رضا صادقی، نویسنده کتاب «عبور از برهان» به مناسبت روز پاسداشت اسیران و مفقودین گفت: نوع اسارت رزمندگان در سال‌های نخست انقلاب اسلامی در مناطق کردنشین، ادبیات اسارت را تحت تاثیر قرار داده است. من در این کتاب کوشیدم تنوع اسارت رزمندگان را شرح دهم.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، رضا صادقی، نویسنده کتاب «عبور از برهان» به مناسبت یازدهم محرم، روز پاسداشت اسرا و مفقودین، درباره دلیل نوشتن کتاب تازه‌اش توضیح داد: من مدتی در منطقه کردنشین خدمت می‌کردم و پیش از این، کتاب‌های «اطلس راهنمای آذربایجان غربی در جنگ با ضد انقلاب و دفاع مقدس» و «اطلس راهنمای کردستان در جنگ ضد شورشگری و دفاع مقدس» را نوشته بودم که از سوی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده بود.

وی ادامه داد: وقتی این آثار را نوشتم، به نظرم رسید که همواره برخی مخاطبان از طریق آثار مستند حوادث و وقایع ناحیه کردنشین را مرور می‌کنند و استفاده می‌برند اما عده‌ای هم علاقه‌مندند که این وقایع را در قالب رمان پیگیری کنند. به همین دلیل همواره دغدغه این را داشتم که در قالب رمان هم از وقایع کردستان بنویسم. این نخستین اثرم در قالب رمان است.

نویسنده «عبور از برهان» درباره زمینه‌های نوشتن کتاب «عبور از برهان» گفت: اصل روایت رمان، حادثه‌ای است که برای یکی از رزمندگان بسیجی اتفاق افتاده است. او وقتی برای برقرای امنیت به منطقه کردستان آمد، از سوی گروه «کومله» به اسارت در آمد و در دوران اسارت تلاش‌های زیادی صورت گرفت تا او با تغییر ایدئولوژی به عضوت کومله درآید اما او به همراه سایر دوستانش، اسارت را به جان خرید و راضی نشد که برای رهایی به عضوت کومله آید. پس از مدتی که کومله متوجه می‌شود نگهداری این اسیر دستاوردی برای آن‌ها ندارد، او را آزاد می‌کنند اما او در حین بازگشت به مرزهای ایران، به اسارت سازمان مجاهدین خلق (منافقان) درآمد. در این دوران هم او سعی کرد اعتقاد خود را حفظ و از همکاری با منافقان (مجاهدان خلق) خودداری کند تا پس از چندی از طریق منافقان هم رها شد.

وی ادامه داد: من این روایت را دوباره پردازش کردم و در قالب رمان نوشتم. مطالب کتاب خیلی انتزاعی نیست. به این دلیل که در زمان جنگ تحمیلی مدتی در منطقه کردستان حضور داشتم، کوشیدم که روند داستان، رئال باشد و به گونه‌ای مطلب را بنویسم که اگر رزمنده‌ای یا مردم منطقه‌ای که در آن جا حضور داشتند و آن ایام را به یاد دارند، بتواند با مطالعه این کتاب به گذشته‌ها بازگردند.

صادقی در پاسخ به این پرسش که آیا نوع اسارت ایرانیان که از سوی گروه‌های «شورشی شامل حزب دمورات کردستان، کومله، مجاهدین خلق، خبات، سپاه رزگاری» و «ارتش عراق»‌ صورت می‌گرفت، سبب تنوع نگارشی در حوزه ادبیات اسارت هم شده است؟ گفت: بله. خیلی تفاوت دارد. یکی از دلایلی که من در قالب رمان به این موضوع پرداختم، این است که اصولا جنگ در ناحیه کردنشین بسیار متفاوت با جنگی است که میان ایران و عراق رخ داده است. من کوشیدم تفاوت این دو در رمانم مشخص باشد.

وی ادامه داد: اگر جغرافیا و جنگ را در نظر بگیریم، باید بدانیم که در منطقه کردستان جنگ رزمندگان با گروه‌های شورشی بود و این بسیار متفاوت است با جنگی که در جبهه‌های عراق رخ می‌داد؛ جایی که مردم در میان رزمندگان نیستند و خاکریزها و جبهه‌ها کاملا مشخص و تفکیک شده است. به این دلیل که نوع نبرد متفاوت است، نوع اسارت افراد هم متفاوت است. اسیران ایرانی در کردستان از سوی ایرانی‌های جدایی‌طلب به اسارت در می‌آمدند و به خارج از ایران منتقل می‌شدند. گاهی نیز برخی رزمندگان در زندان‌های داخل ایران مثل «دولتو» و «بِست» و به دست نیرو‌های شورشی اسیر بودند. این به یقین در شیوه نگارش آثاری درباره اسارت هم تاثیرگذار خواهد بود.

وی درباره تاثیر حضورش در منطقه بر اشراف او بر موضوع این رمان، گفت: حضور من در منطقه باعث شد که عمق آن ماجرا را درک کنم و حتی تخیلم در داستان، کاملا شبیه به همان حواثِ رخ داده در سال‌های نخست انقلاب شکل گرفت. نویسندگان جوانی که قصد پرداخت به موضوع‌های این‌چنینی را دارند، علاوه بر تحقیق و پژوهش، باید پای صحبت رزمندگان (بومی و غیر بومی) و اسیران آن سال‌ها بنشینند تا بتوانند خود را تا اندازه‌ای در همان موقعیت قرار دهند. تحقیق به نویسندگان جوان کمک می‌کند اما واقعیت این است که حال و هوای آن دوران را نمی‌توان به آسانی به دست آورد مگر آن‌که تخیل فردبسیار قوی باشد.

این نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس تاکید کرد: اگر نویسنده‌ای بخواهد در حوزه اسارت رزمندگان در منطقه کردستان بنویسد، باید مجهولات بسیاری را درک کند به همین دلیل من گمان می‌کنم «عبور از برهان» کار تازه‌ای است و نخستین کتاب از مجموعه‌ای است که در نظر دارم بر محور همین موضوع بنویسم. می‌کوشم در این مجموعه به گونه‌ای بپردازم که مخاطب با مطالعه آن، روند کلی اتفاق‌های جاری در کردستان را در قالب داستان دریابد.

صادقی در پاسخ به پرسشی درباره دشواری‌های پرداختن به اسارت رزمندگانی که به دست گروه‌های ضد انقلاب اسیر بودند، توضیح داد: اسارت بخشی از آن واقعه و جنگ در کردستان بسیار متفاوت بود. عده‌ی از رزمندگان برای دفاع از تمامیت ارضی کشور، وارد جغرافیایی شدند که فرهنگ متفاوتی داشتند. رزمندگان نمی‌توانستند مردم کردستان را دشمن خود تلقی کنند چرا که برخی از آن‌ها مردمی اغفال شده از سوی گروه‌های ضد انقلاب بودند و تلاش رزمنده‌ها در این دوره که سعی شده در کتاب «عبور از برهان» هم نشان داده شود، این بود که با مردم ارتباط خوبی داشته باشند و اگر نبردی صورت می‌گیرد، فقط با گروه‌های شورشی باشد و نه مردم منطقه. به دست آوردن این شناخت در جایی که جنگ چریکی صورت می‌گیرد و چریک در میان مردم حضور دارد، کاری دشواری است.
*ایبنا