کد خبر 61454
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۰ - ۰۹:۱۰

دیدار شب گذشته دانشجویان با رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، فرصتی بود تا دانشجویان و نمایندگان آنها به بیان دغدغه ها و نیازهای خود بپردازند و جرعه ای از کلام حکمت آمیز رهبر انقلاب را نصیب خود کنند.

به گزارش مشرق دیدار شب گذشته دانشجویان با رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، فرصتی بود تا دانشجویان و نمایندگان آنها به بیان دغدغه ها و نیازهای خود بپردازند و جرعه ای از کلام حکمت آمیز رهبر انقلاب را نصیب خود کنند.

سميه چيتي عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت و دانشجوي تربيت‌بدني دانشگاه الزهرا در ديدار دانشجويان با مقام معظم رهبري به بيان ديدگاه‌هاي اين تشكل‌ دانشجويي در حضور رهبر معظم انقلاب پرداخت كه متن سخنان وي به شرح ذيل است:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم

از عدالت نبود دور گرش پرسيد حال /پادشاهي كه به همسايه گدايي دارد

با سلام خدمت شما امام، ولي و پدر بزرگوار همچنين خواهران و برادران گرامي مخصوصاً خانواده معظم شهدا

يك حرف صوفيانه بگويم اجازت هست؟

تابلوي هر نظام و هر حركت انقلابي دانشگاه است.نمايي كه در آن قوت‌ها و ضعف‌ها نمود مي‌يابد و به جامعه تسري پيدا مي‌كند. پدر بزرگوار، دانشگاه‌ها هر كدام جريزه‌هاي پراكنده‌اي هستند كه هيچ‌كدام به ديگري مربوط نيست و رؤوساي آن حكامي با سلايق متفاوت مي‌باشند.
بيانات شما را هر كدام به تعبير خودشان مي‌فهمند و عمل مي‌كنند، شما مي‌گوييد كرسي آزادانديشي آنها مي‌فهمند، امنيتي كردن دانشگاه كه بايد پرسيد كدام اراده و خواستي در اين نظام بر اين مقرر شده كه دانشجو، دانشگاهي و متفكر و انديشمند به معيار و محك اين دوستان، ضدنظام، معاند و مخالف ولايت‌فقيه شناخته شوند و به بهانه فشار دستگاه‌هاي امنيتي از نشستن بر كرسي و انديشيدن آزاد منع شوند كه اگر اين هم واقعيت داشته باشد بايد دوباره پرسيد، دستگاه امنيتي مذكور كجاست و از كه فرمان مي‌گيرد.

شما مي‌گوييد بازنگري در علوم‌انساني، آنها مي‌فهمند حذف كامل و يا اضافه كردن پسوند اسلامي به آخر برخي دروس وارداتي و يعني پاك كردن صورت مسئله، شما مي‌گوييد توجه به اسلام در همه محورهاي برنامه‌ريزي در دانشگاه از جمله محتوا، اساتيد و ضوابط، آنها انتخاب مي‌كنند ساده‌ترين راه را، يعني حاكميت ضوابط (تفكيك جنسيتي) و بعد زير لواي اسلام اولين چماق بر سر زنان فرود مي‌آيد، حاكمي تصميم مي‌گيرد دختران در رشته‌هاي فني درس نخوانند و حاكمي ديگر سهم دختران را به حداقل مي‌رساند.

پدر بزرگوار؛ به نظر مي‌رسد جامعه درباره حضور زنان بلاتكليف است از يك طرف به حضور اجتماعي آنها نياز دارد و از طرف ديگر همين حضور براي مديران ارشد نه تنها الزامي نيست بلكه بهتر آن است كه زنان به خانه‌ها بازگردند. در ميان بيرق‌هاي برافراشته اسلامي كردن حاكمان، آنچه اصلاً به چشم نمي‌آيد عقب‌ماندگي حوزه‌هاي علميه در تزريق فكر و انديشه به جامعه است كه در اين ميان گسست عميق بدنه اجتماع با حوزه هاي علميه را شاهد هستيم، كه نتيجه آن را مي‌توان در عدم تعريف فلسفه علم برگرفته از معارف و عقلانيت خودمان و محتواي كسالت بار كتاب‌هاي معارف مشاهده كرد.

