زیر پوست استقلال چه میگذرد؟ از دیدن این استقلال چه برداشتهایی میتوان داشت؟ هشت هفته از لیگ گذشته است و اکنون شاید زمان مناسبی برای ارزیابی باشد. استقلال را تیم امیدوارکنندهای در بخش هجومی میبینیم. تیمی که قادر بود در همین هفتههایی که از شروع لیگ گذشته است، چهارده گل به ثمر برساند. گلهایی که حالا آبیها را به هجومیترین تیم لیگ بدل ساخته است. تیمی رعبآور در خط حمله. تیمی آرمانی در خط آتش با زوایا و جاذبههای بسیار. استقلال در خط آتش ستودنی است. چهارده گل در هشت بازی نشانههایی از تداوم یافتن آن تیمهای گلزن و رویایی است که بارها در لیگ پیش رویمان قرارگرفته است.
استقلال پیشترها هم در لیگ تیمی بود گلزن که اگر همین حالا بخواهیم اشارهای دوباره به مجموع گلهای زده آبیها در پانزدهمین دوره لیگ داشته باشیم به این نتیجه میرسیم که استقلال هجومیترین تیم تاریخ است با بیشترین برد. همین استقلال که بردها و گلهای زدهاش زبانزد است اما تنها 3 قهرمانی در لیگ به دست آورده که اگر واکاوی مناسبی از وقایع داشته باشیم به چرایی محدودیت قهرمانیها پی میبریم.
در واقع استقلال با این هیبت و با این سرشت پیروزیخواه و نترس مقابل دروازه حریفان بایستی قهرمانیهای بیشتری به چنگ میآورد اما آنچه در تمام ادوار استقلال را از قهرمانیهای بیشتر محروم کرده نداشتن هارمونی و استحکام لازم در خط دفاع است. چیزی شبیه آنچه در همین فصل در حال رقم خوردن است. استقلال را اگر همین حالا با وجود تعدد پیروزیهایش در تمام دوران لیگ و تعدد گلهای زدهاش با سه قهرمانی، پایینتر از سپاهان میبینیم دلیلش برخورداری از خط دفاعی آسانگیر است. نمونهای نظیر همین رخداد فصل پانزدهم که اگر تداوم داشته باشد بیتعارف دوباره استقلال را از رسیدن به سکوی نخست محروم خواهد کرد کما اینکه شاید همچنان بهترین خط حمله باشد و در این فصل نیز بیشترین گل را به ثمر برساند. یکی از قواعدی که تیمهای قهرمانیخواه باید در راه رسیدن به اهداف خود رعایت کرده و همچون اصولی پایدار به دست فراموشی نسپارند، داشتن خط دفاعی پرکار، با کمترین ضریب اشتباه و بینهایت سختگیر است.
استقلال این فصل اگرچه در فاز هجومی بهترین است و تیمی دارد رویایی با چهارده گل زده اما در خط دفاع تیمی است نگران کننده. استقلال تاکنون 9 بار دروازه خود را به روی مهاجمان حریف باز شده دیده است. این مقدار گل خورده آبیها را به لحاظ اجرای کارهای دفاعی در رتبه دوازدهم جدول قرار داده است. جایگاهی که برای تیم صدر جدول بسیار نازل و بحث برانگیز است. چرا استقلال مظلومی وقتی به لحاظ دفاعی مورد سنجش و ارزیابی قرار میگیرد تا این اندازه افت میکند و به جرگه تیمهای فرودست لیگ ملحق میشود؟ گرچه گل زده و تفاضل گل معیار مهمتری برای تعیین جایگاه در صورت هم امتیاز بودن است که استقلال وضعیت رو به راهی دارد اما این امیدواری در حالی پایدار میماند که خط دفاع پراشتباه سر این تیم را بر باد ندهد و آبیها به روزی دچار نشوند که رسیدن به همین جایگاهی که اکنون در سیطرهشان است، آرزو و آمال شود. البته همیشه راهکار پیشرو است و هیچ مسالهای لاینحل نمیماند.
فیالحال استقلال را هم در صدر جدول میبینیم که محصول همین خط آتش است. در مشهد گوشههایی از تزلزل در ناحیه دفاعی استقلال به چشم خورد. هر چند که مدافع حریف خوب به صف بازیکنان مظلومی پیوست و الحق والانصاف ضربه سری به سمت دروازه خودی شلیک کرد که نه شهباززاده میتوانست نه پروپژیچ و برهانی. استقلال در مشهد تیمی بود به لحاظ دفاعی فاقد استواری لازم. به نحوی که بارها تا آستانه بازشدن دروازهاش پیش رفت. بازیهای سخت نیز همان گونه که پیشتر گفته شد، تازه از راه خواهد رسید. بازیهایی بس دشوار که آبیها تاکنون یکی از آنها را مقابل ذوبآهن تجربه کردهاند که منجر به باخت هم شده است. تداوم صدرنشینی برای تیمی که مظلومی ساخته؛ تیمی که جوان است و با اسامی تازهای برابرمان ایستاده، مجموعهای از بازیکنان تازه از راه رسیده و نوشکفته در فوتبال ایران، ممکن نیست مگر با تغییر نگرش تاکتیکی و تکنیکی در بازیهای آتی.
استقلال البته هر قدر هم که خط دفاع ناهماهنگی داشته باشد، خردهای به دروازهبانش نیست. مهدی رحمتی در همین بازی با پدیده به زعم آنها که بازی را به نظاره نشستند چندین موقعیت گل صددرصد را از حریف سلب کرد و توانست ناجی تیمش باشد.
هر چند او گلی خورد که انتظارش را نمیرفت اما به واقع موقعیتهایی را مهار کرد که برای حریف بسیار حیاتی بود. مهدی رحمتی در خلق این خط دفاع کمترین نقش را دارد و عمیقا دروازهبانی است که میشود در بازیهای مهم روی مهارتهایش حساب کرد. در نکوهش خط دفاع استقلال شماره یک مورد منظور نیست و ارکان دفاع اعم از مدافع میانی و کناری و ایضا هافبکهای دفاعی میتوانند شامل این نقد باشند.
تکمله: قهرمانی استقلال در فصل دوازدهم را به یاد بیاورید. آن استقلال متشکل از بهترین بازیکنان دفاعی و همین رحمتی که آن فصل نیز در چارچوب دروازه قرار داشت بود که توانست با رکوردی جاودانه ضمن کسب بهترین خط دفاع تمام ادوار لیگ قهرمان هم باشد. آن استقلال گرچه در خط حمله تیم همه ساله نبود اما از این مزیت بیشترین بهره را برد و در نهایت توفیق کسب عنوان قهرمانی را به دست آورد. در فصول بعد اگر استقلال را ناکام در کسب عنوان قهرمانی دیدیم؛ یعنی در فصل سیزدهم و چهاردهم، یکی از عمده دلایلش نداشتن ثبات در خط دفاع بود. در آن دو فصل استقلالی بیسازمان و فاقد هماهنگی را در خط حمله مشاهده کردیم که در نهایت توفیقی هم به دست نیاورد...