به گزارش مشرق، سالانه ۹ میلیارد دلار برای لابیگری شرکتهای بزرگ و گروههای خاص بهمنظور نفود بر چگونگی تدوین قوانین، توسط نمایندگان کنگره هزینه میشود. شغل لابیگری آنچنان سودآور است که بیش از ۱۰۰ هزار نفر بهطور مستقیم و غیرمستقیم در این نوع فعالیتها مشغول هستند؛ فعالیتهایی که شمار زیادی از آمریکاییها از آن بهعنوان اقدامی غیرمشروع برای به دست آوردن نفود سیاسی یاد کردهاند. نفوذ لابیها در ساختار سیاسی ایالات متحده بهگونهای است که صدای بسیاری از سیاستمداران و نخبگان آمریکایی را نیز در آورده است. در ادامه نگاهی خواهیم داشت به مواردی از این انتقادها.
لابیها برای آمریکا تصمیم میگیرند
باراک اوباما
باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا، اخیرا انتقادهای شدیدی را نسبت به نفوذ لابیها در کنگره و نظام سیاسی این کشور ابراز داشته است. وی در مصاحبهای با رادیو ملی آمریکا تصریح کرده است: «قدرت و نفوذ سرمایهداران میلیاردر و لابیهای انتخاباتی در آمریکا چنان بالاست که آنها دیکته میکنند چهکسی اجازه ورود به عرصه رقابتهای انتخاباتی را خواهد داشت و چهکسی مناسب برای حضور در عرصه سیاسی نیست. این موضوعی است که در رقابتهای انتخاباتی جاری نیز کاملا قابل مشاهده است». رئیسجمهور آمریکا همچنین با اشاره به تلاش لابیها برای شکست توافق هستهای با ایران میگوید: «لابیای که در سوی دیگر (از سوی مخالفان توافق) انجام میگیرد، آتشین، با حمایت مالی بالا و خستگیناپذیر است. با وجود توان گستردهای که من دارم، اما این کافی نیست و نمیتوان کار چندانی در برابر حامیان بزرگ مالی احزاب سیاسی، سفارشدهندگان تبلیغات تلویزیونی، میلیاردرهایی که با خرسندی از کمپینهای انتخاباتی حمایت میکنند انجام داد. مخالفان این توافق به دفاتر کنگره سرازیر شدهاند و همین حالا 20 میلیون دلار تبلیغ در حوزههای انتخابیه هزینه کردهاند».
آمریکا یک الیگارشی فاسد است
جیمی کارتر
جیمی کارتر، رئیسجمهور اسبق آمریکا معتقد است نظام سیاسی و انتخاباتی این کشور بهدنبال افزایش نفوذ گروههای فشار و لابیهای قدرت تبدیل به یک الیگارشی همراه با ارتشاء سیاسی نامحدود شده و این چیزی است که کاندیداهای ریاستجمهوری آمریکا و همینطور رئیسجمهور کشور را تعیین میکند. وی اخیرا در مصاحبهای تلویزیونی از رشوهگیری سیاسی در آمریکا انتقاد کرده است و گفته که این مسئله منجر به سرنگونی کامل نظام سیاسی که از سوی مقامات بهعنوان بازپرداخت به رشوهدهندگان تقدیم میشود، شده است. کارتر که سی و نهمین رئیسجمهور آمریکاست همچنین اظهار نگرانی کرده است که جریان نامحدود پولهای داده شده به کمپینهای انتخاباتی و لابیگریهای سیاسی باعث شده است تا مقامات رسمی آمریکا در کنگره و کاخ سفید بیش از آنکه به فکر منافع مردم باشند بهدنبال جبران محبتهای حامیان مالی خود باشند.