لبريز كن از آن مي صافي سبوي من/ دعوت مرا به جام مي چاره ساز كن

يكي از مهمترين محورهاي استراتژيك فرهنگ، هنر است، به نظر مي‌رسد در زمان معاصر نظريه‌پردازي در عرصه هنر اسلامي ضعيف و نابسامان است و نتيجه طبيعي اين مطلب نبود يك سيستم واحد در عرصه هنر مي‌باشد كه مجال را براي هنر وارداتي فراهم كرده و عمق و اصالت را از هنر امروز مي‌گيرد.

اگر قرار باشد اسلام را در عرصه‌هاي مختلف براي نسل امروز و فردا بيان كنيم بايد به صورت دائم در حال ترجمه زبان دين به زبان هنر باشيم. از آنجا كه ضعف حوزه‌هاي علميه در شناخت هنر و ابعاد آن از اهميت اين نقطه نظر كاسته و دغدغه‌اي براي جامعه ديني نيست و نيز فضاي آشفته هنر به اين مساله دامن زده، براي حل اين معضل نيازمند گروهي متشكل از افراد هنرمند و دين‌شناس هستيم و صد البته كه مصداق بارز اين بحران را مي‌توان در رسانه ديد. رسانه امروز جواب‌گوي جامعه اسلامي نبوده و اگر از موضع خود قدمي عقب نهيم بايد بپرسيم، آيا صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران و محصولات فرهنگي تريبوني براي انقلاب اسلامي هست. خشخشي به گوش مي‌رسد، برگ‌هاي بي‌گناه با زبان ساده اعتراف مي‌كنند، خشكي درخت از كدام ريشه آب مي‌خورد.

مبحث مهم ديگر كه بايد بدان پرداخت اقتصاد است، يكي از مهم‌ترين مباحثي كه در حوزه اقتصاد كشور هميشه مورد توجه بوده و مردم از نزديك آن را لمس كرده‌اند مسئله بيكاري و عدم پرداخت جدي و برنامه‌ريزي شده به اين معضل اجتماعي مي‌باشد. وقتي بين دانشگاه و فضاي كار ارتباط تعريف شده‌اي نباشد، ماحصلش تربيت افرادي است كه نيروي كار ورزيده‌اي براي جامعه محسوب نمي‌شوند و به طور كلي به نظر مي‌رسد نگاه مديران مربوطه به اين معضل اساسي مشق اين جمله است: چو فردا شود، فكر فردا كنيم.

مسئله ديگر، نظام بانك‌داري كشور است كه گويي اصلاح آن و حركت به سوي بانك‌داري اسلامي، به آرزويي دست نيافتني مبدل شده است. سودهاي بانكي بسيار بالا از يك طرف و كم‌رنگ شدن سنت قرض‌الحسنه كه بيشتر شبيه ژست تبليغاتي است در كنار رشد قارچ‌گونه مفاسد اقتصادي كه سيستم بانكي كشور را به حيات خلوت خود تبديل كرده‌اند، مسئولان را به نوعي زندگي مسالمت‌آميز با اين مسئله وا داشته است، اما بدون شك اولين و اساسي‌ترين گام براي اصلاح نظام بانك‌داري كشور، ايجاد تحول در نظام بانك‌داري با اهتمام كانون‌هاي فكري دانشگاه و حوزه است.

اما در پايان خطاب من با برخي از كارگزارن نظام و نخبه‌هاي سياسي است كه منافع شخصي، جناحي و گروهي خود را خواسته و يا ناخواسته به خواست خدا و حق مردم ترجيح مي‌دهند و عليرغم تأكيدات حضرتعالي بر تقواي سياسي و ضرورت آن كه بي‌شك راه‌گشاي بسياري از بحران‌هاي سياسي داخلي مي‌باشد، اين مسئله را لقلقه‌ زبان كرده و شاهد بي‌اخلاقي سياسي و در يك كلام بي‌تقوايي سياسي در سياسيون مدعي اخلاق‌مداري بوده‌ايم.

