کد خبر 657724
تاریخ انتشار: ۲ آذر ۱۳۹۵ - ۰۶:۳۴

همچون روز روشن است که قواره «انقلابی»گری به تن این دولت زیادی گشاد است. در تمام این ایام شما حتی یک «حقوقدان» هم نبودید. این را نه من که همان مردمی می‌گویند که قرار بود جیب‌شان شاخص تورم، رکود و رشد اقتصادی باشد.

به گزارش مشرق، محمدحسین نظری طی یادداشتی در وطن امروز نوشت:
 
 این روزها حال و هوای دولت «انقلابی» تدبیر و امید هیچ خوب نیست. مردک دیوانه می‌خواهد برجام را پاره کند که «برجام؛ و ما ادراک ما البرجام». حالا اگر یک کاغذ پاره‌ای باشد غمش خوردنی است، لکن این تکه کاغذ را «تقدیس» کردند و بستند بیخ ریش خیلی چیزها. برای خاطر این تحفه که می‌گفتند عصای موسی است، نه‌تنها رآکتورها را که دهان منتقدان را هم سیمان کردند. کلی رفتند و آمدند و چه سانتریفیوژهایی که تحویل دادند تا رضایت کدخدا را گرفتند و با دنیا(مثلا) آشتی کردند. اکنون اما این از خدا بی‌خبر با ما که هیچ، با رفقای همپیمان و همکاسگان قدیمی خود هم سر جنگ دارد. خب! حق دارند این دولتمردان انقلابی. ابتدای ریاست‌جمهوری او عدل  می‌خورد به روزهای آخر دولت یازدهم و چه‌بسا بزند زیر میز برجام که اگر بزند، دولت روحانی در آستانه انتخابات می‌شود «از اینجا مانده و از آنجا رانده»! چرا که احتمالا هم بساط رضایت کدخدا جمع می‌شود و هم با تعمیر شدن دیوار تحریم! 
 
-که گویا قبلا ترک برداشته بود- دست خالی دولت برای مردم رو می‌شود و آن وقت دولت دیپلماسی می‌ماند و  سبدهای خالی رای! باری! در این مقال قصد سخنرانی درباره برجام و پسابرجام را ندارم که هر آنچه  سخن باید را هم من رانده‌ام و هم دوستان عاقل‌تر از من. روی سخنم اما با کسانی است که اخیرا خویش را انقلابی می‌خوانند. در این ایام که بر کرسی دستگاه اجرا تکیه زده‌اید، بارها و بارها الفاظ و مفاهیم را به نفع خود مصادره کردید.
 
بارها و بارها با کلمات و عبارات بازی کرده و دست به استحاله بردید. با ادعای پاکدستی حقوق نجومی برداشتید و 8 هزار میلیارد فساد مالی از خویش برجا گذاشتید. با دعوی راستگویی ملت را به انبوهی از وعده و وعید حواله کردید. با ژستی روشنفکرانه شعار آزادی سر دادید و در مقابل دهان‌ها را مهر کرده و هر صدای مخالفی را در نطفه خفه کردید.
 
همه اینها ناز شست‌تان، لکن لطف فرموده این یک کلمه «انقلابی» را مورد عنایت خویش قرار ندهید که مع‌الاسف باید به عرض‌تان برسانم دولت یازدهم واجد هیچ‌یک از شاخصه‌های «انقلابی»گری نیست. انقلابی نه آن است که آنچنان سرنوشتش را با غیر گره زده است که انتخابات یک کشور تنش را می‌لرزاند. انقلابی نه آن است که دم و دستگاهش را مدیرانی بگردانند که روزگاری نه چندان دور در همین سرزمین دم‌ودستگاه فتنه را می‌گرداندند و ایضا انقلابی نه آن است که برای دشمن بخندد و برای خودی بغرد.
 
من کسی را می‌شناسم که با دست‌های خالی 8 سال در مقابل تمام دنیا کمر خم نکرد. از خون جوانانش گذشت، لکن برای کسب رضایت استکبار چوب حراج به عزت و اقتدار این ملت نزد. امامی انقلابی که نه کاندیدای ریاست‌جمهوری بلکه قائم‌مقام رهبری را با آن سابقه انقلابی و آن درجه علمی به خاطر بازی کردن در زمین فتنه، بدون تعارف و به دور از هرگونه ملاحظه کنار گذاشت.
 
همچنین کسی را می‌شناسم که ابدا اهل سازش نیست و به جای غرش برای مردم، هر چه فریاد دارد بر سر دشمن می‌زند و عباراتی را بر زبان جاری می‌کند که از شنیدنش همه دنیا به خود می‌لرزد: «اگر غلطی از اسرائیل سر بزند تل‌آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهیم کرد» و بموقعش خواهیم کرد.
 
در روز‌هایی که نتیجه انتخابات آمریکا همه را نگران کرده و تمام سازوکارهای سیاسی جهان را بر هم زده است، رهبری انقلابی را می‌شناسم که بر خلاف همه دنیا «ترامپ» و «کلینتون» و «جمهوری‌خواه» و «دموکرات» برایش فرقی نمی‌کند- که به قول محمدعلی جمالزاده همه‌شان «سر و ته یک کرباسند»- کمااینکه هر کدام‌شان بر سر کار آمدند، برای ما جز «شر» چیزی نداشتند.
 
با این اوصاف همچون روز روشن است که قواره «انقلابی»گری به تن این دولت زیادی گشاد است. در تمام این ایام شما حتی یک «حقوقدان» هم نبودید. این را نه من که همان مردمی می‌گویند که قرار بود جیب‌شان شاخص تورم، رکود و رشد اقتصادی باشد. همان مردمی که برای‌شان حرف از خزانه خالی زدید و 8 هزار میلیارد جلوی چشم‌شان به از ما بهتران رسید یا به قول خودتان قرض گرفتند.
 
علی‌ایحال باید به خدمت‌تان عرض کنم که به شهادت کارنامه هزار و اندی روزه‌تان شما تنها یک «سرهنگ» بودید!