بنابراین نباید تصور کرد که ایران از فضای امنیتی خارج شده است. مرحله دوم به موافقتنامه ژنو در نوامبر 2013 مربوط می‌شود. آنجا که مسئله داده و ستانده مطرح است. ایران به دنبال برداشته شدن تحریم‌هایی بود که هنوز سر جای خود باقی است. براساس الگوی متوازن، اگر چیزی داده شد، در مقابل چیزی باید گرفته شود.

دکتر متقی معتقد است: در مرحله دوم ابزارهای قدرت‌ساز ما داده شد. ابزارهای قدرت‌ساز چیست؟ سانتریفیوژ، موشک، تجهیزات و تسلیحات ابزارهای قدرت‌ساز ما هستند. براساس قطعنامه 2231 اگر ایران بخواهد تسلیحاتی را جا به جا - حال به مجموعه ضد داعش یا جنبش‌های آزادی‌بخش بدهد- یا از روس‌ها دریافت کند، بدون نظر شورای امنیت نمی‌تواند و اگر کسی چنین موردی را کشف کرد، به کمیته مربوط ارجاع داده می‌شود.

وی افزود: در مرحله سوم، ایران موظف و متعهد به پذیرش پادمان و رژیم‌های آنها شد. جالب آن که هنوز رژیم تحریم برای ایران اعمال می‌شود. ده روز پس از مذاکرات، اعلام شد تحریم‌ها شکسته شده و دیوار تحریم‌ها ترک برداشته است. اما هنوز آنچه بر ما اعمال می‌شود، مبتنی بر رژیم‌های تحریم است. در این مرحله مهمترین بحث، بازرسی است. زمانی گفته شد در توافق مسئله PMD وجود نداشته و چشمان بازرسان را می‌بندیم. اینها بحث‌هایی است که مصرف داخلی دارد تا مبادا احساس کنند فضای توافق نامتوازن بوده است. اما امروز وضعیتی به وجود آمده که ایران نه تنها براساس پادمان هسته‌ای، اساسنامه‌ آژانس و پروتکل الحاقی، بلکه فراتر از پروتکل الحاقی رژیم‌های بازرسی را هم پذیرفته است. به عبارتی چنانچه دانشگاه تهران قراردادی با وزارت دفاع منعقد کرد، باید پاسخگو باشد و آنها حق دارند، تمامی اسناد دانشگاه تهران را بررسی و افراد آنها را مورد مصاحبه قرار دهند.

وی در پایان خاطر نشان کرد: در کل این سه وضعیت برای ایران حاصل شده است. از این رو به نظر می‌رسد پس از این فضایی خواهد بود که ایران باید به دنبال رفع تحریم‌ها باشد. آمریکا نیز در فرآیند رفع تحریم‌ها شرایط جدیدی را مطرح خواهد کرد. از این رو فضای آینده کاملا مبهم و مبتنی بر تنش‌های احتمالی بوده که ممکن است هم در ساختار داخلی و هم در فضای بین‌المللی وجود داشته باشد.

از ادعای سود 3 میلیارد دلار در روز تا دنده عقب ناگهانی حامیان برجام!

جریان‌های فریبکار سیاسی و رسانه‌ای که مدعی بودند هر روز تأخیر در اجرای برجام 100 تا 150 میلیون دلار ضربه به کشور وارد می‌کند، پس از تصویب آن می‌گویند قرار نیست اتفاق خاصی بیفتد و کشور گلستان شود.

روزنامه فرهیختگان در صفحه اول خود به قلم صادق زیباکلام نوشت: در حال حاضر در میان ملت سوالی مبنی بر اینکه، با تصویب و اجرایی شدن برجام و بالا رفتن انتظارات مردم دولت برای مدیریت بهتر چه راهکارهایی دارد، بالا گرفته است؛  در جواب باید گفت ما در کشور با یک سری مسائل اقتصادی بنیادی دست به گریبان هستیم که چه برجام به اجرایی شدن برسد و چه نرسد، تغییر مثبتی در آن اتفاق نمی‌افتد چرا که اقتصاد ما یک اقتصاد دولتی است و تا زمانی که این اقتصاد حاکم است، تحول مهمی به وجود نخواهد آمد. خطای وحشتناکی است اگر فکر کنیم با اجرایی شدن برجام و برداشتن تحریم‌ها، ایران گلستان می‌شود. ما زمانی جهش و رونق اقتصادی خواهیم داشت که بررسی کنیم، ببینیم کشورهای دیگر برای پیشرفت خود چه کرده‌اند و به دنبال الگوی مناسب برای توسعه اقتصاد آزاد باشیم. تا آن روز هیچ ورد و معجزه‌ای نمی‌تواند مشکلات ساختاری ما را حل کند.

این ترمز و دنده عقب بلافاصله در حالی است که زیباکلام چند روز قبل از بررسی نهایی برجام در مجلس مدعی شده بود زیان هر روز تاخیر در اجرای برجام، 3 میلیارد دلار است! که با یک حساب سرانگشتی می‌شود سالی 1095 میلیارد دلار.

کسانی مانند زنگنه، ترکان، سیروس ناصری و طیفی از نشریات زنجیره‌ای برای فضاسازی علیه مجلس استدلال‌های مشابهی را مطرح کرده بودند اما زیباکلام در این میان به سیم آخر زده و به جای روزی 100-150 میلیون دلار، رقم عایدی 3 میلیارد دلار در روز را مطرح کرده بود.