بي‌اخلاقي برخي از به اصطلاح نخبه‌هاي سياسي در برهه‌هايي كار را به جايي رسانده است كه متأسفانه بارها موجب ايجاد تنش در فضاي جامعه گشته و ملت ايران و به خصوص دانشجويان را با اين سؤال مواجه كرده است كه تا به كي بناست بي‌تقوايي سياسي برخي از اين آقايان داعيه‌دار ولايت‌مداري فارغ از هر طيف و گروهي، فضاي سياسي كشور را دچار التهاب نمايند. به راستي تا به كي بايد ولي‌فقيه زمان بي اخلاقي‌هاي شما را گوش زد نمايد، تا به كي بايد مردم هزينه قدرت‌طلبي بي‌جا و انحرافات شما برادران انقلابي را متحمل شوند، اي برادران و مردان سياست، جا پاي ولي خود بگذاريد و پشت سر او حركت كنيد. يا ايها الذين آمِنوا آمَنوا

مكتب راستين خميني كبير با همه ابعاد و لوازم آن تنها و تنها در پيروي از ولي‌فقيه زمان و تبعيت حقيقي از منويات آن يگانه دوران تجلي دارد.
دفتر تحكيم وحدت با يادآوري اين مهم همگان و به ويژه جريان‌هاي سياسي را به بازگشت به مكتب امام‌خميني(ره) دعوت كرده و بار ديگر بيعت خود را با رهبر فرزانه خويش اعلام مي‌دارد.

خواجه سلام‌عليك؛ گنج وفا يافتي دل به دلم نه كه تو گم شده را يافتي. هم تو سلام‌عليك هم تو عليك‌السلام، طبل خدايي بزن كين زخدا يافتي.

همچنین محمد زعيم‌زاده دبير سياسي اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه‌هاي كشور در ديدار دانشجويان با مقام معظم رهبري به بيان ديدگاه‌هاي اين اتحاديه دانشجويي در حضور رهبر معظم انقلاب پرداخت كه متن كامل سخنان وي به شرح ذيل است:

با عرض سلام محضر رهبر فرزانه انقلاب اسلامي و حضار محترم و آرزوي قبولي طاعات و عبادات

رهبر عزيز انقلاب؛ قبل از هر چيز اجازه مي‌خواهم به نمايندگي از جمع دانشجويان، صادقانه از عنايات ويژه‌ حضرتعالي تشكر نمايم، چرا كه ساليان سال است، تنها و تنها شما هستيد كه هر رمضان ما را به حضور مي‏پذيريد و علي‏رغم مشغله‏هاي فراوان، ساعت‌ها پاي درد و دل‏هاي دانشجويان مي‏نشينيد و صحبت‏هاي بعضاً تكراري ما را تحمل مي‏كنيد.

اما جاي تأسف است كه اين سلوك و منش حضرتعالي كه روشن‌تر از هر پيامي است، توسط بسياري از مسئولان و متوليان امر ديده، شنيده و فهم نمي‌شود و حاضر نيستند در سال تنها چند ساعت را به شنيدن نقطه ‌نظرات دانشجويان اختصاص دهند و لابد مشغله و گرفتاري‏هاي رؤساي محترم قوا و دستگاه‏هاي ديگر چون صدا وسيما، وزارتخانه‏ها، شوراي عالي انقلاب فرهنگي، سازمان تبليغات اسلامي و غيره از رهبري نظام بيشتر است و امروز اين ماييم و كوله‏باري از حرف كه در طول سال انباشته‌ايم و ناگزير، در دامان پر مهر و عطوفت شما همه را بازگو مي‌نماييم؛ باشد كه اين عرايض به لطفِ حضراتِ صاحبِ رسانه به ‌ويژه رسانه‌ ملي، زيرِ تيغِ تيزِ سانسور قرباني نگردد و به گوش مخاطبان برسد.

1- تحولات منطقه:

شايد كمتر كسي فكر مي‏كرد در حالي ‌كه آمريكا، داعيه ايجاد خاورميانه‌ بزرگ با محوريت صهيونيسم و شركائش را داشت، اراده و عزّت امت اسلامي؛ فرعون‏ها درمصر و تونس و ليبي و يمن و بحرين را به بند ذَلت كشد و فصل جديدي از تاريخ جهان را رقم زند. بي‌شك اين حركت، ريشه در نداي تاريخي روح خدا دارد و اين پرچم اسلام انقلابي ‏است كه دركشورهاي منطقه يك به يك در حال افراشته شدن است و امروز عاقبتِ شومِ برخي مزدوران و حاكمانِ فاسدِ منطقه، برهمگان عيان شده و رازِ پرده‌نشيني‌هاي آل‌سعود، آل‌خليفه و آل‌نهيان با آل‏صهيون بر ملا گشته‌است اما جاي تعجب دارد كه چگونه برخي هنوز در غفلت به سر مي‌برند و اين قيام‌هاي، اسلامي، مردمي و ضدآمريكايي را بدون هيچ دليلي، طراحي آمريكا و اسرائيل مي‏دانند.

