صمد مرفاوی سرمربی مس بود و الان نیست. یک سال و اندی در کرمان با شایعه و حاشیه دست و پنحه نرم کرد تا اینکه برگشت تهران. حالا دیگر او روی نیمکت مسی ها نمی نشیند، چیرو جایش را گرفته. دیروز وقتی با او تماس گرفتیم توقع داشتیم در کرمان باشد و در حال تسویه اما او آنجا نبود: «تهرانم. من که برای تسویه نباید دنبال مسی ها باشم، آنها باید جلو بیایند.» هر چه هست، اگر مسی ها بخواهد بلاژ را روی نیمکت داشته باشند باید از مرفاوی تسویه حساب بگیرند. سرمربی سابق مس در گفت و گو با خبر در این باره حرف هایی می زند.
*شما کجا هستید الان؟
چطور مگه؟
چطور مگه؟
*گفتیم شاید در کرمان باشید و مشغول تسویه حساب.
نه، در تهران هستم. هنوز هیچ خبری نیست. چیزی مشخص نشده.
نه، در تهران هستم. هنوز هیچ خبری نیست. چیزی مشخص نشده.
*چه جریاناتی در کرمان اتفاق افتاد؟
جریان همین چیزی است که الان می بینید و می شنوید. در روزنامه خودتان هم زیاد درباره اش نوشته اید.
جریان همین چیزی است که الان می بینید و می شنوید. در روزنامه خودتان هم زیاد درباره اش نوشته اید.
*چه اتفاقی افتاد واقعا؟
نمی دانم، از مسی ها در این باره بپرسید.
نمی دانم، از مسی ها در این باره بپرسید.
*ولی تا از شما تسویه نگیرند نمی توانند بلاژ را روی نیمکت داشته باشند.
کی گفته این را؟ فکر نکنم اینطور باشد.
کی گفته این را؟ فکر نکنم اینطور باشد.
*مسئولان سازمان لیگ.
فعلا که در این باره با من صحبت نکرده اند. نه راجع به رضایتنامه و نه چیز دیگری. اصلا هم با من توافقی نداشتند. ظاهر همینی است که می بینید.
فعلا که در این باره با من صحبت نکرده اند. نه راجع به رضایتنامه و نه چیز دیگری. اصلا هم با من توافقی نداشتند. ظاهر همینی است که می بینید.
*پس کلا قهر هستید دیگر.
نه قهر که نیستم ولی بالاخره آنها باید با من صحبت کنند. هر کس کار دارد باید با من تماس بگیرد نه اینکه من زنگ بزنم. اصلا اینطوری هم نیست که قهر باشیم.
نه قهر که نیستم ولی بالاخره آنها باید با من صحبت کنند. هر کس کار دارد باید با من تماس بگیرد نه اینکه من زنگ بزنم. اصلا اینطوری هم نیست که قهر باشیم.
*کلا در کرمان مدام برکنار می شدید و برمی گشتید. واقعا چه خبر بود آنجا؟
بالاخره هر جا شرایط خودش را دارد. فوتبال همین است. این جزو سختی های کار ما محسوب می شود.
بالاخره هر جا شرایط خودش را دارد. فوتبال همین است. این جزو سختی های کار ما محسوب می شود.
*ولی هر کس از بیرون نگاه می کند می گوید خبری در کرمان هست.
خبری نیست آنجا. فوتبال همین است. حاشیه دارد و شایعه. جا دارد از مردم کرمان تشکر کنم. مردم خیلی نجیبی هستند. من واقعا با آنها هیچ مشکلی ندارم. مردم خوب و فهمیمی هستند.
خبری نیست آنجا. فوتبال همین است. حاشیه دارد و شایعه. جا دارد از مردم کرمان تشکر کنم. مردم خیلی نجیبی هستند. من واقعا با آنها هیچ مشکلی ندارم. مردم خوب و فهمیمی هستند.
*کسی نگفت شما با آنها مشکل دارید. احساس این است کلا از روز اول با مسئولان کرمان مشکل داشتید. انگار مربی غیر بومی کار سختی در آنجا دارد.
من این را نمی دانم و نمی توانم درباره اش حرف بزنم. ولی همانطور که گفتم نه تنها در کرمان بلکه در شهرهای دیگر هم این اتفاق می افتد. بالاخره نمی شود گفت یک مربی همیشه روی یک نیمکت هست. فوتبال این رفت و آمدها را دارد. هیچوقت مربی حاشیه امنیت ندارد. برای من در کرمان همینطور بود. بهترین مربی دنیا هم از این قاعده مستثنی نیست. آنها هم همیشه این نگرانی را دارند که برکنار شوند.
من این را نمی دانم و نمی توانم درباره اش حرف بزنم. ولی همانطور که گفتم نه تنها در کرمان بلکه در شهرهای دیگر هم این اتفاق می افتد. بالاخره نمی شود گفت یک مربی همیشه روی یک نیمکت هست. فوتبال این رفت و آمدها را دارد. هیچوقت مربی حاشیه امنیت ندارد. برای من در کرمان همینطور بود. بهترین مربی دنیا هم از این قاعده مستثنی نیست. آنها هم همیشه این نگرانی را دارند که برکنار شوند.
