صحبتی هم که این روزها بیشتر در محافل ورزشی به خصوص والیبالی شنیده میشود، پیرامون همین بحث است.
محمدرضا داورزنی درباره انتخاب سرمربی تیم ملی و اهداف فدراسیون برای این تیم در آینده صحبت کرد. شرح این گفت وگو را در ادامه میخوانید.
* این روزها بحث انتخاب سرمربی تیم ملی والیبال ایران جزو مهمترین موضوعهای ورزش ایران است چرا که تاثیر زیادی روی نتایج آینده این رشته پرطرفدار میگذارد.
من کاملا دغدغه مردان و حساسیتی که به والیبال دارند را احساس میکنم. فدراسیون والیبال نیز تلاش میکند بهترین تصمیم را در اینباره بگیرد و ما میدانیم که بهترین تصمیم، دم دستترین آن نیست. باید بررسی همه جانبه را انجام دهیم تا طوری نباشد که چند ماه بعد بگوییم چرا بیشتر فکر نکردیم. ما مجموعه عوامل مختلف را کنار هم گذاشتیم تا بفهمیم باید از چه مربیای استفاده کنیم و کدام یک از مربیان حال حاضر دنیا، میتوانند به ما کمک کنند.
* درباره مذاکراتی که با مربیان داشتید صحبت کنید. در پایان جلسه با هیات رییسه فدراسیون سه گزینه نهایی مطرح شد. آیا از ابتدا فقط روی این گزینهها تمرکز کرده بودید یا اینکه گزینههای دیگری هم وجود داشت.
ابتدا به حدود 13 گزینه رسیدیم که در جهان والیبال سابقه خوبی دارند. برخی از آنها از ابتدا شفاف گفتند که ما از کشورمان خارج نمیشویم که رزنده جزو این گزینهها بود. او اولین نفری بود که با او مذاکره کردیم و اعلام کرد فعلا تصمیم ندارد از برزیل خارج شود. برخی از مربیان نیز مانند سرمربی آمریکا، صربستان و حتی خولیو ولاسکو اعلام کردند که قراردادشان را با تیمهای خود تمدید میکنند. هوگ سرمربی کانادا هم اعلام کرد فقط میخواهد با تیمهای باشگاهی کار کند. مندس که جزو سه گزینه نهایی ما بود، گفت مشکلی برای حضور در ایران ندارد ولی تا سال 2019 با باشگاهش قرارداد دارد و میخواهد تیم ملی و هم باشگاه را همزمان هدایت کند.
* آناستازی یکی از گزینههای جدی فدراسیون است که دو بار در سالهای گذشته نیز فدراسیون با او مذاکره کرده بود.
درست است. ما در سالهای گذشته نیز با این مربی ایتالیایی مذاکره کردیم اما این بار خیلی جدیتر با او صحبت کردیم. آناستازی ابتدا گفت با وکیلم صحبت کنید و مذاکرات را این گونه پیش ببرید که ما اعلام کردیم میخواهیم بدون واسطه کار کنیم. برای اولین بار حدود 45 دقیقه از طریق اسکایپ با هم صحبت کردیم و قرار شد هر دو طرف نظرات خود را برای یکدیگر بفرستند. ابتدا تفاوتها خیلی زیاد نبود و اختلافی که در باب مبلغ وجود داشت، ناچیز بود. ما میدانستیم که عرف پرداخت دستمزد به چنین مربیانی چقدر است و حتی از پیشنهاد فدراسیون والیبال لهستان به او نیز باخبر بودیم. حدود 40 درصد بالاتر از مبلغ قرارداد آناستازی در تیم باشگاهش را به او پیشنهاد دادیم و حتی موافقت کردیم که دو نفر از دستیارانش را به ایران بیاورد.
