حبیب الله عسگراولادی حبیب الله عسگراولادی دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری در گفتگو با خبرنگار سیاسی مشرق، فتنه سال 88 را نوعی بازسازی نیروهای دشمن و به جان انقلاب انداختن آنها دانست و گفت: غرب در کشورهای اسلامی ریشه دارد و این ریشه را از 150 سال پیش تاکنون تقویت کرده است. از زمانی که ایران با اندیشه‌های غربی آشنا شد سربازگیری غرب در ایران هم آغاز شد.

وی افزود: جنبش بهائیت اولین جنبشی بود که غرب علیه مظاهر اسلام و علیه استقلال و آزادی ملت راه انداخت. بهایی‌ها اولین سربازانی بودند که مدرنیسم را در ایران بازتولید می‌کردند.

عسگراولادی تصریح کرد: وقتی زمان مشروطیت رسید غرب از طریق دو اندیشه سوسیالیسم و لیبرالیسم دام و دانه خود را پهن کرد. کسانی که از این دو مکتب سیراب می‌شدند با اسلام و روحانیت مرزبندی داشتند و چون مبانی نظری این دو مکتب یارای مقابله با اسلام را نداشت شروع کردند به بهانه آزادی، توهین و مسخره کردن اسلام و مسلمانان! محصول تبانی سوسیالیسم و لیبرالیسم علیه اسلام و مسلمانان در جنبش مشروطیت (که قرار بود شرع مقدس اسلام شرط و شروط مشروطیت باشد) ظهور فاشیسم رضاخانی در سپهر سیاست ایران بود.

وی ادامه داد: سوسیالیست‌ها و لیبرالیست‌ها در ایران بیش از یک قرن با تبانی با انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی حکومت را به دست رضاخان و پسرش دادند که آنها منافع غرب در ایران را نمایندگی می‌کردند. آنها تن به فاشیسم رضاخانی و محمدرضاخانی می‌دادند اما حاضر نبودند تن به اسلام و حاکمیت حدود الهی در ایران بدهند.
این عضو حزب موتلفه اظهار داشت: با ظهور امام خمینی(ره) و تجربیاتی که مردم از دو انقلاب مشروطه و نهضت ملی شدن نفت داشتند. قرار شد اسلام اصل و اساس حرکت مردم باشد و روحانیت و مراجع جلودار حرکت‌های انقلابی و با کسانی که به مکاتب غربی معتقدند و با سرویس‌های جاسوسی دشمن سر و سری دارند مرزبندی شود؛ لذا پس از پیروزی انقلاب همه کسانی که دل در گرو اندیشه‌های غربی داشتند جمع شدند تا پرچم انقلاب و اسلام را به زیر کشند اما نتوانستند.

وی افزود: بنی‌صدر اولین کسی بود که با برافراشتن پرچم لیبرالیسم، منافقین، کفار و ملحدین را دور خود جمع کرد و به جنگ امام و انقلاب آمد. او در پوشش یک عنصر خودی و انقلابی در نهضت نفوذ کرده بود اما مردم و امام او را شناسایی کردند و شر او را از سر انقلاب کم کردند؛ بنی‌صدر یک فرد نبود. او مأمور بود که همه زور غرب علیه اسلام و انقلاب را تجمیع کند و بر سر مردم بکوبد. اما به حول و قوه الهی و فداکاری مردم و به ویژه شهدایی چون بهشتی، باهنر، رجایی و شهدای محراب، این توطئه در هم شکست و پایه‌های نظام اسلام محکم‌تر شد.
عسگراولادی تصریح کرد: ما پس از دفع شر و فتنه بنی‌صدر، در دوران حکومت دوم خردادی‌ها هم شاهد تحرکاتی بودیم که نمونه بارز آن حوادث 18 تیر 78 بود. این بار هم غرب با سربازگیری مجدد بقایای عناصری که خود را «چپ» می‌خواندند و دل در گرو تفکرات غربی داشتند با انقلاب دست و پنجه نرم کرد. مردم در 23 تیر یعنی 5 روز پس از وقوع این حادثه پاسخ اشرار و فتنه‌گران را دادند. بقایای این جریان غائله تحصن مجلس را در سال 82 پدید آوردند و به دلیل بی‌اعتنایی مردم توطئه آنها نگرفت و لذا تنها ماندند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به فتنه سال 88 ، گفت: فتنه سال گذشته به بهانه برگزاری انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری سومین یورش غرب از داخل به انقلاب بود. این بار دشمن با بهره‌گیری از جهل و غفلت برخی از خودی‌ها آتش فتنه‌ای را روشن کردند که 8 ماه طول کشید. آنها در این 8 ماه به همه ارزش‌ها و آرمان‌های امام و انقلاب یورش بردند. قانون اساسی را زیر پا گذاشتند. جمهوریت نظام را به تمسخر گرفتند. اسلامیت نظام را مورد وهن قرار دادند.
وی با بیان اینکه کسانی که این شرارت را مدیریت می‌کردند در خارج بودند، افزود: آمریکا، رژیم صهیونیستی و انگلیس در رأس اتاق مدیریت فتنه قرار داشتند. بی‌بی‌سی و رادیو آمریکا و دیگر رسانه‌های غرب تولیدات پیام فتنه این اتاق را در کشور توزیع می‌کردند. عشق به مقام و شیفتگی به قدرت در برخی، آنچنان آنها را مست کرده بود که نمی‌توانستند دست دشمن را در پس حوادث ناگواری که به مردم و انقلاب می‌رفت، ببینند.

