گروه فضای مجازی مشرق - سید محسن میرشمسی فعال رسانه ای اصولگرا در اینستاگرام خود نوشت: اصل تجمع و اعتراض در مقابل سفارت عربستان اقدامی کاملا صحیح، پسندیده و مورد تأیید است اما از هر طرف که به آن قسمت ورود به ساختمان سفارت و آتش زدن آن نگاه میکنم، نمیتوانم حتی یک دلیل در تأیید آن بیابم!
حتی اگر نمونه مشابهی مثل ماجرای #سفارت_انگلیس که مورد انتقاد #رهبری قرار گرفت، وجود نداشت، باز هم نمیشد حمله و ورود به سفارت عربستان و آتش زدن آن را اقدامی درست دانست.
در اینکه مردم ایران از رفتارها و گفتارهای گستاخانه و خصمانه رژیم #آلسعود، از سنگاندازیهای آنها در مسیر #مذاکرات_هستهای گرفته تا ماجرای تجاوز به زائران ایرانی در فرودگاه جده و از قربانی شدن صدها حاجی ایرانی در #فاجعه_منا تا #اعدام_آیتالله_النمر و موارد دیگر، به شدت خشمگین و عصبانی و غضبناک هستند و انفعال #دولت_روحانی در مقابل گستاخیها و گندهگوییهای عربستان نیز مثل بنزین، آتش خشم مردم را شعلهورتر میکند، شکی نیست! اما آیا واقعاً نیازی به ریختن در سفارت و آتش زدن آن است؟ اگر قرار بر حمله به سفارت عربستان به این شکل بود، این کار پس از ماجرای تجاوز به زائران ایرانی و ایضاً فاجعه منا سزاوارتر بود یا الان؟
ماجرای دیشب سفارت عربستان بدون شک و بی تردید میتواند به سود سعودیها باشد! میتواند رژیم آلسعود را از جایگاه متهم به جایگاه شاکی منتقل کند! عربستانی که باید پاسخگوی جنایاتش ازجمله اعدام وحشیانه شیخ نمر میبود، الان بهترین بهانه را برای مظلومنمایی و فرار از مسئولیت پیدا کرده است! اعدام شیخ نمر از متن به حاشیه میرود! حمله به سفارت عربستان اصل و کانون توجهات میشود! جای متهم و شاکی تغییر میکند! الان به جای رژیم سعودی، جمهوری اسلامی باید پاسخگوی آنچه ناتوانی در حفاظت از اماکن دیپلماتیک خوانده شده و خواهد شد، باشد! شاید راه برای اعتراضات بعدی بسته شود! دیگر صدای اعتراضات بهجا و حقیقی شنیده نشود!
در داخل ایران نیز، فرصت مناسبی برای برخی جریانات خاص سیاسی پدید آمده است که در آستانه انتخابات پیشرو و در این اوضاع بلبشوی اقتصادی و با وجود مشکلات اجتماعی و دود و رکود و برنج آلوده و بلاتکلیفی برجام و ضدحالهای آمریکا و قس علی هذا، با سرِ دست گرفتن واقعه دیشب، افکار عمومی را از لولویی به نام خودسرهای افراطی ترسانده و به سمت و سوی خود جلب و جذب کنند!
علی ایحال، به نظرم در اشتباه بودن ورود به سفارت و به آتش کشیدن آن شکی نیست، همانطور که در درستی و حقانیت اصل خشم مردم و اصل تجمع تردیدی وجود ندارد!
حتی اگر نمونه مشابهی مثل ماجرای #سفارت_انگلیس که مورد انتقاد #رهبری قرار گرفت، وجود نداشت، باز هم نمیشد حمله و ورود به سفارت عربستان و آتش زدن آن را اقدامی درست دانست.
در اینکه مردم ایران از رفتارها و گفتارهای گستاخانه و خصمانه رژیم #آلسعود، از سنگاندازیهای آنها در مسیر #مذاکرات_هستهای گرفته تا ماجرای تجاوز به زائران ایرانی در فرودگاه جده و از قربانی شدن صدها حاجی ایرانی در #فاجعه_منا تا #اعدام_آیتالله_النمر و موارد دیگر، به شدت خشمگین و عصبانی و غضبناک هستند و انفعال #دولت_روحانی در مقابل گستاخیها و گندهگوییهای عربستان نیز مثل بنزین، آتش خشم مردم را شعلهورتر میکند، شکی نیست! اما آیا واقعاً نیازی به ریختن در سفارت و آتش زدن آن است؟ اگر قرار بر حمله به سفارت عربستان به این شکل بود، این کار پس از ماجرای تجاوز به زائران ایرانی و ایضاً فاجعه منا سزاوارتر بود یا الان؟
ماجرای دیشب سفارت عربستان بدون شک و بی تردید میتواند به سود سعودیها باشد! میتواند رژیم آلسعود را از جایگاه متهم به جایگاه شاکی منتقل کند! عربستانی که باید پاسخگوی جنایاتش ازجمله اعدام وحشیانه شیخ نمر میبود، الان بهترین بهانه را برای مظلومنمایی و فرار از مسئولیت پیدا کرده است! اعدام شیخ نمر از متن به حاشیه میرود! حمله به سفارت عربستان اصل و کانون توجهات میشود! جای متهم و شاکی تغییر میکند! الان به جای رژیم سعودی، جمهوری اسلامی باید پاسخگوی آنچه ناتوانی در حفاظت از اماکن دیپلماتیک خوانده شده و خواهد شد، باشد! شاید راه برای اعتراضات بعدی بسته شود! دیگر صدای اعتراضات بهجا و حقیقی شنیده نشود!
در داخل ایران نیز، فرصت مناسبی برای برخی جریانات خاص سیاسی پدید آمده است که در آستانه انتخابات پیشرو و در این اوضاع بلبشوی اقتصادی و با وجود مشکلات اجتماعی و دود و رکود و برنج آلوده و بلاتکلیفی برجام و ضدحالهای آمریکا و قس علی هذا، با سرِ دست گرفتن واقعه دیشب، افکار عمومی را از لولویی به نام خودسرهای افراطی ترسانده و به سمت و سوی خود جلب و جذب کنند!
علی ایحال، به نظرم در اشتباه بودن ورود به سفارت و به آتش کشیدن آن شکی نیست، همانطور که در درستی و حقانیت اصل خشم مردم و اصل تجمع تردیدی وجود ندارد!