تا آغاز مسابقات یورو 2016 به معرفی اجمالی ستاره های هر دوره خواهیم پرداخت. در نخستین بخش با ستاره جام 1960 که در فرانسه برگزار شد آشنا شوید:
متولد شنبه اول خرداد ماه سال 1316 شمسی در روستوف، در پست مهاجم یک ابرقدرت بدون رقیب به نظر میرسید و در زمین فوتبال همیشه تشنه گلزنی و درخشش بود.
ویکتور پوندلنیک اولین بازیکنی بود که از یک تیم دسته دوم به تیم ملی دعوت شد و در پیروزی 7-1 مقابل لهستان در دیداری دوستانه، پیش از آغاز جام ملتهای 1960 هت تریک کرد تا نشان دهد دعوتش به تیم ملی بی مورد نبوده است.
اتفاقا چند هفته بعد از این هت تریک در فینال جام ملتهای اروپا 1960 دروازه یوگوسلاوی، دیگر تیم قدرتمند آن دوره را باز کرد و اولین و آخرین جام قهرمانی را برای شوری آن دوران و روسیه این روزها به ارمغان آورد.
پوندلنیک در روستوف زسکا 114 بار بازی کرد و 37 گل به ثمر رساند. در تیم ملی شوروی نیز 29 بازی و 20 گل در طول 4 سال برای ویکتور ثبت شده است.
ویکتور در سایه لو یاشین قدم میزد اما اینگونه نبود که حرفهایها نامش را از یاد ببرند، پوندلنیک برای آنهایی که تاریخ فوتبال را به احترام فوتبال مرور میکنند همیشه یک مهاجم گلزن و با اخلاق بود که ملیت برایش اهمیت داشت و دلهره نارضایتی مردم برایش یک کابوس تمام عیار بود.
او زننده گل پیروزی بخش فینال پارک دو پرنس سال 1960 در جام ملتهای اروپا بود. دیدار فینال این مسابقات در تاریخ 10 جولای 1960، در حضور 17966 نفر در استادیوم پارک دو پرنس شهر پاریس، بین دو تیم شوروی و یوگوسلاوی برگزار شد. در حالی که یوگوسلاوی تیم برتر میدان به نظر میرسید، در دقیقه 43 با گل میلان گالیچ پیش افتاد، اسلاوا مترولی در دقیقه 49 حساب کار را به تساوی کشاند، تا وقت اضافه سرنوشت بازی را روشن کند.
ویکتور پوندلنیک در دقیقه 113 تاریخساز شد و گل پیروزی بخش سرخ پوشان شوروی را به ثمر رساند، تا این تیم اولین قهرمان تاریخ یورو لقب بگیرد، اتفاقی که روزنامه های انگلیسی و آلمانی به آن روی خوش نشان ندادند و فقط به درج اخبار کوتاهی در خصوص آن بسنده کردند.
جراحی آپاندیس برای او پایان دوران حرفهای گری بود و آپاندیسیت مرد اول فوتبال شوروی را مجبور به خداحافظی از فوتبال در سن 29 سالگی کرد.ویکتور پوندلنیک نفر اول سمت چپ
او بعدها به عنوان روزنامه نگار ورزشی، سرمربی تیمهای پایه و آکادمیهای فوتبال و مشاور ورزشی وزیر ورزش روسیه فعالیت کرد. سه فرزند و 4 نوه با ارزشترین چیزهایی هستند که این روزها پیرمرد 79 ساله را امیدوار به زندگی نگاه داشته و روی لبانش لبخند مینشاند.