عسگراولادی با بیان اینکه کسانی که در داخل این پیام‌ها را توزیع می‌کردند لایه‌های مختلفی داشتند، ادامه داد: اولاً آنچه آنها را به هم وصل می‌کرد، پیشینه سیاسی آنها و دلباختگی آنها به آموزه‌های غربی بود. یک طرف لشگر فتنه منافقین وسلطنت‌طلب‌ها و مارکسیست‌ها بودند و یک طرف فتنه کسانی بودند علی‌رغم همراهی‌های آنها با نهضت اسلامی چون پیشینه محکمی از اندیشه اسلامی و اعتقادات الهی و مردمی نداشتند به دام دشمن افتادند.
وی تصریح کرد: آنها برای رسیدن به تاج و تخت، همه پل‌های ساخته شده پشت سر خود را خراب کردند و با اعلام جنگ با «جمهوریت» و«اسلامیت» نظام، سفره خود را از مردم جدا کردند و بر سر سفره ضد انقلاب نشستند؛ این جماعت در دوران دوم خرداد در قضایای 18 تیر 78 یک جنبش بی‌سر بودند و خاتمی حاضر نشد رأس جنبش قرار گیرد که نظام و انقلاب را هدف قرار داده است. اما در فتنه 88 یعنی ده سال پس از آن شرارت، میرحسین موسوی عملاً حاضر شد این مسئولیت را بپذیرد و در رأس جنبش مخالفت با نظام و انقلاب قرار گیرد.

 عسگراولادی که وزیر بازرگانی دولت اول میرحسین موسوی بوده است، با اشاره به انحراف میرحسین موسوی گفت: او پس از امام(ره)، 20 سال سکوت کرد، پس از 20 سال سکوت به صحنه آمد تا کاری که بنی‌صدر ناتمام گذاشته بود بصورت دیگر آن را ادامه دهد. بسیاری از انقلابیون اصیل کشور در همان دهه اول انقلاب او را شناسایی کرده بودند و هشدار داده بودند که او نباید در جایگاهی قرار گیرد که بتواند لشگر و حشم غرب در ایران را باز تولید کند. «شهید آیت» و «شهید دیالمه» از آن جمله بودند. حزب مؤتلفه اسلامی با موسوی در دهه اول انقلاب مرزبندی داشت.
وی افزود: موسوی به مسیری رفت که غرب برای ایران تعیین کرده بود. او فهم و بصیرت و آگاهی مردم و  هوشمندی و شجاعت رهبری را دست کم گرفته بود؛ متأسفانه برخی بدون درک درستی از اوضاع و شرایط با او همراهی کردند اما امروز شرمنده هستند و می‌خواهند برگردند. می‌بینند پل‌ها را پشت سر خود خراب کرده‌اند. می‌خواهند با او همراهی کنند. می‌بینند باید بروند پشت سر منافقین و سلطنت‌طلب‌ها بایستند. شاید در تغییر رژیم جمهوری اسلامی جایی به آنها بدهند. اما نیک می‌دانند اگر اوضاع برگردد همین‌ها در صف اول اعدام هستند، غرب به هیچکدام از آنها رحم نخواهد کرد.
دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری تصریح کرد: شکست فتنه 88 ضربه سختی به بقایای غرب زده‌ها در ایران زد. آنها شکست را پذیرفته‌اند. اما عقب‌نشینی را نپذیرفته‌اند همچنان دارند تلفات می‌دهند. انقلاب پس از فتنه 88 نیرومندتر و مقتدرتر در عرصه‌های داخلی و خارجی ظهور پیدا کرده است و با زلزله‌ای که سامانه سیاسی غرب در جهان اسلام و جهان عرب افتاده است این اقتدار بطور مضاعف خود را نشان می‌دهد.

