کد خبر 590750
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۲:۴۷

طي روزهاي گذشته گزارشات زيادي مطرح شده مبني بر دليل چيني‌سازي جاده قديم كرج كه مهم‌ترين آن تنها و تنها سودهاي زياد مونتاژكاري خودروهاي چيني براي سرپا نگه داشتن اين صنعت است.

به گزارش مشرق، مهران ابراهيميان طی یادداشتی در صفحه اقتصادی روزنامه جوان نوشت: ديوار تعرفه واردات خودرو از اين جهت بالاست كه از توليد خودروي داخلي حمايت شود و توليدات داخلي و حتي مونتاژ شده بر توليدات خودروهاي خارجي و شركت‌هاي مادر ترجيح داده شوند و از اين رهگذر سهم ايجاد اشتغال در اين صنعت بيشتر يا دست‌كم حفظ شود و همچنين مانع خروج ارز شويم اما گويا رفيق‌بازي و بي‌توجهي به اصول مسلم اقتصادي باعث شده اين صنعت روز به روز اوضاع وخيم‌تري را در داخل تجربه كند و به جاي اينكه توليد بهبود يابد، ‌هر روز اين صنعت متورم‌تر شده و بار سنگيني را آويزان خود كرده و هدف توليد خودروي ملي را دور‌تر مي‌بيند، به نحوي كه اكنون به جاي توليد داخلي به مونتاژ خودروهاي چيني روي آورده‌ايم و به جاي توليد خودرو تنها هدفمان توليد اشتغال براي سفارش‌شدگاني است كه از مجلس و بدنه دولت به آن تحميل مي‌شود، آن هم نه در خط توليد كه در رده‌هاي مديريتي با حقوق‌هاي نجومي!

اما اين كار تا كجا قرار است ادامه يابد؟  طي روزهاي گذشته گزارشات زيادي مطرح شده مبني بر دليل چيني‌سازي جاده قديم كرج كه مهم‌ترين آن تنها و تنها سودهاي زياد مونتاژكاري خودروهاي چيني براي سرپا نگه داشتن اين صنعت است.

شنيده‌ها حاكي است بانك پارسيان كه وابستگي‌هاي آن به اين صنعت مشهود است خود نيز سربار خودرو‌سازان شده و بار اين صنعت را هم سنگين‌تر كرده، بنابراين آنها تنها اميدوارند با مونتاژ خودرو‌هاي چيني امورات بحراني خود را پشت سر بگذارند.

نگاهي به قيمت خودرو‌هاي چانگان c 35 يا دانگ فنگ 30H كه در ماه‌هاي اخير فروش آنها به ساعت هم نرسيده نشان مي‌دهد اختلاف قيمت اين خودرو‌ها با قيمت‌هاي خارجي بيش از 40 درصد است، آنچنان كه خودروي چانگان كه از سوي خودرو‌ساز ساكن جاده قديم 64 ميليون تومان قيمت‌گذاري شده در چين 35 ميليون تومان و با آپشن‌هاي متنوع در كشورهاي عربي 45 ميليون تومان قيمت‌گذاري شده است.

همچنين دانگ فنگ 30 نيز كه ايران‌خودرو روي آن قيمت 43 ميليون توماني گذاشته و لابد از امكانات آن هم زده و قابل قياس با محصول عرضه شده با كشور مبدأ يا خارج نيست حدود 30 ميليون تومان قيمت واقعي دارد.   به اين ترتيب با سهم حدود 21 درصدي ساخت بر اساس توافق بين دو شركت خودرو‌سازي چيني و خودروسازان داخلي ما مي‌توان حدس زد سايپا با اسم توليد و مونتاژ در حقيقت نه فقط هيچ كارايي و بهره‌وري‌اي نداشته بلكه استفاده از نيرو‌‌هاي انساني شاغل در سايپا و امكانات موجود در آن هزينه‌اي بيش از 46 درصد قيمت واقعي خودرو در شرايط رقابتي را به مردم تحميل كرده‌اند كه اگر مجموعه عريض و طويل سايپا نبود قيمت خودروي چيني مذكور حدود 30 ميليون تومان ارزان‌تر به دست مصرف‌كننده مي‌رسيد.

با محاسبه‌اي مشابه نيز سهم كارگران و مديران و تمامي امكانات ايران‌خودرو در توليد خودروي 30H بيشتر از منفي 30 درصد است در حالي كه در تعريف توليد معمولاً يك كالا با فعاليت‌هاي گوناگون منجر به ارزش‌افزوده مي‌شود كه در اينجا چون بحث مونتاژ است منظور افزايش قيمت و تحميل گراني نيست، به عبارت بهتر در باز توليد و مونتاژ بيشتر به دنبال كاهش هزينه‌هاي خودرو‌هاي مونتاژ شده در قياس با خودروهاي وارداتي هستيم تا در رقابت با كارخانه مادر، توليدات مونتاژ شده را ترجيح بدهيم اما خودروسازان به دليل تعرفه‌هاي بالا و روش‌هاي مديريت و حجم بالاي نيروي مازاد بيشتر به جاي توليد و صنعتداري با اين روش‌ها بازرگاني مي‌كنند و پوسته‌اي ظاهري از توليد را به نمايش مي‌گذارند؛ روشي كه با پيوستن ما به تجارت جهاني يا ادامه روند قيمت نفت به طور قطع به يقين امكانپذير نخواهد بود.