*انگار با صدا و سیمای کرمان هم مشکل داشتید. جریان این درگیری با گزارشگر بازی فجر چیست؟
چپز خاصی نبود. من گله از کسی ندارم.
چپز خاصی نبود. من گله از کسی ندارم.
*انگار شاکی شده بودید که گزارشگر کرمانی گفته بود اگر مس برای مرفاوی فکری نکند، تماشاچیان دست به کار می شوند.
اصلا هواداران کرمانی اینطور آدم هایی نیستند. آنها انسان های نجیب و خوبی بودند و با کرامت. منتهی در کرمان مشکل از جای دیگری است. مردم مشکل فوتبال ایران شهر نیستند. متاسفانه این مسایل بهانه است. من همیشه به مردم کرمان احترام گذاشتم و به خودم اجازه نداده ام درباره شان بد حرف بزنم.
اصلا هواداران کرمانی اینطور آدم هایی نیستند. آنها انسان های نجیب و خوبی بودند و با کرامت. منتهی در کرمان مشکل از جای دیگری است. مردم مشکل فوتبال ایران شهر نیستند. متاسفانه این مسایل بهانه است. من همیشه به مردم کرمان احترام گذاشتم و به خودم اجازه نداده ام درباره شان بد حرف بزنم.
*مشکل از کجا بود؟
نمی خواهم دیگر وارد این مسایل شوم. همه جا اینجور مشکلات هست.
نمی خواهم دیگر وارد این مسایل شوم. همه جا اینجور مشکلات هست.
*آخرش شما را استعفا دادند یا خودتان استعفا کردید؟
کسی نمی تواند من را استعفا بدهد. خودمم که استعفا ندادم! شما طوری سوال کردید که انگار یکی به من گفته که بروم و استعفا بدهم در حالیکه کسی نمی تواند به من بگوید این کار را کنم.
کسی نمی تواند من را استعفا بدهد. خودمم که استعفا ندادم! شما طوری سوال کردید که انگار یکی به من گفته که بروم و استعفا بدهم در حالیکه کسی نمی تواند به من بگوید این کار را کنم.
*البته این یک سوال بود بیشتر.
خب منظور شما این بود که کسی به من گفته برو استعفا بده که اصلا اینطور نیست. کسی نگفته و نخواهد گفت این را. همانطور که گفتم، نمی توانند به من بگویند استعفا بده.
خب منظور شما این بود که کسی به من گفته برو استعفا بده که اصلا اینطور نیست. کسی نگفته و نخواهد گفت این را. همانطور که گفتم، نمی توانند به من بگویند استعفا بده.
*تسویه هم که نکردید. کلا شما به راه خود و مس هم به راه خود دیگر.
فعلا که همینطوری است و هیچ چیز مشخص نیست.
فعلا که همینطوری است و هیچ چیز مشخص نیست.
*ظاهرا مصاحبه نیروهای ماوراء الطبیعه کار خودش را کرد! آن مصاحبه چقدر در برکناری شما نقش داشت؟
من نمی دانم ولی نگفتم ماوراء الطبیعه. در آن کنفرانس گفتم غیر طبیعی. اصلا آن واژه ای که شما گفتید، من نگفتم. البته رسانه کلمه های دیگری هم اضافه کردند. غیر طبیعی ممکن است معنای زیادی بدهد. من همین را گفتم نه چیزی اضافه. هر کسی هم می تواند تعبیر خودش را از آن داشته باشد. این دیگر به من مربوط نیست.
من نمی دانم ولی نگفتم ماوراء الطبیعه. در آن کنفرانس گفتم غیر طبیعی. اصلا آن واژه ای که شما گفتید، من نگفتم. البته رسانه کلمه های دیگری هم اضافه کردند. غیر طبیعی ممکن است معنای زیادی بدهد. من همین را گفتم نه چیزی اضافه. هر کسی هم می تواند تعبیر خودش را از آن داشته باشد. این دیگر به من مربوط نیست.
*آقای حسن زاده رئیس کمیته انضباطی گفته بود به خاطر آن مصاحبه دعوت می شوید کمیته انضباطی.
من که خبری ندارم. هنوز هم می گویم غیر طبیعی بوده اند. اسم کسی را هم نمی خواهم بیاورم.
من که خبری ندارم. هنوز هم می گویم غیر طبیعی بوده اند. اسم کسی را هم نمی خواهم بیاورم.
*منظورتان چه بود؟
من حرفی در این باره ندارم. فقط حرفم را زدم و بقیه اش دیگر به من مربوط نمی شود. نه راجع به شخصی حرف زدم و نه چیز اضافه ای گفتم. حرفم همانی بود که زدم.
من حرفی در این باره ندارم. فقط حرفم را زدم و بقیه اش دیگر به من مربوط نمی شود. نه راجع به شخصی حرف زدم و نه چیز اضافه ای گفتم. حرفم همانی بود که زدم.
*پیشنهادی برای کار ندارید فعلا؟
نه، فعلا استراحت می کنم.
نه، فعلا استراحت می کنم.
*حرفی با بلاژویچ ندارید؟
نه، اصلا به من ربطی ندارد حضور او در کرمان. حرفی هم ندارم که به او بگویم.
نه، اصلا به من ربطی ندارد حضور او در کرمان. حرفی هم ندارم که به او بگویم.