به گزارش مشرق، رضا احدی در آن سالها دستیار صمد مرفاوی بود. از میان صدها نوجوانی که پا به توپ می شدند تا شانسی برای حضور در تیمهای پایه استقلال به دست بیاورند، آن هم در روزهایی که تب فوتبالیست شدن حسابی داغ شده بود، چند بازیکن خیلی خوب از دل آن تیم بیرون آمدند که سالهاست ستاره های فوتبال ایران هستند. آندرانیک تیموریان، وحید طالب لو، مجتبی جباری، خسرو حیدری چهار ستاره ای بودند که مدتها در خدمت استقلال و تیم ملی و چند تیم دیگر بودند. حتما شنیده اید که این چهار بازیکن شاگردان رضا احدی هستند و حالا مطمئنا برایش اشک می ریزند.
بی هیچ مقدمه ای باید گفت که رضا احدی "فن" فوتبال را خوب می دانست؛ این را نه تنها همبازیانش ،بلکه شاگردانش هم تایید می کنند. آندرانیک تیموریان یکی از آنها بود که همیشه می گفت با وجود اینکه سالها قبل مربی ام بود، اما فوت و فن هایی از فوتبال را به من یاد داد که در مسیر صعودی ام نقش داشتند.
آن بازیکنان بزرگ شدند و ستاره اما رضا احدی، هر روز کم سوتر از روزهای قبل شد. مرد "فنی" استقلال، سالها بود از فوتبال و مربیگری دور بود اما شاگردانش همچنان در مستطیل سبز می درخشیدند تا "آقارضا" که کمتر کسی سراغش را می گرفت، لااقل خوشحال باشد از اینکه شاگردانش، همان ها که در جوانی استعداد ناب فوتبالی شان را کشف کرده بود، حالا در فوتبال برای خود بر و بیایی دارند.
حالا تازه همه یادشان آمده که کاپیتان این روزهای تیم ملی ایران، استعداد کشف شده توسط رضا احدی است. خسرو حیدری مدافع تیم ملی هم همینطور، مجتبی جباری و وحید طالب لو که هنوز هم ستاره هستند، شاگرد احدی بوده اند. فوتبال ایران اما انگار فضایی برای رضا احدی نداشت که از اندوخته های فنی اش آن طور که باید بهره ببرد. این رسم همیشگی فوتبال ایران است؛ وقتی چهره ای دار فانی را وداع می گوید، آنها که مدیر هستند می آیند پشت تریبون ها و از افسوس هایشان می گویند و اینکه نشد قدر او آنطور که باید دانسته شود اما فراموش می کنند که رضا احدی ها، سالها مورد بی مهری واقع شدند تا همه داشته هایشان بدون بهره بماند. اینکه رضا احدی با بی مهری اهالی فوتبال از فوتبال دور باشد یک بحث مهم است. اینکه سرمایه سوزی همیشگی فوتبال ایران همچنان ادامه دار است بحثی دیگر.
شاید درست ترین حرف را پس از فوت رضا احدی، همبازی و دوست دیرینه اش مجید نامجومطلق گفت: آقارضا، آسوده بخواب که مسئولان استقلال هم تخت خوابیده اند! آنهایی که حالا می گویند احدی زود رفت، احدی مظلوم بود، مرگ احدی ناباورانه بود و ... کافی است چند لحظه ای به پشت سرشان نگاه کنند. آن موقع که می توانستند احدی ها را باور کنند اما درگیر همه چیز بودند جز استعدادیاب هایی مثل مرحوم رضا احدی.
حالا که رضا مرحوم شده است، می گویند که می خواستند دستیارشان باشد، می خواستند رئیس آکادمی شان باشد،ما همیشه همینطور هستیم. هنوز یادمان نرفته که ناصر حجازی در اوج بیماری، شد مدیر فنی باشگاه استقلال! این قصه همچنان،همینطور که می بینید ادامه دارد.