عسگراولادی در بخش دیگری از گفتگو با مشرق، اظهار داشت: زندانیان سیاسی در اوایل دهه 50 بویژه سال‌ها 56 و 57 بحث‌های جالبی در زندان با هم داشتند. یک دسته، ما مسلمان‌ها بودیم که امام و مراجع و روحانیت را قبول داشتیم و دین خود را و آموزه‌های قرآنی خود را مدیون آنها می‌دانستیم و از آنها می‌گرفتیم. یک دسته منافقین بودند که دین خود را از مسعود رجوی و موسی خیابانی می‌گرفتند.
یک دسته همه کمونیست‌ها بودند که لایه‌های گوناگون داشتند، از حزب توده شروع می‌شد تا چریک‌های فدایی خلق و نسخه‌های چینی و مائویی و تروتسکیست و... یک جماعتی هم بودند که اصطلاحاً به آنها ملی می‌گفتند.
وی افزود: بحث اصلی ما در زندان مرزبندی با مارکسیست‌ها و بی‌دین‌ها بود. به منافقین می‌گفتیم سفره خودتان را از این بی‌دینها جدا کنید حاضر نمی‌شدند. به ملّیون و لیبرال‌ها می‌گفتیم به منافقین اعتماد نکنید آنها بدتر از کفار هستند، گوش نمی‌کردند. همین معادله فکری اکنون تا حدودی برقرار است.
عسگراولادی تصریح کرد: در حال حاضر هم به دوستان سابق خود که زمانی در زندان اوین با هم بودیم می‌گوییم حساب خودتان را از منافقین جدید جدا کنید، توجه نمی‌کنند. آنها می‌خواهند همه شرارت‌ها و خیانت‌هایی که طی 8 ماه سال گذشته از خرداد تا دی اتفاق افتاد به فراموشی بسپارند و از حافظه تاریخی مردم پاک کنند.
وی ادامه داد: آنها نمی‌خواهند بپذیرند که «وزیر ارشاد» دولت خود را فرستاده‌اند لندن با یک لشگر رسانه‌ای، انگلیسی‌ها را در تقویت بی‌بی‌سی دارند کمک می‌کنند، آنها نمی‌خواهند بپذیرند یک لشگر رسانه‌ای دیگر فرستادند آمریکا و دارند رادیو آمریکا را علیه ملت ایران تجهیز می‌کنند.

عسگراولادی خاطرنشان کرد: آنها نمی‌خواهند حجم عظیم بی‌مهری به امام، آرمان‌های انقلاب، رهبری و مردم را قبول کنند. می‌خواهند این ظلم را لاپوشانی کنند؛ آنها اقتدار ملی را نشانه گرفته‌اند. پیشرفت‌های کشور را نادیده می‌گیرند. بصیرت نسل سوم انقلاب را به هیچ گرفته‌اند. لذا با سر به زمین خورده‌اند و ضربه مغزی شده‌اند می‌خواهند بیماری خود را گردن انقلاب بیندازند، در صورتی که مردم و انقلاب با آنها خیلی مدارا کرده‌اند، رهبری معظم انقلاب با سماحت و بزرگواری با آنها برخورد کردند. حجت برای آنها تمام شده است فردای قیامت هیچ عذری ندارند که بیاورند اگر داشتند الان مطرح می‌کردند.