روشن است كه اين تحليل‏ها از همان توبره‌اي بيرون آمده‌ كه ايده‏ شومِ دوستي با ملتِ جعلي اسرائيل سربرآورده بود و تأسف‌بار‌تر آنجاست كه دستگاه ديپلماسي و وزارت خارجه عموماً رفتاري منفعلانه در مقابلِ تحولاتِ منطقه داشته‏اند. اين رفتار يا نشأت گرفته ازعملِ بر مبناي تحليلِ متوهمانه‌ فوق است و يا حاصلِ ضعفِ عمومي وزارتِ خارجه، پس از سنگاليزاسيونِ وزير سابق و به مروجان آن نبايد اجازه داد تا فرصتِ تاريخي بيداري اسلامي در منطقه را به تهديد بدل كنند.

2- معيشت مردم:

نظامِ جمهوري اسلامي از بدو شكل‏گيري تاكنون همواره دغدغه‌ كار‏آمدي در حوزه اقتصاد و معيشت مردم را داشته و تلاش كرده شعارها و برنامه‌هاي خود را در اين خصوص مبتني بر عدالت اعلام و اعمال كند. نامگذاري بجا و شايسته‌ امسال با عنوان جهاد اقتصادي از يك سو و بررسي اجمالي اقداماتِ انجام‌ شده‌ در كشور از سوي ديگر گوياي اين موضوع است كه پيشرفت‏هاي صورت گرفته در حوزه‌ اقتصاد به هيچ‌وجه متناسب با حوزه‏هاي مختلف علمي، سياسي، نظامي و امنيتي نيست.

مسلماً توسعه‌يافتگي جمهوري اسلامي ايران در ابعاد ذكر شده مرهون حاكم شدن نگاه و روحيه‌ جهادي، بسيجي و مردمي بر آن‌هاست. امري كه عليرغم پيچيدگي كمتر اقتصاد نسبت به ساير حوزه‌ها تاكنون محقق نشده است. حال سوال اينجاست كه چرا با گذشت قريب به سي و سه سال از پيروزي انقلاب اسلامي هنوز برخي از اداره‌ مردمي، جهادي و بسيجي اقتصاد واهمه دارند؟ چه واضح است كه جهادي بودن روح حاكم بر اقدامات است و وقتي مباني كارشناسي، علمي و اقتصادي در خدمت روحيه‌ جهادي قرار گيرند، خواهيم ديد كه خرمشهرهاي اقتصادي آزاد خواهند شد. لذا از ديدگاه ما مواجه‌ مسئولان اعم از دولت و مجلس و ساير متوليان با اين مقوله در حدِّ انتظار نبوده است به صورتي كه متأسفانه با گذشت قريب به پنج ماه از سال جهاد اقتصادي نه تنها شاهدِ دستاوردِ قابلِ توجهي در اين حوزه نبوده‏ايم بلكه نحوه‌ ادغام هفت وزارتخانه‌‏ مهم اقتصادي و مختل شدنِ روندِ كار در بخش‌هاي قابل توجهي از اين وزارتخانه‏ها به‌علاوه عدمِ تمركزِ كافيِ‏ مجلس بر مقوله جهاد اقتصادي و كليد خوردنِ زود هنگامِ مباحثِ انتخاباتي در مجلس موجبِ از دست رفتنِ فرصت‌هاي بسياري گشته ا‌ست.

از سوي ديگر به نظر مي‌رسد اكتفا به توزيع در هدفمنديِ يارانه‏ها و حمايت نكردن از توليدكنندگان و عدم اجراي شش بندِ ديگرِ طرحِ تحولِ اقتصادي روندِ دست‌يابي به شاخصِ توسعه‌ هشت درصديِ اقتصاد را مختل كرده است تا آنجا كه مجموع شرايط مذكور مشكلاتي را در وضع معيشت مردم به ‌ويژه در شهر‏هاي بزرگ به وجود آورده كه به نقطه‌ اميدي براي دشمنان انقلاب و فرصت‌طلبان داخلي بدل گشته ‌است. گرچه در اين مجال فرصتِ پرداختن به ابعادِ گوناگونِ وضعِ اقتصادي كشور وجود ندارد ليكن لازم ديديم در محضرِ حضرت‌عالي و به مسئولان نظام گوشزد كنيم كه با كم‏كاري و پرداختن به مسائل حاشيه‏اي و درگيري‏هاي سياسي و جناحي و بعضاً فلسفه‌نمايي و اظهارِ نظراتِ پوچ، نبايد گذاشت فشار اقتصادي برگُرده‌ مردم افزايش يابد.