حالا که احدی رفته، می توانیم با اطمینان بگوییم مرد استعداد یاب رفت، چرا که وقتی زنده بود نمی دانستند او استعدادیاب است. کمیته جوانان فدراسیون فوتبال یک بار هم سراغش نرفت. کمیته فنی فدراسیون فوتبال هم همینطور.مطمئنا احدی که در تهران مسافرکشی می کرد جایی در جزیره های فدراسیون فوتبال نداشت اما حالا همه می دانند آندرانیک تیموریان، کاپیتان تیم ملی و نبض تیم ملی که کارلوس کی روش سرمربی اش است، کشف آقارضا بود. کشف مرحوم آقا رضای احدی!
بی هیچ مقدمه ای باید گفت که رضا احدی "فن" فوتبال را خوب می دانست؛ این را نه تنها همبازیانش ،بلکه شاگردانش هم تایید می کنند. آندرانیک تیموریان یکی از آنها بود که همیشه می گفت با وجود اینکه سالها قبل مربی ام بود، اما فوت و فن هایی از فوتبال را به من یاد داد که در مسیر صعودی ام نقش داشتند.
آن بازیکنان بزرگ شدند و ستاره اما رضا احدی، هر روز کم سوتر از روزهای قبل شد. مرد "فنی" استقلال، سالها بود از فوتبال و مربیگری دور بود اما شاگردانش همچنان در مستطیل سبز می درخشیدند تا "آقارضا" که کمتر کسی سراغش را می گرفت، لااقل خوشحال باشد از اینکه شاگردانش، همان ها که در جوانی استعداد ناب فوتبالی شان را کشف کرده بود، حالا در فوتبال برای خود بر و بیایی دارند.
حالا تازه همه یادشان آمده که کاپیتان این روزهای تیم ملی ایران، استعداد کشف شده توسط رضا احدی است. خسرو حیدری مدافع تیم ملی هم همینطور، مجتبی جباری و وحید طالب لو که هنوز هم ستاره هستند، شاگرد احدی بوده اند. فوتبال ایران اما انگار فضایی برای رضا احدی نداشت که از اندوخته های فنی اش آن طور که باید بهره ببرد. این رسم همیشگی فوتبال ایران است؛ وقتی چهره ای دار فانی را وداع می گوید، آنها که مدیر هستند می آیند پشت تریبون ها و از افسوس هایشان می گویند و اینکه نشد قدر او آنطور که باید دانسته شود اما فراموش می کنند که رضا احدی ها، سالها مورد بی مهری واقع شدند تا همه داشته هایشان بدون بهره بماند. اینکه رضا احدی با بی مهری اهالی فوتبال از فوتبال دور باشد یک بحث مهم است. اینکه سرمایه سوزی همیشگی فوتبال ایران همچنان ادامه دار است بحثی دیگر.
شاید درست ترین حرف را پس از فوت رضا احدی، همبازی و دوست دیرینه اش مجید نامجومطلق گفت: آقارضا، آسوده بخواب که مسئولان استقلال هم تخت خوابیده اند! آنهایی که حالا می گویند احدی زود رفت، احدی مظلوم بود، مرگ احدی ناباورانه بود و ... کافی است چند لحظه ای به پشت سرشان نگاه کنند. آن موقع که می توانستند احدی ها را باور کنند اما درگیر همه چیز بودند جز استعدادیاب هایی مثل مرحوم رضا احدی.
حالا که رضا مرحوم شده است، می گویند که می خواستند دستیارشان باشد، می خواستند رئیس آکادمی شان باشد،ما همیشه همینطور هستیم. هنوز یادمان نرفته که ناصر حجازی در اوج بیماری، شد مدیر فنی باشگاه استقلال! این قصه همچنان،همینطور که می بینید ادامه دارد.
حالا که احدی رفته، می توانیم با اطمینان بگوییم مرد استعداد یاب رفت، چرا که وقتی زنده بود نمی دانستند او استعدادیاب است. کمیته جوانان فدراسیون فوتبال یک بار هم سراغش نرفت. کمیته فنی فدراسیون فوتبال هم همینطور.مطمئنا احدی که در تهران مسافرکشی می کرد جایی در جزیره های فدراسیون فوتبال نداشت اما حالا همه می دانند آندرانیک تیموریان، کاپیتان تیم ملی و نبض تیم ملی که کارلوس کی روش سرمربی اش است، کشف آقارضا بود. کشف مرحوم آقا رضای احدی!