بدون تغییر اولویت دولت اقتصاد از رکود خارج نمی‌شود

تا زمانی که سیاست‌های فعلی دولت حاکم باشد، وضعیت رکود اقتصادی ادامه خواهد داشت.

سایت نامه‌نیوز  از سایت‌های حامی دولت نوشت: پس از توافق هسته‌ای با وجود انتظار برای ادامه روند صعودی بورس، شاخص روندی نزولی در پیش گرفت. کارشناسان اقتصادی معتقدند بازار سرمایه در رکود به سر می‌برد و گزارش عملکرد روزانه بازار نیز نشان‌دهنده این موضوع است. در این شرایط فعالان بازار معتقدند دولت باید در این شرایط از بازار سرمایه حمایت کند.

کارشناسان می‌گویند زمانی این رکود از بین می‌رود که ما برای خروج از رکود در اقتصاد کشور برنامه‌ریزی کنیم. بر همین اساس تا زمانی که سیاست‌های ضدتورمی اولویت اول دولت است و سیاست‌های ضد رکودی اولویت دوم دولت است وضعیت تعمیق رکود در اقتصاد کشور ادامه دارد و ممکن است عمیق‌تر شود.

کارشناسان اقتصادی همچنین هشدار داده‌اند با این تعمیق رکود، بورس دچار چالش جدی‌تر در آینده می‌شود و این واقعیتی است که متاسفانه در انتظار بازار سرمایه است. بنابراین اگر دولت سیاست‌های ضد رکودی را جایگزین سیاست‌های ضدتورمی کند چشم‌انداز بورس در آینده خوب و مثبت است اما اگر همین روال ادامه پیدا کند همانند دو سال گذشته وضعیت بورس نیز وضعیت مطلوبی نخواهد بود.

دولت نقدینگی را دریابد با صرف چاپ پول رونق درست نمی‌شود

دولت بدون تقویت بخش خصوصی و اطمینان بخشیدن به آن و یا صرف چاپ پول نمی‌تواند موجب رونق اقتصادی شود.

این تحلیل را روزنامه آرمان منتشر کرد. هادی حق‌شناس نماینده سابق (اصلاح‌طلب) مجلس در این تحلیل نوشت: در حال حاضر بخش تولیدی و بازار سرمایه کشور دچار کمبود نقدینگی شده‌اند و سرمایه‌گذاران و دولت نیز تمایلی برای تزریق نقدینگی به این بخش‌ها نشان نمی‌دهند.

وی می‌افزاید: دولت منابعی برای تزریق نقدینگی به بخش تولیدی یا بازار سرمایه را در دست ندارد اما می‌تواند با سیاست‌هایی بازار سرمایه را حمایت کند و آن را به حرکت درآورد.

آرمان همچنین نوشت: بیشتر شرکت‌ها را مؤسسات پولی وابسته به صندوق‌ها و بانک‌ها  تشکیل می‌دهند. دولت می‌تواند با سیاستگذاری‌های مناسب بخشی از نقدینگی را به سمت بازار سرمایه هدایت کند، اما نکته کلیدی این است که بازار سرمایه صرفاً با یک تصمیم دولت رونق نخواهد گرفت. رونق گرفتن بازار سرمایه نیازمند مؤلفه‌های مختلف است. از جمله این مؤلفه‌ها تقویت بخش عرضه اقتصاد است و در حال حاضر که اقتصاد کشور نرخ رشد اقتصادی دو درصد را تجربه می‌کند شاهد تقویت بخش واقعی اقتصاد نخواهیم بود. زمانی که بخش واقعی اقتصاد رشد مناسب را ندارد طبیعی است که بورس کشور رونق نخواهد گرفت.

دولت در کنار سیاست کنترل تورم باید با مکانیزم‌هایی این اطمینان را در سیاست‌های پولی، مالی و ارزی به بخش خصوصی بدهد تا بخش خصوصی منابع خودش را یا همان نقدینگی را به سمت بخش واقعی اقتصاد، بخش تولیدی و فعال کردن بنگاه‌های اقتصادی کشور و به ویژه استفاده از ظرفیت‌های موجود در شرکت‌های اقتصادی کشور هدایت کند که در آن زمان می‌توان به جذب نقدینگی امید داشت. اما اگر دولت این کار را انجام ندهد و صرفاً به چاپ پول بپردازد، موفق نخواهد شد. چاپ پول ممکن است به صورت مقطعی کمبود نقدینگی را بهبود بخشد و نرخ رشد اقتصادی را افزایش دهد اما در میان مدت دستاورد دولت در زمینه کاهش نرخ تورم را از بین خواهد برد و به افزایش تورم منجر خواهد شد.

یادآور می‌شود در طول 2 سال فعالیت دولت یازدهم، میزان نقدینگی از 430 هزار میلیارد به 830 هزار میلیارد تومان رسیده و این در حالی است که دولت با ادعای اینکه پروژه‌های عمرانی نظیر مسکن مهر به نقدینگی و تورم دامن می‌زند، غالباً از تزریق بودجه به این پروژه‌ها استنکاف ورزیده است. بنابراین یک پرسش مهم این است که پس چرا نقدینگی- عامل ادعایی تورم- 2 برابر شده بی آن که همین نقدینگی یا بخش کوچکی از آن صرف رونق اقتصادی و تولید یا حتی افزایش تقاضا برای خروج از رکود شود.