3- تعامل نيروهاي انقلاب:

اعتقاد مردم به حقّانيتِ گفتمانِ انقلابِ اسلامي و اعتمادِ عمومي نسبت به نظام و مسئولان سرمايه‏اي گران‌بهاست و بايد به خوبي از آن صيانت شود. برخلاف مدل‏هاي احمقانه‌ غربي ‏كه دروغ، فريب و ترفند‏هاي رسانه‏اي و جنگ رواني را عاملِ حفظِ اعتمادِ عمومي مي‏دانند پيوند ميانِ مردم و مسئولان در گفتمانِ انقلابِ اسلامي مبتني بر رعايت تقوا و انصاف است و به اعتقاد ما اشاره‌ معنادارِ حضرت‌عالي در خصوصِ رعايتِ تقواي جمعي ناظر به اين نيازِ كارگزارانِ نظام است.

آخر در شرايطِ فعلي كه نيازها و مسائل اصلي كشور واضح و روشن است و منويات و مطالبات و سفارش‏هاي امام(ره) و رهبري معظم مشخص و گوياست و خواسته‏هاي مردم نيز دائماً در انتخابات‌ها و مناسبت‏هاي گوناگون بازگو مي‏شود، ديگر چه بهانه‏اي براي اختلاف و نزاع باقي مي‏ماند؟ جز اين‌ كه برخي تقوا را زير پا بگذارند و منافع و اهدافِ گروهي و شخصي را دنبال كنند. از اين رو، اعلام مي‌كنيم كه حافظه تاريخي دانشجويان و مردم نفاق‏ها، بي‏تقوايي‏ها و منيت‏ها را با هر نام و نشان و تابلو ولو "اصول‌گرا " تحمل نخواهد كرد و تزوير را در هر پوششي خواهد شناخت و نزدِ مردم فاش خواهد ساخت.

4- انتخابات آينده مجلس شوراي اسلامي:

و اما تحليل و تفسير ما از آرايش نيروهاي سياسي در انتخاباتِ مجلسِ نهم و مسائلي كه لازم است در محضرِ حضرت‌عالي به آنها اشاره كنيم.

1) اقبالِ جامعه به سمت گفتمان عدالت‏خواهي هم‏چنان در صدرِ توجهاتِ محافلِ سياسي و رسانه‌اي قرار دارد و اين كه ملت ايران همچنان بر اصول اساسي انقلاب اسلامي پاي‌فشاري مي‌كنند، بي‌نظير و در خور توجه و تقدير است.

بودند كساني كه اندكي پيش از اين و در زمان تكيه بر مسند قدرت مردم شريف را قابلمه به‌دست‌هايي مي‌خواندند كه براي توزيع مرگ موش هم در صف مي‌ايستند و چه شاهدي بهتر از اين كه امروز همان‌ها معترفند كه براي جلب توجه مردم بايد از شعارهاي انقلاب دم زد و بر آموزه‌هاي امام پافشاري كرد.

2) مسلّماً منظور نظرِ همه‌ دلسوزان و علاقمندان نظام و انقلاب شكل‏گيري مجلسي قوي و نيرو‏مند صادق و بي‏آلايش و مؤمن و دلسوز و انقلابي ا‌ست ما مجلسي مي‌خواهيم كه عصاره‌ فضائل ملت و درخورِ شأنِ مردمِ شريف باشد.

مجلسي نمي‏خواهيم كه برخلاف عدالت و پيشرفت طرحِ دانشجوي پولي را تصويب كند، مجلسي نمي‌خواهيم كه يك ساعته وقفِ دانشگاهِ آزاد را با بيش از 250 هزار ميليارد تومان سرمايه‌ عمومي به تصويب برساند، اما طرح نظارت بر خود را شش سال در راهروها معطل نگه دارد.