سرقت دموکراسی در آمریکا
ال گور
ال گور، معاون بیل کلینتون، رئیسجمهور اسبق آمریکا و نامزد اصلی حزب دموکرات برای انتخابات سال 2000 با تاکید بر الزام اصلاح نظام سیاسی آمریکا و همچنین انتقاد از نفوذ پول در نظام سیاسی این کشور معتقد است که نظام دموکراسی در آمریکا به سرقت رفته است. وی در مصاحبهای با اشاره به اینکه منافع شرکتها به دموکراسی آمریکا آسیب وارد کرده است، تصریح کرد که زمان بازپسگیری نظام سیاسی آمریکا فرا رسیده است. ال گور در سخنان خود نه تنها دولت آمریکا، بلکه ساختار سیاسی موجود در این کشور را مورد انتقاد قرار داده است و تاکید کرده که نفوذ پول در نظام سیاسی آمریکا به حدی رسیده است که پول جای رای را در دموکراسی گرفته است، وی تصریح کرده است که در نظام سیاسی کنونی نامزدی در انتخابات کنگره، فرمانداریها یا حتی ریاستجمهوری برنده میشود که پول بیشتری جمعآوری کرده باشد و نه رای بیشتری.
مخالفت با آیپک ممکن نیست
گری سیک
گری سیک، عضو پیشین شورای امنیت ملی آمریکا، در مورد نفوذ لابی اسرائیل در آمریکا میگوید: «ایپک (لابی اسرائیل در آمریکا) یک سازمان بسیار بزرگ، متشکل و موثری است که اغلب نظرات اسرائیلیها را منعکس میکند اما در بعضی موارد حتی از سیاستی که خود اسرائیل در پیش گرفته افراطیتر بوده است. ایپک بهطور اخص روی کنگره و دولت آمریکا متمرکز است. این سازمان ترتیب سفر نمایندگان کنگره آمریکا به اسرائیل و تورهای آنها در اسرائیل را میدهد، در تماس مستمر با دفاتر اعضای کنگره است و برای افراد خاصی که نامزد نمایندگی در کنگره شدهاند فعالیت انتخاباتی میکند، یا علیه نامزدهای خاصی فعالیت میکند».
لابی برای لابی
فوکویاما
فرانسیس فوکویاما، استاد اقتصاد سیاسی بینالملل دانشگاه جانهاپکینز، تئوریسین محافظهکار و نویسنده کتاب پایان تاریخ که از نفوذ بالایی در دولتهای محافظهکار برخوردار است در رابطه با نقش پول، لابیها و سرمایهسالاری در نظام سیاسی آمریکا مینویسد: «سرمایهسالاری تنها به حکومت ثروتمندان محدود نمیشود. سرمایهسالاری حکمرانی ثروتمندان و حکمرانی «بهنفع» ثروتمندان است. بهعبارت دیگر، یعنی شرایطی بهوجود بیاید که ثروتمندان بر حکومت تاثیر بگذارند تا از سرمایه و نفوذشان حفاظت شود و این دو گسترش پیدا کنند، آن هم اغلب به هزینه دیگران. این تاثیرگذاری در دنیای کنونی به چهار روش اعمال میشود: لابی کردن با هدف تاثیر بر قوانین مالیاتی تا ثروتمندان مالیات کمتری بپردازند. لابی کردن شرکتهای بزرگ با هدف کاهش هزینههای گرفتن مجوزهای مختلف از ادارات دولتی و انداختن بار هزینهها بر دوش شرکتهای کوچک و مردم عادی. لابی کردن با هدف حداکثرسازی تاثیر سرمایههای شرکتها در رقابتهای سیاسی و بالاخره، مهمتر از همه لابی کردن با هدف تداوم عملیات لابی آن هم با حداقل محدودیت. در میان همه اینها اولی احتمالا عمیقترین سابقه تاریخی را دارد».