درخصوص مالیات صحبتهای زیادی با هم انجام دادیم و او گفت باید با وکیل مالیاتیاش صحبت کند و بعد از آن به ما اعلام کرد که باید مالیاتش به ایتالیا را نیز ما پرداخت کنیم. فدراسیون ایران تجربه مذاکره با بهترینهای دنیا را دارد و ما میدانستیم که معنی ندارد که مالیات کشور او را هم پرداخت کنیم. این در حالی است که ما تمامی امکانات مانند ماشین، خانه و امکانات رفاهی او را تامین میکردیم. یک موضوع دیگر این است که آناستازی در کشور لهستان بیزینس دارد و به همین دلیل او علاقه زیادی دارد که در اروپا بماند. ما تلاش کردیم که تا حد امکان رضایت دو طرف حاصل شود و حتی با قرارداد 2+2، پرداخت 10 درصد از قرارداد به وکیل آناستازی، موافقت کرد. بعد از این ماجرا مطرح شده بود که او میخواهد در گدانسک بماند. ما اصراری بر این نداریم که آناستازی با هر شرایطی و با هر قراردادی حتی به ضرر ما سرمربی تیم ملی ایران شود چرا که او نیست که فقط میتواند تیم ملی ایران را جلو ببرد. ما باید در چارچوب خاص قراردادهایمان را تنظیم کنیم تا منافع ملی آسیب نبیند. حتی درباره مزیتهای آناستازی نیز در دنیای والیبال اختلاف نظر وجود دارد. عدهای معتقدند که او از لحاظ فنی خوب است و عدهای معتقدند که او فقط مدیر خوبی است. این در حالی است که برخی از کارشناسان میگویند آناستازی بعد از چندین ماه کار در تیم، روابط نزدیکی با بازیکنان برقرار میکند و این خیلی خوب نیست. ما هیچ گاه به دنبال اسم و رسم مربی نبودیم که بگوییم فقط به خاطر اسم آناستازی به سراغش رفتیم. ما تلاش میکنیم مربیای به ایران بیاید که علاوه بر هدایت تیم ملی ایران به مربیان داخلی نیز کمک کند. حتی عدهای گفتند فدراسیون فقط نام آناستازی را اعلام کرده چرا که این مربی اسم بزرگی دارد.
* گزینه دیگری که فدراسیون والیبال لهستان نیز به دنبال آن است، رادوستین استویچف بلغارستانی است. او چقدر به نیمکت تیم ملی ایران نزدیک است؟
کنار آناستازی ما با گزینههای دیگری هم صحبت کردیم و این گونه نبود که منتظر یک نفر باشیم. استویچف ابتدا اعلام کرد که تمایل زیادی ندارد از اروپا خارج شود و او هم مانند ما تمایل داشت مستقیم صحبت کنیم. بعد از آن از ما خواست تا زمان بیشتری به او بدهیم تا درباره وضعیت والیبال ایران بررسی لازم را انجام بدهد. برای استویچف بسیار مهم بود که بداند آیا میتواند با بازیکنان ایران به اهدافی که خودش مد نظر دارد برسد یا خیر. استویچف به ما گفت که من در هر جایی که کار کنم فقط برای سکو میجنگم و با توجه به ارتباطش با ولاسکو و همچنین هموطن بودن با ژیگادلو بازیکن تیم بانک سرمایه، میخواست با آنها نیز صحبت کند. استویچف از من پرسید که آیا در ساختار والیبال ایران میتواند بازیکنان بزرگ را از تیم کنار بگذارد و آنها با واسطه به تیم برنگردند یا خیر و ما هم به او اعلام کردیم که همه اختیارات در دستان مربی است. فدراسیون لهستان نیز مانند ما چالش انتخاب سرمربی را دارد و حتی این احتمال وجود دارد که استویچف سرمربی تیم این کشور شود. البته ما فردیناندو دجورجی را به لیست گزینههای سرمربیگری تیم ملی والیبال اضافه کردیم. تقریبا میتوانم بگویم که هر روز ما پیگیری لازم را درباره انتخاب سرمربی تیم ملی انجام میدهیم.
