نويسنده وبلاگ "ارمينه" در جديدترين مطلب وبلاگ خود ماجراي تحقير شوروي با هواپيماي اجاره اي توسط يک جوان 19 ساله را روايت کرده و نوشت: در 28 مه سال 1987 واقعه اي عجيب در دنيا رخ داد که بازتابهاي زيادي در رسانه هاي جهان داشت. ماتياس روست جوان 19 ساله اهل آلمان غربي شايد از سر رو کم کني و شور جواني بود که با يک هواپيماي اجاره اي سسنا172 يک موتوره از هلسينکي پايتخت فنلاند حرکت کرد و با گذشتن از سيستم دفاع هوايي شوروي در ميدان سرخ مسکو در نزديکي کاخ کرملين هواپيما را به زمين نشاند.
جالب اينکه اين اتفاق دقيقا در روز «مرزبانان» که به افتخار هوشياري کساني که از مرزهاي شوروي در برابر جاسوسان و مهاجمان خارجي پاسداري مي کردند به اين نام نامگذاري شده و تعطيل رسمي بود به وقوع پيوست و باعث تحقير شوروي در دنيا شد. شدت اين تحقير به حدي بود که گورباچف مجبور شد مارشال سرگي سوکولف وزير دفاع شوروي و نيز فرمانده نيروي هوايي را از سمت خود برکنار کند. اما اين دو نفر تنها قربانيان نبودند بلکه 2000 افسر ديگر هم از کار اخراج شدند.
جالب تر اينکه ماتياس روست گواهي نامه پرواز خود را پاييز 1986 گرفته بود و هنوز چند ماهي بيشتر از گرفتن اين گواهينامه نمي گذشت و او يک خلبان آماتور به حساب مي آمد. بد نيست بدانيد نيروي هوايي شوروي پيش از آن يک هواپيماي جاسوسي «يو-2» ايالات متحده و جت مسافربر پرواز 007 کره جنوبي را ساقط کرده بود و همه دفاع هوايي شوروي را خلل ناپذير مي دانستند.
بعد از فرود ماتياس روست در ميدان سرخ مسکو او را بازداشت کردند و به جرم تهديد حريم هوايي شوروي به 4 سال حبس محکوم شد. اما بعد از سپري کردن 432 روز در کمپ کارگران شوروي آزاد شد و به آلمان غربي بازگشت. در مدتي که در زندان مسکو حبس بود 10 کيلو وزن کم کرد و هر دو ماه يکبار والدينش براي ديدنش به مسکو مي رفتند، والديني که خيلي از دست پسرشان عصباني بودند. ماتياس نقشه اش را با کسي در ميان نگذاشته بود چرا که فکر مي کرد خانواده و دوستانش مانع انجام اين کار مي شوند.
او مي گويد در آن سن و سال خيلي سياسي بوده است و علاقه مند به ارتباط بلوک شرق و غرب - ارتباط گورباچف و رئيس جمهور ريگان - او مي خواست با به پرواز در آوردن هواپيما پيام آور صلح در جهان باشد بدون اينکه تمايلي به انديشيدن در مورد عواقب اين کار داشته باشد!
پس از وقايعي که براي روست در آلمان پيش آمد مدرک پروازياش را از وي گرفتند، با اين حال روست چندي بعد در يکي از کشورهاي آمريکاي جنوبي مدرک پروازي گرفت. بعدها او با دختر يک بازرگان چاي هندوستاني آشنا شد و به آيين هندو در آمد. او بارها از قانون سر پيچي کرد و حتي يک بار که در بيمارستان بستري بود به پرستار پيشنهاد بيرون رفتن و خوردن قهوه را کرد که با ناسزا گويي پرستار روبرو شد و وي را با ضربات چاقو زخمي کرد اما خودش گفت که نمي تواند به ياد بياورد که در آن لحظه چه اتفاقي افتاد. ماتياس روست دچار مشکلات رواني شده بود او يک ماجراجوي نادم است چرا که سالها بعد در مصاحبهاي گفت: نميدانم چه چيزي بر من چيره شده بود. از همه افرادي که به نوعي به آنها آزار رساندهام معذرت ميخواهم.روست ميخواهد اين واقعه را نيز مانند آنچه پس از فرود در مسکو برايش اتفاق افتاده بود را از حافظه پاک کند.
وي در سال 1994 دوباره به روسيه بازگشت و مورد استقبال قرار گرفت اما مدتي بعد ناپديد شد و احتمال مرگ وي مي رفت تا اينکه مشخص گرديد وي در فروشگاهي در مسکو مشغول بکار شده است. او هم اکنون و با گذشت بيش از 20 سال از آن حادثه با همسر دوم خودش آتنا در شهر کوچکي در نزديکي هامبورگ زندگي مي کند.
ماتياس روست جوان 19 ساله اهل آلمان غربي شايد از سر رو کم کني و شور جواني بود که با يک هواپيماي اجاره اي سسنا172 يک موتوره از هلسينکي پايتخت فنلاند حرکت کرد و با گذشتن از سيستم دفاع هوايي شوروي در ميدان سرخ مسکو در نزديکي کاخ کرملين هواپيما را به زمين نشان