ما مجلسي نمي‌خواهيم كه نمايندگانش با دو - دو گفتن به رئيس‌جمهور قانوني كشور توهين كنند، ما مجلسي نمي‏خواهيم كه بر خلاف قانون و عقل و شرع و ولايت، نظر رهبري را به رأي بگذارد گرچه نبايد به‌هيچ وجه چشم را بر زحمات و اقدامات مثبت مجلس بست ليكن مسير امور بايد به سمتي پيش رود كه كمترين اشتباهات در مجلس آينده اتفاق بيفتد.

3) يقيناً نحوه‌ مواجهه خواص و نخبگان سياسي با وقايعِ گوناگون، من‌جمله فتنه‌ سال 88 معياري اساسي براي انتخاب مردم خواهد بود. برخي افراد كه در ايام فتنه‌ با وجود روشنگري‌هاي مداوم و مكرر حضرتعالي با سكوت معنادار خود مهر تأييدي بر دشمني‌ها و فتنه‌گري‌ها كوبيدند، با چه رويي و به چه قصدي امروز دم از اصول‌گرايي مي‌زنند؟ آيا رياست محترم مجلس جناب آقاي لاريجاني كه تنها يك روز پس از خطبه‌ فصل‌الخطاب شما در 29 خرداد 88 هنوز بر آتش ترديد در صحت انتخابات مي‌دميد، فراموش كرده كه ملت شاهد و ناظر رفتار و عملكرد اويــَند؟
يا شايد برخي افراد كه حتي هنوز حماسه‌ نهم دي‌ماه را باور ندارند از ياد برده‌اند كه اين مردم و رهبري عزيز بودند كه كشتي انقلاب را از امواج هولناك فتنه‌ 88 عبور دادند و نقشِ اين خواص تنها نظاره‌ معركه‌ نبرد بود و منتظرِ نتيجه ماندن.

امروز ما نگرانيم كه در ساختارهاي حزبي و تشكيلاتي كه بعضاً سابقه‌ تاريخي مطلوبي نيز نزد ملت ندارند، عناويني چون "چند به علاوه چند " مساوي قرباني كردن آرمان‏ها و ارزش‌ها در مسلخ محافظه‏كاري‏هاي سياسي شود كه مي‌دانيم "محافظه‌كاري قتل‌گاه انقلاب است. "

4) فضاي شكل گرفته تحت عناوين مذكور موجب دغدغه و نگراني ما نسبت به آينده‌ جبهه‏ نيروهاي انقلاب شده است و بيم آن مي‌رود كه در اين مسير برخي افراد گفتمان اصول‏گرايي را به دكان اصول‏گرايي تبديل كنند. متأسفانه امروز شاهديم عليرغم آنكه حضرت‌عالي سران قوا و صاحبان مناسب را از حضور و دخالت در انتخابات نهي فرموده‌ايد، رياست مجلس آقاي لاريجاني و شهردار تهران آقاي قاليباف اقدام به معرفي نماينده در تشكل‌هاي انتخاباتي كرده‌اند و حضور خود را مايه تقويت گفتمان اصول‌گرايي مي‌دانند.

5) جرياني كه اين روزها به درستي ‏از آن به عنوان جريان انحرافي ياد مي‏شود تا ديروز قصد داشت با طرح مسائل شاذ و نخ‏نما شده‌اي چون باستان‌گرايي، به مباني مكتب اسلام و گفتمان انقلاب اسلامي خدشه و صدمه وارد كند و امروز به دنبال آن است تا از رهگذر انتخابات مجلس، و با سوء استفاده از ظرفيت‌هاي نظام و دولت، طرح‌هاي فرهنگي و سياسي خود را كه تماماً در تضاد با روح انقلاب اسلامي به اجرا در آوَرَد. البته اين جريان تاكنون عليرغم صرف هزينه‌هاي هنگفت از بيت‌المال به سبب نيت ناپاك و ناكارآمدي عناصرش، چه در عرصه‌ دانشگاه‌ها و چه در حيطه‌ فرهنگ و هنر نتوانسته جريان اجتماعي خاصي ايجاد كند كه عرضِ خود مي‏برند و زحمت ما مي‏دارند.