* شما اعلام کردید که خوآن سیچلو گزینه دم دست شماست. آیا به این گزینه هم فکر میکنید؟
ما هیچ وقت نخواستیم که درباره قواره آدمها صحبت کنیم بلکه به دنبال این هستیم که تیم ملی به چه کسی احتیاج دارد. باید به دنبال شناسایی نقاط ضعف باشیم. اگر تشخیص درست نباشد درمان هم اشتباه صورت میگیرد. جدیترین موضوعی که برای ما مهم است نحوه مدیریت تیم است. تا الان سیچلو تیم ایران را اداره نکرده و همواره نفر دوم بوده است. میخواهیم شرایطی در تیم حاکم شود که مربی بتواند اقتدار و فرماندهی خوبی را در تیم داشته باشد. اینکه سیچلو میتواند یا خیر را نمیدانیم؟ عده ای میگویند آنتیگا و هم چنین مربی تیم ملی ایتالیا گزینه خوبی هستند اما این ها هم جوان هستند بنابراین ایرادی که به سیچلو به دلیل جوان بودم وارد میشود میتواند شامل حال آن ها هم بشود. سیچلو شناخت خوبی از والیبال دارد. ما قراردادی را با سیچلو داریم ولی این محدودیتی برای ما ایجاد نمیکند که از دیگر مربیان استفاده نکنیم و او در هر ردهای که ما بگوییم باید کار کند. قرارداد ما با او فقط برای تیم ملی بزرگسالان نیست. برنامه ما 4 ساله است و ما نگران 4 ماه آینده نیستیم. هرچند که شهریور ماه باید در مسابقههای بین قارهای شرکت کنیم که تیمهای خوبی حضور دارند و میتوانند میدان مناسبی برای تیم ملی ایران باشند. طبیعتا ما نمیخواهیم در شرایط نامتعادلی در این رقابتها حاضر باشیم. بر همین اساس تمام تلاشمان را انجام میدهیم تا با بررسی تمامی جوانب بهترین تصمیم را بگیریم.
* با توجه به نسل فعلی تیم ملی والیبال ایران و البته بازیهای خوب جوانان در لیگ برتر به نظر میرسد در ترکیب تیم ملی تغییراتی ایجاد شود. شما نگران این تغییر نسل نیستید؟
با تمام احترامی که برای همه بازیکنان خوب قائل هستم و اینکه از زحمات تمام آنها تشکر میکنم، باید بگویم که نظام برنامهریزی ما در تیم ملی قائم به فرد نیست که اگر این گونه بود، هیچ ارزشی نداشت. ساختاری که باید با آن پیش برویم آن است که افراد در خدمت تیم ملی باشند. درست است که عناصر در این سیستم جایگاه مهمی دارند اما کارایی و روند حرکتی سیستم را به آنها گره نزدیم. در سالهای اخیر نشان دادیم که بدون بازیکنان بزرگ هم میتوانیم در رویدادهای مهم خوب باشیم. در اولین دوره درخشش تیم ملی والیبال ایران در مقاطعی بازیکنان معروف ما از تیم کنار گذاشته شده بودند. اگر تیم را به یکی دو بازیکن گره بزنیم کار خوب جلو نمیرود. ما تلاش میکنیم با استقرار یک سیستمی که سرمربی در آن بتواند رهبری خوبی داشته باشد تمامی این مشکلات را حل کنیم چرا که یک مربی خوب میتواند بسیاری از مسائل را حل کند. وقتی که ما میدانیم در المپیک 2020 حاضر هستیم وقت کافی را داریم که از بازیکنان جوان استفاده کنیم تا آن زمان بتوانند به تیم ملی ایران کمک کنند.
* عدهای عقیده دارند که والیبال ایران دچار بازیکنسالاری شده است. موضوعی که اگر ادامه پیدا کند، به والیبال ایران ضربه میزند.