لابی یا رشوه سیاسی
نوام چامسکی
نوام چامسکی، روشنفکر آمریکایی و استاد دانشگاه ام ای تی در رابطه با ماهیت لابیگری در نظام سیاسی آمریکا معتقد است: «در زمان حاضر مشکل تغییر کامل سمتهای سیاسی با تغییر حزب حاکم از میان رفته است، اما بهجای آن عرف بدتری جایگزین شده است و آن دستیابی به نفوذ سیاسی توسط ثروتمندان است. در سیستم قانونی آمریکا رشوه بهعنوان معاملهای که در آن یک مقام سیاسی و یک طرف خصوصی بر سر بده بستان مشخصی توافق کنند، جرم محسوب میشود. اما نوع دیگری از همین معامله در سیستم ایالات متحده هماکنون باب شده است که در دستهبندی رشوه بهعنوان عاملی مجرمانه و قابل پیگیری قرار نمیگیرد. این عمل را میتوان با آنچه انسانشناسان «معاوضه هدیه» مینامند، مقایسه کرد. در این عمل یک طرف در موقعیتی خاص اقدامی در جهت تامین منافع طرف دیگر، بدون طرح توقعی خاص انجام میدهد. بدین ترتیب معذوریتی اخلاقی برای طرف دوم ایجاد میشود که در زمان مقتضی به جبران محبت طرف اول بپردازد. لابیگری در ایالت متحده حول محور فوق الذکر شکل گرفته است. افزایش چشمگیر گروههای ذینفوذ و لابیها در واشنگتن بسیار قابل توجه است».
پول راه قدرت را باز میکند
فرید زکریا
فرید زکریا، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل سیاسی مینویسد: «دولت آمریکا که در واشنگتن مستقر است، دیگر با یک حزب یا یک قوه تعریف نمیشود بلکه در یک حرفه تعریف میشود؛ حرفه لابیگری. نتیجه هم این است که واشنگتن اکنون ثروتمندترین شهر آمریکا شده و در پنج سال گذشته که آمریکا شاهد بدترین رکود اقتصادی در ۷۵ سال گذشته بوده، موقعیت نسبی واشنگتن بهبود یافته است. آمریکا در تقلا و سختی است اما خیابان K در واشنگتن روزهای خوبی دارد. شهری که در آن پول راه قدرت را باز میکند. لابیگرها امروز کلید کارهای همه را در واشنگتن در دست دارند؛ از سناتورها گرفته تا کارمندان ساده. در نیمه دهه ۱۹۵۰ در واشنگتن پنج هزار لابیگر ثبت شده وجود داشت. امروز شمار این افراد به ۱۲ هزار نفر میرسد. اما آمار واقعیشان بسیار بیشتر از اینهاست؛ زیرا هزاران نفر هستند که همان کار لابی را میکنند اما نام دیگری برای خود انتخاب کردهاند؛ مانند مشاور یا مشاور استراتژیک».
مخالفت لابی اسرائیل یعنی حذف شدن از نظام سیاسی
استفان والت
استفان والت، دانشمند شهیر علوم سیاسی، استاد دانشگاه هاروارد، نظریهپرداز رئالیسم تدافعی و نویسنده کتاب لابی اسرائیل مینویسد: «اگر شما یک نماینده در کنگره آمریکا هستید و در زمینه مسائل مربوط به اسرائیل نظر خاصی ندارید، ترجیح میدهید زرنگی کنید و از اسرائیل حمایت کنید و وقتی کسی میآید از شما میخواهد به این یا آن مصوبه یا قطعنامه رای بدهید، این کار را بکنید. بهخصوص که اگر این کار را نکنید ممکن است عواقب خطرناکی برایتان داشته باشد. اگر شما بهعنوان کسی که از اسرائیل حمایت نمیکند مشهور شوید، ممکن است در انتخابات بعدی با دردسر مواجه شوید، مثلا ممکن است پول بیشتری به حساب رقیب انتخاباتی شما سرازیر شود. برای همین بود که ارنست هالینگز، سناتور پیشین، گفت که در مجالس آمریکا شما نمیتوانید در قبال اسرائیل سیاستی متفاوت با سیاستی که ایپک به شما میدهد اتخاذ کنید». والت با اشارههایی به فعالیتهای گسترده لابی هوادار اسرائیل گفت که تقریبا هیچ سیاستمداری در آمریکا بر خلاف منافع اسرائیل و برخلاف مواضع لابی هوادار این کشور صحبت نخواهد کرد چون این کار باعث حذف او از سیستم سیاسی آمریکا میشود. به گفته والت در نتیجه این فعالیتها آمریکا تقریبا در همه موارد و بدون قید و شرط از اسرائیل حمایت میکند، حتی اگر این کار بر خلاف منافع ملی آمریکا باشد.