6) فتنه‌گران زخم خورده از ملت همچنان در روياي خام قدرت با كمال وقاحت براي حضور در انتخابات شرط مي‌گذارند. زماني را به ايشان يادآور مي‌شويم كه بر مسند قدرت بودند و دو قوه از سه قوه‌ كشور را در اختيار داشتند. در آن زمان دوستان و هم حزبي‌هاي‌شان در مجلس ششم و دولتِ وقت به دليل انحراف و تقابل با آرمان‌هاي انقلاب توسط مردم از صحنه سياسي كشور حذف شدند، اينان آن زمان نتوانستند براي ملت و نظام شرط و شروط تعيين كنند، حال كه از كشتي به اصطلاح اصلاحات جز تخته پاره‌اي نمانده، شرط گذاشتن براي ملت و انقلاب آيا جز لطيفه‌گويي سياسي‌ است؟

5- فرهنگ:

از هرچه نقص و ايراد در اقتصاد و سياست بتوان گذشت، ايستگاه تأمل آنجاست كه سخن به عرصه‌ فرهنگ مي‌رسد. وضع فرهنگي ما در سي سال گذشته به‌هيچ‌وجه درخورِ بزرگ‌ترين انقلابِ فرهنگيِ دورانِ معاصر نبوده است و بي‌ترديد بالاترين انتظار در اين عرصه از رسانه‌ ملي مي‌رود كه مناره‌ مسجد انقلاب است و نگرانيِ ما از مؤذنش.

از برخي نقاط مثبت صدا و سيما چون چابكي معاونت سياسي و امكانات فني متوسط آن كه بگذريم، باز نكاتي چند را بايست يادآور شد:

1) كپي‌برداري ناشيانه از برنامه‌هاي ماهواره‌اي كه اخيراً به كرّات شاهد آن هستيم، انفعال در توليد فرم و محتوا را تداعي مي‌كند.

2) عدم اولويت‌بندي و ارزش‌گزاري برنامه‌هاي رسانه ملي سبب شده كه بهترين امكانات و ساعات پخش در اختيار برنامه‌هاي كم‌محتوا و آنتن‌پركن قرار گيرد كه نه تنها باعث برخي هنجار شكني‌هاست، بلكه شوربختانه بسياري از اين برنامه‌ها مثل طنزهاي سخيف و نود شبي‌هاي عاميانه با نفوذ در كانون خانواده به ترويج سبك زندگي غربي در بنيادي‌ترين نهاد جامعه مي‌پردازند كه اي كاش اين كار تنها توسط رسانه‌هاي معاند و ماهواره‌اي انجام مي‌شد نه رسانه‌ ملي.

3) نگاه تك بعدي و باصطلاح مخاطب‌محور رؤساي سازمان و به تبع آن، عدم اعتماد به نيروهاي انقلابي و مرعوب بودن در مقابل جريان روشنفكرنمايي در عرصه‌ هنر سبب شده بدنه‌ مياني سازمان از نگاه انقلابي به شدت تهي شود.

4) نبش قبر چهره‌هاي فسيل شده فيلم‌فارسي‌ها و اسطوره‌سازهاي نابجا از كساني كه نشان داده‌اند، منش‌شان لگدكوب كردن آرمان‌هاي اين ملت است، از ديگر مصاديق خطاهاي غيرقابل گذشت اين دستگاه عريض و طويل است.

5) خالي بودن دست مسئولان سازمان از مفاهيم ايجابي، سبب عدم شناخت صحيح از ظرفيت‌هاي انقلاب شده و بهانه‌اي براي پرداختن بيش از حد به مقوله‌اي چون فوتبال گشته است، كه اين خود سبب تشكيل مافياي رسانه‌اي در ورزش و ضربه خوردن ورزش گرديده و اين‌گونه است كه شاهديم مرگ يك دروازه‌بان سابق، رسانه‌ ملي را در شب ميلاد محبوب‌ترين چهره شيعه سياه‌پوش مي‌كند و يا يك جوان بيست و چند ساله آن‌قدر از رانت صدا و سيما در مستطيل سبز بهره مي‌برد كه درآمد يك ساله‌اش بيش از حقوق تمام عمر يك كارمند ساده مي‌شود.

بگوييم غلبه نگاه سياسي بر نگاه فرهنگي مسئولان سازمان را علت اين وضعيت و حداقل شدن ظرفيت‌هاي ايجابي رسانه ملي را معلول آن مي‌دانيم. جناب آقاي ضرغامي بدانند كه امروز رسانه‌ باصطلاح ملي، كارد را به استخوان دوست‌داران انقلاب رسانده است.

