به گزارش مشرق، بذرپاش که به دعوت انجمن اسلامی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) به قزوین رفته بود در نشستی صمیمانه با دانشجویان اشاره کرد: باور عمیق دارم راهحل بسیاری از مشکلات کشور را میتوان در نزد این جریان پویا و فکور یافت. برای حل مشکلاتی مزمن که خیلی از بزرگترها در حل آنها ماندهاند، باید دست یاری به این جنبش دراز کرد.
عضو سابق هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی افزود: نسل جوانی که یاور مردم بوده است و در کنار روحیه ظلمستیزی خود، یاری مردم را هیچگاه فراموش نکرد؛ جنبشی که ایستادگی در مسیر آرمانهای الهی جزء لاینفک آن است. نقش بیبدیل جریان مؤمن، انقلابی و جوان دانشجو را هیچکس نمیتواند نادیده بگیرد؛ از سال 1332 تاکنون این نقش به گواه همه صاحبنظران و متفکران نقشی بوده که کمتر اقشار دیگر جامعه دارای این تأثیر بودهاند ولی نباید آدرس غلط به جامعه داد و جنبش عظیم دانشجویی را به یک جنبش تسویهحساب کن تبدیل نمود. باید در مقابل فساد فریاد کشید، باید در مقابل ابتذال که در رأس آن فساد مالی است ساکت نبود.
ایشان متذکر شد: سرزنده بودن حیات دانشجویی فقط سیاسی نیست؛ احساس تعهد اجتماعی دانشجو را زندهتر نگه میداند. اقتضای اداها و ادعاها و نمایشهای سیاسی لایک و اشتراکگذاری و کامنت گذاری است؛ اما دردهای اجتماعی آستین بالا زدن میخواهد. سیاه نمایی نمیکنم اما جامعه ما متأسفانه به دلیل بیتوجهی دولتها و فاصله گرفتن از اخلاق اصیل اسلامی دچار درهای عمیق اجتماعی شده است. باید دردهای اجتماعی را ببینیم و آنها را فریاد کنیم؛ البته مراقب باشیم که در معرض طمع بیگانه قرار نگیریم. دانشجویان انقلابی و حزباللهی جلودار جهاد اجتماعیاند. به قول شهید بهشتی دانشجو مؤذن جامعه است؛ بیایید با صدای بلند و نیت خالص، این بار «اذان اجتماعی» بگوییم. جامعه را برای حل این مسائل بیدار کنیم. خیریهها و تشکلهای دانشجویی اجتماعی زیادی فعالاند اما کافی نیستند؛ معدود تصمیم گیرانی که به کارآمدی و انگیزه جوانان باور دارند بیایند و از این تشکلها حمایت کنند.
بذرپاش در بخش دیگری از سخنان خود اشاره کرد: به نظرم سخنرانیها نباید لغو شود چه موافق چه مخالف هرچه سخنرانی بیشتر و اظهارنظر بیشتر باشد، شناخت جنس اصل از تقلبی برای مردم آسانتر خواهد بود. ملت بزرگ ایران را باید از مقاطع حساس تاریخی شناخت؛ ملتی که جان خود را در 30 تیر، نه برای مصدق بلکه برای اعتلای سرزمین عزیزشان دادند، در 28 مرداد 32 به دلیل عدم تکیه مصدق بر نیروی عظیم ملت و اعتماد بیشازحد به برخی قدرتهای آن زمان، حتی یک شعار هم نتوانست به نفع مصدق بدهد و کودتای ننگین برای کشور اتفاق افتاد.
وی همچنین تأکید کرد: امروز کسانی که از اول انقلاب بر سر سفره انقلاب نشستهاند و کلیدیترین مناصب را تصرف کردهاند، بجای پاسخگویی، مدعی وضع موجود شدهاند و از ادوات استفهام در سخنرانیهایشان بهره میبرند. چه کسی باید بگوید اشتغال چه شد؟ مسکن به چه سرنوشتی افتاده است؟ آینده جوان تحصیلکرده ما که حاضر است به مشاغل بسیار خاص! هم تن دهد چه میشود؟
معاون سابق رئیسجمهور اشاره داشت: برخی از ژنرالهای خسته که در حلقههای بسته در حال ادارهٔ بهاصطلاح امور هستند، کشور را خیلی گران و با مدل مدیریت دهها سال پیش اداره میکنند. بهجای اینکه بودجه مراکز مصلحت و منفعت را افزایش دهید، بودجه واقعیات جامعه را زیاد کنید. بودجه را صرف حقیقت کنید نه مصلحت. واقعیت، مشکلات عظیم پیش روی دانشجویی است که بی آینده است، واقعیت، حاشیهنشینی است، واقعیت، مسکن زوجهای جوان است.