لابیها برای آمریکا تصمیم میگیرند
باراک اوباما
باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا، اخیرا انتقادهای شدیدی را نسبت به نفوذ لابیها در کنگره و نظام سیاسی این کشور ابراز داشته است. وی در مصاحبهای با رادیو ملی آمریکا تصریح کرده است: «قدرت و نفوذ سرمایهداران میلیاردر و لابیهای انتخاباتی در آمریکا چنان بالاست که آنها دیکته میکنند چهکسی اجازه ورود به عرصه رقابتهای انتخاباتی را خواهد داشت و چهکسی مناسب برای حضور در عرصه سیاسی نیست. این موضوعی است که در رقابتهای انتخاباتی جاری نیز کاملا قابل مشاهده است». رئیسجمهور آمریکا همچنین با اشاره به تلاش لابیها برای شکست توافق هستهای با ایران میگوید: «لابیای که در سوی دیگر (از سوی مخالفان توافق) انجام میگیرد، آتشین، با حمایت مالی بالا و خستگیناپذیر است. با وجود توان گستردهای که من دارم، اما این کافی نیست و نمیتوان کار چندانی در برابر حامیان بزرگ مالی احزاب سیاسی، سفارشدهندگان تبلیغات تلویزیونی، میلیاردرهایی که با خرسندی از کمپینهای انتخاباتی حمایت میکنند انجام داد. مخالفان این توافق به دفاتر کنگره سرازیر شدهاند و همین حالا 20 میلیون دلار تبلیغ در حوزههای انتخابیه هزینه کردهاند».
آمریکا یک الیگارشی فاسد است
جیمی کارتر
جیمی کارتر، رئیسجمهور اسبق آمریکا معتقد است نظام سیاسی و انتخاباتی این کشور بهدنبال افزایش نفوذ گروههای فشار و لابیهای قدرت تبدیل به یک الیگارشی همراه با ارتشاء سیاسی نامحدود شده و این چیزی است که کاندیداهای ریاستجمهوری آمریکا و همینطور رئیسجمهور کشور را تعیین میکند. وی اخیرا در مصاحبهای تلویزیونی از رشوهگیری سیاسی در آمریکا انتقاد کرده است و گفته که این مسئله منجر به سرنگونی کامل نظام سیاسی که از سوی مقامات بهعنوان بازپرداخت به رشوهدهندگان تقدیم میشود، شده است. کارتر که سی و نهمین رئیسجمهور آمریکاست همچنین اظهار نگرانی کرده است که جریان نامحدود پولهای داده شده به کمپینهای انتخاباتی و لابیگریهای سیاسی باعث شده است تا مقامات رسمی آمریکا در کنگره و کاخ سفید بیش از آنکه به فکر منافع مردم باشند بهدنبال جبران محبتهای حامیان مالی خود باشند.
سرقت دموکراسی در آمریکا
ال گور
ال گور، معاون بیل کلینتون، رئیسجمهور اسبق آمریکا و نامزد اصلی حزب دموکرات برای انتخابات سال 2000 با تاکید بر الزام اصلاح نظام سیاسی آمریکا و همچنین انتقاد از نفوذ پول در نظام سیاسی این کشور معتقد است که نظام دموکراسی در آمریکا به سرقت رفته است. وی در مصاحبهای با اشاره به اینکه منافع شرکتها به دموکراسی آمریکا آسیب وارد کرده است، تصریح کرد که زمان بازپسگیری نظام سیاسی آمریکا فرا رسیده است. ال گور در سخنان خود نه تنها دولت آمریکا، بلکه ساختار سیاسی موجود در این کشور را مورد انتقاد قرار داده است و تاکید کرده که نفوذ پول در نظام سیاسی آمریکا به حدی رسیده است که پول جای رای را در دموکراسی گرفته است، وی تصریح کرده است که در نظام سیاسی کنونی نامزدی در انتخابات کنگره، فرمانداریها یا حتی ریاستجمهوری برنده میشود که پول بیشتری جمعآوری کرده باشد و نه رای بیشتری.