7- ورزش و جوانان:

در دهه‌ چهارم انقلاب يعني دهه‌ پيشرفت و عدالت، بي‌ترديد يكي از مهمترين امتيازات جمهوري اسلامي، خيل عظيم جوانان انقلابي و متعهد و مستعدي ا‌ست كه مي‌توانند موتور پيش‌ران حركت شتابان كشور به سوي پيشرفت و عدالت باشند. حال كه وزارت ورزش و جوانان به عنوان متولي اين امر در كشور تشكيل يافت و وزير خود را نيز شناخت لازم ديديم برخي دغدغه‌ها در خصوص جوانان را در محضر حضرتعالي مطرح كنيم.

اول: اشتغال

مسئولان، در حالي خبر از آمار بالاي ايجاد اشتغال در كشور مي‌دهند كه اين امر چندان براي جوانان ملموس نيست. با توجه به توسعه‌ آموزش عالي در كشور و افزايش روزافزون فارغ‌التحصيلان؛ به نظر مي‌رسد تناسبي بين فرصت‌هاي شغلي و اين خيل دانش‌آموخته كه حال سطح توقعش از شغل و منزلت اجتماعي بسيار بيشتر است، وجود ندارد. بيم آن مي‌رود كه اگر در گذشته بي‌كاري گريبان‌گير ديپلمه‌ها بود، امروز اين مسئله دغدغه‌ كارشناسان‌ارشد و دكترها باشد.

دوم: خدمت نظام‌وظيفه

مردمي كردن جنگ از ايده‌هاي نو و بكر حضرت امام بود كه با الگوگيري از اين روش تا به حال بسياري از مسائل كشور حل شده و بي‌ترديد بايد خدمت نظام‌وظيفه را هم در اين راستا ديد. اما وجود برخي قوانين نادرست در باب سربازي، مشكلاتي پديد آورده است. امروز و در ميان برخي جوانان، خدمت وظيفه، تداعي كننده‌ دو سال تضييع وقت و احساس بيهودگي‌ است. علاوه بر اين در حالي ‌كه جمعيت فارغ‌التحصيلان مقطع كارشناسي در كشور بيشتر از هر زماني‌ است و ميل به ادامه تحصيل هم وجود دارد، مسئله‌ سربازي تبديل به نوعي بي‌عدالتي در بين پسران و دختران نيز شده است.

بر هم خوردن نسبت جنسيتي در دانشگاه‌ها، از دست رفتن فرصت‌هاي شغلي براي پسران و افزايش سطح توقع دختران از همسر، همه از آثار مدل كنوني خدمت وظيفه‌ عمومي ا‌ست. علاوه بر اين طرح‌هايي چون پژوهش‌محور كردن خدمت يا سرباز معلمي و از اين دست، ثمره‌ قابل توجهي نداشته‌اند و قابل تسري و تعميم نيز نبوده‌اند.

سدي كه خدمت نظام‌وظيفه در برابر كسب تجربه‌ كاري، تحصيلات يا شروع يك زندگي حداقلي در مقابل پسران قرار مي‌دهد، قابل اغماض نيست و به نظر مي‌رسد قوانين فعلي نمي‌تواند اين مشكل را حل كند و بايست مسئولان امر براي اين معضل چاره‌اي نو بينديشند.

رهبرا!

ضمن تشكر از دغدغه‌هاي‌تان براي فراهم كردن بستر و زمينه‌هاي لازم جهت هم‌سخني با دانشجويان، باستحضار مي‌رسانيم آنچه به اجمال در اين مجال گفته شد، براساس رسالت نقادي جريان مستقل از قدرت و ثروت دانشجويي ا‌ست كه در آن خود را بدون خطا و اشتباه نمي‌دانيم.

حضرت آقا؛ از آخرين ديدار فرزندان‌تان، اعضاي اتحاديه‌ انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه‌هاي سراسر كشور با مولايشان؛ نزديك به هفت سال مي‌گذرد. خواهشمند است جمع اعضاي اين اتحاديه را به حضور خود بپذيريد تا كلامتان، جان ما را از سستي و رخوت بشويد و ان شاءالله با توان و اثري مضاعف، پرچم‌دار ولايت در صحن مقدس دانشگاه باشيم.