اگر سرمربی تیم را اداره نکند، این تیم است که سرمربی را اداره میکند. حتی این موضوع در یک خانواده هم صادق است.اگر پدر خانواده نتواند مدیریت لازم را انجام بدهد خانواده عنان کار را در دست میگیرد. اقتدار و توانمندی مدیریت یک مربی یکی از عواملی است که از بازیکن سالاری جلوگیری میکند. یکی از فاکتورهای ما برای انتخاب سرمربی تیم ملی هم این موضوع است که بتواند مدیریت لازم را در این حوزه داشته باشد. البته باید بگویم که مدیریت با لجبازی متفاوت است. اینکه یک مربی با رفتارهای قهری تیم را اداره کند اصلا خوب نیست.
* بعد از رفتن کواچ و لوزانو صحبتهای مسئولان فدراسیون و حتی کارشناسان همه را به این نتیجه رساند که آنها عملکرد خوبی نداشتند. نتایج تیم ملی با کواچ هم بیانگر همین موضوع بود. آیا به نظر شما انتخاب این دو مربی باعث نشد تیم ملی والیبال از اهداف تعیین شده خود دور شود؟
ما به اهدافی که پیش از این ترسیم کرده بودیم رسیدیم و آنها تحقق یافتند. ما از رده 27 جهان به هفتم رسیدهایم و حالا میخواهیم جزو 4 تیم برتر باشیم و این انتظاری است که فدراسیون در آینده از تیم ملی دارد و بر اساس همان هم میخواهیم سرمربی تیم ملی تیمش را هدایت کند. در 10 سال گذشته ما تجربیات زیادی با گائیچ، معدنی، ولاسکو، کواچ و لوزانو داشتیم و الان کاملا میدانیم که باید چه کاری انجام دهیم تا بتوانیم جزو 4 تیم برتر جهان باشیم. نقاط ضعفی که در چند سال گذشته در تیم ملی والیبال وجود داشت را نمیتوانیم به دلیل ناتوانی بازیکنانمان بدانیم و بگوییم آنها مشکل دارند و یا به دلیل اشباع شدن، انگیزهای برای بازی کردن ندارند. همین آدمها و همین سازماندهی بود که زمان ولاسکو به نتیجه رسید. بنابراین ما عملکردمان را تحلیل کردیم و به این نتیجه رسیدیم که نظم و انضباط که یک عامل تاثیرگذار است، در تیم ملی در سالهای گذشته زیاد نبوده است. خولیو ولاسکو در هر مسابقهای یک بازیکن جوان را تحویل والیبال ایران میداد و هیچ گاه از اینکه از بازیکن جوان استفاده کند، نترسید. او کاپیتان تیم ملی را کنار گذاشت و حتی در یک مقطع زمانی خاص هم از حضور سعید معروف در تیم ملی چشمپوشی کرد. در واقع توان مدیریتی و رهبری سرمربی تیم ملی به همراه سایر عوامل باعث موفقیت ایران شد. اگر یک مربی اقتدار لازم را نشان ندهد، تیم دچار هرج و مرج میشود. هر بازیکنی یک اخلاق خاص دارد و این مربی است که باید با توانایی خود آنها را اداره کند و هیچ گاه شاگرد نباید بر مربی فائق آید. در کل با توجه به همین تجربیات ما نمیخواهیم از مدیریت ضعیف مربی مجددا آسیب ببینیم و هر کاری لازم باشد انجام میدهیم تا تیم ملی در بهترین شرایط خود قرار بگیرد.
* در سالهای اخیر و همچنین فصل جاری لیگ برتر والیبال شاهد برخی بینظمیها در بازیها بودهایم. اعتراضات زیاد به داوری و حواشی از همان هفته اول لیگ آغاز و در هفته پایانی نیم فصل نیز تکرار شد.