مخالفت با آیپک ممکن نیست
گری سیک
گری سیک، عضو پیشین شورای امنیت ملی آمریکا، در مورد نفوذ لابی اسرائیل در آمریکا میگوید: «ایپک (لابی اسرائیل در آمریکا) یک سازمان بسیار بزرگ، متشکل و موثری است که اغلب نظرات اسرائیلیها را منعکس میکند اما در بعضی موارد حتی از سیاستی که خود اسرائیل در پیش گرفته افراطیتر بوده است. ایپک بهطور اخص روی کنگره و دولت آمریکا متمرکز است. این سازمان ترتیب سفر نمایندگان کنگره آمریکا به اسرائیل و تورهای آنها در اسرائیل را میدهد، در تماس مستمر با دفاتر اعضای کنگره است و برای افراد خاصی که نامزد نمایندگی در کنگره شدهاند فعالیت انتخاباتی میکند، یا علیه نامزدهای خاصی فعالیت میکند».
لابی برای لابی
فوکویاما
فرانسیس فوکویاما، استاد اقتصاد سیاسی بینالملل دانشگاه جانهاپکینز، تئوریسین محافظهکار و نویسنده کتاب پایان تاریخ که از نفوذ بالایی در دولتهای محافظهکار برخوردار است در رابطه با نقش پول، لابیها و سرمایهسالاری در نظام سیاسی آمریکا مینویسد: «سرمایهسالاری تنها به حکومت ثروتمندان محدود نمیشود. سرمایهسالاری حکمرانی ثروتمندان و حکمرانی «بهنفع» ثروتمندان است. بهعبارت دیگر، یعنی شرایطی بهوجود بیاید که ثروتمندان بر حکومت تاثیر بگذارند تا از سرمایه و نفوذشان حفاظت شود و این دو گسترش پیدا کنند، آن هم اغلب به هزینه دیگران. این تاثیرگذاری در دنیای کنونی به چهار روش اعمال میشود: لابی کردن با هدف تاثیر بر قوانین مالیاتی تا ثروتمندان مالیات کمتری بپردازند. لابی کردن شرکتهای بزرگ با هدف کاهش هزینههای گرفتن مجوزهای مختلف از ادارات دولتی و انداختن بار هزینهها بر دوش شرکتهای کوچک و مردم عادی. لابی کردن با هدف حداکثرسازی تاثیر سرمایههای شرکتها در رقابتهای سیاسی و بالاخره، مهمتر از همه لابی کردن با هدف تداوم عملیات لابی آن هم با حداقل محدودیت. در میان همه اینها اولی احتمالا عمیقترین سابقه تاریخی را دارد».
لابی یا رشوه سیاسی
نوام چامسکی
نوام چامسکی، روشنفکر آمریکایی و استاد دانشگاه ام ای تی در رابطه با ماهیت لابیگری در نظام سیاسی آمریکا معتقد است: «در زمان حاضر مشکل تغییر کامل سمتهای سیاسی با تغییر حزب حاکم از میان رفته است، اما بهجای آن عرف بدتری جایگزین شده است و آن دستیابی به نفوذ سیاسی توسط ثروتمندان است. در سیستم قانونی آمریکا رشوه بهعنوان معاملهای که در آن یک مقام سیاسی و یک طرف خصوصی بر سر بده بستان مشخصی توافق کنند، جرم محسوب میشود. اما نوع دیگری از همین معامله در سیستم ایالات متحده هماکنون باب شده است که در دستهبندی رشوه بهعنوان عاملی مجرمانه و قابل پیگیری قرار نمیگیرد. این عمل را میتوان با آنچه انسانشناسان «معاوضه هدیه» مینامند، مقایسه کرد. در این عمل یک طرف در موقعیتی خاص اقدامی در جهت تامین منافع طرف دیگر، بدون طرح توقعی خاص انجام میدهد. بدین ترتیب معذوریتی اخلاقی برای طرف دوم ایجاد میشود که در زمان مقتضی به جبران محبت طرف اول بپردازد. لابیگری در ایالت متحده حول محور فوق الذکر شکل گرفته است. افزایش چشمگیر گروههای ذینفوذ و لابیها در واشنگتن بسیار قابل توجه است».
پول راه قدرت را باز میکند
فرید زکریا
فرید زکریا، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل سیاسی مینویسد: «دولت آمریکا که در واشنگتن مستقر است، دیگر با یک حزب یا یک قوه تعریف نمیشود بلکه در یک حرفه تعریف میشود؛ حرفه لابیگری. نتیجه هم این است که واشنگتن اکنون ثروتمندترین شهر آمریکا شده و در پنج سال گذشته که آمریکا شاهد بدترین رکود اقتصادی در ۷۵ سال گذشته بوده، موقعیت نسبی واشنگتن بهبود یافته است. آمریکا در تقلا و سختی است اما خیابان K در واشنگتن روزهای خوبی دارد. شهری که در آن پول راه قدرت را باز میکند. لابیگرها امروز کلید کارهای همه را در واشنگتن در دست دارند؛ از سناتورها گرفته تا کارمندان ساده. در نیمه دهه ۱۹۵۰ در واشنگتن پنج هزار لابیگر ثبت شده وجود داشت. امروز شمار این افراد به ۱۲ هزار نفر میرسد. اما آمار واقعیشان بسیار بیشتر از اینهاست؛ زیرا هزاران نفر هستند که همان کار لابی را میکنند اما نام دیگری برای خود انتخاب کردهاند؛ مانند مشاور یا مشاور استراتژیک».
مخالفت لابی اسرائیل یعنی حذف شدن از نظام سیاسی
استفان والت
استفان والت، دانشمند شهیر علوم سیاسی، استاد دانشگاه هاروارد، نظریهپرداز رئالیسم تدافعی و نویسنده کتاب لابی اسرائیل مینویسد: «اگر شما یک نماینده در کنگره آمریکا هستید و در زمینه مسائل مربوط به اسرائیل نظر خاصی ندارید، ترجیح میدهید زرنگی کنید و از اسرائیل حمایت کنید و وقتی کسی میآید از شما میخواهد به این یا آن مصوبه یا قطعنامه رای بدهید، این کار را بکنید. بهخصوص که اگر این کار را نکنید ممکن است عواقب خطرناکی برایتان داشته باشد. اگر شما بهعنوان کسی که از اسرائیل حمایت نمیکند مشهور شوید، ممکن است در انتخابات بعدی با دردسر مواجه شوید، مثلا ممکن است پول بیشتری به حساب رقیب انتخاباتی شما سرازیر شود. برای همین بود که ارنست هالینگز، سناتور پیشین، گفت که در مجالس آمریکا شما نمیتوانید در قبال اسرائیل سیاستی متفاوت با سیاستی که ایپک به شما میدهد اتخاذ کنید». والت با اشارههایی به فعالیتهای گسترده لابی هوادار اسرائیل گفت که تقریبا هیچ سیاستمداری در آمریکا بر خلاف منافع اسرائیل و برخلاف مواضع لابی هوادار این کشور صحبت نخواهد کرد چون این کار باعث حذف او از سیستم سیاسی آمریکا میشود. به گفته والت در نتیجه این فعالیتها آمریکا تقریبا در همه موارد و بدون قید و شرط از اسرائیل حمایت میکند، حتی اگر این کار بر خلاف منافع ملی آمریکا باشد.
منبع: پنجره