یکی از بهترین بازیهای فصل جاری لیگ میان بانک سرمایه و پیکان در هفته پایانی نیم فصل بود. تنشی هم که در حین بازی رخ داد به دلیل نبود ویدئوچک در زمان برگزاری مسابقه بود و باعث شد اختلاف نظرهایی در برخی امتیازها به وجود آید. من با امیدوار حاتمی، مسئول کمیته داوران صحبت کردم و گفتم که داوران نباید اغماض کنند و هیچ گاه از هیچ اتفاقی چشمپوشی نکنند. هر کسی در هر جایگاهی که باشد باید رفتار قانونی را از خودش به نمایش بگذارد و مهم نیست که این بازیکن چه جایگاهی را در تیم خود و والیبال ایران دارد. اگر عکسالعمل یک بازیکن مناسب نیست داور باید او را اعمال قانون کند و از هیچ اسم و رسمی نگذرند. به کمیته داوران اعلام کردم که داوران باید سفت و سخت برخورد کنند. بحث دیگری که در این باره پیش میآید این است که اداره کردن یک مسابقه فقط دادن کارت نیست و داور باید به شکلی بازی را پیش ببرد که منجر به ایجاد حاشیه نشود.
باید بپذیریم که در کنترل بهتر بازی و آرامش مسابقهها، همه ما نقش داریم. بازیکنان، داوران، ناظران، مربیان همه اینها میتوانند کمک کنند تا یک مسابقه با نظم برگزار شود. البته در عین حال هیجان لازم باید در مسابقه وجود داشته باشد.
* بعد از سالها صحبت کردن، فدراسیون بالاخره با استخدام مایدا چیچیچ یک سرمربی خارجی را برای تیم ملی بانوان ایران انتخاب کرد. هدفگذاری شما برای آینده والیبال بانوان چیست؟
اولین چیزی که ما به آن احتیاج داشتیم، احداث یک کمپ تخصصی برای بانوان بود و بحث جدیای بود که مدتها به دنبال آن بودیم. خوشبختانه این اتفاق رخ داد و بانوان والیبالیست ایران صاحب یک کمپ تخصصی شدند. با توجه به اینکه قهرمان المپیک یک تیم آسیایی و دیگر تیمهای آسیایی نیز شرایط بسیار خوبی در والیبال جهان دارند کار ما بسیار سخت است. ظرفیت بانوان ما به شکلی است که ایران میتواند در چهار سال آینده جزو 4 تیم برتر آسیا باشد. ما تلاش میکنیم که در این مدت زمان به جایگاهی که میخواهیم برسیم.
کار اصلی ما تمرکز روی استعدادیابی درست است. زمان استعدادیابی در پسران و دختران متفاوت است و نمیتوان استعدادیابی از یک پسر و دختر 16 ساله را همزمان با هم آغاز کرد چرا که تفاوت بسیاری دارند. اشکالی که در سالهای اخیر وجود داشت این بود که ما برنامه استعدادیابیمان در دو بخش دختران و پسران یکسان بود. در حالی که ما نیاز داریم خیلی زودتر و از سن زیر 10 سال استعدادیابی را در دختران آغاز کنیم. با وجود اینکه ما در سالهای اخیر استعدادیابی درستی در بخش دختران انجام ندادهایم اما این به معنای تعطیل کردن وضع موجود نیست و باید ضمن کار در پایه تیم ملی فعلی را هم جلو ببریم.
* نظر شما درباره شایعات اخیر مبنی بر جداییتان از فدراسیون والیبال چیست؟
به هر حال من خدمتگذار ورزش هستم و سال ها در این حوزه کار کردم و هر جایی به من نیازی باشد خود را موظف به انجام وظیفه میدانم. اگر انتخاب با من باشد در والیبال میمانم چرا که برنامههای زیادی برای این فدراسیون دارم. به همین دلیااولویت من والیبال است.
صحبت پایانی.
نگاه و توجه مردم به والیبال خستگی را از تن ما در میآورد. ما میدانیم که در کارمان ضعف داریم چرا که نمیتوان گفت بدون مشکل و نقص هستیم. در سالهای اخیر والیبال در مسیر رشد و پیشرفت قرار گرفته و ما تمام توانمان را به کار میگیریم تا بتوانیم والیبال ایران را به اهداف مورد نظر خود برسانیم.